سالها است که بر اثر فعالیت طرفداران حقوق حیوانات، دیگر حیوانی در سینما کشته نمیشود. اگر لازم باشد که یک حیوان مثلاً یک گوزن علی الظاهر در فیلمی کشته شود سعی میکنند این مسئله آنقدر غیر حرفهای باشد که حتی ظن آن را برنیانگیزد که عوامل فیلم یک حیوان را به هنگام فیلمبرداری کشتهاند. برای این مسئله نمونههای زیادی وجود دارد که میتوان به فیلم داستان سر راست/ دیوید لینچ (1999) اشاره کرد که در اردیبهشت 1387 از شبکه دوم سیما نیز پخش شده است.
استعمال سیگار در فیلمها باید جزو حقههای سینمایی شود
چه ایرادی دارد که استعمال سیگار در سینما نمایشی باشد و بازیگران از سر لذت سیگار نکشند؟ در حالیکه افراد سیگاری برای استخدام در بسیاری از مشاغل در گزینشها رد میشوند چرا باید هنرپیشگان سیگاری برای کار کردن در سینما الویت داشته باشند؟!
در فیلم آلمانی خوب/ سودربرگ (2006) که در سال 1386 از برنامۀ سینما اقتباس نیز پخش شده است، جورج کلونی یک سیگاری قهار است ولی تمام سیگار کشیدنهای او در واقع با جلوههای سینمایی از کار درآمده است به طوری که ما هیچگاه واضحاً نمیبینیم که او به سیگار پک بزند و متعاقباً دود آن را از دهان بیرون بدهد. در سایت IMDb آمده است که جورج کلونی از سنین نوجوانی تا نزدیک به سی سالگی سیگار میکشید. اما وقتی عموی محبوبش بر اثر سرطان مرد او تصمیم به ترک سیگار گرفت. کسی که نخواهد سیگار بکشد حتی حاضر نمیشود برای بازی در سینما نیز برای لحظات کوتاهی به این مادۀ سمّی لب بزند.
ترفند فیلم آلمانی خوب همچنین در یک نما از فیلم جدایی نادر از سیمین نیز به کار رفته است. در دقیقۀ 84 از این فیلم، سیمین پشت به دوربین در بالکن ایستاده است و یک جاسیگاری جلوی او است. بعد از لحظاتی او سیگار را خاموش میکند و به داخل آمده با شوهرش صحبت میکند. یکی از دلایلی که فیلم جدایی نادر برای نمایش در سینماهای امریکا رتبۀ PG-13 (تا سیزده سال فقط با والدین) را گرفت علاوه بر محتوای آن، همین نمای کوتاه از استعمال دخانیات بود.
آیا فرزندان ما از اطفال امریکایی کم اهمیتتر هستند؟ چرا فرزندان گل ما باید شاهد پک زدنهای عمیق و با لذت هنرپیشههای محبوبشان در سینما باشند؟ آیا نمیدانید که این بیشترین تبلیغ و ترویج برای سیگار و دخانیات است؟ آیا هنرپیشههای وطنی از هنرپیشههای هالیوود بیاهیمتتر هستند که باید به جبر کارگردان و علیرغم میلشان سیگار بکشند؟ بنده دیگر از آن هنرپیشگانی که خودشان سیگاری هستند و برایشان سیکار کشیدن در جلو و پشت دوربین تفاوتی نمیکند سخن به میان نمیآورم. فقط باید متذکر شوم که اگر به سبب اهمال هنرپیشگان یا کارگردانان در این خصوص، جوانی در این مملکت سیگاری شود و شاید هم در آینده معتاد به مواد دخانی و مخدر دیگر، ذمۀ ایشان در دنیا و آخرت مشغول خواهد بود.
فیلمهای دخانیاتی در جشنوارۀ سیام فیلم فجر
در پایان نام فیلمها و هنرپیشگانی که در فیلمهای اخیر سینمای ایران دخانیات استعمال کردهاند میآوریم تا هم تنبّه و تذکری برای مخاطبان فیلمها باشد و هم تذکاری برای عوامل سینمای ایران. جالب توجه این است که استعمال دخانیات در این فیلمها به آقایان متوقف نمانده، شامل بانوان هم شده است.
استعمال دخانیات در فیلمهای جشنواره سیام فجر تا آنجا که بنده آن فیلمها را دیده و یادداشت برداشتهام به این ترتیب است:
زندگی خصوصی/ محمدحسین فرحبخش: هانیه توسلی
گشت ارشاد/ سعید سهیلی: حمید فرخنژاد، پولاد کیمیایی
بوسیدن روی ماه/ همایون اسعدیان: مسعود رایگان، رابعه مدنی و شیدا خلیق (کشیدن قلیان)
آمین خواهیم گفت/ سامان سالور: آزاده زارعی، علیرضا مهران، محمود نظرعلیان (قلیان)
یکی میخواد باهات حرف بزنه/ منوچهر هادی: شهاب حسینی، آناهیتا نعمتی
زندگی خصوصی آقا و خانم میم/ روحالله حجازی: حمید فرخنژاد
من همسرش هستم/ مصطفی شایسته: مصطفی زمانی
میگرن/ مانلی شجاعیفرد: مهران احمدی، پانتهآ بهرام
در انتظار معجزه/ رسول صدر عاملی: پریوش نظریه
بیخود و بیجهت/ عبدالرضا کاهانی: رضا عطاران
محرمانه تهران/ مهدی فیوضی: سحر قریشی
ملکه/ محمدعلی باشه آهنگر: حمید آزرنگ
مادر پاییزی/ سیروس رنجبر: راننده آژانس
اکباتان/ مهرشاد کارخانی: شاهد احمدلو
پل چوبی/ مهدی کرمپور: مهران مدیری
خرس/ خسرو معصومی: فرهاد اصلانی
بغض/ رضا درمیشیان: بابک حمیدیان
*امیر اهوارکی