پیامبر اکرم (ص) میفرماید: «بنگر که فرزندت را از چه فامیلی به دست میآوری، چه اینکه اخلاق و خصایص هر فامیلی، در نسل آنها باقی میماند و انحرافهای اخلاقی آنان، تاثیر سوء خود را در فرزندانشان نیز بهجا خواهد گذاشت.»
ازدواج، نخستین سنگ بنای تشکیل خانواده، یعنی یکی از مهمترین بنیادهای اجتماعی جوامع است. از جهت همین اهمیت در طول تاریخ و از طرف حکومتها یا نحلههای فکری مختلف، برای کسب منافع و مشروعیت سیاسی، عواید اقتصادی، توسعه ارضی، ترقی جایگاه اجتماعی و…، مطمح نظر سیاستگذاریهای مختلف واقع شده است.
در طول تاریخ، گروههای گوناگون، همواره تلاش کردهاند با هدف حفظ، تثبیت یا استیلای خود، اقدامات مختلفی انجام دهند. در این میان نقش و کارکرد مهم «وصلت و ازدواج» در فراز و فرود حکومتها، خاندانها و رجل سیاسی و نظامی کشورهای جهان نشان میدهد که مقوله ازدواج بر این امور، تاثیر بهسزایی دارد. ازدواجهای فرقهای یا با برنامهریزی تشکیلاتی نیز امری مرسوم در میان فرقههای مختلف بوده که در این نوشتار مورد اشاره قرار میگیرد.
بهائیت، یکی از این فرقههاست که تبلیغ و جذب در راس امور مهم آن قرار داشته و فعالیت در راستای افزایش شمار بهائیان میتواند توجیه هر گونه عملی ـ حتی نادرست ـ در این فرقه باشد. از میان شیوههای مختلف جذب، ازدواج از بهترین و امنترین پلهایی است که امکان تحقق اوجب واجبات فرقه، یعنی تبلیغ را فراهم میآورد؛ چراکه اولا در این موارد با ترفندهای برنامهریزی شده، اغلب شخص را بهایی میکنند و در غیر اینصورت هم، شخصیتی از او میسازند که دیگر تقید خاصی به احکام اسلامی نخواهند داشت. به این خاطر که بهایی بودن، هر گز به یک باور درونی صرف، خلاصه نمیشود؛ بلکه شخص بهایی از طرف تشکیلات، همواره مورد پیگیری بوده و در تمام برهههای زندگیاش، ردپای فرامین بهایی به چشم میخورد؛ از یکسو، لزوم شرکت در ضیافتهای ۱۹ روزه، بخش قابل توجهی از زندگی بهاییان را درگیر میکند و از سوی دیگر، وجوب تبلیغ و آموزش باورهای بهایی، بر کل زندگی اعضا سایه انداخته است.
از فرایند ازدواج تا نوع تعامل با دیگران، تولیدمثل، تربیت فرزندان و… در این فرقه تحت سیستمی مدون و برنامهریزیشده مورد نظارت قرار میگیرد. به این ترتیب، اگر در زندگی مشترک، یکی از طرفین، بهایی باشد، خواهناخواه طرف دیگر، چه در تربیت فرزندان و چه در ابراز و عمل به عقاید خود به حاشیه رانده میشود.
به همین خاطر است که گرچه در بهاییت، ازدواج با غیربهاییان یا ازدواجی موسوم به «ازدواج بعید»، بسیار مورد توصیه قرار گرفته، با این حال تاکید شده حتما تمام فرامین بهایی در ازدواج، مو به مو رعایت شود و از همان ابتدا حق تربیت فرزندان احتمالی، به نفع بهاییت محفوظ بماند: «یک فرد بهایی امکان ندارد هنگام ازدواج با فردی غیربهایی، تعهد بسپارد که فرزندش را بر وفق موازین دیانتی دیگر پرورش دهد. هر فرد بهایی که به چنین اقدامی مبادرت ورزد باید از حقوق اداریاش محروم شود… بهاییان که به کلیسا میروند و همچون مسیحیان ازدواج میکنند نیز باید به ناچار از حقوق اداری خود محروم شوند.»
امروزه ازدواج بهایی تحت نظارت شوراهای محلی بهایی (محفل محلی) صورت میگیرد که وظیفه دارند نسبت به رعایت شروط عقد بهایی، اطمینان حاصل کنند. دختر و پسر بهایی حق ندارند به میل خود با هر کسی ازدواج کنند و از تمام مراحل، از انتخاب تا خواستگاری باید زیرنظر محفل بهایی صورت بپذیرد؛ بهطوریکه در صورت عدم رضایت تشکیلات ـ حتی اگر والدین فرد، موافق باشند ـ برای تمام افراد دخیل در آن انتخاب غیرتشکیلاتی، طرد اداری صورت میپذیرد:
«اگر والدین، برخلاف قانون بهاییت، به ازدواج فرزندشان با فردی مسلمان رضایت دهند، حقوق اداریشان سلب خواهد شد: اقدام آنان در انجام عقد اسلامی، برخلاف موازین امری و دستکم بسیار نگرانکننده است و اگر اهل بهاء چنین اعمالی را شدیدا محکوم و مذموم نشمارند، ممکن است دوستانی دیگر در اوان سستی و فتور، ترغیب شوند چنین خطایی را تکرار کنند.»
