بسم الله النور
نامه ای به سرداران عزیز فرماندهان خودم که امروز بیش از پیش به حضور پر رنگ آنها در این عرصه های خطیر نیاز است .
سروران عزیز و ارجمند برادران بزرگوار
مدت مدیدی است که شهر عزیز و سرشار از ذخائر معنوی و انسانی آمل از بسیاری از امور ناشایست رنجور است .
این شهر علی رغم اینکه شخصیتهای بزرگی را پرورش داده است و نیروهای قابل اعتماد و اعتنا در سطح ملی و فرا ملی دارد متاسفانه در وضع مدیریت شهری خوبی به سر نمی برد .
این وضعیت گرچه در بسیاری از افواه می گردد و دغدغه قابل توجهی را متوجه برخیها کرده است ولی اندکند افرادی که از لباس لفاظی به در آمده و در آستانه عمل اقدامی هر چند اندک انجام داده باشند .
مشکلات این شهر در این مقال و دهها محفل و مجلس و کلا در حرف و حدیث نمی گنجد و مرتفع نمی شود . حسرت اینکه علی رغم بزرگواریها و کرامات اشخاصی که برمسند پستهای کلیدی شهر هستند ، آیا حق شهر بزرگمان این است ؟
بهر تقدیر ،
برادران معظم از وضع شهر بگذریم که گذشتنی نیست !!! در عرصه سیاسی و دفاع بعد از دفاع خیلی حرف دارم که با سروران خودم باید در میان بگذارم تا شاید رهنمودهای داهیانه ای به این حقیر عنایت بفرمایند .
عزیزان اگر قائل به این هستیم که جهاد نفس مبارزه با نفس سخت تر و مهمتر از جهاد نظامی است که هست واگر نفس خطرناک تر از دشمن رو در رو هست که هست و اگر در دفاع مقدس حضور فرماندهان به عنوان مشاعل جهاد و مبارزه در یک کار جمعی ، مشهود و غیرتی مبتنی بر تکلیف الهی حضوری موثر و مفید داشتند امروز کاملا بارز و محسوس است که در این جهاد بعد از آن جهاد یک دفاع جانانه بعداز آن دفاع لازم ، ضروری و اجتناب ناپذیر است . دفاعی که نظام و ولایت به آن نیاز دارند و اگر در سطح کلان ، اتفاق می افتاد هرگز نوای این عمار به گوش نمی رسید .
النّفوس طلقة لكنّ أيدى العقول تمسك أعنّتها عن النّحوس
نفس ها افسار گسیخته اند ،اما دست های خرد عنان آن ها را گرفته اند نمی گذارند به بدبختی و هلاکت بیافتد (1)
خوبان شهر من امروز در این شهر ، که از آسیب های بسیار فرهنگی ، اعتقادی ، سیاسی و اجتماعی ضربه خورده و می خورد ، در حوزه دفاع از ارزشها و آرمانها ، دفاع از حقوق معنوی و مادی شهر و شهروند چقدر دلسوزان ورود کردند ؟ و اقدامی موثر داشتند ؟
تنها اینکه کار به جایی برسد که عکس العمل های عمومی همراهی شود تکلیف خواص نیست .
و قَد مَرَّ بقَتلَى الخَوارِجِ يَومَ النَّهرَوانِ ـ : بُؤسا لَكُم ، لَقَد ضَرَّكُم مَن غَرَّكُم ، فقيلَ لَهُ : مَن غَرَّهُم يا أميرَ المؤمنينَ ؟ فقالَ : الشَّيطانُ المُضِلُّ ، و الأنفُسُ الأمّارَةُ بالسُّوءِ ، غَرَّتهُم بالأمانِيِّ ، و فَسَحَت لَهُم بالمَعاصي ، و وَعَدَتهُم الإظهارَ ، فاقتَحَمَت بهِمُ النّارَ
پس از پایان جنگ نهروان بر کشتگان خوراج گذشت فرمود : بدا به حال شما!آن کس که فریبتان داد به شما زیان رساند.شیطان گمراه کننده و نفس های بد فرمان که آنان را با آرزوهای خام فریب دادندو ایشان را به میدان فراخ گناهان و نافرمانی ها کشانیدند و نوید پیروزی به آنان دادند و در نتیجه ،آنان در آتش فرو افکندند. (2)
گرچه سروران عزیزم مشغول جهاد با نفس هستند و از این مبارزه با نفس فردی خود بسیار هم موفق بوده اند این حقیر قائل به این است که الان نفس شهرت طلب و ثروت خواه مفسدی که امروزه کشور استان و شهرمان را بیچاره کرده است نیز مبارز می طلبد .
که حضرت امیر (ع) خطرات را در حراست نفس فردی و جمعی همیشه گوشزد کرده اند :
إِذَا فَرَغْتَ مِنْ صَلَاتِكَ فَقُلِ اللَّهُم … ‏أَسْأَلُكَ أَنْ تَعْصِمَنِي مِنْ مَعَاصِيكَ وَ لَا تَكِلَنِي إِلَى نَفْسِي طَرْفَةَ عَيْنٍ أَبَداً مَا أَحْيَيْتَنِي لَا أَقَلَّ مِنْ ذَلِكَ وَ لَا أَكْثَرَ إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمْتَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِين‏
هنگامی که از نماز فارغ شدی پس بگو خداوندا … از تو می خواهم که مرا از نافرمانیت حفظ کنی و تا زنده ام،هرگز کمتر و بیشتر از چشم بر هم زدنی ،مرا به خودم وامگذاری؛زیرا که نفس همواره به بدی فرمان می دهد مگر اینکه تو رحم کنی (3)
این جامعه که در آن خیلی از انسانها آب ندیدند و گرنه شناگر خوبی هستند و چند سالی است که وسوسه انگیزان شدیدا راههای وسوسه کردن حتی آدمهای بزرگ را انتخاب کردند و پاسخهای مشتاقانه زیادی دریافت کردند دچار انحرافات نفسانی جمعی است و همیشه در معرض تهدید است و باید حارثان و پاسبانان و فرماندهان بیشتر از همیشه به دفع حملات خناثان مبادرت ورزند و بصیرهای لشکر کربلای سیاسی و انتخاباتی باشند تا شب پره ها و متظاهران صحنه ها را یکی پس از دیگری در اختیار نگیرند . ترس بنده از آن است که شهدای عزیزی که در بغل و در کنار شما آرمیدند و جان دادند به عملکرد سیاسی و اجتماعی همگان با نگرانی و چهره ای درهم بنگرند و آرزو کنند ای کاش همرزمان من لباس رزم عملی را از تنشان بیرون نمی آوردند تا دیگران اینقدر از این نجابت و حیای آنان سوء استفاده کنند .
جوانان و نیروهای خودی را که همیشه در معرض هوای نفسانی خودشان و نفسانیت لابی های ثروت و قدرت شهری هستند تنها مگذارید .
ای شهان،کشتیم ما خصم برون ماند خصمی زو بتر در اندرون
کشتن این کار عقل وهوش نیست شیر باطن ،سُخرۀ خرگوش نیست
دوزخ است این نفس ودوزخ اژدهاست کاو به دریا ها نگرددکم وکاست
چونکه وا گشتم زپیکار برون روی آوردم به پیکار درون
قد«رجعنا من جهاد الا صغیرم» بانبی اندرجهاد اکبریم
قوّت از حق خواهم وتوفیق زلاف تا به سوزن برکنم این کوه قاف
سهل شیردان که صف ها بشکند شیر،آن است آن،که خودرا بشکند
در این وانفسای سیاست و نفسانیت و در این شهر لابی های آن چنانی من معتقدم تنها جریانی که میتواند جریان فاسد لابی های قدرت و ثروت را در این شهر منکوب کند و یا حد اقل از رشد خزنده آن جلوگیری کند قدرت عظیم شهدا ست که به اعتقاد من در یاران و همراهان شهیدان عزیز به وفور یافت می شود .
نمی شود تحمل کرد که در هر جریان بده بستانهای شهری منافع عمومی فدای اغراض و امیال شخصی می شود و نمی شود تحمل کرد این لابی ها حتی دامان خیلی از انسانهای شریف را هم بگیرد . و آنوقت سکوت و سکوت و سکوت ….
صادقانه می گویم یرای مسندهای مهم شهری برنامه ریزی های نامناسب و ناصواب شده است و در این بین نقش سرداران جهاد و شهادت هرروز کمرنگ تر می شود . و خاضعانه از شما که وجود ذی جودتان موجب برکت است می خواهم در عرصه های مختلف سیاسی و اجتماعی چراغ راه جوانان این شهر باشید تا در لابی های آنچنانی که من تنها بخشی از آنها را می دانم و احتمالا شما بیشتر از من میدانید آینده آنها غرق نشود .
درپایان آرزوی صحت و سلامت برای فرماندهان بزرگم را دارم و می دانم شاید پاسخی از بین پاسخهای شما این باشد که در این شهر کار کردن سخت است و … که نمی دانم در قبال دفاع مقدس آن روز و در قبال وظیفه شرعی و سیاسی آیا پاسخ قانع کننده ای خواهد بود ؟!!!!
پی نوشتها :
(1) شرح آقا جمال الدین خوانساری بر غررالحکم و دررالکلم ج2 ، ص 119 ، ح 2048
(2) بحار الانوار(ط بیروت) ج 33 ، ص 356 – نهج البلاغه(صبحی صالح) ص 532 ، ح 323
(3) کافی(ط الاسلامیه) ج 3 ، ص 345 ، ح26

التماس دعا
الحقیر
حسین جوادی

14 thoughts on “نامه ای به سرداران آملی”
  1. بسم الله الرحمن الرحیم
    مدیریت محترم هراز نو
    همانطور که بنده قبلا عرض کردم واز حضرت عالی درخواست کرده بودم نوشته های این حقیر چندان قابل برای آن رسانه بزرگ نیست .
    ضمن اینکه بر این باورم جایگاه حقوقی و حقیقی نویسنده و خواننده ایجاب می کند که نظرات با مشخصه و اصل و نسب دار باشد و هویت افراد بارز باشد .
    تاکید براینکه بنده این نامه را در حدود سه ماه قبل برای سروران عزیزم که امروزه قطعا حرکات ارزشمند آنان در شهر نمود عینی دارد نوشتم .

    با سپاس

  2. نوشته ودرخواست خوبی بود حال جناب طاها ادعاداردچنین نامه ای مرقوم داشتند اصل هدف ومنظور نامه است که خواسته اکثر دلسوزان است!
    به امیدحرکت دسته جمعی ویک سوی سرداران عزیزورزمندگان وجانبازان دلیروآحادملت شریف شهرستان آمل!!
    عزیزان جانانه بپاخیزیدتانتیجه مطلوب برای همه به دست آیدو….!!!

  3. با سلام خدمت آقای جوادی،متن نامه بسیار زیبا و واقعا در خور وضعیت فعلی شهر می باشد ،متاسفانه در شهر هزار سنگر در تمامی ادارات مخصوصا شهرداری ،دادگستری ،راهنمایی رانندگی وادارات دیگه حرکت زشت زیرمیزی و رشوه باب شده و بدون هیچ ترسی اقدام به این حرکت میکنن در صورتی کل شهر هم میدونن چه کاسه ای زیر نیم کاسست،ولی عملا نشستن و تماشاگرن و فقط بسنده به جلسات سخنرانی و خاطرات دفاع مقدس و از اینجور حرفا ،در زحماتی که شما در جبهه کشیدین اصلا جای هیچگونه شک وشبهه ای نیست ولی به عقیده این حقیر وضعیت فعلی شهر و کشورمون دست کمی از جنگ نداره ،مقابله کردن با این افراد مفسد دست کمی از جهاد نداره حق مظلوم و از ظالم گرفتن دست کمی از جهاد اکبر نداره ،با برگزاری این جلسات و خاطره گفتن راه به جایی نمیبریم ،وارد عمل بشین ,با برنامه ریزی،با درایت،نه با دعوا و جنجال ،تو این شهر هستن کسایی که هنوزم دلشون برا مردم میسوزه پس با هم هم صدا بشین تا شهر از این وضعیت بحرانی بیرون بیاد ضمنا آقای جوادی با اون متن بسیار زیبا این قسمت کامنت شما برای این حقیر قابل تامل بود که چه کاری در این سه ماهی از طریق این بزرگواران صورت گرفته((تاکید براینکه بنده این نامه را در حدود سه ماه قبل برای سروران عزیزم که امروزه قطعا حرکات ارزشمند آنان در شهر نمود عینی دارد نوشتم ))

