به گفته پزشکی قانونی، نزاع در 5 ماه اول امسال بهنسبت مدت مشابه در سال قبل 4.7 درصد کاهش داشته است. در حالیکه تعداد ورود زنان به عرصه نزاع رو به افزایش است.
در دو ماه اول امسال 5 هزار زن در کشور به دلیل نزاع و درگیری به پزشکی قانونی مراجعه کردهاند. آمار فروردین و اردیبهشت 94 از سهم 35 درصدی زنان در نزاع حکایت دارد. همچنین بنابر آمار زنان تهرانی در مقایسه با زنان دیگر استانها حضور پررنگتری در نزاعها داشتهاند.
حضور زنان استانهای دیگر نیز در دعواها رو به افزایش است. بنابر گفته روابط عمومی پزشکی قانونی درگیری زنان با نزاع در سه ماه اول امسال در آذربایجان شرقی سه درصد افزایش داشته است.
اما چرا زنان ایرانی نقش بیشتری در نزاع پیدا کردهاند؟ کارشناسان در بررسی این موضوع عوامل روانی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی را کنار هم میچینند. آنها معتقدند نگاه زنان به خود، خشونت و احقاق حقوقشان تغییر کرده است. دیگر نمیتوان انتظار داشت تا زنی خشمش را مانند گذشته فرو خورد.
زنان خشونتِ دیده
مورد خشونت قرار گرفتن از دلایل کارشناسان برای بروز خشونت در زنان است. مصطفی اقلیما -مددکار اجتماعی و رییس انجمن مددکاری ایران- در گفتگو با فرارو گفت: دلیل باز شدن پای زنان به پروندههای نزاع این است که آنها مورد خشونت واقع شدهاند. اگر روزی زنان در برابر این خشونت سکوت میکردهاند حالا شرایط فرق کرده است. آنها بهدلیل فشارهای روزمره نسبت به چیزی که حقوقشان در آن پایمال شود واکنش نشان میدهند و همین موجب نزاع آنها با دیگران خواهد شد.
وی در ادامه اظهار کرد: اعمال خشونت و بروز خشم به طور کلی زن و مرد نمیشناسد. عوامل محیطی در جامعه ما مولد خشم هستند. وقتی زنی با درآمد پایین، تبعیض، عدم امنیت شغلی و چیزهای دیگری که مردان نیز ممکن است با آن مواجه باشند، روبروست، بروز خشونت توسط او افزایش پیدا خواهد کرد. هنگامی که خشونت افزایش پیدا کند، افراد مختلف خانواده آن را به دیگر اعضا منتقل میکنند و این خشونت بازتولید خواهد شد.
در حال حاضر خشونت در جامعه ایرانی در تمام خانهها؛ از غنی تا فقیر و در تمام قشرها از تحصیلکرده تا تحصیلنکرده وجود دارد. افراد جامعه گمان میکنند که باید حقشان را با فریاد از دیگران بگیرند؛ وگرنه به آن نمیرسند.
خشونت از اندرونی به بیرون راه یافته است
افسر افشارنادری کارشناس دیگری است که میگوید نگاه زنان به خود و نگاه جامعه به آنها تغییر کرده است. این جامعهشناس در گفتگو با فرارو تصریح کرد: به صورت کلی باید گفت زنان خشونت را تا جای ممکن به بیرون از خود منتقل نمیکنند. آنها به دلیل آموزشها و قالبهای فرهنگی کمتر اعتراض میکنند و خشمشان را بروز میدهند. درنتیجه بهمرور کاراییاشارن را از دست داده، دچار افسردگی و یا بیماریهای جسمی و روحی میشوند.
افشارنادری با اشاره به تاریخ خشونت در زنان ایرانی گفت: این اما بدان معنا نیست که نزاع در میان زنان وجود نداشته، بلکه خشونت در زنان سابقهدار است. در حرمسراها و اندرونیها نزاع همواره جریان داشته است. تفاوت در این بوده که زنان هنگامی که به فضاهای عمومی میآمدند به دلیل ساختارهای روانی و اجتماعی باید به قولی با حجب و حیا رفتار میکردند. این موضوع باعث میشد تا آنها رفتارهای خشونتبار در فضای عمومی را دلیلی بر کمارزشیاشان تلقی کنند.
عضو انجمن جامعهشناسی ایران درباره وضعیت زنان در حال حاضر اظهار کرد: در حال حاضر وضعیت فرق کرده و زنان به حوزه عمومی آمدهاند. حضور اجتماعی زنان و تغییر در قالبهای فرهنگی، آمارها را نیز تغییر داده است. هرچند هنوز هم شکل برخورد با زنان تا حدود زیادی تغییر نکرده و قضاوت خوبی هنگامیکه یک زن اعمال خشونت کند نسبت به وی نمیشود، اما موضوع اینجاست که دیگر زنان زیادی به این قضاوت اهمیت نمیدهند.
خشم زنان بروز پیدا کرده است
در بعد دیگر دکتر مهدی ملکمحمد عوامل روانشناختی افزایش خشونت در زنان را بررسی کرد. این روانشناس در گفتگو با فرارو گفت: میزان زنانهشدن خشونت نسبت به گذشته افزایش داشته؛ همانگونه که آسیبهای اجتماعی همچون اعتیاد در بین آنها زیاد شده است. اما دلایل این افزایش خشونت چیست؟
وی ادامه داد: اولین دلیل به تربیت و سبکهای تربیتی باز میگردد. در گذشته اعمال خشونت توسط یک زن یا دختر امری نهی شده بوده و هیچ خشونتی از جانب آنها در جامعه پذیرفته نبود.
این روانشناس با اشاره به تغییر نگرش خانوادهها نسبت به دختران گفت: در 10-15 سال اخیر اما نگرش خانوادههای ایرانی نسبت به این موضوع تغییر پیدا کرده است. آنها دیگر خشونت در فرزند دخترشان را یک تابو نمیدانند. آزادی رفتاری دختران نیز افزایش پیدا کرده و مثلا اگر در گذشته دختری حق نداشت از ساعتی دیرتر به منزل برگردد، حالا خانوادهها دیرتر آمدن به خانه را میپذیرند. این عوامل همه به یکدیگر مرتبطاند.
ملکمحمد ضمن تعریف خشونت در ادامه اظهار کرد: خشونت یک امر فیزیکی است که در پی خشم شکل میگیرد. در گذشته خشم در میان زنان یک امر درونی بوده و زنان چون نمیتوانستهاند نماد بیرونی این خشم که خشونت است را اعمال کنند، آن را درون خود میریختند.
وی گفت: حالا همان خشم به شکل واقعی خودش در حال بروز پیدا کردن است. در این رابطه تغییر نگاه جامعه ایرانی به زنها مهمترین مسئله است. مسئلهای که باعث شده خشونت در زنها درصد بیشتری را داشته باشد.
این روانشناس آگاهی زنان در سالهای اخیر برای کسب برابری جنسیتی، تساوی حقوق و… را در بروز خشم نیز موثر دانست و گفت: باید فرض را بر این گرفت که در موارد منفی نیز این تساوی در حال شکل گرفتن است.
مهدی ملکمحمد همچنین اظهار کرد: در گذشته هنگامیکه پسری رفتاری را علیه دختری در خیابان انجام میداد، باورش این نبود که با پاسخی از جانب آن دختر روبرو شود؛ در حالی که زنان و دختران ما امروز در بعد زیادی باور دارند که خشونت را باید با خشونت پاسخ گفت. اگر زن یا دختری رفتار خشونتآمیزی را با خشونت جواب نمیدهد، دلیل عمده آن این است که به طور کلی به خشونت اعتقادی ندارد.
این روانشناس واکنش زنان به خشونت را نیز مهم دانسته و در ادامه تصریح کرد: همچنین نمیتوان این را نادیده گرفت که در ایران زنهای زیادی تا سالها مورد خشونت قرار گرفتهاند. در حال حاضر شاهد واکنش متقابل برای این خشونت هستیم.
وی با اشاره به باورهای سنتی موجود نسبت به زنان گفت: در باور سنتی ما اینکه زنی نمیتوانست جواب خشونت را بدهد ضعیف خوانده میشد. اما اگر مردی جواب خشونت را نمیداد گفته میشد از متانت اوست. این دیدگاه یکی از دلایلی است که جلوی رفتارهای عقلانی را خواهد گرفت؛ چرا که زنان ممکن است فکر کنند که پاسخ خشونت را ندادن، از ضعف آنهاست. این مسئله در آینده میتواند مشکلساز شود.
مهدی ملکمحمد در انتها اظهار کرد: به طور کلی در مبحث خشونت موضوع کنترل خشم مطرح است. کسی اعمال خشونت میکند که نتواند خشمش را کنترل کند. کنترل خشم نیازمند فاکتورهایی همچون واردنشدن استرس به افراد است. اگر فشار استرس زیاد باشد؛ خشونت به سرعت اتفاق خواهد افتاد. بنابراین اگر زنها احساس کنند تحقیر میشوند، بر آنها نگاه جنسیتی وجود دارد و برابری مالی و حقوقی در محل کارشان نیست آرام آرام دچار استرس بیشتری خواهند شد که به تبع خشماشان را راحتتر بروز میدهند. درحالی که زنی که در استرس کمتری است کمتر دچار خشم خواهد شد.