به گزارش iهراز به نقل از دانشجو ، در دوران سخت و دلهره آور خرداد 88 در تهران، بسياري از مسوولان از جمله انتظامي و اطلاعاتي تحت آزموش و فشار قرار گرفتند و نشان دادند كه چند مرده حلاج هستند.
در اين ميان اما مسوولان مستقيم برگزاري انتخابات و برقراري نظم در تهران شايد فشار مضاعفي را تحمل مي كردند، چون از سوي مسوول شمارش آرا و روند انتخابات بودند و از سوي ديگر بايد شرايط شهر تهران را كنترل مي كردند.
حسين طلا فرماندار سابق و نماينده فعلي مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي، حرف هاي بسياري درباره انتخابات رياست جمهوري دهم و آن ايم دارد، حرف هايي طلا علاقه اي به انتشار بسياري از آنها نداشت؛ از انتقاد نسبت به برخي مسوولان گرفته تا …
در ادامه مشروح گفت و گو فرماندار وقت تهران در سال 88را مي خوانيد
*هیچ دستگاهی از حوادث بعد از انتخابات ارزیابی به این وسعت نداشت
** دو سال پيش در همين ايام، انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري برگزار شد، در اولين ساعات روز چه اتفاقي افتاد؟ چه روندی را خود فرمانداري در پيش گرفت؟
طلا: صبح روز انتخابات تقريبا از ساعت 7 صبح همه همكاران در مجموعه نظارت، اجرا بازرسيهاي وزارت كشور، شوراي نگهبان ونيروي انتظامي همه در شعب مستقر شدند و ما نيز براي اخذ راي به سمت بيت مقام معظم رهبري حركت كرديم و پس از آنکه ايشان راي خود را به صندوق انداختند، در آنجا اشارهاي به اين موضوع داشتند كه مراقب باشيد موضوع خاصي پيش نيايد چون حرفها، نقلها و بعضي موضوعات پيش آمدهبود كه به نظر می رسد قرار است اتفاقی بیفتد، البته بين دستگاهها در مورد شدت و ضعف اين واقعه اختلاف نظر وجود داشت، اما مطمئنا هيچكدام ارزيابي به اين وسعت نداشتند.
** يعني اتفاقی در حين برگزاري انتخابات رخ دهد؟
طلا: با توجه به فضاي قبل از انتخابات يعني نوع برخورد و تعامل نمايندگان كانديداها از يك سو و ستادهاي انتخاباتي آن از سوي ديگر وشور و هيجاناتي كه در مجموعه طرفين كانديداهاي شركت كننده ايجاد شده بودبه اين نتيجه رسيديم كه احتمالا اين شور و هيجان يك جا تخليه خواهد شد وبه نظرمان رسيد كه اين تخليه هم ممكن است هم حين برگزاري انتخابات اتفاق بيافتد و هم بعد از آن؛ لذا تلاش بسياري كرده بوديم كه موضوعي پيش نيايد تا بتواند محل ايراد يا باعث رسيدن آنها به هدفشان شود.
در نهايت روز انتخابات تا ساعت 14-15 بعد از ظهر خيلي به نظر نميرسيد كه مشكلي وجود داشته باشد، اما از ساعت 14-15 بعد از ظهر كه ترکیب آراء مردم در انتخابات كم كم، هم در استان ها و هم در تهران معلوم ميشد احساس به اين بود كه اتفاقات جدّيتري در حال وقوع است.
قبل از برگزاري انتخابات به اين نتيجه رسيديم كه برخي از نمايندگان كانديداها مخصوصا طرفداران یک کاندیدای خاص و نمايندگاني كه قرار است در شعب مستقر شوند، قصد دارند با يك سازماندهي خاصي حضور پيدا كنند و در برنامهريزي آنها اين ارزيابي بود كه ممكن است شعبي كه آرا آن مورد دلخواه آنان نباشد را بهم ریخته و آن را باطل كنند.
*خبر کمبود تعرفه 50-60 شعبه سیاه نمایی و جوسازی بود
** قبل از انتخابات در مورد اين مسئله اطلاعات كسب كرده بوديد؟
طلا: تقریباً ! هر كانديدایی يك نماينده به فرماندار معرفي كرده بود که نماینده برخی کاندیداها در روز انتخابات مطالب نادرستي را اعلام مي كردند؛ از جمله نوع مطالبي كه عنوان ميشد كم بودن تعرفهها بود كه حدود 50- 60 شعبه اعلام كمبود تعرفه كرده بودند، در حاليكه پس از بررسی به اين نتيجه رسيديم كهدو سهمورد بیشتر واقعیت نداشت و بيشتر به سمت جوسازي پيش رفته بودند.
قبل از انتخابات ما سازماندهي اين افراد را به نوعي به هم ريختيم. آنها در خواست حضور افرادي مشخص در شعب مشخصي را داشتند و آن را سازماندهي كرده بودند و اين سازماندهي ميتوانست با يك مديريت موثر، ما را دچار مشكلات عديدهاي كند.
به همين خاطر صدور كارت های تمامی نامزدهای کاندیداها براساس حروف الفبا شد؛ يعني عنوان كرديم كه ما براساس حروف الفبا كارت ميزنيم و هيچ جاي قانون نگفته است كه ما براساس درخواست شما كارت صادر كنيم و تقریباً آن سازماندهي كه ميتوانست شعب را دچار مشكل كند به وقوع نپیوست؛ زيرا مهمترين موضوع در شعب، نظم و آرايش آن است.
سابقه هم نشان داده بود كه شعبه ميتواند آسيبپذير باشد، اما به قدري سيستم آنها به هم ريخت كه تا آمدند خود را جمع و جور كنند، دير شده و تقريبا اخذ راي به آخر شب رسيد و ساعت 22-23 شب متوجه شديم كه 70-60 نفر با فرياد و گاهي اوقات با عربده كشي پشت در شعبه براي رايگيري جمع ميشدند و ما هم ميپرسيديم كه اگر هنوز صندوق های اخذ رای بسته است در شعبه را براي راي گرفتن باز كنيد سپس متوجه ميشديم كه تنها 10-15 نفر راي ندادهاند.
*اضطراب سرقت صندوق از مدارس دخترانه که کادر خانم در آنها فعال بود را داشتیم
بعضي از حوزههاي ما مدارس دخترانه با كادر خانم بودند كه در آن شعب مضطرب شده بودند كه همان موقع با مجموعه نيروي انتظامي هماهنگ كرديم كه مراقب باشند؛ زيرا هر لحظه احتمال ورود به شعبه و سرقت صندوق وجود داشت. شبي كه راي گيري تمام شد و مشغول شمارش آرا شديم، استرس فراواني در مورد حمله به شعبه وجود داشت که در نهايت حدود 95 درصداز شعب نتايج خود را تا ساعت 8 صبح اعلام كرده بودند.
*اختلال در سیستم پیامکی تا حدودیکار سازماندهی شده آنها را به هم ریخت
** در زمان شمارش آراء اتفاقی رخ نداد؟ اقدامي یا دخالتي از طرف نمايندگان كانديداها صورت نگرفت؟
طلا: نمايندگان كانديداها متفاوت بودند و طيف احمدينژاد طيف مقابل آنهاقرار داشتكه كمي همديگر را خنثي مي كردند، مضاف بر اينكه سازماندهي آنها به هم ريخته بود؛ يعني ارتباط نفر با اردوگاه قطع شده بود و افراد در بعضي شعب آتش به اختیار! بودند، اما در خيلي موارد عمل نكردند و اگر آن طور تدبير نميشد مي توان گفت آن روز دچار معضلاتي بوديم؛ زیرا قرار بود از طريق پيامك نحوه عملكرد خود را دريافت كنند و يكي از موضوعاتي كه آن روز مطرح شد بحث اختلال در سيستم پيامكي بود كه اين مسئله نیز باعث شد مقداري از كار آنها به هم بريزد.
** پس در روز برگزاري انتخابات به شدّت روزهاي بعد از آن دچار تنش نشديد؟
طلا: ارزيابي دستگاه های امنیتی متفاوت بود وارزيابي بعضي از دستگاههاي امنيتي برای زمان اعلام نتایج اين بود كه قرار است چنين مشكلاتي پيش آيد، اما توقعبروز مشكل با چنين وسعتي را نداشتند.
*یک دفتر NGO در مقابل پارک ملت خبر دستگیری میرحسین را شایعه کرد
** يعني بيشتر تدابير آنها مربوط به روز انتخابات بود؟
طلا: ما كاري به روز انتخاباتي نداريم. اين يك قاعده است. نيروها چند روز مشغول كار بودند؛ براي مثال ماحدود 4000صندوق در تهران داشتيم كه حدود 12 هزار نفر نيروي انتظامي سه روز درگير كار بودند. شما نميتوانيد از اين نيرو توقع داشته باشيد كه روز پنجم نيز در صحنه حاضر شود، بنابراین توان ما نيز تا حدودي تحت الشعاع قرار گرفته بود.
البته لازم است این را همین جا بگويم ميزان آرايي كه فرمانداري تهران اخذ كرد، به جز شهرستان های شمیران و ری از مجموع آراي ماخوذه 9 استان، 97 هزار راي بيشتر بود؛ يعنيعدد راي تهرانكه چهار ميليون و200 هزارراي بود، تعيين كننده بود وبه هميندليل منتظر اعلام راي فرمانداري بودند؛ چرا كه راي فرمانداري تهران در اين موضوعات بسيار مهم است.
تا 12 ظهر اين وقايع خیلی ظهور بروز نداشت، اما از ساعت 14 بعداز ظهر كه برايارائه صورت جلسات انتخابات به سمت وزارت كشور ميرفتم، اخبار آرام آرام در حال رسیدن بود؛ مثلا حدود ساعت 13 به من خبر دادند دفتر یک NGO فعال بانوان روبهروي پارك ملتكه از قبل اطلاعاتي را در خصوص آن در مورد انجام فعاليتهاي جدّیتبليغ براي ميرحسين كسب كرده بودیم، طي تماسهايي اعلام ميكنند كه ميرحسين را دستگير كردند. اين شايعهباعث شد كه در تهران به علت حساسيت و تب و تاب بيشتر زودمنتشر شود واظهار نظرهايي كه روز قبل آقای ميرحسين در مورد پيروزي انتخابات و سپس دروغ بزرگ تقلبكرده بود، اين باور رابين مردم ايجاد كردكه خيانتي اتفاق افتاده است.
هر اتفاقی معمولا داراي يك هستهاي مركزي است؛ مثلا 15 تا 30 نفر با استفاده از موضوعاتی كه مردم را به سمت خود جلب كنند، غائلهاي را به راه مياندازند مانند مشكل نان يا حمل و نقل و … در آن جمع نيز چنين اتفاقي درحال رخ دادن بود؛ يعني بدنه سازماندهي شده آمده و مستقر شده بود و با اين انتشار دروغ بزرگ تقلب و خیانتي كه به نظام تهمت زدند و گسترش دادند، برخی از مردم به آن هسته متمركز پیوستند و اين خودبه مرور زمان باعث ايجاد يك جمعیت نسبتاً بزرگ شد .
**آن موقع كه خبر این اقدام NGO را شنيديد اولين اقداماتي كه كرديد چه بود؟
طلا: عليالقاعده به دستگاه های ذی ربط اعلام كردم كه چنين موضوعي در حال رخ دادن است، اما خودم درگير اعلام راي و كارهاي ديگر در وزارت كشور شدم.
وقتي آمدم بيرون متوجه التهاب خارج از قاعده ميدان فاطمي شدم و از خيابان فاطميبه سمت وليعصر نیز شاهد گروه هایی از مردم بودم، اما باز هم احساس نميكردم كه اين جمعيت، ممکن است جمعيت اغتشاشگر باشد. رسیدم فرمانداري ولی از آنجایی که شروع اين اتفاق بین فرمانداري و وزارت كشور بود، ناگهان سر و صدايي شنيدم كه همانجا سريع با موتور در منطقه گشت زدم كه دیدیم تا حدودی منطقه مربوطه از دست خارج شده است.
بعدها با شناسایی خانه های تیمی در بعضی از خیابان هايتهران همچون خيابان لارستان و مطهريمتوجه شديم كه آنها را از قبل سازماندهي كرده بودند؛ به هر ترتيب اين واقعه رخ داد و من با نيروي انتظامي تماس گرفتم، آنها عليرغم درگيريدو سهروزه نيروهايشان، نيروهاي خود را وارد موقعيت كرده بودند، اما به قدري شرايط ناگهاني بود كه سخت قابل كنترل بود.
** مسلما اين فعاليتها و خانههاي تيمي از قبل بايد توسط نيروهاي امنيتي شناسايي شده باشند مخصوصا با توجه به فعاليت گسترده قبل از انتخابات، شما از احتمال بروز اين اقدامات و خانههاي تيمي خبر داشتيد يا همچنان تصور ميكرديد كه همه اين مسائل به قبل از انتخابات مربوط است؟
طلا: بعضي دستگاههاي امنيتي اين تحليل را داشتند كه قرار است چنين اتفاقاتي رخ دهد، اما این گستردگی را نميدانستند و بعضي نيز چنين تحليل را هم نداشتند يا حداقل به ما منعكس نكردند، اما بعدها مشخص شد كه ظاهرا بعضي از دستگاهها، بعضي اطلاعات را داشتند، اما اين اطلاعات در سيستم شان به نوعي ساري و جاري نشده بود يكسري جابهجايي هايي هم كه در بعضي دستگاهها در سطوح بالا رخ داد شاید به همين مسئله باز ميگشت.
**پس با توجه يك اشراف سيستمهاي امنيتي به ناگاه با مسئلهاي مثل تجمعات و اغتشاشات مواجه شدند كه يك رفتار كاملا ضرب العجل، ناگهاني و تند از خودنشان دادند؟ يعني مسئلهاي باعث شدت آشوبها و ديگريها و اعتراضات شد همين اقدامات ضرب العجل بود.
طلا: مدیریت این اتفاقات توسط افرادي انجام شد كه بعضاً سابقه فعاليت امنيتي در گذشته را داشتند.
** پس اولين تدبير شما بعد از شروع درگيريها و حضور در ميان جمعيت و مشاهده وقايع چه بود؟
طلا: اولين كار من برنامه ریزی برای حفاظت و صیانت از صندوقهاي رايدر اختيار ما بود.
*وقتی صندوق ها آتش می گرفت سندی برای اثبات صحت انتخابات نداشتیم
**مگر آراء اعلام نشده بود؟
طلا: آرا اعلام شده فقط يك عدد است، ولی سند آنكجاست؟ چون این دروغ بزرگ قرار بود بعد از بازشماری آرا صندوقهاي راي مشخص شود. وقتي صندوق ها آتش گرفته و برگي سندي نباشد چه اتفاقي ميافتد؟ سند كجاست، آتش گرفته تنها وسیله ای که می توانستیم توسط آن صحت انتخابات را اثبات کنیم همين بوده است، بنابراین اولین اقدام ما حفاظت از اين اسناد بوده استو با تمام توان این کار را انجام دادیم که به نظرم مهمترين كار بود.
همانطور که مقام معظم رهبری در نماز جمعه 29 خرداد فرمودند: «نتیجه انتخابات براساس قانون تعيين ميشود نه در كف خيابان»، طبيعي بود با چنین وضعیتی بايد صندوق ها باز و درصدي از آراء شمرده ميشد.
به ما اعلام كردند كه در تهران 10 درصد آراء را مجددا شمارش کنید وحتي از شوراي شهر هم درخواست كرديم كه يك تعداد نماينده بفرستند و آقاي چمران هم زحمت كشيدند و تعدادی نماينده فرستادند. مجددا 430 هزار راي باز شماري شد؛ از 430 هزار راي باز شماري شده که با 248 راي آراء ميرحسين کاهش، آراي محسن رضايي 20 رای، محمود احمدينژاد 18 راي و مهدی كروبي 9 راي افزایش پیدا کرد.
در مجموع ميزان خطا از بين 430 هزار راي باز شماري شده، كمي بيشتر از نيم هزارم بود. وقتي كه ميديديم 10 درصد آرا باز شماری شد و دراين ميزان باز شماري شدهبه هیچ وجه تقلبي صورت نگرفته، مشخص شد كه اين دروغ است و بايد سندي ميبود تا ثابت ميشد.
خيانت آنجايي بود كه اين دروغ بزرگ گفته شد و به فرموده حضرت آقا «بزرگترين خيانت، امیدوار کردن دشمن بود»؛ زیرا يك سلب اعتماد عمومي صورت گرفت که باعث به خیابان آمدن بعضی از مردم شد، بنابراین دشمن احساس كرد كه از اينجا ميتواند به نظام ضربه بزند.
آنها زاويهاي برای آسيبپذيری ما ایجاد کردند، اما به لطف خدا انتخابات نهم مجلس تمام آروزهاي آنها را نقش بر آب كرد.
** يك شايعه مطرح شده بود مبني بر دستگيري آقاي موسوي، اين شايعه در شبكههاي اجتماعي بسيار سريع منتشر شد و همين اعتراض و عصبانيت مردم را بيشتر كرد؛ براي حل اين معضل و خاموش كردن اين جنجال بهعنوان فرماندار تهران چه اقدامی انجام دادید و چطور آن را پيگيري كرديد؟ نتيجهاي هم داشت؟
طلا: فاصله بين اين شايعه و بروز مشكلات خياباني و دروغ بزرگ تقلب خيلي زياد نبود و آنقدر سريع اين اتفاق افتاد كه به عقيده من اصل غافلگيري محسوب ميشد،تا فرداي آن روز كه در برنامهاي در ميدان وليعصر با طرح سوتفاهمی با موضوع «خس و خاشاك» تحريكی مجدداً صورت گرفته و منجر به اتفاقات روز دوشنبه شد.
** شب اول بعد از انتخابات زماني كه درگيري در خيابان مطهري پيش آمد كجا بوديد ؟
*یک ماه بود که شبها در فرمانداری می خوابیدم
طلا: آن شب در فرمانداري بودم، حدود يك ماهي بود كه شبها در فرمانداري ميخوابيدم، هر شب و روز به صورت پراكنده درگيري در جمعها بود و حتي به صورت گسترده اين روند ادامه پيدا كرد تا در نهايت به روز عاشورا رسيد و در نهايت مسئله 9 دي پيش آمد، در يك ماه اول به هر صورت فشار وجود داشت ما هم در آن شرايط وظيفه داشتيم كه شبانهروز مراقبت كنيم، البته كساني كه جبهه و جنگ را درك كردند، خيلي از درگيري نميترسند.
در دوران جنگ در يكي از عملياتها، پيك گروهان بودم در حال عبور از میان جادهاي در قسمتی كه از یک سوي جاده به عراق ميرسيد و حدود 800 متر فاصله بين آن بود قرار گرفتیم؛ ساعت 2 نیمه شب به من گفتند برو و يك پيغامي را برسان، در همين حين ديدم 3 عراقي از روبروی من عبور کردند؛ در آن شرايط توان انجام هيچ كاري را نداشتم.
اين نوع فضا در جبهه و جنگ فراوان بود؛ اما فضاي شهر با فضاي جبهه و جنگ متفاوت است با این تفاوت که جو حاکم جامعه از خیانت ما صحبت می کرد و اين دردآور بود.
چندین ماه، شب تا صبح اين همه كار خالصانه انجام ميشود تا كار سالمي را انجام دهي بعد به يك باره در گوش آدم بزنند و بگويند خيانت كردي؛ اين براي ما دردآور بود اما اینکه چه اتفاقي ميافتاد و چه بلايي برسرمان ميآمد چندان دردآور نبود.
** اولين جلسه شما در آن دوران با استاندار و شوراي تأمين چه زماني برگزار شد؟
طلا: آن روز جلسه شوراي تأمین یادم نیست برگزار شده باشد و هر كسي كار خودش را انجام ميداد،از روز دوشنبه به بعد جلسه ها آغاز شد؛ تقريبا روز دوشنبه كه ماجراي تهاجم به پايگاه بسيج اتفاق افتاد، از ساعت 7 بعداز ظهر كار به دست قرارگاه ثارالله سپرده شد.
البته ما هم دخيل بوديم و حضور داشتيم؛ اما مسئوليت مستقيم به قرار گاه ثارالله واگذار شد، وظيفه ذاتي قرار گاه ثارالله همين است و در صورتي كه مشكلي اين چنين پيش بيايد وارد عمل ميشود.
اولين مسئله مورد نظر ما در جلسات، حفاظت از صندوقها بود؛ حفاظت از صندوقها و مراکز حیاتی و حساس اولين چيزي بود كه براي ما اهميت داشت.
گزارش و ارزيابي چگونگی عملکرد؛ در اين جلسات مورد نظر بود و در نهايت برخي مباحثي كه در حال حاضر قابل گفتن نيست.
*عكسهايي وجود دارد كه نشان ميدهد آنها با سلاح وارد درگیری پايگاه بسيج 117 شدند
** از نظر شما چرا تهاجم به پايگاه بسيج 117 نينوا اتفاق افتاد؟
طلا: از ديد بنده كار آنها برنامهريزي شده بود؛ آن پايگاه بسيج را شناسايي كرده بودند، عكسهايي وجود دارد كه نشان ميدهد آنها با سلاح وارد آن درگیری شده بودند.
افراد ورزيده كلت در دست، به سمت پايگاه بسيج شليك ميكردند، البته قاعده مناطق نظامي اين است كه هر كس بدون مجوز وارد شد و یا شلیک کرد، افراد مستقر و نگهبان حکم برخورد دارند.
در آن پايگاه، حدود 150 تا 160 سلاح سازماني بسیج وجود داشت اگر اين سلاحها بيرون ميآمد و در سطح شهر توزيع ميشد چهطور ميتوانستيم بفهميم كه چه كسي شليك ميكند؟ در چنين شرايطي براي آنها كار دشواري نبود كه لباس بسيج به تن كنند، آن موقع بود كه گفته مي شد بسيجیان با لباس بسيج شليك كرده و كشتار ميكنند؛ آنها نحوه عملکرد خود را برنامهريزي كرده بودند؛ اما لطف امام زمان (عج) از وقوع چنین اتفاقاتی جلوگیری کرد.
*سهام عدالت و سیب زمینی شب انتخابات توزیع نشد
** آيا با آقاي موسوي و كروبي هم جلساتي داشتيد؟
طلا: ما جلسهاي نداشتيم؛ جلسه معروفي بین رهبر معظم انقلاب و نمايندگان كانديداها برگزار شد که ایشان از آنها سوال كردند كه براي اثبات ادعايتان چه سند و مدركي داريد؟ خيلي از موضوعات به مسائل قبل از انتخابات باز مي گردد.
موضوع سهام عدالت، سيبزميني و موضوعاتي از اين قبيل؛ حتي يكي از آنها درجلسه اي گفت كه اگر دهبار هم بشماريم عدد تغيير نميكند.
سوال اينجاست اگر شما معتقد به این ادعاها قبل از برگزاری انتخابات بودید، پس براي چه آمديد و وارد انتخابات شديد.
سهام عدالت و سيبزميني كه آنها مدعي بودند؛ همان شب انتخابات توزيع نشده بود بلکه از 5 تا 7 ماه قبل این ادعا مطرح بود.
اين نشان ميداد كه آن ها در پی یافتن بهانه برای برهم زدن یک قاعده بودند و بعدها معلوم شد كه اين موضوع ابتدا در سال 78 در ماجراي كوي دانشگاه و سناريوي كشته سازي و گرفتن ختم و نوار الرحمن گذاشتن در دانشگاه خواجه نصير اتفاق افتاد و در سال 88 فكر ميكردند كه ميتوانند آن مسير را به كار بگيرند.
** اگر به 3 سال قبل برگرديد باز هم همين اقداماتي را كه انجام شد پياده ميكرديد يا شيوه تمام کردن و خاموش کردن اعتراضات و اغتشاشات را تغيير ميداديد؟
طلا: هر واقعهاي كه اتفاق ميافتد يك تجربه ای حاصل ميشود؛ زیرا يك سري روشهاي جديد را پيش روي انسان ايجاد ميكند.
بعد از درگيريهاي خياباني سال 88 اگر قبول كنيم كه يك جمعيتي دور هسته مركزي بحران جمع شد و اين جمعيت احساس ميكرد كه تقلب صورت گرفته است، ما به اين نتيجه ميرسيم كه باید برای آگاه تر کردن مردم نسبت به شيوه برگزاري انتخابات، همت خود را بيشتر می کردیم تا همگان بدانند كه اين روند انتخابات، قابليت تقلب ندارد.
يكي از دوستانم می گفت كه يك پزشك که از دوستان نزديك وی است به خاطر این تصور که همیشه در مملکت خیانت صورت می گیرد قصد دارد از کشور خارج شود.
اما من براي او بيشتر از يك ساعت روش و سيستم انتخابات را توضيح دادم، برایش توضیح دادم نيروهايي كه راي گرفتند همين مردم كوچه و بازار خودمان بودند، آموزش و پرورشی ها و مسجديها و هيئتيها بودند، ما كه از خارج كشور كسي را نياورده بوديم كه راي بگيرد.
وقتي من شرايط برگزاري انتخابات را براي اين پزشک جوان توضيح دادم به طور كلي نگاه او برگشت.
فضای دخالت بسيج و فلان نهاد و سازمان در بحث انتخابات از چند وقت قبل مطرح شده بود؛ روز پنج شنبه قبل از انتخابات كه در شبكه خبر مصاحبه انجام دادم بعد از تمام شدن برنامه مجري به من گفت كه آقاي طلا واقعا نمي شود تقلب کرد؟!
به هر تقدير این تجربه، تجربه ای تلخ ولي آموزنده براي نظام بود و باعث شد كه نسل جوان ما که وقايع دهه 60 را نديده بود؛ ببيند و بداند وقتي با روی دادن اتفاقی؛ هيجان هاي اجتماعي شكل ميگيرد و فضاي فتنه گونه ايجاد شد و فضاي حق از باطل مشخص نيست بايد با تدبير عمل كرد؛ هر خبري در هر جایی قابل اعتماد نيست؛ گاهي اوقات همين شتاب زدگي و عدم تحليل و استنباط از هر خبري، هزينههاي زيادي به بار می آورد، در بين مذاكرات ژنو 1 و ژنو 2 كه اتفاقات فتنه 88 رخ داد، ما در مذاكرات هستهاي هزينههاي بسياري را متحمل شديم.
اعتماد عمومي ايرانيان خارج كشور و مردم داخل كشور جريحهدار شد و سخت توانستند، قبول كنند كه اين مسئله يك سوء تفاهم یا توطئه بيشتر نبوده است.
*برای از نفس انداختن انقلاب دلار هزینه می شد
** اين جريانات در انتخابات رياست جمهوري آينده چقدر تأثير خواهد داشت؟
طلا: هرچند ما احساس ميكنيم كه تجربهاي كسب كرديم و دست آنها برايمان رو شده است اما عقيده ما اين است كه چنين اتفاقي ميتواند دوباره شكل بگيرد.
وقتي ميگويیم برای از نفس انداختن انقلاب، دلار هزينه ميشود؛ بايد ديد اين ميلياردها دلار كجا و چگونه هزينه ميشود آيا آنها دست برميدارند؟!
هميشه جنگ بين حق و باطل وجود دارد؛ اگر ما قبول كنيم كه اسرائيل باطل است و گفتمان خودمان را حق بدانيم بايد يقين داشته باشيم كه هميشه درگيري بين این دو وجود خواهد داشت.
دشمن هيچ گاه هيچ شرايطي را از دست نخواهد داد؛ ساده انگارانه است كه ما فكر كنيم دشمن از اين فرصتها استفاده نميكند.
در انتخابات نهم مجلس هم اگر فرصت مهيا ميشد، دشمن از آن استفاده ميكرد، اما نشد؛ اين انتخابات را هم مردم با تدبير و بينش و بصیرت خودشان تحت هدایت و راهنمایی های رهبری عزیز جمع كردند.
وظيفه ما اين است كه بتوانيم بصيرانه در زمان خطر وارد شويم و به وظيفه خودمان عمل كنيم، اما استنباط من اين خواهد بود كه ما وقايع جديتري در پيش خواهيم داشت.