« فرجام شمر»
این شمر که بوده است که گردیده پُر آواز؟
پور است به ذی الجوشنِ سردار سرافراز
خواهی که شناسی ، همی دان که به صفین
اردوی علی بوده یکی ، اَفسر و جانباز
از فرط تهجّد به جَبین ، پینه نشان داشت
شب تا به سحر کرده عبودیّت و پرواز
در طاعت حق بود ، ز تسبیح نیآسود
نی اَهل مِی و جام بُد و کافر و سگ باز
افسوس که جا ماند ونشد عاقبتش خیر
گم کرده مسیرش، به بطالت شده دمساز
از بی بَصری راه ز بیراهه نه بشناخت
رفته ز کفَش آنهمه پیشینه ی پُر راز
تا آنکه بُریده است سر سبطِ پیمبر
مرضیّ خدا، قُرب الی اَله کند اِبراز
حالی، که خطر کرده کمین جان برادر
بشناس امامَت ، به ولی باش تو سرباز
بیچاره«حبیبی»که سرش گرم شعار است
ترسد که سرانجام جهالت کند آغاز
آمل،نیک نژادنیاکی ۱۳۹۶/۷/۸