نگاهی به دیدگاههای شهید رجایی
شهید رجایی
شهید رجایی و كشاورزان
: دولت با عزم راسخ ، مصمم است كه جامعه مصرف زده و طاغوت زده را به یك كشور تولید كننده بدل سازد. برای این كار دست استمداد خود را به سوی زحمتكشان و دهقانان مسلمان دراز می كنم.
قلب من همواره برای دهقانان و روستائیان زحمتكش و مسلمان و انقلابی می تپد. من بر دست های پربركت و پینه بسته آنها كه با خلوص به تولید مشغول است، بوسه می زنم.
شهید رجایی و هنر
: هنر وقتی شایسته صفت ” مردمی” است كه منعكس كننده خواست ها و آمال انسانهای محروم و ستمدیده باشد.
شهید رجایی و شهادت:
ما را هراسی از مرگ نیست.
شهید رجایی و معلمی
: من از آموزش و پرورش نمی روم ولو اینكه به من اجازه بدهند بیایم در یك مدرسه ای جارو كنم یا فقط تخته پاك كنم. به نظر من اگر در مملكت خدمتی معنی دارد، معلمی است.
شهید رجایی و وحدت
: این را بارها تكرار كرده ایم كه جامعه ما به آنچه نیاز دارد، نقاط مشترك اصولی است ، نه نقاط مورد اختلاف.
شهید رجایی و قانون
: تاریخ ، این قضاوت را خواهد كرد كه من در برابر اولین رئیس جمهوری كه به تجاوز از اصول قانون اساسی برای كسب قدرت بیشتر تمایل فراوان داشت، ایستادگی و مقاومت كردم. من اگر در برابر این جریان ناحق ، مقاومت نكنم در پیشگاه خدا و مردم مسئول هستم.
شهید رجایی و انتقاد سازنده
: من امیدوارم كه در آینده ، كشور ما به صورت یك خانواده بزرگ درآید كه انتقادمان از هم و خدای نكرده بدگویی هایمان از هم و یا بی اطلاعی مان از قوانین ، دقیقاً در رابطه با افراد یك خانواده باشد كه اشتباه می كنند ولی هرگز سوء ظن و كینه ای به یكدیگر ندارند و ما در حال تشكیل یك چنین خانواده ای هستیم.
شهید رجایی و رهبری
: طبیعت حكومت ما این است كه رهبر حكومت یك انسانی است كه وقتی به اوج قدرت می رسد و همه مردم در مقابلش خضوع می كنند، می گوید من خدمتگزار شما هستم.
شهید رجایی و شكنجه ها
: من زمانی در زندان كارتر و دولت آمریكا ، زندانی و تحت شكنجه بودم و حال بعد از چهار سال آثار آن هنوز بر بدنم نمایان است. من كه در سن چهل سالگی زندان بودم، دو سال تمام ضربات شلاق های كارتر را در پای خود احساس می كردم( دراین هنگام رجایی آثارشكنجه ها را بر پایش به خبرنگاران نشان داد) بدانید كه من ، هنگامی كه ضربات شلاق بر بدنم می خورد و وقتی ناخن هایم كشیده می شد و تحت شكنجه های شدید روحی قرار داشتم، خانواده ام از حال من بی اطلاع بودند و نمی دانستند در كجا هستم.
شهید رجایی و تكنولوژی:
ما طالب زندگی سالم و مستقلی هستیم. از تكنولوژی به عنوان پیشرفت بیشتراستقبال می كنیم. اما این تكنولوژی را با از دست دادن استقلال و عدم وابستگی ِ خود ، نخواهیم پذیرفت.
شهید رجایی و عدالت اسلامی
: رسالت ما دستگیری از مستضعفین و رساندن آنان به حد عدالت اسلامی است.
شهید رجایی و معیارها
: ما برای درك انقلابی بودن افراد ملاك و معیار داریم و آن اسلام و امام است.
شهید رجایی و غرب زده ها
: انقلاب ما فرمول هایی دارد كه مخصوص خودش است. ما حرفهایی داریم كه به حرف فرنگی ها شباهت ندارد قبلی های ما خیال می كردند كه برای موفقیت باید خودشان را به فرنگی ها شبیه كنند و خیلی هم در این راه سرمایه گذاری كردند ولی هم آنها و هم معاصرین ، دریافتند كه اسلام مكتبی است كه در تمام زمینه ها دارای دستورالعمل است و اگر این دستورالعمل ها درست به كار گرفته شود، قدرت اجرایی جهانی دارد.
شهید رجایی و تخصص بدون تعهد:
آمریكا پس از شكستی كه از انقلاب اسلامی ما خورد چگونگی حاكمیت معیارهای مكتبی و اسلامی را بر جامعه ، افكار و مردم مسلمان متوجه شد و به دنبال یك مجرای نفوذی و ارتباط دیگری می گشت، تا بتواند خمیرمایه اصلی انقلاب اسلامی كه همانا بر ایمان و تقوی و معیارهای مكتبی حاكم بر جامعه است، دست یافته و نفوذ كند، لذا به دنبال كسانی رفت كه وجودشان پرازمعیارهای غربی بوده و از این جهت بهترین راه را همان طرح مسأله ی ” تخصص ” یافته و مطرح كرد.
شهید رجایی و خداترسی:
من كه نخست وزیرهستم فكر می كنم كه خداوند بزرگترین جایی را كه در جهنم ممكن است، برای نخست وزیر آماده كرده، به خاطر اینكه هر جمله ای كه می گوید و هر حركتی كه می كند با سرنوشت 36 میلیون انسان پیوند دارد.
شهید رجایی و آزادی
: ما آزادی را بر مبنای آنچه كه قرآن به ما اجازه می دهد قبول داریم و بر اساس آن نیز عمل می كنیم. ما آزادی در محدوده مكتب را قبول داریم و از نظر اسلامی آزادیم تا بنده خدا باشیم.
شهید رجایی و توسعه
: برای تداوم انقلاب احتیاج به كار و تولید بیشتر از یك سو و هزینه و مصرف كمتر از سوی دیگر می باشد، انقلاب فقط با شعار و تظاهر، قوام و تداوم نمی یابد.
شهید رجایی و تشریفات
: من با تشریفات مخالف هستم.
منبع تبیان