بنابراین در وهله اول، خود شخص و نسل وی به آمار بهاییان اضافه میشوند. در مرحله دوم، اقوام درجه یک فرد غیربهایی، بهتدریج با فرقه آشنا شده و ممکن است تحت تاثیر جو فریبنده آن، از تقیدات پیشین خود فاصله بگیرد.
جوانان بهایی هم از ازدواج با غیربهاییان استقبال میکنند. مثلا، یکی از دلایل اقبال بهاییان ایران به ازدواج با مسلمانان این است که ارتباطات خارج از حد معمول بخش عمده بهاییان و دوستیهای افراطی دختران و پسران تشکیلاتی، موجب میشود جوانان بهایی ـ اعم از دختر و پسر ـ از تعدد روابط قبل از ازدواج در بین همفرقهایهای خود گلایه داشته و فضای حاکم در میان جوانان بهایی را کاملا غیرقابل اعتماد برای ازدواج و تشکیل خانواده قلمداد کنند.
تشکیلات بهاییت هم برای دامن زدن به چنین وصلتهایی، از ابزارهایی متنوع بهره میبرد. به طور کلی، یکی از روشها و ابزارهای تبلیغ در بهاییت استفاده از جذابیتهای جنسی است. مثلاً تشکیلات با ایجاد برنامههایی همچون برگزاری مهمانیهای مختلط و ایجاد ارتباط احساسی و عاطفی، برای جذب و پیوستن افراد به این فرقه، زمینهسازی میکند. علاوه بر آشنایی در مهمانیها، تلاش بسیاری برای دوستی بهاییان باجنس مخالف مسلمان صورت میگیرد و چنین آشناییهایی، بیشتر در فضاهایی است که جوانان بهایی در کنار جوانان مسلمان، مشغول به کار هستند. فضای مجازی هم مثل همیشه، یکی از ترفندهای چنین سودجوییهایی است.
ازدواج در دین مبین اسلام، شرایط و ویژگیهای خاص خود را دارد و اگر مسلمانی بخواهد با یک غیرمسلمان ازدواج کند، حکم شرعی مشخصی برای این ازدواج وجود دارد که با مراجعه به مرجع تقلید خود، قابل پاسخ است. البته در تمام موارد، ازدواج دختر مسلمان و در نظر قریب به اتفاق علما، ازدواج دائم برای پسر مسلمان با چنین شخصی، حرام است.
در ایران اسلامی، چنین ازدواجهایی در حالی انجام میشود که حتی در فلسطین اشغالی که مقر اصلی تشکیلات بهایی در آنجا قرار دارد، بر اساس تصمیمات ویژه حکومتی، ازدواج اتباع اسرائیل با اتباع غیر اسرائیلی تحت هر شرایطی ممنوع است. از طرفی طبق قانون، امکان تبلیغ و ابراز آموزههای بهایی نیز در آنجا وجود ندارد، پس رژیم صهیونیستی در عین پروبال دادن به مرکز کنترل این فرقه، آن را وسیلهای برای آسیب به دیگر فرهنگها دانسته و در عین حال، جلوی رشد آن را در سرزمین خود میگیرد.
با این حال، جدای از حکم شرعی این مسئله، با توجه به موج ابراز علاقه و ازدواج بهاییان با پسران و دختران شیعه، شایسته است در مورد اهداف فرقه، برنامه آن برای تولد و تربیت فرزندان، مباحث فرهنگی، اجتماعی و تبعات اینگونه ازدواجها توجه بیشتری صورت گیرد.
چنین ازدواجهایی میتوانند سرنوشت یک یا چند نسل را متاثر ساخته و آن را برای همیشه تحت کنترل و حصار تشکیلاتی بهاییت ببرند. از دیرباز هم آحاد بشر از تمام ملل، با توجه به تاثیر سلامت جسمی، روحی، اخلاقی و عقیدتی پدر و مادر در سلامت و سعادت فرزندان، در فرایند انتخاب همسر، معیارهای زیادی را لحاظ نموده و امر ازدواج را با ملاحظه شرایط بسیار انجام میدادند. بنابراین، به جهت مصونیت اعتقادی و رفتاری و حفظ اصالتهای خانوادگی هم که شده باید جوانان و خانوادهها را از نمونههای تاریخی و تباهیهایی که فریب فرقه برای نوادگانشان بر جای گذاشته، آگاه کرده و مانع پیشروی تشکیلات بهایی در این امور اثرگذار شد.
منبع: «روشنا» فصلنامه تخصصی فرق و ادیان، شماره ۸۰