زماني كه نظاره‌گر جان دادن غريبانه‌ي رزمندگان شجاع اسلام در مجنون بودم، از خدا خواستم هر چه زودتر وجود شريف امام زمان (عج) را برساند تا به داد اين مظلومين برسد.
به گزارش بلاغ،صادق نژاد از بارالها جزيره‌ي مجنون می گوید:از ويژگيهاي شعر جزيره‌ي مجنون اين بود كه خود بنده، توفيق حضور در اين عمليات را داشتم و اين طور نبود كه تنها وصفش را شنيده باشم. لذا با تأثير پذيري كامل و بي‌واسطه از فضاي حاكم بر آن عمليات غرور آفرين، اقدام به خلق شعر كردم. ديگر ويژگي اين شعر، آن بود كه جامعه بسياري از مفاهيم بود به طور مثال حرف دل رزمندگان، فرمانده‌هان و خانواده‌هاي شهدا به طور مشخص در آن آشكار و نمايان بود.
به دليل محتوا و سبك اجرا و بسياري از ويژگيهاي ديگري كه در آن لحاظ بود، اين شعر بلافاصله با اجراي بنده در صدا و سيما پخش شد و به لطف خدا و عنايت شهداي عمليات جزيره‌ي مجنون به شكل گسترده مورد استقبال رزمندگان و مردم استان قرار گرفت. شدت تهيج و واكنش‌ها احساسي، حماسي و معنوي به هنگام اجراي شعر همين بس كه وقتي رزمندگان و ارادت‌مندان جنگ مرا مي‌ديدند، گو اين كه گمشده‌اي را پيدا كردند و مرا با نام «جزيره‌ي مجنون» خطاب مي‌كردند.
خيلي از دوستان وقتي به بنده مي‌رسيدند، مي‌گفتند چه عاملي موجب شد كه در اين شعر، يادي از امام زمان (عج) كردي؟ و پاسخم به آن عزيزان اين بود: زماني كه نظاره‌گر جان دادن غريبانه‌ي رزمندگان شجاع اسلام در مجنون بودم، از خدا خواستم هر چه زودتر وجود شريف امام زمان (عج) را برساند تا به داد اين مظلومين برسد. (اي خدا برس امام زمون ـ غرق خون بينه امه برارون).
توفيق اين را دارم هنوز پس از گذشت سال‌ها از پايان جنگ، گاهي وقت‌ها كه توفيقي حاصل مي‌شود و در يادواره‌ها و مراسم شهدا شركت مي‌كنم، دوستان اصرار مي‌كنند تا باز ديگر حال و هواي جبهه را با خواندن شعر «جزيره‌ي مجنون» زنده كنم و براي من، همين افتخار بس كه اين شعر توانسته اين چنين، جايگاه عظيمي را در دل بچه‌هاي رزمنده باز كند. و همچنان نيز تداوم داشته باشد. از اين فرصت كه به همت و تلاش بچه‌هاي سبزسرخ به وجود آمده، استفاده مي‌كنم و بر روح بزرگ و عرشي شهيد بزرگوار ابراهيم (قربان) يوسفي از روستاي «قراخيل» قايم‌شهر كه بنده را در خلق چند بيت اين شعر ياري رساند، درود مي‌فرستم. ياد و نام اين شهيد و همه‌ي دلير مردان عرصه‌ي جنگ و جهاد گرامي باد.
بارالها جزيره‌ي مجنون بيه گلگون
رنگ خون بيه با حمله برارون
اي خدا برس امام زمون
غرق خون بينه امه برارون
رمز يا زهرا بوتنه در دل مجنون
همچو شير ژيان بوردنه جنگ بعثيون
تار و مار بينه لشكر اون صداميون ا
ي خدا ياري هاكن اماره بئيريم نجف و كربلاره
آفرين بر شما نام‌تان رزمنده‌شيره
آن رسول خداوند شماره يك مسيره
تا ابد دارين وحدت برارون
بوين بسيج عليه بعثيون
جان عباس و اكبر، حسين جان
خاتمه هاده اين جنگ ايران
***
اي خدا عاشقان در جزيره خون هدانه
پاي اسلام و قرآن كه باز جان هدانه
يتيمان برارون همگي چشم به راه
دل رزمنده‌ها داغ دار
بهر مولا حسين بي‌قراره
خيلي ممنون از اينكه متنشو تو سايت گذاشتين انشاءا… بقيه نوحه هاي مازندراني رو هم بشه به اين راحتي پيدا كرد
يادروزهاي جنگ بخير