ماجرای تجاوز آمریکایی‌ها به ایران که 8 کشته برجای گذاشت/ رد پای خیانت بنی‌صدر در امحای اسناد

طبس

عملیات شروع نشد اما نیروهای متجاوز آمریکایی علاوه بر از دست دادن 4 بالگرد و یک هواپیما، 8 کشته برجای گذاشتند؛ هرچند خیانت بنی صدر باعث شد دست نیروهای ایرانی به اسناد مهم و بالگردهای آمریکایی نرسد.

گروه سیاسی خبرگزاری آنا_آرزو نوروزجم: رمز عملیات اعلام نشده همه چیز تمام شد، از اتاق عملیات آمریکا خبر رسید نیروها بازگردند.

از میان شش فروند هواپیمای ۱۳۰-C آمریکایی، 8 بالگرد CH_53 آمریکایی و نود نفر کماندو که از قاهره به ناو هواپیمابر نیمیتز در دریای عمان و نزدیک آب های ایران آمده بودند و وارد حریم هوایی ایران شدند فقط 5 هواپیما سالم به ناو آمریکایی باز گشتند.

همه چیز از تسخیر لانه جاسوسی آمریکا توسط دانشجویان پیرو خط امام شروع شد، گروگان گرفته شدن 52 به ظاهر دیپلمات آمریکایی برای دولت وقت آمریکا بهانه‌ای شد تا کارتر با وزیر و وکیل های آن زمان جلسه ای تشکیل دهد و برنامه بریزد با عملیاتی جنگی گروگان هایش را آزاد کند.

دولت آمریکا نظامیان آموزش دیده خود را اواخر آذرماه ۱۳۵۸ عازم مصر کرد تا در پایگاهی در نزدیکی قاهره استقرار یابند.

مشاور امنیت ملی در دولت جیمی کارتر در خاطراتش می‌گوید: اول آوریل 1980 (۲۲ فروردین) جیمی کارتر از من خواستارتشکیل جلسه ی اضطراری شورای امنیت ملی شد و گفت که به نظر وی زمان اقدام فرا رسیده است.

جلسه ای که رئیس جمهور وقت آمریکا در آن تاکید کرده بود «ما باید برای آزادی گروگان‌ها وارد عمل شویم و عملیات در اولین فرصت ممکن آغاز شود.» نتیجه جلسه ستاد مشترک آمریکا این شد: 4 اردیبهشت به تاریخ ایران مناسب ترین زمان برای حمله تشخیص داده شد.

مقصد طبس بود یا به قول آمریکایی ها “صحرای یک” جایی حوالی استان خراسان جنوبی، بیابانی که حافظه تاریخی ایران آن را برای همیشه در تاریخ 5 اردیبهشت 59 ثبت کرد.

اعضای جلسه به این نتیجه رسیدند که نام این عملیات را “نجات گروگان‌ها در ایران” بگذارند، عملیاتی که علاوه بر این نام هایی چون “پنجه عقاب” یا “عقاب طبس” یا “کاسه ی برنج” یا “نور شب” را نیز با خود یدک می‌کشد.

علاوه بر آزاد سازی گروگان ها از دست نیروهای انقلابی ایران، نجات آبروی رفته آمریکا در منطقه نیز یکی از اهداف عملیات بود.

بامداد روز 5 اردیبهشت 59، همه امکانات هوایی آمریکا که در دریای عمان منتظر شروع عملیات بودند وارد حریم هوایی ایران شدند یکی از 8 بالگرد آمریکایی دچار نفص فنی شد و در راور کرمان فرود آمد،‌ بالگرد دوم هم به دلیل نقص فنی به ناوهواپیما بر بازگشت.

در نهایت 6 بالگرد به همراهی 6 هواپیما به سمت طبس به پرواز درآمدند، فرود که آمدند بالگرد سومشان هم هنگام سوختگیری دچار نقص فنی شد.

خبر اوضاع و احوال نیروها که به کارتر رسید دستور داد همه نیروها و امکانات نظامی‌شان بازگردند، اما به هنگام برخاستن، طوفان شن آغاز شد و در نهایت بالگرد چهارم هم با یکی از هواپیماها برخورد کرد و هر دو آتش گرفتند. اتفاقی که هزینه اش برای آمریکایی‌ها، از دست رفتن 4 بالگرد و یک هواپیما و کشته شدن 8 نفر از نیروهایشان بود.

با این وضعیت عملیاتی که آمریکایی ها برای محقق شدن آن چندین ماه برنامه ریزی کرده بودند و درصد موفقیت آن را نزدیک به 100 می‌دانستند شکست خورد.

بعد از این اتفاق «هارولدبراون» وزیر وقت دفاع آمریکا در برابر پرسش خبرنگاران قرار گرفت و از چگونگی این فاجعه بزرگ با شگفت زدگی گفت: «آیت الله خمینی در بالکن محل سکونت خود حضور یافت و با هر حرکت دست او یک هواپیما به زمین افتاد!»

ماجرای طبس از سوی آمریکا شکست خورد اما تمام نشد و خیانت داخلی در ایران نقطه پایان کار را گذاشت؛ از تهران خبر رسید، دستور داده شده بالگردهای جا مانده آمریکایی در صحرای طبس را بمباران کنند.

دستور را بنی صدر داده بود بعد از اینکه مطلع شد کاخ سفید اعلام کرده: «در عملیات صحرای طبس جهت آزادی جان گروگان‌های اسیر در ایران با شکست روبه رو شد و اسناد سری و مهمی در درون هلی کوپترها به جای مانده است».

بمباران کردن بالگردهای آمریکایی در سه نوبت 30 : 6 عصر جمعه پنجم اردیبهشت 1359 ، ساعت 30 :10 شب، و ساعت 7 صبح شنبه ششم اردیبهشت 1359 انجام شد.

اقدامی که در آن اسناد سری و مهم باقی مانده در آتش سوختند و محمد منتظر قائم، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یزد، که در منطقه از هلی کوپترها محافظت می کرد به شهادت رسید.

بعد از واقعه طبس و تجاوز آمریکایی‌ها به خاک ایران حضرت امام در پیامی خطاب به ملت ایران فرمودند: « آیا جز این بود که یک دست غیبی در کار است؟ چه کسی هلی کوپترهای آقای کارتر را ساقط کرد؟ ما ساقط کردیم؟ شن‌ها ساقط کردند. شن‌ها مأمور خدا بودند، باد مأمور خداست.»

سرهنگ جیمز کایل فرمانده هوایی آمریکا در این عملیات گفته بود برای این شکست پنج دلیل اصلی وجود داشت: اشتباه در پیش‌بینی وضع هوا، ضعف در استفاده از ابزار ارتباطی و نقص کنترل و فرماندهی، مورد سؤال بودن تصمیم توقف خلبانان، محدودیت‌های تاکتیکی نامعقول و فاکتورهای برنامه‌ریزی پرواز.

سالها بعد معصومه ابتکار سخنگوی «دانشجویان پیرو خط امام»، در کتاب خاطراتش ابوالحسن بنی صدر نخستین رئیس جمهوری اسلامی را صریحاً، مسئول صدور فرمان بمباران بقایای هلی کوپترهای آمریکایی در «صحرای یک» در طبس دانست.

بنی صدر آن روزها علت این کار خود را اینگونه بیان کرد: به چند دلیل این کار می بایست صورت می گرفت. اولاً رادارهای ما را مستشاران امریکایی که در زمان رژیم شاه در ایران بودند، کار گذاشته اند. بنابراین تکنیک آن کاملاً برای آنها روشن است، در نتیجه می دانند چگونه از مرزها بگذرند که رادارها نتوانند آنها را شناسایی کنند. ثانیاً هواپیماهای ما نیز از نوع امریکایی هستند و امریکا به هر حال به تکنیک و اسرار آنها آشنایی دارد و از آنجا که احتمال زیادی برای اقدام به عملیاتی برای از بین بردن هلی کوپترها از جانب امریکا با پوشش هوایی خود می رفت، دستور این عملیات داده شد. این عمل برای این بود که هلی کوپترها از کار بیفتند و نتوانند از کشور خارج شوند.

هر چند بعدها زمانی که ابوالحسن بنی صدر از ایران فرار کرد و به دنیای غرب گریخت این ادعای خود را تکذیب کرد و گفت من فقط دستور زدن ملخک هلی کوپتر را دادم.

عناد و دشمنی آمریکا در طول چهل سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و به دنبال اشغال سفارتش در تهران بر کسی پوشیده نیست، شکست آنها در طبس که به اذعان خودشان یکی از مفتضحانه ترین شکست های دولت آمریکا بود نیز بر این دشمنی دامن زده است، از کمک های گاه و بیگاه آنها به صدام و طراحی کوتای نوژه گرفته تا حمایت از منافقین و کمک به تجزیه طلب ها.

هرچند بندبند فهرست این دشمنی ها بسیاراست و مصداق بر آن فراوان؛

-بلوکه کردن اموال ایران

-ورود آمریکا به دنیای هالیوود برای تولید محصولات فرهنگی علیه ایران ، مانند فیلم‌های 300 و آرگو

-حمله به هواپیمای مسافربری ایران و تقدیر از فرمانده ناو وینسنس در سال 67

-نا امن کردن منطقه و محور تروریست خواندن ایران

-تحریم و تهدید علیه ملت ایران

-دامن زدن به اختلافات داخلی ایران و بروز فتنه های 78 و 88

-طراحی ابعاد مختلف نفوذ و جنگ نرم

-ترور دانشمندان ایران با همکاری موساد

و در نهایت بد عهدی و تهدید به بر هم زدن قراردادی که برچسب بین المللی بر آن خورده و قرار است قدرت های شرق و غرب بر آن پایبند باشند.

شمردن فهرست های بد عهدی و دشمنی آمریکا با ایران قدمتی دارد به اندازه چند دهه، از همان زمان که مستشارانشان با عناوینی جعلی وارد دربار پادشاه ایران شدند و یکی را عزل کردند و دیگری را بر تخت نشاندند.

فهرستی که مقام معظم رهبری درباره آن می‌گویند خود، یک کتاب است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *