در صدر انقلاب ۵۷ که انقلابیون خیلی پر شور و داغ بوده اند ؛دو جبهه اسلامیت و کمونیست علیه هم گشوده بودند وهر یک از جناح ها برای اثبات برتری خویش دراداره کشور تئورییهاو و طرح ونظریه هایی ارائه می دادند و هریک خود را موجده و صاحب انقلاب معرفی می کر ده اند و برای انتخاب مدیران شروطی را بر می شمر دند ؛گروههای چپ به تخصص گرایی محض معتقد بودند وبه مار کسیسم لنینسیم پایبندی نشان می دادند و هر چه غیر آن را ارتجاعی و غیر علمی می پنداشتند که از نظر آنان مطرود بود ه و جبهه غالب که متصفّ به اسلامیت بوده اندوهر چه غیر آن را مردود می شمر دند وبه تعهدات اسلامی ایمان و ایقان کامل داشته اند و تمام مصایبی را که در ایجاد و استمرار انقلاب تحمّل کرده اندبرای ثبوت اسلامیت وحاکمیت خدابر روی زمین بوده است و بس وبه غیر آن نمی اندیشدند .
اینان برسیطره تعهدات دینی صرف بر همه احوالات آدمی تاکید داشتندو خدا را برهمه امور حاضر و ناظر می دیدند وبه فر موده حضرت اما خمینی “عالم را محضر خدا می می دانند که همین طور هم هست “؛وبه قول حافظ :
جلوه گاه رخ او دیده من تنها نیست +ماه و خورشید هم این آیینه می گر دانند
اینان شرط غالب را برای انتخاب نیروهای انسانی در هر سطوحی ایمان محض می دانسته اند تا انکه روز نامه جنبش به سر دبیری” حاج سید جوادی “تفضیلا” در این باب داد سخن داد وبرای اختیار نیرو ی انسانی برای اداره کشورسخن گفته و به اصطلاح فلاسفه “امر بین امرین ” را اتخاذ کرد ونوشته که:
ما برای اداره کشور به (متخصّص متعهد نیاز) داریم و بدین تر تیب هر دو تئوری را باهم جمع کرد که هریک بدون دیگری نقص است وتخصّص تنها رامردودمی شماردند ومی فرمودند : “چه دزدی با چراغ آید ؛گزیده تر برد کالا ”
رفته ؛رفته با تسلطی که نظام اسلامی پیدا می کرد وبرتمام شئونات کشور نفوذمی یافت تعهدات صرف اسلامی صبغه بیشتری گرفت و مدیران بسیاری با هر گرایش تحصیلی وهمراه با اعمال سلیقه بسیاری از متنفذین سطوح عا لیه کشورو گاها”ار تبا طات فامیلی بدون حتی توجه به نصایح رهبر و قائد شان حضرت امام خمینی که فر موده بو دند اگربرای پستی به شما رجو ع کر ده اند و از عهده آن بر نمی آیید حرام است! آن پست را اختیارکنید(نزدیک بدین مضمون) تحت تاثیر نفوذ پست سازمانی وامتیازاتی که برای آنان داشت بدون آنکه حتی با الفبای اداره سازمانی و نحوه چینش و جابجای نیر وهای انسانی ونوع و اندازه خدمتی که می باسیت از نیرو های انسانی انتظار داشته باشند وبا اطلاع باشند واز علم وهنر مدیریت حضّی برده باشند ؛یکشبه به صدارت و وزارت ومدیریت عالی و میانی کشور تکیه زده واز همه آگاهیهای اداره بنگاههای اقتصادی و اجتماعی تنها دفاع دگم و گاها”بی منطق از سازمان را بر دوش می کشیده اندودر تاریکی وفضای برزخی راه می رفتند ؛لیسانس معارف بر مدیریت سازمانهای حسابرسی تکیه می زد و تحصیل کر ده زبان بدون آنکه با الفبای مدیریت مالی اطلاع داشته باشد و نحوه تا مین وتخصیص بود جه را بداند و یا حداقل با تعاریفی ازسطوح هزینه ها و نحوه انجام هزینه ها با خبر باشد وراه حل بهبود نیروی انسانی برای تحصیل اثر بخشی و کارایی سازمانی و وجمع این دو (بهره وری )را بدانند صر فا” به خاطر آنکه در انتخابات فلان نماینده کارزار کرده و یا دراتخابات بهمان نماینده خبرگان فعالّ ما یشائ بوده و رنگ و لعاب اسلامی دارد بدون داشتن هیچ معیارومهارت و تخصّصی حتی بدون توجه وعنایت به فرمایشات حضرت امام این پست را اشغال می کرده وبدین تر تیب و به خاطر بیدانشی در اداره موسسه و بنگاه اجتماعی و اقتصادی ؛بیکاری پنهان رابر سازمان حاکم می کرد و به تبع آن ریخت و پاش هزینه هاآغاز می شد و هزینه های جاری مرتّب در حال افزایش وهزینه های عمرانی که به واقع رشد و توسعه مملکت بر آن استوار است و نقطه امید مردم برای ثروت آفرینی ورفاه ملی می باشد مدام طریق نزولی در پیش گر فته بود ودر بعضی از سالها به کمتر از ۲۰%-۱۵%رسیده بود که برای اداره بهترفردای جامعه یک فاجعه است و گاهی مواقع دور از چشم ذیحساب و یا در میدان دید او چه بسا اسنادهزینه ها در قالب عمرانی وغیر مصرفی خود را نشان می داد ندو لی امر واقع برای تامین اضافه کار و پاداش و ماموریت فلان مدیر و پر سنل تخصّیص می یافتند و نهاد های نظارتی (حین و بعداز خر ج)وسازمانهای حسابرسی و دیوان محاسبات با تمام بررسی هزینه ها و تفریغ بودجه وبازرسی کشور و…مطبوعات که قاعدهتا”که چشم و چراغ این ملت و مر دمند گاهآبرای حفظ موقعیت شان و دفاع از پایگاه سیاسی و اجتماعی شان و پر هیز از تنش های سیاسی واحیانا”افتراق ملی سکوت را بر همه چیز ترجیح می دادند وخود را در توده عظیم بی اطلاعی مردم پنهان می کر ده اند و یا برای انحراف عمومی از مسائل مبتلابه کشور شعار مرگ بر دشمن خارجی را ترویج می کر دند؛ غافل از آنکه مردم را تا ابد نمی توان فریفت واعتماد ملی را به سخره گرفت که اگر خوب دقت کنند دشمن را در داخل هم می شود پیدا کرد که ردای اسلامیت به خود پیچیده اند وخود را استتار کر ده اند که از هزار دشمن خارجی هم خطر ناکترند همچون خاوریها؛دزدان به بیت المال که در لباس موجهیتّ و فریب ؛خود را تا بالا ترین پست های پولی کشور رسانده بودند که دیده ایم چه عجو به بوده وچه سان چند هزار میلیارد دلار از بیت المال رادزدیده و خود را به کانادا این کشورمدعی دفاع از مردم و دمو کراسی رسانده که گویا آنجا بهشت دزدان است ودست هیچ مظلومی بدانها نمی رسد غافل از آنکه “ومکرو و مکروالله والله خیر”ما کرین”خدا روزی همه آنها را به مهمیز ملتها در می آورد :
چراغی را که ایزد بر فروزد +هرآنکس پف کند ریشش بسوزد
بدین تر تیب هدر رفتن امکانانت کشور آغاز می شد مدیران برای بقای خود شان چاره ای جز باج دادن و بعضا” تطمیع نیروهای تحت امرنداشتند و به صور مختلف بر هزینه های سازمانی افزوده اند و منابع مالی کشورو در آمد های حاصل از مالیات و ارزش افزوده و فروش مواد خام و معدنی کشوررا تنها برای تامین مخارج عادی و روز مرگی سازمانی به حراج گذاشتند وچون این منابع برای تامین هزینه ها ی اداره کشور کافی نبود اقدام به انتشار پول پر قدرت و چاپ اسکناس های رنگارنگ بدون توجه به پشتوانه اقتصادی کشور که کار و تو لید و تو سعه اقتصادی است ؛نموده اند وقدرت پول ملی را به سر عت کاهش داده اند و به سفره حقوق بگیران ثابت و فقرا دست اندازی کر ده اند ؛به طوریکه به مانند تورم سال ۱۹۳۰آلمان نزدیک بود ملت ما با سبدی از پول به بازار روند و کا لایی ناچیز در جیب به خانه بر گر دند بطوریکه مواد غذایی و مایحتاج مردم ساعت به ساعت تغیر کند و هیچ ثباتی در اقتصاد دیده نشود؛تورم چند رقمی بر اقتصاد ما مستولی شد ومواد غذایی به چندین