  4. خوش هوای سالمی دارد دیار نیستی .. ساکنانش جمله یکتا پیرهن خوابیده اند. از ماست که بر ماست … ان قانون مقدس است که برای همه یکسان باشد. قانون باید شهروندان وهمه همشهریان را با یک چشم بنگرد اما ما خودمان اول از همه باید پای بند قانون باشیم وقانون مداری راسرلوحه تفکرمان قرار دهیم انگاه میتوانیم مدعی باشیم انگاه میتوانیم از دست لابی گران ولابی سازان شکوایه به درگاه الهی بریم. اگر قرار باشد که شهر ابادگردد ودیگر راشی ومرتشی وزیرمیزی نباشد و توصیه بازی باندبازی و لابیگری ناکارامدشود باید از خود شروع کنیم تادرس عبرتی شود برای دیگران راستی ما چقدر اهل بخیه یا واسطه یا دلالی یا لابیگری یاحق ونا حق گری هستیم؟وچقدر تلاش کردیم واز خود مایه گذاشتیم؟ اه مگر میشود… در این دوره که هنوز نرسیده بهمه چیز رسیده … وای وایلا

  5. بازهم سانسورداری استاد!!!نوشته بدی نبودکه قابل نشرتباشد انتظاراین همه سانسورازجانب هرازنوقابل قبول نیست جزاینکه نصیری نباشد!!!

  6. حال که هراز نو درخواست حقیر را اجابت نکرد و نظراتی را بدون مشخصات می گذارد از بزرگوارانی که می خواهند نظر بدهند که قطعا روی سر حقیر جادارد ، تقاضا میشود برای تبادل عادلانه و منطقی اندیشه و آراء اولا با مشخصات و نشانی نظر دهند دوما مستندا مطالب را بیان بفرمایند .
    من حرف بسیاری از بزرگوارانی را که می گویند مدیریت سایت هراز نو اکثر این کامنت ها را برای بازار گرمی ، خودش میگذارد را نمی توانم بپذیرم و هنوز به این نتیجه نرسیدم ولی رعایت اصول و اخلاق حرفه ای رسانه ای حداقل انتظار است .

  7. الحق و الانصاف، همه دوستان دغدغه عدالت محوری و اجرای صحیح قوانین را دارند که بسیار قابل تحسین می باشد.
    اما از آنجا که اجرای قانون میسر نیست مگر اینکه از خودمان شروع شود، پیشنهاد می کنم دوستان عزیز اگر می شناسند افرادی را که بدون اجرای صحیح کامل قوانین و بواسطه رانت و باند بازی بر مسند قدرتی تکیه زده اند که لیاقت آن را ندارند و این دوستان نیز نقش کوچکی در این امر داشته اند، ابتدا برای جبران مافات، برای برکناری آن مسئول یا کارشناس، یا حتی آبدارچی ، اقدام نمایند، و سپس تلاش نمایند تا فردی لایق که هم دیندار باشد و هم مدیریت داشته باشد را جایگزین آن فرد نمایند.
    اگر این مهم صورت پذیرفت، مطمئن باشید پس از گذشت چند سال که به تعداد انگشتان یک دست هم نخواهید رسید، شهری خواهیم داشت آباد با مردمانی مؤمن، پرهیزکار و شاد.
    مهدی@

  8. با سلام و احترام .
    ((خاضعانه از شما که وجود ذی جودتان موجب برکت است می خواهم در عرصه های مختلف سیاسی و اجتماعی چراغ راه جوانان این شهر باشید تا در لابی های آنچنانی که من تنها بخشی از آنها را می دانم و احتمالا شما بیشتر از من میدانید آینده آنها غرق نشود ))
    تقريباً رانت و رابطه فراگير شده و همه جايي است حتي اونهايي كه شعارش را ميدهند نيز خود و در مقام و منزلت و رتبت كنوني و رزومه اي خود اسير رانت و رابطه هستند ( ابداً منظورم به نويسنده مقاله نيست) چه رسد به ….
    با حاج حسين موافقم اما جناب جوادي عزيز مگر ميشود (( بند بايد كرد سيلي را زسر ))
    بگذاريد زبان به كاممان در اين خصوص نچرخد كه اگر بچرخد واويلا …

  9. وقتی عده ای تصمیم میگیرند حرکتی خدای گونه در رسالت انبیاو حفظ اشعاردینی انجام دهند باید راه مقابل خودرا نه با هر ترفند (واسطه گری ولابیگری وتوصیه بازی وباند بازی ) بگشایندبلکه باحفظ نجابت انقلابی وحفظ خط ومشی رهبری در مبارزه با زمین خواری کوه خواری دریاخواری و حتی پارک خواری… رابرشانه خویش احساس نمایند اقایان محترم مدعی حسینیه ال طاها در خیابان شهید بهشتی که محل پارک معلم بوده است توسط عده ای قدرت طلب ومدعی بی اذن شهرداری وشورای شهر وتجاوز به حق وحقوق دیگر شهروندان احداث گردید واین قدرت نمایی جز بی حرمتی به قانون نیست وحتی در مقابل قانون هست چون انانی که اینکار را به انجام رسانیده اند مدعی مردم وقانون هستند. ز ماست که بر ماست یعنی همین. گام اول راچو نهادی کج تا ثریا میرود اشکوب کج .برای اینکه برادری خودرا ثابت کنید حسینیه رابه انتهای سالن ورزشی هلال احمر منتقل نماید بی واسطه وبی لابیگری وبی قدرت نمایی با خضوع وافتادگی ودر دفاع از حیثیت انقلابی وخون شهدا وبنام سالارشهیدان کربلاوقمر بنی هاشم برای رضایت خداو دیگر همشهریان شاید باعث امر خیر ومیمونی گردد. چه میدانی انچه مصلحت خداوندمنان است. والسلام

  10. درود و سلام بر شما حاج حسین آقا جوادی

  11. آقای هاشمی نژاد حتما مواردی را که به دروغ به هیئت نسبت دادید تحت پیگرد قرار می دهم و باید این تهمت ها را ثابت کنید حسینیه آل طاها در حالی ساخته شد که قرار داد رسمی با اداره کل امور آبیاری استان دارد جنابعالی اگر راست میگویید صد ها تخلف را متذکر شوید که در بستر رودخانه و لابی های شهری دارد انجام می شود حال که حسینیه برای یک هیئتی با سابقه بیست و چند سال دارد احداث می شود برای شما مشکل ساز شده است وای به حال شما

  12. هرکس مسول اعمال خویش است وکاری با بقیه ندارم وبه قانون دولت اسلامی احترام میگذارم وفرمان رهبری نیز واضع ومشخص است سواستفاده از القاب وموقیعتها در هر لباس محکوم است بجای تهدید اینه ای بردار خود را ببین. من کیستم تو کیستی؟ هیات وهیاتی انهم از نوع خودجوش نیاز به توصیف ندارد وصفش را از پیر جماران شنیدی.متاسفم که دردودل پیامکی را به تهدید وبهتان و دروغ … وای بحال … الهی شکر که در بستر رودخانه زمینی وباغی وخانه ندارم.

  13. برادر هاشمی نژاد زمین و باغ نداری اما مطمئنم وجدان داری حرف اینه که چرا فقط به حسینیه گیر میدی برو ساخت و سازهای غیرمجاز و لابی های آنچنانی را مطرح کن اونوقت ثواب بیشتری داره برادر

  14. با سلام
    چند نکته رو خدمت آقای هاشمی نژاد عرض می کنم
    -حضرت امیر علیه السلام فرمودند تا زمانی که حرف یا مطلب از بین دو لبتان خارج نشد شما بر آن امیر هستی و او اسیر شما و زمانی که از دو لبتان خارج شد او بر شما امیر است و شما اسیر او
    -درد و دل پیامکی یعنی چه؟
    -تبعات این درد و دل پیامکی به قول شما چه بخواهی و چه نخواهی دامنگیرتان می شود خوب یا بد فرقی ندارد
    -اگر دلیل متقن و مستندی بر خلاف هیئت آل طاها در تصاحب حریم رودخانه در میدان شهدای ششم بهمن را دارید لطفا برای تنویر افکار عمومی و رفع شبهه ارائه دهید و اگر ندارید لطفا دیگر اینگونه و بصورت درد و دل پیامکی حدسیات و گمانهای خود را در سطح رسانه ها مطرح نسازید
    -در کلام بزرگان آمده” انظر الی ما قال و لا تنظر الی من قال”
    -آقای جوادی از وضعیت سیاسی و فرهنگی شهر انتقاد کردند. شما چرا برافروختید؟
    -یا با حرف ایشان موافقید یا مخالف. در نقد مطلبشان کامنت بگذارید
    – وگر نه ” گر حکم شود که مست گیرند در شهر هر آنچه هست گیرند”
    -همه ما کم و بیش هایی داریم و امیدواریم که انشاءالله اصلاح شویم
    با تشکر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *