مشرق- “فراهاني” نام خانوادگي كه اسامي بهزاد،گلشيفته،شقايق و… را تداعي ميكند..
بهزاد هنرمندي شناخته شده در عرصه تئاتر تلويزيون و سينما از دوران پيش از انقلاب است.
بهزاد رئيس انجمن بازيگران خانه تئاتر است.
بهزاد همسر فهیمه رحیم نیاست.
بهزاد…
اما از همه اينها كه بگذريم
بهزاد ،پدر گلشيفته فراهاني است. همان گلشيفته اي كه …
بگذريم…
بهزاد كه چندي پيش بدليل فشارهاي روحي متاثر از گل دخترش راهي بيمارستان شده بود و درمصاحبه هاي خود، صف بندي خويش را با عملكرد پاره تنش صراحتا اعلام ميكرد اكنون روي آنتن شبكه 5 سيما (تهران) و در مجموعه اي با نام “دختري بنام آهو” مشغول بازي و يا دقيق تر، مشغول “سخنراني” ميباشد..
چرا سخنراني؟
اگر اين مجموعه تلويزيوني را دنبال كرده باشيد به چرايي ماجرا پي ميبريد. اما مشخصا قسمت مورخ (17/2/1391) را ببينيد متوجه خواهيد شد.
گويا اساسا اين سريال تريبوني است كه “قدرت الله صلح میرزایی” لطف كرده و از كيسه خود (و نه هزينه بيت المال و وقت مردم) در اختيار اين پدر مظلوم!! قرار داده است تا بهزاد قصه ما بگويد هرآنچه دل تنگش گرفته از آهوي رميده اش (گلشيفته) در سريال “دختري بنام آهو”. بگويد از بي رحمي ها و جفاها و انتقاداتي كه اصحاب رسانه و مردم و حتي هم صنفي هاي خود درارتباط با مسئله دخترش بر او روا داشته اند. (بگويد از اينكه دختر آبروي باباست. گل باباست.)* ازينكه روز قيامت نميبخشم اگر از پدري درباره چرايي رفتار دخترش (كه برسر سفره تربيت وي بزرگ شده و از قضا پيشه پدر را نيز برگزيده است) سوال كنند. و بگويد و بگويد و بگويد …
ديگر بازيگران و پامنبري هاي سراپا گوش و سرتكانندگان مدهوش از اميرجلالي و اميني خواه گرفته تامظلومي و عبدلي و مجيد ياسر ، خطابه پدردلشكسته را در تطهيرخودو دختري بنام آهو!! يا همان آهوي رميده و به آزادي حيواني (به نام آهو) رسيده، به گوش جان بشنفند و به نيابت از مردم در تاييد و دلسوزي بر وي سرتكان دهند.
بگذريم…
و باز يك سوال از رسانه ملي يا همان رسانه آقاي ضرغامي
چرا بايد صدا و سيماي جمهوري اسلامي كه با پول بيت المال و مردم شهيد پرور ايران زمين تامين و اداره ميشود تريبون سخنراني كنايه آميز و طلبكارانه ي پدر دختري باشد كه مباني دين و خدا و ناموس و وطن و شهيد و آرمانهاي نظام و همه ارزشهايي كه ملتي بدان معتقد و پايبندند را يك شبه به سخره گرفت و براي لبخند رضايت خصم بيگانه از جان و تن ! مايه گذاشت و به آغوش ! دشمن آرام گرفت !؟