ده هزار درصد نسبت با سا ل ۵۷ افزایش یافت که برای لاپو شانی اینگونه تورم وبه اصطلاح جلو گیری از رشد تورم انتظاری تورم هر سا ل را به جای سنجش با سال پایه؛ با سال قبل و هر ماه راباهمان ماه درسال ماضی تحت عنوان تورم نقطه به نقطه می سنجیدند تا شاید اعتراض ملی را به شکلی پو شش دهند و این را مر دم کمترباور می کر ده اند زیرا عملا”کار مندان و کارگران و طبقات فقیر می دیدند که شب و روز می دوند که زندگی شان را اداره کنند باز توان تامین مایحتاج زندگی را ندارند حقوق های ماهیانه کار مندان و کارگران همان چند روز نخست کاری تمام می شد که می بایست برای تامین معاش متوسلّ به وام و قرض بانکی و فروش اثاثه منزل می شده اند و چون این امر کار ساز نبود اعضای بدن همچون کلیه خویش را بر در دیوار شهر به فروش می رساندند که در تهران و کرج از این دست اعلامیه برای فروش احشای و اعضای بدن کم نیستند!؟ .
و بدین تر تیب بودکه هر روز قدرت خرید عامّه مردم و حقوق بگیران سطو ح پایین در حال کاهش و سفره شان نسبت به دیروز کوچکتر و کم رنگتر می شده است و شکاف فقرو غنا آشکارترمی گشت و برمصایب مر دم هر روز افزوده و بعضا”پیران سالخورده برای تامین معاش شان مانده !؟ ؛به گدایی به خیابانها آمده و متاسفانه هر روز بر شمارشان افزوده می شودکه در کمتر کشورمنطقه ای از جمله هندو ستان و مالزی و سنگاپوراین حجم عظیم گدایان وامانده از زندگی را می شود در خیبانهای شهرمشاهده کرد و نعوذ بالله کارتن خوابها که یکی از اعتراضات حضرت امام به حکومت شاهنشاهی بوده امروزمتاسفانه در حال آشکار شدن است.
لاجرم دولتها برای مهار تورم اقدام به جمع آوری اینهمه حجم پول در گردش و حول دادن آنها به سمت بانکها بااعطا ی بسته های تشویقی ودادن سود های کلان به سپر ده گذاران وتشویق آنان به حضور در بانکها و با زبان بی زبانی تحریض بر عدم تولید و کار مولّد اقتصادی و از سوی دیگر با تحمیل بهره های کلان به همراه وضع و اخذ انواع مالیاتهای بر آمد و مشاغل و ارزش افزوده وبند الف و ب و ج و… تحت عنوان سیاستهای مالی بر سر مایه گذاران و تولید کنندکه در واقع زینت هر جامعه هستند و موجب ایجاد ثروت و عامل فرار فقر از اجتماع محسوب می شوند وپایه اشتغال واستقلال مهین به شمار می آیند وموجب عظمت اقتصادی کشورند وقادرند برای دهها هزار نفر کار آفرینی کنندعملا”۴۰%-۳۰%درصدبرهزینه تمام شده کالاهای تولیدی شان افزوده وبدین ترتیب تو لید کنددگان را از بازار رقابتی جهانی حذف کر ده و از سوی دیگر برای پیو ستن به بازار تجارت جهانی مرز های گمرگی را گشوده ودر جهت حذف یا کاهش عوارض و تعر فه های گمرکی بر آمده ووفورکالاها ی وارداتی از مجاری رسمی و غیر رسمی وارد کشور شده و تولید ملی جای خود را به کالاهای چینی داده وشمار تولید کنندگان و کار خانه ها را در شهرک های صنعتی به کمتر از نصف تقلیل داده اند و این نتیچه سیاستهای پولی ومالی سیاستگذاران کشوری بوده که داعیه استقلال اقتصادی داشته که با استراتژیهای نسنجیده ؛امروز اقتصاد ما را بیشتر از پیش و ابسته به بلوک شر ق و غر ب نمو ده است که شکنندگیش بر ارباب دانش محرز است و این هنر مدعیان اسلامیت محض بدون توجه و رجوع به متخصّصین خبره است که هم جبهه دشمنی بین المللی را علیه ملت ما کشوده اند و هم در داخل اقتصاد ملی را به قهقرا برده اند .
ودر کنار این بلبشوها مدیرانی ظهور کر ده اندکه گاها” با شعار اصلاح طلبی و به حمایت متنفذ ین عالیه کشوری درراس الرئوس سازمانهای قرار گر فته و بنگاههای اقتصادی و … راحیاط خلوت خود پنداشته و چون گر سنه ای که به غذایی برسد؛ به یغمای واحد های سازمانی پر داخته آنها را به مرز ور شکستگی کشاندوخود را به آب ونان بی منتها رسانده اند؛ دروازه های تخلفّ را به روی خود گشوده و با تخصیص حقوقهای چند صد میلیون تو مانی در ماه (۶۰۰-۵۰۰-۴۰۰)تحت عناوین حقوق و پاداش و اضافه کار و حق ناهار و کوفت و زهر مار!در مقابل چشمان باز نهادهای نظارتی از آنجمله: ۱-وزارت اطلاعات ۲-سازمان بازرسی کشور ۳- -کمیسون اصل نود مجلس ۴-نظارت نمایندگان بر عملکرد مدیران ۵-دیوان عدالت اداری۶-سازمانهای حسابرسی ۷-کمسیون عالی مبارزه با فساد مر کب از نمایند گان سه قوه ۸- وخود دیوان محاسبا ت به عنوان بازوی نظارتی مجلس بر نظارت بر نحوه تخصیص بودجه واعتبارات و نحوه هزینه انها و نیر با اشراف به عمکرد مالی ادارات و اور گانهای و ابسته به دولت یعنی حداقل با “۸” سازمان و وزارتخانه عظیم که از سوی ملت برای نظارت بر عمکرد ایجاد کر ده اند وبا آنهمه بودجه ای که برای بر پا داشتن واداره شان ؛هزینه می شود آن مدیران نو ظهورآنچنان ماهرانه به چپاول بیت المال پر داخته اند که هیچ نهاد نظارتی دادش در نیامد واعتراضی شنیده نشد مگر در خفا !گویا بعضا” بهم نان قر ض می دادند از آنجمله رئیس دیوان محاسبات سابق خود از مدیران حقوق بگیر چند صد میلیون تو مانی (۴۳۶میلیون تومانی در ماه )بود که مجلس زحمت کشیده عذر ایشان را خو استه و به جای او آقای “عادل آذر ” ریس مرکز آمار را به مدیریت دیوان گذاشته که اندکی انصاف داشته و در ماه تنها۲۶۳ میلیون تو مان حقوق می گرفته و جالبتر آنکه برخی نمایندگان در مجلس به دفاع از این دریافت ها پر داخته وآن را حق و سهم پدر شان از انقلاب تعبیر کر ده اند که زهی تاسف !؟اینان تصور کردهاند که تا آخر زنده اندومرگ به سراغ شان نمی آید که این چنین به بیت المال تجاوز کرده اند به قول با با طاهر :
اگر شاهین بچرخ هشتمینه +کند فریاد مرگ اندر کمینه
اگر صد سا ل در دنیا بمانی +در آخر منزلت زیر زمینه
بالاخره خورشید در پس ابر باقی نمی ماندو شبپره اعمی برای همیشه نمی تواندبه زندگی انگلی خویش ادامه دهد ؛تاآنکه این اجحافات وتطاولات تو سط بر خی از انسانهای آزاده واز آنجمله جناب دکتر تو کلی نماینده چند دوره مجلس بدور از مصلحت جویی به همراهی صدا و سیما و نیز “دید بان وعدالت و شفافیت و همچنین بر خی از سایت های مجازی بر خلاف سازمانهای نظارتی که سالیانه برای امر نظارتشان هزینه های گزافی بر ملت تحمیل می کنند و از سفره معلم و کار گر و دانشگاهی و… می زنند وآخرش هم در کار شان می مانند ومردم از آنان سبقت می گیرند ؛اینان بدون تحمیل یک ریا ل هزینه اضافی بر ملت و مردم اقدام به افشای این تطاو لات و چپاو لات ملی زده اند که عمل خیر خواهانه آنان انشائ االله نزد خداوند ماجور است .
نتیجه این همه انحرافات مالی سقوط ایران به رتبه ۱۳۰در بین ۱۸۰ کشور جهان است که معرف درجه فساد در این کشور ها ست به طوریکه دربین این کشورها ؛کشور های اسکاندیناوی ؛نروژو فنلاند به عنوان پاکترین کشور های جهان به لحاظ سیستم اداری و رعایت حقوق مر دم و پر هیز ار فساد شناخته شده و بعضا” ۵سال متوالی دارای مقام اولی به لحاظ پاکدستی هستند و جا لب است که این کشورها همه غیر مسلمانند و ما مسلمان و انقلابی و قائل به اعتقاد که:”ان الدین عندالله اسلاما “اینگونه که ما در تازه ترین شاخص پولی چهان جز پر خطر ترین کشور های جهان قلمداد شویم که ریسک سر مایه گذاری در آن بسیار بالاست .
به هرطریق اگر چه برخی مدیران عالی نظام تصادفا”دریافتهای چند صد میلیون تو مانی آنان افشائ شد و تعّدی و تجاوز شان به حقوق مر دم و بیت المال وتعرضّ به قانون برملاگردیده امّا زمان آموزگار خوبی است ؛خواه خوب و ویا بد ؛ بالاخره تا سر شتها پالایش نشوند و ذاتها ها اصلاح نگردند و تا فرهنگ باطنی اشخاص تغیر نکند و تا انسانها بالّذّات به کمالات رو حی نرسند ونهادهای نظارتی عزم و حزم جدی برای مقابله به فساد ها نداشته باشندور داراییهای مدیران را برحسب قانون قبل و بعد از انتخابات زیر ذرابین سنجش قرار ندهد وبا مدیرانی که خاطی هستند برخورد جدی نکندومماشات پیشه کند یازمانیکه مدیران بر مبنای علمی آمیخته با تعهدات انسانی و دانایی محورانتخاب نشوند ومناسبات سیاسی و فامیلی در انتخابات موثر باشد ؛فساد و تباهی و تعرّضات همچنان باقی است منتهی تغیر چهره می دهند وهزینه ها ؛دگردیسی می یابند و تحت عناوین ؛ متفرقه ؛تشریفات و یا هزینه های انرژی و اداری و ومطالعات پروژه و پیمانکاری متفاوت خود را نشان میدهد ؛و این پر داخت ها ی کلان به مدیران و دست اندازی آنان به در آمد های ملی به شکلی زیر زمینی و با دگر دیسی هزینه ها و تنها عناوین متفاوت پنهان خواهد شد که هیچ احد الهی نمی تواند این انحرا فات را کشف و افشائ کند وسیستماتیک می شود و جزیی از سازمان می گردد تاچه رسد به سازمانهای نظارتی که تا حال در امر نظارت با تمام امیتازاتی که در اختیارانان بود؛ نتواتسته اند به رسالت شان مقوّم باشند و از مردم عقب مانده اند مگر مردم آزاده ای که به هنگام هجّمه دشمن جان را بر کف گیرند و به میدان تعارضّات بشتابند و یا چشم تیز بین خود را به عنوان نظارت اجتماعی بر پدیده هابگیرند و راسخانه در مقابل تهدیدات داخلی و خارجی به ایستند و آزادگان مصلحّ را در اداره کشور تنها نگذارندانشا ئالله ؛
ومباد آنروزکه به قول ایرج میرزا:
مملکت بازهمان آش وهمان کاسه شود+لعل ماسنگ شود؛لولوی ما؛ماسه شود گرجهان را بسپاریش؛ جهان را به خورد +ور و طن لقمه نانی شود ؛آنرا بخورد
• *آمل- عباسعلی صلواتی(امرداد۹۵)