حداقل 150 نفر از کسانی که به عنوان اپوزیسیون شناخته می شوند در واقع نفوذی جمهوری اسلامی هستند.

 روزنامه کیهان  چهارشنبه  91/4/28 در ستون اخبار ویژه خود نوشت: هماهنگ کننده نشست هفته گذشته شماری از وابستگان به گروهک های ضدانقلاب در بروکسل اعلام کرد حداقل 150 نفر از کسانی که به عنوان اپوزیسیون شناخته می شوند در واقع نفوذی جمهوری اسلامی هستند.

جواد خادم در دولت مستعجل شاپور بختیار وزیر مسکن بود. وی با فرار بختیار از کشور و ارتباط گیری وی با سازمان سیا و گروهی از ژنرال های فراری جهت انجام کودتا، به این طیف پیوست و مسئول هماهنگی کودتای نظامی نوژه (19 تیر 59) شد. با این حال نقشه کودتا توسط یکی از نظامیان شرافتمند لو رفت و شبکه آن بازداشت گردید. برخی از عناصر بازداشت شده اعدام شدند. خادم می گوید 280 نفر در آن اقدام ناکام کشته شدند.

خادم که با سلطنت طلبانی چون رضا ربع پهلوی و شهریار آهی در تماس است، میربانی جلسه هفته گذشته برخی از عناصر گروهکی را در بروکسل به عهده داشت و هزینه آن را نیز متقبل شده بود. مهتدی رئیس گروهک تروریستی کومله، باقرزاده عنصر به ظاهر جدا شده سازمان تروریستی منافقین و شماری از عناصر شبه اصلاح طلب و چپ مارکسیست از جمله مهمانان محفل بروکسل بودند.

خادم در مصاحبه با صدای آمریکا تاکید کرد من هماهنگ کننده کودتای نوژه بودم اما اینکه مامور سیا بوده که در خبر کیهان آمده را تکذیب نمود. وی گفت: شاید آن کسی که چنین تیتری در کیهان زده اطلاعاتش از من بیشتر بوده است.

وی افزود: مسئول هماهنگی کودتای نوژه بودم که بنا داشت تا رژیم جمهوری اسلامی براندازی شود و من طبق دستور بختیار این ماموریت را به عهده گرفتم و تا آنجا که توانستم به نحو احسن انجامش دادم و اگر هم موفق نشد دلایل مختلفی داشت.

این سلطنت طلب ورشکسته افزود: من از این کودتا هیچ اظهار پشیمانی نمی کنم کار بسیار خوبی بود: البته 280 نفر از جمله پدر خود من هم در این جریان جان خود را از دست دادند که تنها از این نظر اظهار تاسف می کنم.

وی در زمینه هزینه های نشست بروکسل گفت: متاسفانه دو نفر از کسانی هم که کمک مالی کرده بودند تجاری هستند که بین ایران و لندن یا پاریس مسافرت می کنند و هنوز در ایران خانه دارند. آنها می خواستند در کنفرانس شرکت کنند ولی به محض این که حسین شریعتمداری مطلبی در کیهان برای من نوشت دیدند این که شریعتمداری اسم آنها را در روزنامه بگذارد و فردا روز که به ایران می رویم دستگیر و راهی زندان شوند اصلا کار درستی نیست و نیامدند.

وی گفت: آنها می خواهند مرتب به اپوزیسیون در خارج ضربه بزنند چون از نظر تشکیلاتی اپوزیسیونی در داخل وجود ندارد.

این کودتاچی ناکام همچنین در گفت وگو با رادیو فرانسه گفته است: جمهوری اسلامی در میان اپوزیسیون خارج از ایران نفوذ کرده و یک فهرست 150 نفری از این نفوذی ها در میان اپوزیسیون خارج از کشور وجود دارد.

وی توضیح بیشتری درباره هویت این 150 نفر ارائه نکرد. او گفت: تنها جایی که می توان با جمهوری اسلامی مبارزه کرد، خارج از مرزهای ایران است.

رادیو فرانسه پس از گفت وگو با این سلطنت طلب، از قول فردی به نام شروین نکویی عنوان کرد: خطری که نشست بروکسل را تهدید می کند همان خطری است که جنبش سبز را تهدید می کند. اصلاح طلب های سیاست بازی که سوار جنبش شدند باعث رکود آن شدند. خطری هم که اینجا وجود دارد این است که دوستانی که 34 سال با هویت تبعیدی دور از ایران زندگی کردند، جنبش دموکراسی خواهی شوند.

نکویی گفته است: فهرست نام شرکت کنندگان جلسه بروکسل مرا نگران می کند.

یادآور می شود در محفل بروکسل از جمله شهریار آهی، حسن شریعتمداری، علیرضا نوری زاده، محسن سازگارا، مجتبی واحدی، هوشنگ اسدی، نوشابه امیری و مهرانگیزکار حضور داشتند.

 

 

 

 

 

ارکستر سمفونی اپوزیسیون را نفوذی های رژیم رهبری می کنند (خبر ویژه)

 

«هر گروهی در ارکستر اپوزیسیون ساز خود را می زند و تنها ارکستری که هماهنگ می نوازد و ارکستر اپوزیسیون را به هم می زند، جمهوری اسلامی است.»

این مطلب را شبکه اینترنتی بالاترین از قول یکی از عناصر ضد انقلاب به نام «بهمن- ز» نوشته است. این شبکه خاطرنشان کرد: گروه های جدیدی بوجود آمده اند که خود را در ارکستر سمفونی اپوزیسیون جا داده اما تک نواز هستند و فقط ساز خود را می زنند و با کوچک ترین اختلافی ساز خود را به گونه دیگری کوک می کنند. در این گروه شوق رهبری و نمایش هنر فردی موج می زند. حسن شریعتمداری، محسن سازگارا و آهی از این گروهند.

بالاترین نوشت: این گروه فقط دنبال بهانه اند و بعضی مثل نیک آهنگ کوثر منتظر پول نقدی که به حساب بانکی شان می رسد.

نویسنده معتقد است: باید شوربختانه قبول کرد تنها ارکستری که هماهنگ می نوازد و ناهماهنگی در ارکستر سمفونی اپوزیسیون به وجود می آورد، جمهوری اسلامی است که در اپوزیسیون هم رخنه کرده است. مخاطبان اپوزیسیون و شنوندگان حرف آنها هر روز کمتر می شوند و این جمهوری اسلامی را به هدف خود که از بین بردن آخرین صفوف اپوزیسیون می باشد نزدیک تر می کند.

 

 

 

 

 

معرفی و مرزبندی با تندروها آزمون صدق و کذب اصلاح طلبی (خبر ویژه)

 

وزیر صنایع و معادن دولت اصلاحات خواستار شرکت اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری شد و گفت این بار افراد رده دوم اصلاحات برای کاندیداتوری مطرح می شوند.

اسحاق جهانگیری در مصاحبه با هفته نامه آسمان درباره نامزدی احتمالی اش گفت: بالاخره وقتی اسم افراد مطرح می شود، نمی توان گفت که اصلا فکر نکردم. ولی هنوز به تصمیم نرسیده ایم. چون ما عضوی از یک جریان به نام جریان اصلاح طلبان هستیم. پس مستقلا نمی توانیم اقدام کنیم.

اصلاح طلبان بزرگانی دارند. احترام و نظر آنها لازم است. بالاخره اتفاقاتی در کشورمان برای اصلاح طلبان رخ داد و اکنون پرسش مهم این است که اصلا در انتخابات باید شرکت کرد یا نباید شرکت کرد؟ اگر قرار است شرکت کنیم، ساز و کارمان چه باید باشد؟

وی گفت: به نظر من اصلاح طلبان باید این بار در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کنند. بالاخره یک جریان سیاسی وقتی می خواهد در درون نظام فعالیت کند و کلیات نظام را قبول دارد و می بیند که در درون نظام اتفاقاتی رخ داده که نیازمند یک اصلاحات جدی است، باید برای شرکت در انتخابات عزم خودش را به رخ بکشد.

وی اضافه کرد: اصلاح طلبان پیکره ای از نظام هستند اما در این میان افراد دیگری به میدان آمدند و مواضعی اتخاذ کردند که مواضعشان، به هیچ دلیلی ربطی با مواضع اصلاح طلبان نداشت و هزینه های سنگینی را بر ما متحمل کردند. اینها اصلاح طلب نبودند. حرفشان، حرف ما نبود. اما لباس اصلاح طلبی بر تن کردند. تندروهای جناح اصولگرا نیز به عمد آنها را اصلاح طلب نامید تا به خواسته های خودش برسد. اصلاح طلبان باید می آمدند و می گفتند که این افراد اصلاح طلب نیستند و در هیچ گروهی نیز نبودند و هیچ کار اصلاح طلبانه ای نیز نکرده اند.

جهانگیری به سیاق سایر هم طیف های خود حاضر نشد صریحا از این افراد و جریان ها که مدعی است اصلاح طلب نبودند اسم ببرد حال آن که توقع منطقی این است که مدعیان اصلاح طلبی در صورت داشتن صداقت، آن تندروهایی را که «لباس اصلاح طلبی بر تن کردند و هزینه های سنگینی را تحمیل کردند» به طور مشخص معرفی و با آنها اعلام مرزبندی کنند. از سوی دیگر روشن است که تندروهای یاد شده از ارکان احزاب و گروه هایی نظیر حزب مشارکت و سازمان مجاهدین (انقلاب) و کارگزاران و مجمع روحانیون بودند و نمی توان گفت که بانیان فتنه های دوره اصلاحات و فتنه سبز، « در هیچ گروهی نبودند».

وی در ادامه این مصاحبه گفت: اتفاق دیگری که در این انتخابات رخ می دهد، این است که افرادی که برای کاندیداتوری مطرح شده یا می شوند، افراد رده دوم اصلاحات هستند. در دفعات قبل، افراد نسل اول اصلاحات مانند آقایان هاشمی، مهندس موسوی، خاتمی و کروبی مطرح بودند. این بار از افراد نسل اول اصلاحات کسی کاندیدا نمی شود. پس در آن دوره ها، احزاب سریع تصمیم گیری می کردند ولی برای انتخابات ریاست جمهوری جدید، اگر نسل اول به صحنه نیاید، نسل دوم به صحنه می آید. نسل دوم افراد وسیع تری دارد.

جهانگیری در ادامه گفت: آقای هاشمی رفسنجانی که ملاقات های منظمی با مقام معظم رهبری دارند؛ می گفتند که رهبری نه تنها با آمدن اصلاح طلبان به انتخابات مخالفتی ندارند، حتی اگر اکثریت مجلس را هم بگیرند مشکلی نیست؛ ولی وقتی این مطلب به اصلاح طلبان رسید نزدیک ایام ثبت نام بود امکان گفت وگو و تصمیم گیری برای اصلاح طلبان نبود.

وی این را هم گفته که «هیچ کدام از اعضای خانواده موافق نامزدی من نیستند و فکر می کنند ممکن است اتفاق خوبی برایم پیش نیاید.

خاطر نشان می شود 700 نفر از اصلاح طلبان نامزد انتخابات مجلس بودند اما اغلب شورای هماهنگی جبهه اصلاحات اعلام کرده بود در انتخابات شرکت نمی کند. بنابراین اصلاح طلبان مجاز به حضور در انتخابات هستند مشروط بر آن که تکلیف آنها با فتنه گران و ساختارشکنان کاملا مشخص شده باشد ضمن اینکه نقش آفرینان در فتنه باید اعلام توبه از خطا و خیانت خود کنند و البته این امر موجب صلاحیت آنها برای نامزدی نمی شود.

خودتو به در و دیوار نزن کسی تحویلت نمی گیره (خبر ویژه)

 

همکار خارج نشین نشریات زنجیره ای از «محمد-ن» خواست به جای خودشیفتگی و کلاهبرداری های ناشیانه، اندکی ذکاوت به خرج دهد یا به کشتی تایتانیک اپوزیسیون در خارج کشور بپیوندد.

«محمد-ن» پس از چند سال لفت و لیس در برخی پروژه های سینمایی و تبلیغاتی به خاطر جاه طلبی های ناکام به صف حامیان فتنه سبز پیوست و حتی دست بوس دست اندرکاران فرتوت برخی گروهک ها شد. نامبرده مدت هاست با جنجال و نامه پراکنی شدیداً تلاش می کند براساس پلتیک «عیسی را بگیر»، بازداشت شود و آن را برای آن طرف آبی ها فاکتور کند. وی پس از این که از هتاکی های متعدد و نامه های سر و ته گشاده نتیجه نگرفت، اخیراً مدعی شده که یک فرمانده اخراجی سپاه به او نزدیک شده و لبخندی زده که از آن غم می باریده و نامه ای در جیب وی گذاشته و بعد در میان جمعیت گم شده و نامش هم معلوم نیست(!!)

در واکنش به در و دیوار زدن های آقای «ن»، داریوش سجادی از نامبرده خواست «آی کیو»ی بیشتری به خرج دهد. سجادی می نویسد: آقای [ن] نامه منسوب به فرمانده اخراجی ناشناس که در مجلس و یا ظرافت در جیب شما گذاشت و بدون هیچ صحبتی شما را ترک کرد، مطالعه شد. سال 70 در تهران، یکی از اصحاب مطبوعات مجوز هفته نامه ای سیاسی- اجتماعی را از ارشاد اخذ کرده بود و یک شماره نیز منتشر کرد اما اقبالی نزد مخاطب پیدا نکرد. مدیر مسئول آن نشریه با توجه به شناخت قبلی که از سبک روزنامه نگاری بنده داشت از اینجانب دعوت به همکاری کرد مشروط بر آنکه با نوشتن در نشریه اش اسباب شهرت آن مطبوعه را فراهم کنم. از شما چه پنهان بنده نیز پذیرفتم و به سبک «خرمگس» در رمان معروف «اتل لیلیان وینچ» در دو شماره بعدی در حوزه مسائل سیاسی و اجتماعی بین خود و یک خواننده فرضی که آن نیز خودم بودم (البته در قفای مخاطب) یک جدال و کارزار قلمی به راه انداختم که دست بر قضا بشدت هم مورد استقبال مخاطبان آن نشریه واقع شد اما ظاهراً چاشنی بحث را اور دوز (Over dose)!!! کرده بودم چرا که هر چند چنان سبک و راهکاری اسباب اشتهار نشریه را مطابق قولی که به مدیر مسئول داده بودم، فراهم کرد اما هم زمان اسباب توقیف نشریه نیز تمهید شد!!

وی ادامه داد: علی ایحال این را گفتم تا خدمت تان معروض دارم نامه منسوب تان به فرمانده اخراجی سپاه بسیار ناشیانه و نابلدانه تحریر شده بود و آن «سپاهی قهرمان» تصنعی و شبیه شما بود. کاش برای چنین نگارش هائی ذکاوت و آی کیوی بیشتری خرج می کردید.

این همکار نشریات زنجیره ای می نویسد: این که یک فرمانده ارشد اخراجی سپاه بدون ذکر نام به شما نامه بنویسد و برخلاف توقع هیچ افشاگری و اطلاع جدیدی از «بقول شما دزدی ها و چپاول ها و جنایات سپاه» ندهد جز همان کلیاتی که جنابعالی بارها در نامه های سریالی تان به آنها اشاره کرده اید و طرفه آنکه وقتی هم می خواهد رفرنس بدهد از همه منابع مختلف تنها رفرنس دهنده به همان نامه های گذشته جنابعالی و اتهامات کلی و منتسبه تان به سپاه می شود! با عرض پوزش چنین اعمال و رفتاری در روان شناسی مدرن مؤید فکت در نوعی روان پریشی است!

سجادی اضافه کرد: ظاهراً جنابعالی در رودربایستی وعده ای که به مخاطب دادید مبنی بر «پودر شدن محتمل تان توسط سپاه بعد از انتخابات مجلس در زمستان سال گذشته»! اینک خود را در تنگنائی اخلاقی می بینید.

سجادی در پایان نوشت: بنده به سهم خودم عاجزانه از مسئولین قوه قضائیه درخواست رفع ممنوع الخروجی شما را دارم و شخصاً نیز متعهد می شوم معادل تمامی امکانات تکنولوژیک فیلم برداری های شما که توسط قوه قضائیه ضبط شده را بلکه با کیفیت هائی بمراتب بهتر بدون هیچ هزینه یا توقعی در اختیارتان قرار دهم تنها مشروط بر آنکه شما نیز به ایالات متحده و نزد اینجانب تشریف بیاورید! جناب [ن]! جای شما اینجاست. مطمئن باشید تایتانیک مخالفان جمهوری اسلامی در خارج از کشور برای شما نیز جا دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *