افشاگری های بعد از برکناری , از دید مردم به هیچ وجه نشاندهنده شجاعت و صلابت یک مدیر یا وسیله ای برای نزدیک شدن به افکار عمومی نخواهد بود.بلکه مردم توقع دارند مراسم های تودیع مدیران در نهایت فروتنی و با رعایت موازین اخلاقی و اسلامی برگزار گردیده تا خدای ناکرده اینگونه اظهارات رنگ و لعاب کینه جوئی و تسویه حسابهای شخصی به خود نگیرد.

دولت نهم و دهم علیرغم سنت های حسنه ای که در مدیریت اجرائی کشور به جای گذاشته اند,همواره به واسطه تغییرات شتابزده در مدیران اجرائی مورد انتقاد افکار عمومی بوده اند.انتصابات و برکناریهائی  که گه گاه بازتابهای گسترده ای در رسانه های داخلی و خارجی یافته و موجی از انتقادات را نصیب رئیس جمهور محترم نموده است

بررسی و واکاوی علل و یا نحوه این عزل و نصب ها مقوله ایست که باید بطور جداگانه به آن پرداخته شود.ولی آنچه بیش از همه در حواشی این برکناریها آزار دهنده است اظهارات مدیران برکنارشده است که با رنگ و لعاب خاص رسانه ای در مطبوعات و فضای مجازی منعکس میگردد.

این حواشی که در اغلب موارد رنگ و بوی افشاگری به خود میگیرد,کم کم به یک بخش ثابت از مراسمهای تودیع مدیران تبدیل شده و با توجه به ماهیت آن ,تا مدتی فضای رسانه ای را در کشور ملتهب مینماید

هرچند اظهارات  مدیران معزول کدهای  مناسبی برای پیگیری های بعدی دستگاههای نظارتی و بازرسی در کشور محسوب میشود ,ولی سوال مهم دیگری اذهان عمومی را به خود مشغول کرده و آنهم دلیل انتخاب این زمان برای افشاگری علیه دولت است

آیا براستی مدیران معزول  به غیر از جلسه تودیع خود ,هیچ فرصتی را برای افشاگری درباره اقدامات مدیران ارشد قوه مجریه نیافته اند؟

اگر جریان انحرافی یک وزیر یا معاونانش را برای عزل و نصب نیروهای زیر مجموعه تحت فشار قرار میدهد چرا مدیر محترم باید سکوت کرده و بیان این دخالت ها و اعمال نفوذها را موکول به زمانی کند که از کار برکنار شود؟

این اظهارات و بیانها خیلی بیشتر از آنکه مدیران برکنار شده را نزد افکار عمومی موجه جلوه دهد,علامت سوال بزرگی در برابر کارنامه آنان قرار خواهد داد که چرا از فرصت   چند ماهه تکیه بر کرسی مدیریت برای مقاومت در برابر زیاده خواهی جریان انحرافی استفاده نکرده اند؟

نکند دریافت حقوق های میلیونی و حق حضور در جلسات,مانع افشاگری های این گروه از مدیران در حین تصدی پست های دولتی شده باشد؟

سئوال اینجاست که چرا این مطالب باید برای اولین با ر در جلسه تودیع  یا مصاحبه های پس از آن بر لسان مدیران برکنار شده جاری شود؟ در طول دوران خدمت فرصتی برای مقاومت در برابر زیاده خواهی و دخالت های جریان انحرافی دست نداده بود؟

چرا تاکنون مسولینی که در حوزه تحت مدیریتشان چنین تخلف و اعمال نفوذی را مشاهده کرده اند با میل خود و به نشانه اعتراض به این محدودیت استعفا نکرده اند؟

چگونه است که همین منتقدین گرامی در زمان  تصدی این مشاغل و برخورداری از مزایای خاص مدیریتی! لیدر جریان انحرافی را با تعابیری  همچون “مدرس تراز جدیدی از روشنفکری دینی  و امید دهنده به فردای روشن” مورد مهر و محبت قرار میدهند ولی به ناگاه پس از برکناری متوجه نفوذ و عملکرد مخرب و سوء نیت جریان انحرافی  در مجموعه تحت مدیریت خود شده و از آن تبری میجویند؟

کوتاه سخن اینکه افشاگری های بعد از برکناری , از دید مردم به هیچ وجه نشاندهنده شجاعت و صلابت یک مدیر یا وسیله ای برای نزدیک شدن به  افکار عمومی نخواهد بود.بلکه مردم توقع دارند مراسم های تودیع مدیران در نهایت فروتنی و با رعایت موازین اخلاقی و اسلامی برگزار گردیده تا خدای ناکرده اینگونه اظهارات رنگ و لعاب کینه جوئی و تسویه حسابهای شخصی به خود نگیرد.

حسین اعتصامی- بلاغ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *