فرمان آتش به اختیار
حُکم جهادی جبهه انقلابی

فرمان (آتش به اختیار) از سوی رهبر معظم انقلاب ، فرمانی راهبردی بر اساس مبانی و اصول عقلی و نقلی است. این خلاقیت فرهنگی و خلق مفاهیم جدید برای تبیین و توصیه اهداف فکری و فرهنگی از سوی رهبری، در اصل برای جبهه فرهنگی صادر شده است، اگر چه در حوزه‌های دیگر نیز قابل انطباق و اجراست.
نظر به اهمیت این راهبرد ،به آن امده ایم مطلبی بامبانی و قواعد و اصول آن را از منظر قرآن و آموزه‌ به تشریح بگذاریم
آتش به اختیار یک اصطلاح ترکیبی است که کاربرد اصلی آن در حوزه نظامی است. در کاربردهای نظامی زمانی که ارتباط خط مقدم با دیگر خطوط به هر دلیلی قطع می‌شود، افراد  درگیر بر اساس اصل اساسی دفاع از خود و سنگر، موظف هستند تا خود زمام امور را به دست گیرند و میدان را مدیریت کرده و به صیانت و دفاع از سنگر پرداخته و دشمن را به هر وسیله‌ای دفع کنند یا از حرکت باز دارند. براین اساس فقدان فرماندهی و یا فقدان ارتباط با فرماندهی، موجب نمی‌شود تا نیروهای میدانی دست از دفاع یا حمله بردارند و منفعل عمل کنند، بلکه باید فرماندهی انتخاب کرده و در صورت عدم وجود چنین حالت و ظرفیتی هر یک از افراد خود به اختیار و اراده از هر راهبرد و سازوکاری برای دفع دشمن و تهدید اقدام کنند.
آتش به معنای هر اقدام برای کشتن دشمن و دفع تهدید است. این اقدام با سلاح سختی چه گرم چون تفنگ و توپخانه یا سرد چون شمشیر و نیزه و سرنیزه یا سلاح نرم با ایجاد خوف و ترس کلامی و حرکتی می‌تواند  انجام گیرد؛ ولی با توجه به اینکه امروزه سلاح گرم، بیشترین کاربرد را دارد، آتش به معنای شلیک گلوله، مصداق غالب است.
مراد از اختیار نیز بهره‌گیری از اراده انسانی و حق انتخاب آزاد برای هرگونه عمل و رفتاری است که بتواند دشمن را دفع یا رفع کند. بنابراین، می‌توان گفت: آتش به اختیار به معنای مدیریت میدان جنگی از سوی یکایک افراد با هرگونه ابزار و سلاح جهت دفع و رفع دشمن و تهدید است.
این فرمان زمانی صادر و یا به کار گرفته می‌شود که میدان جنگ، فاقد فرمانده یا فاقد شرایط و امکان انتخاب جایگزین یا ارتباط با فرمانده یا قرارگاه فرماندهی باشد.
امروز در ارتش‌های جهان، برخی یگان‌های مسلح این اجازه را می‌یابند تا بدون هماهنگی با مرکز فرماندهی به سوی هر جنبده یا شیء و پرنده‌ای آتش بگشایند و آن را نابود کنند. در حقیقت هر تهدید احتمالی را دفع و یا رفع کنند. در چنین شرایطی این نیروها برای حفظ جان خود و جلوگیری از شکست در برابر دشمن براساس توانمندی‌ها، تجربیات، امکانات و موقعیت خاص جغرافیایی که در آن قرار گرفته‌اند، در برابر دشمن که قصد نابودی آنها را دارد، موضع مناسب می‌گیرند و تمام تلاششان را به کار می‌بندند تا در برابر هجوم دشمن شکست نخورند و حتی از توان خود برای غلبه بر خصم استفاده کنند.
این روشی منطقی و معقول است و هیچ کس نمی‌تواند نیروهای نظامی را که در چنین شرایطی به فرمان (آتش به اختیار)عمل کنند سرزنش نماید، بلکه از این جهت باید آنها را سرزنش کرد که در شرایط ایجاد شده قدرت ابتکار و خلاقیت را از دست بدهند و حالت انفعال به خود بگیرند و در نهایت مغلوب دشمن شوند.
در اصطلاحات نظامی آمده  است، زمانی که فرمانده احتمال می‌دهد ارتباطش با سربازانش قطع خواهد شد، او در آخرین فرمان خود به سربازان دستور آتش به اختیار می‌دهد؛ به این ترتیب، شلیک به هر فردی غیر از افراد خودی، به اختیار خود سرباز است و سربازان اجازه  دارند، هرکسی را به گلوله ببندند.
پس هرکس در این شرایط بحرانی باید وظیفه خود را تشخیص داده و به آن عمل کند.
باید توجه داشت، در فرهنگ هر جامعه‌ای گاه از اصطلاحات علوم برای تبیین امور دیگر در علوم و حوزه‌های دیگر استفاده می‌شود؛ چنان‌که واژه آسیب‌شناسی از علوم پزشکی به حوزه‌های علوم  انسانی و اجتماعی آمده و پرکاربرد مورد استفاده قرار گرفته است.
در این راستا رهبر معظم انقلاب در دیدار رمضانی با دانشجویان، آنها را به تلاش جدی و همه‌جانبه برای غلبه دادن گفتمان انقلاب اسلامی در دانشگاه توصیه کرده و در ضمن این بحث فرمودند: من به همه‌ آن هسته‌های فکری و عملیِ جهادی، فکری، فرهنگی در سرتاسر کشور مرتّباً می‌گویم: هرکدام کار کنید؛ مستقل و به ‌قول میدان جنگ، آتش‌به‌اختیار
گاهی دستگاه‌های مرکزیِ فکر، فرهنگ و سیاست، دچار اختلال و تعطیلی می‌شوند که در این وضعیت، باید افسران جنگ نرم، با شناخت وظیفه خود، به صورت آتش به اختیار، تصمیم‌گیری و اقدام کنند.
ایشان در این فرمان، با استعاره گیری از اصطلاحات نظامی برای فعالیت‌های فکری و فرهنگی بر آن است تا فرمانی با مفهوم شناخته شده صادر کند؛ زیرا بهره‌گیری از اصطلاحات شناخته شده با حد و مرزهای مشخص در آن علوم می‌تواند در رسایی مفهوم و مقاصد، بهتر عمل کند؛ چرا که دیگر نیازی به توضیح و تفصیل نیست؛ زیرا شنونده و مخاطب با مراجعه به اصطلاحات علوم به سادگی معنا

و مفهوم منتقل شده و چارچوب‌ها و حد و مرزهای آن را درمی‌یابد و با واژه یا کلمه‌ای غیرمانوس و بی‌حد و مرز دچار سرگردانی نمی‌شود.
البته همواره کسانی هستند که به دور از اصول فهم کلام، با اما و اگرها و حاشیه‌ها، بر آن می‌شوند تا این تعریف شناخته شده و با حد و مرزهای مشخص در تعریف اصطلاحی را نادیده گرفته و هوچی‌گری و هیاهو کنند و مقاصد شوم خود را با شبهه‌افکنی و متشابه‌سازی پی‌گیر شوند.
رهبر معظم انقلاب با درک درست از  این جنگ نرم دشمنان و هوچی‌گری دشمنان، بر آن می‌شود تا خود به بازتعریف اصطلاح نظامی در حوزه فرهنگی و فکری بپردازد. از این رو ایشان چند روز بعد در خطبه‌های عید فطر در تبیین مفهوم (آتش به اختیار)، خاطرنشان کردند: آتش به اختیار به معنای (کار فرهنگیِ خودجوش و تمیز) است؛ و به معنای بی‌قانونی و فحاشی و طلبکار کردن مدعیان پوچ‌اندیش و مدیون کردن جریان انقلابی کشور نیست… نیروهای انقلابی و دلسوز و علاقه‌مند به حرکت کشور به سمت اهداف والا، بیش از همه باید مراقب حفظ نظم و قوانین و آرامش کشور و جلوگیری از سوءاستفاده دشمنان باشند
پس با این تعریف می‌توان گفت: فرمان آتش به اختیار یعنی زمانی که صدای فرمانده به شما نرسید، آتش به اختیار هستید؛ یعنی اگر دشمن را در مقابل خود دیدید منتظر دستور نباشید و خودتان کار را انجام بدهید. آتش به اختیار یعنی افسران جنگ نرم مؤمن باتقوا و با بصیرت و سرباز واقعی ولایت، هر وقت خطایی دیدند، انحرافی دیدند؛ سهل‌انگاری دیدند، کوتاهی مسئولی را دیدند،
با رعایت اصول اخلاقی و مرّ قوانین آن خطا و انحراف و کوتاهی و سهل‌انگاری را به مقامات بالاتر و شخص موردنظر تذکر بدهند و تا پیگیری و حصول نتیجه و رفع مشکل سکوت نکنند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *