هرازنو: حجه الاسلام احمد مازنی میگوید: هدف ما در کمیسیون فرهنگی مجلس یک نوع اعتمادسازی و فرهنگسازی است؛ جامعه به همان نسبت که به روضهخوانی، مداحی و مجالس مذهبی نیاز دارد، به موسیقی فاخر، سینما و تئاتر هم نیاز دارد.
این روزها شاید فعالترین نماینده مجلس شورای اسلامی در مباحث فرهنگیست، یک روز در خانه این هنرمند پیشکسوت است و روز دیگرتماشاگریک اثر هنری؛ از منازل اساتید انتظامی و مشایخی تا بازدیدهای چند ساعته از موزه هنرهای معاصر و تئاتر شهر و…
حجهالاسلام احمد مازنی صریح است و دیدار با جامعه هنری را با ریتم تند پیگیری میکند، میگوید هنرمندان باید بدانند ما قدردان تلاشهایشان هستیم و به اهمیت فرهنگ و هنر و نقش زیرساختیاش واقفیم؛ “مازنی” در این مدت به جهت شفافیت در پیگیری حقوق هنرمندان و صیانت از رویدادهای هنری، نقد و نظرگاه تند و تیز هم کم نشنیده است اما از همین مصاحبه هم پیداست برای خوشبین کردن جامعه هنری به کمیسیون فرهنگی مجلس عزمش را جزم کرده است و به خلاف پیشینیان گوش شنوایی هم دارد.
حجه الاسلام احمد مازنی چندی پیش میهمان موسسه توسعه هنرهای معاصر و سپس هنرآنلاین بود؛ او که اکنون ریاست کمیته فرهنگ، هنر، رسانه کمیسیونفرهنگی مجلس را به عهده دارد، نقطه نظرات خواندنی درباره پرسشهای تکراری جامعه هنری داشت؛ شما را به خواندن این گفتگو دعوت میکنیم.
یکی از دلمشغولی جامعه هنری، زاویه نگاه کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی است؛ گویا دل خواستههای اهالی هنر از این کمیسیون در 9 دوره گذشته مجلس برآورده نشده است؛ در آغاز مجلس دهم نیز عدم علاقه نمایندگان به عضویت در کمیسیون فرهنگی، باعث ناراحتی و دلخوری جامعه هنری شد. اکنون این سوال پیش میآید که آیا مجلس دهم میتواند محل نزدیکی این دو نگاه باشد؟
اجازه دهید با مقدمهای پاسختان را دهم، به نظرم برآیند مجلس دهم، یک برآیند عقلانی است و همه چیز برای آنکه این مجلس با انسجام به مردم خدمت کند، فراهم است. در نتیجه اگر طرح و برنامهای در جهت رشد و توسعه کشور از جمله در حوزه فرهنگ و هنر در این مجلس مطرح شود، زمینه برای تصویب و موافقت و کمک مجلس فراهم است. در واقع اینطور نیست که نمایندگان به فرهنگ علاقه نداشته باشند بلکه وضعیتی در کشور به وجود آمده که بعد از مسائل تحریم و برجام، اقتصاد در اولویت نخست نمایندگان قرار گرفته است.
میخواهم بگویم نه اینکه مجلس و نمایندگان آن، دغدغه فرهنگ را نداشته باشند، بلکه فضایی ایجاد شده که اولویت با اقتصاد و معیشت مردم است، در عین حال ما میدانیم اگر خواهان حل مشکلات اقتصادی هستیم ابتدا باید به فرهنگ بپردازیم، اگر فرهنگ به دادمان نرسد، در درازمدت اقتصادمان را هم از دست خواهیم داد چون تعریف ما از فرهنگ، بسیار گسترده است و عبارت است از: فرهنگ تولید، فرهنگ مصرف، فرهنگ سبک زندگی، فرهنگ تعامل و ارتباطات و فرهنگ سرمایهگذاری. در واقع فرهنگ در همه حوزهها جاری است و جریان دارد. تصویری که در جامعه ما از فرهنگ ایجاد شده، در تابلو یا بنر زدن برای تبلیغات خلاصه میشود در حالیکه اگر ما فرهنگ را اساسی و ریشهای ببینیم، متوجه خواهیم شد که در همه مسائل و حوزههای زندگی جریان دارد. ما اگر از محصولات خارجی در زندگیمان استفاده کنیم شاید لذت آنی ببریم و میگوییم که ماشین یا لباس خارجی گرفتهایم اما در بلندمدت، خرید هر محصول خارجی به ضرر اقتصاد کلان کشور تمام میشود و آثارش زمانی در تکتک خانههای ما نمایان میشود که کارخانهها تعطیل و فرزندانمان بیکار میشوند. آنوقت ما متوجه خواهیم شد که حتی اگر محصولات غیر کیفی داخلی را میخریدیم، امروز با چنین بحرانی مواجه نبودیم.
با وجود این تفسیر، نمایندگان از عضویت در کمیسیون فرهنگی استقبالی نکردند؟
در ابتدا تعداد اندکی از نمایندگان مردم، کمیسیون فرهنگی را به عنوان اولویت اولشان انتخاب کردند و ما در آغاز 4 نفر بودیم که بعدها به تعدادمان افزوده شد. خوشبختانه در آن زمان دو اتفاق خوب رخ داد. نخست آنکه ترکیب این کمیته، متشکل از جناحهای مختلف بود که اعضای آن، با هماهنگی و همدلی برای حل مسائل کلان و اساسی فرهنگ کشور در این محل جمع شدند. بخشی از آنها اطلاح طلب هستند و بخش دیگر اصولگرا. بخشی از اصولگراها معتدل و عدهای دیگر در عضو جبهه پایداری هستند که مواضع تندتری دارند و در نهایت عدهای نیز مستقل هستند. اما در عینحال این جمع در مسائل کلان فرهنگی، بسیار با هم رفیق و همدل هستند که در این اتفاق، جای بسی امیدواری وجود دارد. اتفاق دومی که من اخیراً شاهد آن هستم، این است که بعضی از نمایندگان کمیسیونهای دیگر ابراز علاقه کردهاند که بعد از 6 ماه بتوانند کمیسیون خود را تغییر داده و به عضویت کمیسیون فرهنگی مجلس در آیند. اکنون به طور مشخص دو نماینده محترم به خود من گفتند خواهان حضور در این کمیسیون هستند. تعداد اعضای فعلی کمیسیون فرهنگی مجلس 17 نفر است که به 19 نفر افزایش خواهد یافت.
طیف سیاسی این دو نفر چیست؟
اصلاحطلب هستند. اخیراً در بحث چالشی عدالت جنسیتی که در کمیسیون مطرح شد، خانم مولاوردی هم آمده بودند و همه دغدغهها و نگرانیهایشان را گفتند. بحث خیلی جدی شد اما در نهایت با یک پسوند “بر اساس تعالیم اسلام”، همین عدالت جنسیتی به راحتی به توافق و تصویب رسید و از اینجا بود که یکی از نمایندگان خانم که نائب رئیس کمیسیون دیگری بود، گفتند که من نگران وضعیت زنان هستم و میخواهم به کمیسیون فرهنگی بیایم و من از حضور ایشان استقبال کردم.
دغدغه شما در حوزه فرهنگ چیست؟
من در حوزه فرهنگ معتقدم که ما در هر کاری، باید اصالت را به فرهنگ ببخشیم. من بارها گفتهام که آیات، روایات و بیانات بزرگان را به عنوان یک سرمایه بزرگ داریم، خوشبختانه اینها مورد قبول همه است و جایگاه خود را دارد. اکنون ما با این پشتوانه بزرگ، باید دقت کنیم ببینیم افرادی که در جبهه خودمان قرار ندارند چه نگاهی به فرهنگ دارند و بهترینهایشان را برگزینیم و به کار بندیم.
لطفا مثالی بزنید
چرچیل را همه میشناسیم، نوع نگرش و جنگی که مدیریت کرد را شنیدهایم. در جنگ جهانی دوم زمانی که سربازهای انگلیسی کشته میشدند، مجلس انگلستان متوجه شد که برای حل مشکل نظامیان با کسری بودجه روبرو است. در مجلس گفتند که چه باید کرد؟ در نهایت طرحی آوردند که از بودجه فرهنگ کم شود و به بودجه دفاع بیفزایند. من فکر میکنم این پیشنهاد اگر الان در کشور ما مطرح شود، همه حتی خود اهالی فرهنگ هم استقبال خواهند کرد چون خیلی راحت میشود پذیرفت که جنگیدن و کشتهشدن یک سرباز از کنسرت، فعالیت سینمایی، تئاتر، آموزش قرآن در مسجد و هر نوع کار فرهنگی دیگر مهمتر است.
اما در حاشیه جنگ جهانی گفتند که چرچیل نخست وزیر این انگلستان نظرش را در مورد این جا به جایی بودجه ارائه کند. ایشان به پشت تریبون رفت و گفت: ما برای چه میجنگیم؟ ما اگر جنگی هم داریم برای فرهنگمان است و اگر فرهنگ ما آسیب ببیند، دیگر هویتی نخواهیم داشت که برای آن بجنگیم.
بنابراین اعتقاد ما این است که فرهنگ را باید یک اصل بدانیم و در اولویت قرار دهیم و رشتههای مختلف فرهنگی همه باید متوازن رشد کنند. فرهنگ خیلی مظلوم است و برخی از رشتههای فرهنگی، از بقیه مظلومترند.
نکتهای که خیلی برای جامعه هنری مهم است و مجلس در دورههای گذشته کارگشایی نکرده، ناچیز بودن بودجه فرهنگی و هنری کشور است. سهم وزارت فرهنگ و ارشاد از آنچه که به اسم بودجه فرهنگ و هنر در مجلس تصویب میشود، بسیار اندک است و همه هنرمندان از آن گلایهمندند. در گفتار همه یقین دارند که انقلابمان یک انقلاب فرهنگی بوده اما در عمل آن اتفاقی که باید در بودجه فرهنگ و هنر رخ دهد، به وقوع نمیپیوندد. بدون بودجه چه میتوان کرد؟
البته مهم است که ببینیم دولت چه پیشنهادی داده و مجلس چه چیزی را تصویب کرده است. در کمیسیون فرهنگی هر جا به کمک ما نیاز باشد، ما حضور داریم و کمیسیون مدعی اعتبارات فرهنگی است. اما من بحث را از زاویه دیگری باز خواهم کرد. ما همه چیز اقتصادمان نفتی است و در نتیجه همواره برای هر کاری میگوییم که پول بدهید در حالیکه انسانهای خلاق و کارآفرین، همیشه میگویند ما کاری خواهیم کرد که پول تولید کنیم. الآن همه میگویند که یک میز و صندلی به من بدهید تا کار کنم و سپس میگویند حالا که میخواهم کار کنم، پولش را هم بدهید، در حالی که ما آن مکان را به آنها میدهیم تا پول یا حداقل اجاره آنجا را در بیاورند. متأسفانه این در ذات ما ایرانیهاست و تا تحت فشار قرار نگیریم، چیزی پیش نمیرود. ما پسر حاجی شدهایم که عادت کردهایم به ما پول بدهند تا بتوانیم قدم از قدم برداریم
این هم یک مسئله فرهنگی است که اگر پولی وارد کشور میشود، صرف زیرساختها و مسائل زیربنایی گردد. من معتقدم که ما باید اقتصاد فرهنگی را نقد کنیم. برداشتی که من از اقتصاد فرهنگی دارم از دو جهت است. یکی از این جهت که مردم در زندگیشان و در سبد کالای مصرفیشان، کالای فرهنگی را هم ببینند و کنسرت، آثار سینمایی، رفتن به تئاتر، شرکت در جلسات آموزشی دینی، آموزشهای عقیدتی، مطالعه کتاب، نشریه و روزنامه و… نیز بخشی از سبد مصرفی زندگیشان باشد و آنرا کم نکنند. طرف دیگرش هم این است که جنس خوب ایرانی در کشور تولید شود. جنس خوب روی دست نمیماند و به اصطلاح، باد نمیکند. سینما، تئاتر و موسیقی باید بتوانند خودشان را اداره کنند تا ما اگر خواستیم به یک جایی کمک کنیم، کمک از منظر روی پا ایستادن سرمایه اولیه و حرکت دادن آن رو به جلو باشد.
اتفاقا مشکل در تامین همین زیرساختهاست، وقتی چندین شهر در ایران اصلا سالن سینما ندارند، چگونه فروش فیلمها کفاف هزینههایش را بدهد؟ حتی یک سالن تخصصی کنسرت نداریم؟ کمبود سالن تئاتر و نگارخانههای مورد نیاز در شهرستانها گویای نارساییهای جدی زیر ساختهای هنر است، حال با چنین شرایطی، هنرمند چگونه باید به اقتصاد فرهنگ و هنر کشور شکل بدهد؟
برای مسائل زیرساختی الآن برنامه ششم توسعه در دستور کار مجلس قرار گرفته و ما تا آذرماه فرصت داریم که آن را ببندیم تا بودجه 96 بر اساس برنامه ششم توسعه پیریزی شود. در کمیسیونها بحثهای برنامه ششم تقریباً نهایی شده و الآن به کمیسیون تلفیق رفته است. یکی از پیشنهادهایی که ما در کمیسیون فرهنگی با کمک بعضی از نمایندگان دیگر به تصویب رساندیم، این بود که شهرداریهای شهرهایی که بیش از 50 هزار نفر جمعیت دارند را مؤظف کردیم که با کمک وزارت راه و شهرسازی و با استفاده از ظرفیت بخش خصوصی نسبت به ساخت پردیسهای سینمایی و سالنهای چند منظوره اقدام کنند. حتی تصمیم دوستان ما در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی این بود که سینماها تا 10 سال حق تغییر کاربری را ندارند که ما در مجلس تصویب کردیم که هیچوقت حق تغییر کاربری نداشته باشند. اما آمادهایم برای تامین زیرساختها قدمهای جدی برداریم. لذا دستگاههای مسئول پیشنهاداتشان را ارائه دهند.
یک جایی خواندم که شما به شدت نسبت به برنامه ششم توسعه اقتصادی نقد دارید و گفته بودید که در حوزه فرهنگ، حق مطلب ادا نشده است.
بله. برنامه ششم توسعه در حوزه فرهنگ خیلی ضعیف است اما آنچه که دولت تحویل داده، ضعیف بود و شاید ناشی از این رویکرد بود که اولویت کشور بخش اقتصاد است. بیشتر برنامههای 5 سال آینده در مورد اقتصاد است در حالیکه به طور معمول باید برنامه توسعه متوازن باشد اما حالا با توجه به مشکلات معیشت و اشتغال، ناچاریم که اولویت اقتصاد را بپذیریم. در عین حال ما پیشنهادهای ارائه شده توسط نمایندگان مجلس، مرکز پژوهشهای مجلس و بخشهای تخصصی حوزههای فرهنگ را گردآوری کرده و یک مقدار نقش فرهنگ در برنامه ششم را پر رنگتر کردیم، البته بستگی به این دارد که بعداً در کمیسیون تلفیق به خوبی از آن دفاع شود و امکان تصویبش فراهم شود. ما هنوز پشت این قضیه هستیم و آن را تا مرز انجام، دنبال خواهیم کرد. یک بخش از مسائل زیرساختی همین است که شما اشاره کردید و بخش دیگر، اعتمادسازی بین مسئولین نظام و اهالی فرهنگ و هنر است که من این مورد را به سهم خودم شروع کردهام و به خدمت عزیزانی که وظیفه دستبوسیشان را دارم، میروم. از جمله اینکه نزد اساتید بزرگوار انتظامی و مشایخی و… رفته ام. برنامه ما این است که از ظرفیت خود اهالی فرهنگ برای مسائل فرهنگی استفاده کنیم. من یک تعبیری را به کار استفاده میکنم و میگویم که کار فرهنگی را باید افراد فرهنگی انجام بدهند و با روشهای سرهنگی نمیتوان کاری انجام داد.
هنرمندان هنرهایی که کمتر در رسانهها دیده میشوند، معتقدند که کمیسیون فرهنگی همیشه نگاهش به سینماگران است. شما یکی دو بار با سینماگران و تهیهکنندگان سینما نشست داشتهاید و اکنون چه میشود اگر یک روز میزبان اهالی هنرهای تجسمی و یا تئاتر باشید و درب کمیسیون فرهنگی مجلس را به روی تمامی اهالی هنر باز کنید؟ شما میتوانید این کار را با انجمنهای هنری شروع کنید و مثلاً یک روز انجمن نقاشان به کمیسیون فرهنگی بیایند و نگاهشان در حوزه تجسمی را ذکر کنند تا در برنامه توسعه ششم لحاظ شود.
یقین داشته باشید اینگونه خواهد بود، ما حتی این روند را آغاز کردیم اما به جهت انبوه جلسات تدوین بودجه و برنامه ششم، این دیدارها به تاخیر ناگزیری افتاده است. به طور کلی ما از سه مسیر با هنرمندان ارتباط برقرار میکنیم که یکی از مسیرها، از طریق کمیسیون فرهنگی مجلس است. کمیسیون فرهنگی تا به حال در جلساتی که داشته از مقامات ارشد دستگاههای فرهنگی دعوت به عمل آورده و تا رییس صدا و سیما به همراه معاونین و قائم مقامهای ایشان، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به همراه معاونین ایشان، وزیر ورزش و جوانان، مسئولین سازمان تبلیغات، رئیس سازمان میراث فرهنگی و صنایع دستی و گردشگری و رئیس کتابخانه مرکز اسناد، به کمیسیون فرهنگی مجلس تشریف آوردهاند. ما به نمایندگی از کل حوزه فرهنگی، مقامات سطح بالای هر حوزه را دعوت کردهایم، مثلاً وقتی آقای جنتی به کمیسیون میآید، یعنی کل اهالی فرهنگ و هنر به آنجا آمدهاند. به هرحال میخواهیم در آینده مسؤلین حوزههای دیگر هم به کمیسیون فرهنگی دعوت کنیم.
یکی از کمیتههای کمیسیون فرهنگی، کمیته فرهنگ هنر و رسانه است که من مسئول این کمیته هستم. ما دو جلسه در کمیته داشتیم که سپس به خاطر برخورد به برنامه ششم توسعه، تمامی برنامههای کمیته لغو شد و وقتمان را تماماً به بحث در مورد برنامه توسعه اختصاص دادیم. یکی از آن دو جلسه، مربوط به انتخاب هیئت رئیسه و تعیین اولویتها بود. ما اولویتها را به دو بخش قوانین و نظارت تقسیم کردیم. در بخش نظارت اعلام کردیم که ما باید از مسئولان حوزههای مختلف فرهنگ و هنر دعوت به عمل آوریم و برای نخستین جلسه از آقای دکتر ایوبی و معاونانشان دعوت کردیم و در جلسات بعدی از صنوف و مقامات دیگر نیز دعوت خواهیم کرد. در نتیجه کمیته فرهنگ و رسانه، دومین مسیری است که ما میتوانیم از طریق آن با هنرمندان ارتباط برقرار کنیم.
اما بخش سوم مربوط به ارتباطات خود من است. خدمت شخصیتهای مختلف هنری رفتهام و در آینده نیز این دیدارها را مستمر خواهم داشت؛ در رویدادهای مختلف مثلا کنسرت شهرام ناظری و پسرشان، رضا یزدانی… یا تئاترهای “راپورتهای شبانه مصدق”، “سقراط” و…. خدمت جامعه هنری رسیدهام و حتما به لطف خداوند متعال این حضورم پررنگ خواهد بود.
حضورتان در کنسرت موسیقی پاپ جالب بود آن هم با لباس خاص روحانیت، عبا و عمامه؟
ما بحث فرهنگسازی و اعتمادسازی را دنبال میکنیم. اعتماد سازی از این جهت که آقای فرهاد آئیش ببیند که طلبه هم برای تماشای نمایش ایشان به سالن تئاتر میآید. البته شبی که به تئاتر “مصدق” رفتم، متوجه شدم که ما میتوانیم یک جور دیگر هم به چنین مکانهایی برویم. آن شب علاوهبر من، دکتر طه هاشمی نیز مهمان نمایش بود ولی من هر چه نگاه کردم ایشان را ندیدم، سپس متوجه شدم که ایشان با لباس شخصی به دیدن تئاتر آمدهاند.
لطفا این کار را نکنید، حضور روحانیون با لباسشان در سالنهای هنری، به نوعی تایید موکد راه هنر است.
هدف ما یک نوع اعتمادسازی و فرهنگسازی است که امام خمینی (ره) این مسئله را حل کردهاند. جامعه به همان نسبت که به روضهخوانی، مداحی و مجالس مذهبی نیاز دارد، به موسیقی فاخر و نه مبتذل، سینما و تئاتر هم نیاز دارد. من قبل از انقلاب فکر میکردم که اگر انقلاب پیروز شود، ما میتوانیم با همین عبا و عمامه به سینما برویم، بعد دیدم که اگر تشریفات و رعایت حریم نباشد، ما نمیتوانیم در سطح سینما بایستیم. انگار سینماروها با متدین و طلبهها دو دسته جداگانهاند. ما میخواهیم فرهنگسازی شود تا این ارتباطات را به درستی داشته باشیم و برنامه ما این است که متوازن حرکت کنیم تا اگر یک جایی هم تضعیف شده، آنجا را بیشتر تقویت کنیم. مثلاً من در ارتباط با موسیقی بیشترین موضعگیریها را داشتهام. البته بحث فقط بحث موسیقی نیست بلکه بحث اهمیتبخشی به این حوزه است. البته ما به غیر از بحث اهمیتبخشی به این حوزه به دنبال آنیم که کسی نتواند در استانهای مختلف اعلام خودمختاری کند و قانونهای جداگانه بگذارد و باید جلوی موانع برگزاری فعالیتهای هنری در استانها را بگیریم. اگر قرار باشد که در هر استانی از برگزاری یک نوع فعالیت هنری جلوگیری شود که دیگر ما یک حکومت متمرکز نخواهیم داشت.
شما در مورد بودجه اندک بخش فرهنگ و هنر، گفتید که لابد پیشنهادات دولت ضعیف بوده و مجلس آنرا تصویب کرده، اما موضوع این است که هنرمندان فکر میکنند آنچه که دولت پیشنهاد میکند هم در مجلس تنزل مییابد و سپس تصویب میشود. مجلس محل چانهزنی است و در نهایت کمیسیونی که امکان چانهزنی بیشتری داشته باشد، قطعاً میخش را میتواند محکمتر بکوبد، نمونهاش بحث اختصاص بودجهای از تملک داراییهای دستگاههای اجرائی به خرید آثار هنری که این بودجه ابتدا یک درصد بود و حالا به یک دهم درصد رسیده است و در مجلس هشتم همان یک دهم درصد هم تصویب نشد. لذا در مورد آن دلیل کمبود بودجه که شما مقصرش را ضعف بودجه تنظیمی دولت میدانید، هنرمندان فکر میکنند که قدرت چانهزنی کمیسیون فرهنگی در این سالها پایین بوده و حتی بودجهای که دولت پیشنهاد داده را هم مجلس تصویب نکرده است. برای دلگرمی دوستان هنرمند، میتوانید قول بدهید که کمیسیون فرهنگی در مجلس دهم با قدرت بیشتری در صحن علنی ظاهر میشود؟
من یک مورد در حوزه سینما مثال زدم که کمیسیون فرهنگی وارد شد ولی بقیه را اجازه بدهید که دیگر وارد جزئیات نشویم. فقط اجمالاً بگویم که موارد متعددی از عوارض و درآمدهایی که پیشبینی شده، چه مواردی که برای کارهای دیگر در لایحه پیشبینی شده بود و ما حوزه فرهنگ و هنر را به آن اضافه کردیم و چه در مواردی که به عنوان بندها یا مواد جدید پیشنهاد کردیم مانند درصدی از عوارض واردات سیگار و نوشابههای غیر الکی را به حوزه فرهنگ و فعالیتهای فرهنگی اختصاص دادهایم و حتی بعداً ذکر کردیم که این مبالغ برای چه فعالیتهایی مصرف شوند.
طرح این موارد به صورت ریز ممکن است انتظاراتی ایجاد کند که بعداً عملی نباشد ولی من قول میدهم که در تلفیق و صحن مجلس هم ما این موارد را دنبال کنیم که ان شاءالله تصویب شوند. در این فاصله هم اگر دوستان باز مطلبی به نظرشان برسد که بتوانیم در قانون برنامه ششم بیاوریم، این کار را انجام خواهیم داد. ما در تصویب بودجه سال جاری دخالتی نداشتیم زیرا همین امسال وارد مجلس شدیم و انشاءالله با بودجه سال 96 وارد قانون برنامه خواهیم شد. ما هفته گذشته پیشنهاد اصلاحی قانون بودجه سال 95 که دولت به مجلس ارائه داد را تصویب کردیم تا دست دولت برای سرمایهگذاری و رونق بازتر شود.
دولت یک پیشنهادهایی داشت که بسیار مفید بود و محدودیتها را کاهش میدهد اما برای برنامه ششم که از اواخر شهریور وارد آن خواهیم شد، باید دوستان ما در وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی و دستگاههای فرهنگی از حالا آمادگی آن را داشته باشند که پیشنهادهای قابل دفاع ارائه کنند. ما آمادهایم که اگر اهالی فرهنگ و هنر، مشکل خلأ قانون دارند، برایشان قانون وضع کنیم، اگر میخواهند قانون اصلاح شود، این کار را انجام دهیم و اگر بودجه احتیاج دارند، حتیالامکان از بودجه کشور به آنها اختصاص دهیم و بقیه قضیه به بحث نظارت مرتبط است که این کار را هم انجام خواهیم داد. در همین مدت هم که برنامه ششم مطرح بود، هر پیشنهادی که از دستگاههای اجرایی به خود من منتقل شد یا قرار بود از طریق نمایندههای دیگر انجام بگیرد، من آنرا امضاء کرده و امضاءهایش را گرفتم و به کمک نمایندگان دیگر، در صحن مجلس به تصویب رساندم. پس این آمادگی از طرف ما وجود دارد و شما به عنوان یک رسانه تخصصی هنری باید از مدیران هنری بخواهید، از آن استفاده کنند.
هنر، چاه نفت است و میتواند برای کشور ارزآوری کند، به شرط آنکه سرمایههای نوظهور، مجال خلاقیت به هنرمندان بدهد، یک راه امتحان شده جهانی، بخشودگی معافیتهای مالیاتی بخشهای خصوصیست که در امر هنر سرمایهگذاری میکنند، اگر قانون معافیت مالیاتی از جنسی که در ورزش هست در هنر هم وجود داشته باشد، آنوقت هنرمندان میتوانند سرمایه جذب کرده و باری از دوش دولت هم بردارند، فکر میکنید چنین کاری در مجلس دهم اتفاق شدنی است؟
بله شدنی است و حتی در برنامه ششم توسعه هم چنین چیزی پیشبینی شده که الآن جزئیات آنرا حضور ذهن ندارم. من تقاضا میکنم که دوستان وزارت ارشاد، این موارد را پیگیری کنند تا اگر همچین چیزی در برنامه ششم توسعه وجود دارد، به تصویب مجلس برسد و اگر وجود ندارد، در فاصله زمانی که ما داریم، آن را مطرح نماییم. فکر میکنم در رهنمودهای مقام معظم رهبری هم تصریح شده که برای ایجاد تسهیلات در بخشها و فعالیتهای فرهنگی، معافیت مالیاتی گذاشته شود.
البته بخشهایی از این اتفاق، در بند “ل” ماده 139 قانون مالیاتهای مستقیم هم بوده اما اعمال نمیشود و یا سلیقهای اعمال میشود که هنرمندان و حتی موسسات هنری مشکلات عدیدهای در این راستا دارند. در واقع اگر یک مؤسسه یا تاجری بگوید که من فلان هزار تومان را خرج فرهنگ و هنر کردهام، از نگاه قانونگذار این عدد شامل معافیت مالیاتی شود؛ این اتفاق در سراسر دنیا رخ میدهد و قانون عجیبی نیست. به طور مثال در همین تئاتر “راپورتهای شبانه دکتر مصدق ” که شما تشریف بردید، یک بخش خصوصی برایش هزینه کرده است. اگر به این سرمایهگذار، معافیت مالیاتی تعلق بگیرد، سال بعد یک تئاتر دیگر را به روی صحنه میآورد. لذا در صورت برخورداری تولیدکنندگان بخش فرهنگ و هنر از مزایای مالیاتی، خود هنرمندان میتوانند به دنبال اسپانسر بروند و به اسپانسر بگویند که اگر شما مثلاً تئاتر ما را تهیه و تولید کنید، میتوانید از معافیت مالیاتی هم برخوردار شوید.
من عرض کردم نگاه کلی من به این مبحث مثبت و به نظر پیشنهاد موثری هم هست، در عین حال باید دقت کرد در نگاه کلانتر،بخش مالیات برای دور شدن از وابستگی به نفت، بناست که تقویت شود. اما 4 اولویت در برنامه توسعه ششم به عنوان اولویتهای راهبردی پیشبینی شده که فرهنگ جزئی از آنها نیست و ما امیدواریم فرهنگ را هم بتوانیم در میان آن اولویتها جا بیندازیم. ما در کمیسیون فرهنگی، مسائل کلان فرهنگ را با عنوان مسائل فرهنگی- اجتماعی تصویب کردیم. اگر فرهنگ به عنوان یکی از اولویتهای برنامه ششم توسعه تصویب شود، طبیعتاً باید آثار خودش را در همه جا نشان دهد که یکی از آثار آن همین بحث معافیتهای مالیاتی است که میتواند زمینهساز تربیت فعالیتهای فرهنگی شود.
6 هزار موزیسین به رئیسجمهور نامه نوشته و از شرایط موسیقی گلایه کردهاند. نظر شما در مورد محدودیتهایی که در زمینه کنسرتهای موسیقی وجود دارد چیست؟
این مسئله چند وجه دارد. یک وجه آن مسئله موسیقی و محتوای آثار هنری است که تا جاییکه من اطلاع دارم، محتوای آثار موسیقی اشعار مولانا، سعدی و سایر شعرای خوب کلاسیک و معاصر را شامل میشود و به لحاظ قانونی هم این آثار مجوزهای قانونی دارند و مشکلی برای اجرای آنها وجود ندارد. بخش دیگر نیاز مردم است که مردم به استراحت، تفریح و استفاده از موسیقی و کنسرت نیاز دارند و ما نباید بر اساس سلیقه خودمان برای مردم نسخه بپیچیم بلکه بر اساس نیازهای واقعی مردم که خودشان تشخیص میدهند، در چارچوب قانون و شرع، باید کنسرتهای موسیقی برگزار شوند. قانون ما، شرع ماست و کشور ما ولایت فقیه دارد و 6 نفر هم در شورای نگهبان، وظیفه بررسی و کنترل مقررات تصویب شده مجلس را دارند، پس دیگر هیچ طلبه، معمم، امام جمعه و متدینی نمیتواند به خودش اجازه دهد و شرع و قانون را از هم جدا کند.
بخش دیگر این مسئله، به رفتار هواداران برمیگردد. هواداران ممکن است گاهی هنجارها و قوانین را مراعات نکنند که من از دوستداران موسیقی خواهش میکنم که اگر میخواهند موسیقی در سطح کشور ما توسعه یابد، آنها هم اعتمادسازی کنند. من نمیخواهم مردم را به قشر متدین و غیرمتدین طبقهبندی کنم چون جامعه ایران عمیقاً متدین و مذهبی است ولی به هر حال علاقهمندان موسیقی باید به بخشی از جامعه ما که دغدغه دارد و نگران هستند هم توجه کنند؛ یعنی با رفتارشان منجر به تعطیلی کنسرتها نشوند. وجه دیگر هم به این برمیگردد که اگر ما با برگزاری کنسرت مخالفتی داریم، آن مخالفت را از راههای غیرقانونی و قانونهای مندرآوردی اعلام نکنیم. به نظر من این هم صحیح نیست و اگر بخواهیم این گونه کشور را اداره کنیم، سنگ روی سنگ بند نمیشود. آنچیزی که در نامه موزیسینها به رئیسجمهور کشور توجه من را به خودش جلب کرد این بود که آنها معتقدند که دعواهای سیاسی، کنسرتهای موسیقی را از بین برده و نابود میکند. من میخواهم خواهش کنم که یک آتش بسی اعلام شود که هنر و اصل موسیقی، فدای این دعواها نشود هرچند که به نظر من برای رشد جامعه، یک مقدار طرح این بحثها نیاز است. یعنی باید در جامعه مباحثه باشد تا از درون این بحثها، حقیقتهای بیشتری آشکار شود ولی این مباحثهها به اندازهای نباشد که منجر به قربانی شدن هنر شود.
یکی از مشکلاتی که در آیندهای نزدیک، گریبانگیر هنرمندان خواهد شد، مشکل بیمه است. شرکتهای بیمه با اطلاع از درآمد موسسات هنری و گروههای هنری از منبع دولتی میگویند باید 9 تا 16 درصد درآمدتان را به عنوان حق بیمه به ما بپردازید. این مسئله خیلی مهم است و هنوز هم کسی عمق فاجعه را نمیداند؛ ادعای بیمه این است که اگر یک نفر فعالیتی انجام دهد مثلا اجرا در جشنواره موسیقی فجر، به میزان دریافتش باید تا 16 درصد به بیمه بپردازد. شنیدههایمان میگوید این قانون داخلی وزارت کار است، به هر حال شرکتهای بیمه فعلاً این فشار را به جامعه هنری آوردهاند و اطلاعات جامع آن را مکتوب تقدیمتان میکنیم به این امید که بتوانیم از این اتفاق ناگوار پیشگیری کنیم، 6 ماه است که این کار را آغاز کرده و حالا به شدت ریتم آن را تند کردهاند.
حتما پیگیری خواهیم کرد. بیمه هم از دغدغههای جدی هنرمندان است که حل آن دغدغه ما هم هست.
صحبتهای پایانیتان را بفرمایید.
من از شما و همکاران عزیزتان در مؤسسه توسعه هنرهای معاصر و خبرگزاری هنرآنلاین تشکر میکنم و برایتان آرزوی توفیق دارم. امیدوارم هنر در ایران، در قد و قوارهی کشوری با فرهنگی چندهزار ساله و انقلاب اسلامی با معیار، مبنا و ریشه فرهنگی و انقلابی، بدرخشد و هنرمندان ما بیش از پیش موفق باشند، منزلت اجتماعیشان بیشتر مراعات شده و بیش از این دلهای لطیف هنرمندانمان را نرنجانیم.
منبع:هنرآنلاین