هنگامي كه در ابتداي دهه ١٣٤٠ خورشيدي كارخانه ايران ناسيونال آغاز به كار و چندی بعد نخستین خودرو پیکان را تولید کرد، نوعي اميدواري به شكل‌گيري صنايع پيشرو به وجود آمد، ولي حدود ٤٠‌سال بعد محصول اين كارخانه كه همان پيكان بود به معضلي جدي برای کشور تبديل شده بود و فشار زيادي براي توقف خط توليد آن آورده مي‌شد و در نهايت نيز متاسفانه (به دلايلی) و خوشبختانه (به دلايلی ديگر) توليد آن متوقف شد. محصولي كه در ابتدا منشأ اعتمادبه‌نفس برای مردم شده بود، در پايان راه چيزي جز نااميدي و احساس خجالت در بيننده ايراني ايجاد نمي‌كرد. مردم از ديدن آن خودرو خسته شده بودند و پيكان به نمادي از در جا زدن تبديل شده بود و بوي كهنگي مي‌داد. آن خط توليد خوشبختانه متوقف شد، تا تحولي در چشم‌انداز خيابان‌هاي شهر و كشور ايجاد شود، تا مردم در گذشته نمانند، تا مصرف بنزين و در نتيجه آلودگي هوا كاهش يابد. اگر در تهران به جاي خودروهاي امروزي، همان پيكان قديمي بود، روزانه شايد تا ٥٠‌درصد بيشتر مصرف بنزين داشتيم و به‌طور قطع امكان نفس كشيدن از اين هم كه هست كمتر مي‌شد. متاسفانه آن خط توليد متوقف شد، زيرا پيكان يك برند بود، نمادي از گذشته صنعتي ايران و قرار نيست كه ما با گذشته خود، چه صنعتي باشد و چه سياسي قطع رابطه كنيم. بايد آن را ارتقا مي‌داديم؛ همان‌طور كه در جوامع توسعه‌يافته چنين مي‌كنند. بنز مدل ١٧٠ و ١٨٠ را همه يادشان است؛ آن خودروها به موزه‌ها پيوسته‌ است و اکنون هيچ‌كدام توليد نمي‌شود، ولي بنز همچنان جزو بهترين خودروهاست و توليد مي‌شود. قرار نيست كه خط توليد بنز متوقف شود. كساني كه بزرگتر هستند، تويوتاهاي اوليه را به‌خوبي به ياد دارند يا فولكس واگن‌هاي قورباغه‌اي را، ولي امروز فولكس و تويوتا با کیفیت برتر همچنان توليد مي‌شود و پيوستگي تاريخي آن برقرار است. جالب‌تر از همه سيتروئن است كه در ايران به شكل ژيان درآمد و امروز آن سيتروئن با نام زانتيا در خيابان‌ها جولان مي‌دهد. همه اين كارخانجات نام اوليه خود را حفظ و فقط آن را متحول كرده‌ و ارتقاي كيفي داده‌اند. در مقابل ما چه كار مي‌كنيم؟ همان خودرو را ٤٠سال توليد مي‌كنيم با شكل و شمايل يكسان، حتي كيفيت آن نيز پايين مي‌آيد. آن‌قدر به اين وضع ادامه مي‌دهيم تا ديگر توليد آن خطرناك مي‌شود و این بحث امروز درباره پراید مطرح است.
اگر در گذشته در یک بازه زمانی ٤٠ساله به این نتیجه رسیدیم که خط تولید پیکان متوقف شود، اکنون در یک بازه زمانی ٢٠ساله رسیده‌ایم و در نوبت بعد هم این بازه کوتاه و کوتاه‌تر خواهد شد چون دنیا سریع‌تر حرکت می‌کند. از اين مرحله وارد توليد خودرو ديگري مي‌شويم به نام پرايد. اين را هم بيش از دو دهه توليد مي‌كنيم، بدون آن‌كه ارتقاي چشمگيري پيدا كند، فقط برخي امكانات به آن اضافه يا كم مي‌شود. سپس نگاه مي‌كنيم مي‌بينيم كه كشور پر از پرايد است، با انواع و اقسام مشكلات و در حداقل استانداردها توليد مي‌شود. بعد به فكر توقف خط توليد آن مي‌افتيم. ولي مگر به اين راحتي انجام این کار ممكن است؟ فوري متوجه بيكاري و ركود ناشي از اين توقف و… مي‌شويم. دوباره مثل پيكان توقف را به تاخير مي‌اندازيم؛ خلاصه تا جايي كه صداي همه درمي‌آيد و كارد به استخوان مي‌رسد.
تفاوت ما با ديگران در چيست؟ چرا دوباره و سه‌باره بايد چنين روندي را تكرار كنيم؟ چرا نمي‌توانيم پيكان و پراید را حفظ کنیم ولي ارتقا دهيم؟ پاسخ در ساختار سياسي و اقتصادي است که به برخي از جوانب آن اشاره مي‌شود. تا وقتي كه اين وضع هست، ممكن نيست از اين دور باطل خارج شويم.
١ـ رقابتي نبودن توليد و حمايت از توليد داخلي با ابزار تعرفه گمركي براي واردات.
٢ـ معطوف بودن توليدات به مصرف داخلي و نه براي صادرات و رقابت جهاني.
٣ـ بسته بودن بازارها و تعاملات فناوري با ساير كشورها و نيز غيرممكن بودن سرمايه‌گذاري و ورود فناوري‌هاي خارجي.
٤ـ نظام قيمت‌گذاري به‌ويژه در زمينه انرژي و بنزين كه موجب مي‌شود توليد پيكان با مصرف سوخت حداقل ١٥ ليتر در ١٠٠ كيلومتر، همچنان صورت گيرد! و به‌صرفه تلقی شود. درحالی‌که انجام چنین كاري به لحاظ معيارهاي اقتصاد جهاني ابلهانه به نظر مي‌رسيد.
٥ـ دولتي بودن اداره كارخانجات كه موجب مي‌شود افراد كم‌صلاحيت يا حتي بي‌صلاحيت و بي‌تجربه مديرعامل بزرگترين كارخانجات كشور شوند كه نمونه آن را در دولت قبل در انتصاب مدیرعامل یک کارخانه بزرگ خودروسازی دیدیم.
٦ـ ناكارآمدي و دولتي بودن نهادهاي بيمه‌اي كه موجب مي‌شود خودروهاي كم‌كيفيت، خطرناك و فرسوده حق بيمه كمتري بپردازند. مطالعات نشان داده كه كيفيت نازل پرايد حداقل موجب بالا رفتن مرگ‌ومير سالانه یک‌‌هزار نفر بر اثر تصادفات مي‌شود. در جوامع ديگر چنين خودروهايي حق بيمه بيشتري مي‌دهند.
٧ـ عدم شفافيت و…
اينها و موارد ديگر عواملي است كه سرنوشت صنعت را مثل پيكان و پرايد كرده است. در چنین شرایطی سرنوشت جامعه و سياست نيز پيكاني مي‌شود.

One thought on “پرايد و پيكان نماد چيست؟”
  1. عجب سخن مغالطه‌آمیزی. دوست عزیز پیکان نام کارخانه نبوده، برند نبوده، فقط نام یکی از تولیدات ایران ناسیونال که بعدها ایران خودرو شد، بوده است.
    کارخانجات معروف دنیا صدها مدل دارند که دقیقا به سرنوشت پیکان دچار شده‌اند.
    نمونه‌اش تویوتا کرون مجستا که دیگر تولید نمی‌شود‌
    Toyota Crowm Majesta

    نمونه دیگر نیسان سیما است
    Nissan Cima

    فقط دو مدل بعنوان نمونه گفتم که جفتشان از خودروهای سدان کشیده و لوکس این کارخانجات بودند.‌هر دو هم از موفق‌ترین برندهای این دو کمپانی به حساب می‌آمدند که در دهه ۹۰ میلادی تولید می‌شدند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *