هر یک از این جناح‌ها و گروه‌ها امروز در چه شرایطی از حیث دسترسی به قدرت یا ارتباط با مراکز قدرت به سر می برند؟

به گزارش هراز نیوز : وب سایت “رادیو فردا” شنبه 14 مرداد به احتمالات کاندیدا شدن افراد و احزاب گوناگون در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده پرداخت و در گزارشی نوشت: « جناح‌ها و گروه‌های سیاسی در ایران رایزنی‌ها، سفرها، گردهمایی‌ها و تبلیغات زود هنگام خود را برای انتخابات ریاست جمهوری سال 1392 آغازکرده‌اند. هر یک از این جناح‌ها و گروه‌ها امروز در چه شرایطی از حیث دسترسی به قدرت یا ارتباط با مراکز قدرت به سر می برند؟ با چه تحلیلی وارد انتخابات شده‌اند یا خواهند شد؟ نگاه آنها به انتخابات آینده چگونه است؟ چه انتظاراتی دارند و نامزد احتمالی آنان کیست؟ امکان ائتلاف میان آنها تا چه حدی است؟ که در ادامه آن ها را بررسی خواهیم کرد:
1- زدن برچسب انحرافی به دولت احمدی نژاد با استفاده از موقعیت وی بعد از ماجرای عزل مصلحی، نقطه‌ی آغازی بود برای فقه گرایان حکومتی و کارگزاران سیاسی جناح‌های روحانی (جامعه‌ی مدرسین و جامعه‌ی روحانیت مبارز) که برای کسب قوه‌ی مجریه در سال 1392 خیز بردارند. آنها برای صاف کردن جاده، نخست باید اطمینان کسب می کردند که تیم احمدی نژاد با اتکا بر منابع عمومی، کسی مثل اسفندیار رحیم مشایی را در آب نمک برای انتخابات آینده نمی خواباند. آنها که اکثریت اعضای مجلس هشتم و نهم را در اختیار داشته اند اکنون راه را برای کسب قوه‌ی مجریه برای خود باز می بینند. البته از حیث نامزد میان آنها اجماعی وجود ندارد.»
2-محسن رضایی و دوستانش سه دهه است که می خواهند به عنوان نه راست و نه چپ، نه محافظه کار و نه اصلاح طلب، یا نه جبهه‌ی متحد و نه جبهه‌ی پایداری، قوه‌ی مجریه و مقننه را در دست بگیرند. جمعیت دفاع از ارزش‌ها (ری شهری و پورنجاتی) در اوایل دهه‌ی هفتاد نیز با اتکا بر سوابق خود در وزارت اطلاعات چنین عزمی داشت اما موفقیتی به دست نیاورد. رضایی و دوستان در حاشیه‌ی هر دو جناح به فعالیت سیاسی پرداخته‌اند تا نوبت به آنها برسد (محسن رضایی هم در مجمع تشخیص به فعالیت مشغول بوده و هم تماس‌های خود را با مهدوی کنی حفظ کرده است؛ هم پس از انتخاب خاتمی برای مذاکره به سراغ وی رفت و هم در جلسات قالیباف/لاریجانی پیش از انتخابات نهم شرکت می کرد). اما استقلال آنها و نیز برنامه داشتن و کارایی آنها از سوی رای دهندگان و وفاداری و ذوب در ولایت از سوی حامیان باور نشده است. محسن رضایی چند ماهی است سفرهای استانی خود را آغاز کرده اما مخاطب چندانی در شهرستان‌ها نیافته است.
3- جبهه‌ی پایداری بعد از عدم پیروزی در انتخابات مجلس 1390 خود را برای رقابتی دیگر با فقه گرایان و جناح تحت رهبری [آیه الله] مهدوی کنی آماده می کند. این جبهه که اکثر اعضای آن از تیم سابق احمدی نژاد هستند در پی آن است که از زیر سایه‌ی دولت احمدی نژاد خارج شده و در سیاست ایران نقش مستقلی پیدا کند. این جبهه با پدر معنوی خود یعنی [آیه الله]مصباح یزدی کاملا حساب خود را از فقه گرایان و پدر معنوی آنان، محمد رضا مهدوی کنی، جدا کرده است. اعضای جبهه تلاش دارند با انتخاب فردی مثل سعید جلیلی قوه‌ی مجریه را به دست آورند. آنها سیاست را تقرب به مراکز قدرت و تلاش برای حذف رقبا از صحنه‌ی رقابت می دانند. چهره‌هایی مثل کامران باقری لنکرانی (از وزرای دولت احمدی نژاد در دور اول) عمدتا برای خبرسازی برای جبهه به عنوان نامزد ریاست جمهوری مطرح می شوند.
4- خانه‌ کارگر از گروه‌های نزدیک و اقماری نزدیکان به هاشمی رفسنجانی بود و در انواع انتخابات در دهه‌ی هفتاد علاوه بر گرفتن سهمی اندک در نامزدها از فهرست کارگزاران حمایت می کرد. اکنون این تشکیلات در پی آن است که حسین کمالی وزیر کار در کابینه‌های رفسنجانی و خاتمی را به عنوان نامزد ریاست جمهوری مطرح سازد تا در شرایط آشفتگی اصلاح طلبان آرای افراد متمایل به آنها را به خود اختصاص دهد. این تشکیلات که نام کارگر را بر خود دارد، تصور می کند که طبقات از توهم درآمده نسبت به اقدامات دولت احمدی نژاد و نارضا از شرایط موجود اقتصادی به جناح مقابل وی رو می آورند.
5- بخشی از طیف اصلاح طلبان در حوادث مابعد انتخابات سال 1388 تا امروز ساکت مانده‌ و به خود به عنوان ذخیره سیاسی می نگرند. محمد خاتمی از آن دسته نیست چون مجبور به موضع گیری بوده و هر دو طیف سیاسی وفادار و مخالف حکومت را از خود ناراضی کرده است. اما کسانی مثل محمد رضا عارف (معاون رئیس جمهور در کابینه‌ی خاتمی)، حسن روحانی (دبیر سابق شورای امنیت ملی) و اسحاق جهانگیری (وزیر در کابینه رفسنجانی) هم مقام دولتی داشته‌اند و هم روابط نزدیک خود را با حاکمیت محفوظ نگه داشته تا موقعیت را برای آمدن به عرصه‌ی سیاسی مناسب ببینند.
6- اعضای تیم دولت، خود بهتر از همه می دانند که شانسی برای تداوم دولت احمدی نژاد با انتخاب یکی از اعضای کابینه‌ وی نیست، چون رای دهنگان قبلی به آنها اقبال نخواهند کرد. از علی نیکزاد (وزیر راه و شهرسازی) و علی اکبر صالحی (وزیر امور خارجه) به عنوان نامزدهای احتمالی یاد می شود.
7- از افرادی مثل مصطفی پور محمدی رئیس سازمان بازرسی کل کشور به عنوان نامزد منفرد ریاست جمهوری اسلامی یاد می شود اما این افراد در انتخابات آینده شانس چندانی ندارند.»جام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *