خطبه اول
اوصیکم عبادالله و نفسی بتقوی الله
بنده در این ایام میمون و مبارک در ماه پرخیر و برکت ماه رجب المرجب که ندای این الرجبیون آویزه گوش های عارفانه بندگان مومن و مخلص الهی هست هم خودم و هم همه شما داعزه مکرم نمازگزاران عزیز و برزگوار را به تقوای الهی دعوت می کنم.
و اما اثار و برکات تقوای الهی فراوان مورد بحث و گفتگو قرار گرفت هم خداوند متعال توصیه به مراعات تقوای الهی نموده اند و هم انبیاء الهی و اوصیای الهی در سیره علمی و عملی خود این امر مهم توصیه نموده اند و حقیقتا در جامعه آثار معنوی در محضر خدا و با خدا بودن را مشاهده کرده ایم و گفته شده و شنیده شده و دیده شده که هر کس در محضر خدا بود هم موجب عزت خود شد و هم جاویدان ماند و موجب عزت جامعه گردیده است لذا خوش به سعادت آنها که توانسته اند نفس خود را دعوت به تقوای الهی نموده اند و شاکله زندگی خود را برا اساس آموزه های دینی و سبک زندگی دینی اسلامی قرار داده اند چون دیده شده هر جا از اسلام ناب محمدی فاصله گرفته شد آنوقت تفکر نحس و پلید تشیع انگلیسی و اسلام آمریکایی ملموس خواهد شد لذا ترویج افکار پلید داعش و افراد سست بنیادی که مسلمان نیستند و دم از اسلام می زنند به وجود خواهد آمد لذا برای رهایی از این افکار شیطانی باید در محضر قرآن بود و تلمذ کرد و در محضر پیغمبر مکرم اسلام و اهل بیت بود و با ولایت پذیری در مسیر سعادت و فلاح و رستگاری قدم گذاشت تا موجب عاقبت بخیری شود.
 
یکی از مباحث مهمی که امروزه در جامعه و خانواده ها و پدر و مادرها و معلم ها و مربی ها با آن درگیر هستند مسأله تربیت است . و این موضوع را در این خطبه با حدیثی از نبی مکرم اسلام محضر شریف شما عرض می نمایم: «و اعظم الناس قدرا من ترک ما لا یعنیه و اورع الناس من ترک المراء و إن کان محقا و اقلّ النّاس مروءة من کان کاذبا و اشقی الناس الملوک» که در واقع آنچه از این حدیث نبوی استفاده می شود بیان فرموده بدترین انسان از لحاظ قدر و منزلت آن کسی است که این گونه کارهای غیر مهم را در اولویت کار خود قرار داده و دست از واجبات و مهمات دینی برداشته است چون حقیقتا دیده می شود خیلی از زندگی ها از واجبات دین دست برداشته و به دنبال امور غیر ضروری رو می آورند و حقیقتا می بینیم خیلی ها با اینکه نماز و روزه قضا برعهده دارند به دنبال امور بیهوده هستند و یا کسانی که نمیتونند نماز و روزه خودشان را تام اتم انجام بدهند می آیند نماز و روزه استیجاری بر عهده می گیرند این نشان از عدم بهره مندی کامل از مقوله تربیت دینی و سبک زندگی دینی اسلامی است که امروزه وظیفه هر مبلغی تبیین این امور و احکام شرایع الهی استو یا مرتکب شدن به اموری که بر خلاف شئونات دینی باشد لذا بنده با بیان این بحث از لسان قرآن و عترت می خواهیم بهره هایی از زندگی اسلام ناب محمدی را برده باشیم.
 یکی از شایع ترین سئوال ها امروزه در خانه و خانواده و محیط و جامعه این است که برای تربیت اولاد چه کنیم ؟ حقیقتا با توجه به حوادث روزگار و تبلیغات دشمنان و روابط غلط اجتماعی موجود چه تدبیری باید اندیشید تا بتوانیم مطابق با دستورالعمل دین مبین اسلام فرزندی صالح تحویل جامعه بدهیم؟
برای نمازخوان کردن فرزند چه کنیم؟
برای اینکه صفت زشتی را از خود دور کنیم چه اقدامی بکنیم ؟
سئوال ما در مسائل تربیتی است . این که چگونه یک فرزند صالح تربیت کنیم . چون که حقیقتاً فرزند صالح یکی از آثار پربرکت باقیات الصالحات است . چون این گردونه ی هستی در حال گذر است عده ای از افراد جای خود را به دیگران می دهند . و  دار دنیا ترک می کنند و حضور در عالم برزخ و قیامت و این فرزند است که می خواهد جایگزین پدر باشد و لذا مبانی تربیتی فرزند هست که روح پدر و مادر را زنده می کند . در ذهن ها قرار می دهد . شما خیلی از افراد اهل تقدس توأم با بصیرت گرچند سالها از دار دنیا رفتند ولی در ذهن ها باقی ماندند . مرده بودم زنده شدم گریه بودم خنده شدم دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم . شاعر می گفت «مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک» این مبانی تربیتی این تفکر را ایجاد می کند . یا سؤال می کنیم برای نماز خواندن چطور می خواهیم فرزندمان را تربیت کنیم . بارها و بارها عرض کردم نمی توانیم با لگد فرزندمان را اهل نماز کنیم . عرض شد مرحوم امام حتی فرزندان خود را برای نماز بلند نمی کرد . بستر را چنان آماده  کردند که خود آنها با صدای اذان امام بلند می شدند . چون حق حقوقی وجود دارد . عرفای ما در بیان مسائل احکام شرعی که این ها تأثیر دارد . لذا این بستر و فضا را ما باید ایجاد کنیم . چگونه از این زشتی هایی که امروز بسیاری از خانه ها را دارد تهدید می کند . روابط نامشروعی که بسیاری از خانه ها و خانواده ها را دارد تهدید می کند .
در مجموع راه تربیت، بحث مهمی است که کتاب های فراوانی نیز در این باره نوشته اند و یکی از نیازهای جامعه می باشد که حتما باید کارشناسان محترم و مسئولان ذی ربط وقت بیشتری در این باره بگذارند هم صدا و سیمای محترم که دارند صحه می گذارند و همانند همیشه فرهنگ ناب اسلام ناب محمدی را ترویج نمایند و البته با کمک همه دستگاهها و ادارات و نهادها  .
البته در قدم اول باید  تعریفی از تربیت و اهداف تأثیر پذیری باید عنوان کرد لذا در بیان تفسیر و توضیح آن باید عرض نمود تربیت یعنی شکوفا کردن استعدادها و لذا امروزه نیاز جامعه همین هست و باید مباحث مرتبط با تربیت را عنوان بکنیم چون وقتی به حقیقت وجودی بشر می رسیم می بینیم ما یک فطرت توحیدی داریم قلب پاکی داریم بی گناه آفریده شده ایم لذا هیچ کسی گنهکار و عاصی به دنیا نیامده اما کم کم در طول زمان می رود و جای خود را به بت پرستی می دهد و صداقت می رود و جایش را خباثت می گیرد.
اگر ما این فطرت پاک ، این استعدادهایی که داریم شکوفا کردیم ، به امر تربیت اقدام کرده ایم . مثل یک انه که کسی می کارد تربیت دانه به این است که نگذرد فاسد و خراب شود بلکه سبز شود ثمره دهد لذا تربیت یعنی شکوفا کردن استعدادها.
اما اینکه هدف از تربیت چیست؟ هدف از تربیت هم یک جمله است : تعامل به دیگران لذا اگر سئوال شود برای چه ما تربیت شویم؟ برای اینکه با خودمان مشکل نداشته باشیم – افسردگی نگیریم – وسواس نگیریم قساوت نگیریم – با مردم مشکل نداشته باشیم – با طبیعت مشکل نداشته باشیم. لذا کسی که تربیت شده ، کسی که راه تربیت را پیموده ، وظیفه اش را در ارتباط با طبیعت می داند و در رابطه با خودش می داند.
نماز گزاران عزیز و بزرگوار هدف تربیت بیان روابط مذکور می باشد و آدمی که تربیت شده می فهمد که عبد خداست وطیفه اش هست که صبح بیدار شود و نماز بخواندو برایش سنگین نیست ، وظیفه اش هست که روزه بگیرد – لذا خداوند در قرآن کریم درجاهای متعدد می فرماید: مربی و ربّتان را عبادت کنید«و اعبدوا ربکم » و یا آیه دیگر «یا ایها الناس اعبدوا ربکم » خدائی که شما را تربیت کرده مربی شماست . هدف از تربیت هم همین است.
هدف از تربیت هم همین هست که کسی که تربیت شده به درخت لطمه نمی زند – حیوانی را اذیت نمی کند – همسایه اش را آزار نمی دهد خودازاری و مردم آزاری نمی کند – زن آزاری نمی کند – زبان آزاری نمی کند.
سروران عزیز و بزرگوار تربیت در یک جمله این است که انسان آزارش به دیگران نرسد – حریم دیگران را حفظ کند . پس می توان عنوان کرد تربیت یعنی شکوفا کردن استعدادها و آن فطرت پاکش را نگذارد به یک فطرت ناپاک تبدیل شود .
 
آمده اند این تفکر و این مبانی اعتقادی را مورد هجمه قرار دادند . همه ی این ها در حول محور یک مجموعه ای است به نام تربیت . بحث مهمی در خانه و خانواده است . چون ما عرض کردیم مطابق با دستورالعمل دین و سنت حسنه ی الهی ازدواج را تشکیل داده ، انتخاب انجام شده ، زن و شوهر در بیت شریف دستورشان را از قرآن می گیرند . این جا نوبت ثمر رسیدن فرزند است . این فرزند را چگوه باید تحویل جامعه دهیم . با چه مبانی ای ؟ خیلی از تربیت های کاذب و غلط است که جامعه امروزمان را دچار مشکل کرده . خیلی از شعارهایی که متأسفانه مناسب جامعه نیست باعث شده . عرض کردیم با این که زحمات زیادی در جامعه کنونی مدیران باکفایت و با لیاقت مان دارند می کشند . ولی خیلی از برنامه هایی که در سینماها در حال پخش و اکران است آیا بهتر نیست که مسائلی را رقم بزنیم که نیاز جامعه مان باشد . تفکر شهدای مان را ، تفکر اسلام پیغمبر (ص) را ، اسلامی که در آن بصیرت و ولایت است به جایش این همه عشق بازی های کذایی و روابط نامشروع و فیلم های خارجی که می گفت همین دو سه روز گذشته در اخبار نشان داد عین همان فیلمی که داده بود آمد سرقت را انجام داد . پس همه باید در این سبد حمایتی و بهره گیری از سبک زندگی اسلامی در کنار هم  قرار بگیریم . اول باید یک تعریفی از تربیت اسلامی داشته باشیم . یک تعریف جامعی که هم در آن قرآن باشد ، هم زندگی وسیره ی علمی و عملی اهل بیت (ع) باشد . آن وقت است که نتیجه می دهد . وگرنه عرض کردم ایمان صرف به درد نمی خورد . همین که تسبیح به دست بگیرم و چهار تا ذکر بگویم نمی تواند راه ثواب و نجات باشد . بلکه باید هدف این امور و غایت زندگی ام را باید بدانم . که به کجا می روم و چگونه و با چه اهدافی باید بروم . آن وقت هست که منِ مسئول به خودم اجازه نخواهم داد که بیت المال را مال البیت کنم . آن وقت هست که حق الناس را هر شخص و شخصیتی چه حقیقی و حقوقی به خودشان اجازه نخواهند داد که تعرض کنند . لذا این هنمه شکوه ها و شکایت ها در جامعه ی کنونی برادر با خواهر ، برادر با برادر ، فرزند از پدر . تربیت یعنی شکوفا کردن استعدادها . یعنی یک مبانی و الگوهایی را ما در نظر بگیریم که برویم در سیره ی عملی زندگی پیغمبر (ص) ببینیم که این پیغمبر (ص) چه شده که «انک لعلی خلق عظیم» شده . آن خلق عظیم را در خانه و خانواده مان پیاده کنیم . نتیجه ی عرائضم باشد . ما یک فطرت پاک داریم که فرموده و نفخت فیه من روحی . خدا فرمود از خودم به شما دمیدم . یعنی همه ی انسان ها خدایی هستند و رنگ و بوی خدا گرفتند . ما منتسب به خدا هستیم . خوش به سعادت مان . اما ایامی که گذشت ایام ارتحال جانسوز و جانگداز زینت عبد ، حضرت زینب (س) بوده . دلم نمی آید امروز از این بگذرم . عزیزدل مان هم مجلسمان را کربلایی کردند . حقیقتاً فرمود در کتاب خصایص الزینبیه آمده «الزینب مالزینب و ما ادرائک ما الزینب» تاریخ نمی تواند زینب (س) را تفسیر کند . مردم ، پدران و مادران شهدا همه ی امت شهید پرور ، عزیزانی که جوان از دست داده اید . فقدان و فراق عزیز سخت است . آن هم برای زینب (س) . زینبی که روز عاشورا این همه مصیبت می بیند ولی ملائکه یک لحظه به زینب (س) غبطه خوردند . می دانید کجا بود . بعد از صبح عاشورا تا آن لحظه ای که خیمه ها را آتش زدند بچه ها در بیابان ها از ترس به خار مغیلان پناه آوردند . دیدند آن شب زینب (س) در زیر تل زینبیه دارد نماز شبش را نشسته می خواند . زینبی که تمام وجودش حسین (ع) است . زینبی که دنیا آمدنش محل و مأمن عشق و اردتش در آغوش حسین (ع) است . لحظه ی تولدش آمد آرام گرفت . و دعوت به صبر کرده همه ی مصائب را . این زینبی که فرمود عبدالله هر جا حسین باشد من باید با او باشم . این زینبی که درست در این ایام ماه شعبان کاروان می خواهد حرکت کند . بانگ الرحیل می آید . مردم مدینه چرا به خودتان نمی آیید . حسین فاطمه می خواهد برود . عبدالله دید زینب (س) زانوی غم بغل گرفته دارد گریه می کند . زینبم چرا ناراحتی ؟ عبدالله یادت می آید اولین روزی که به خواستگاری من آمدی گفتم شرط ازدواج من با حسین (ع) بودن من هست . ولی حق داری من را نفرستی . ولی عبدالله بدان من بی حسین (ع) می میرم . نمی توانم یک لحظه بدون او باشم . این زینبی که وقتی حسین (ع) آمد کربلا همین که ورود به کربلا پیدا کرد صدا زد حسین (ع) جان نمی دانم چرا از زمانی که وارد شدیم تمام غم عالم در دلم نشسته . می شود سؤال کنی اسم این سرزمین چیست . تا به اسم مقدس کربلا رسیدند . این زینب (س) حتی یک لحظه هم کم نیاورد . به حسینش ارادت دارد ولی ایمانش قوی است . ولایت پذیری اش قوی است . تا آن لحظه ای که اسب روز عاشورا آمد این نیزه شکسته ها را کنار می زند . هر چه نشانه می دهد پیاده نمی کند . خدایا زینب (س) چرا حسینش را پیدا نمی کند . چرا زینب (س) به مرادش نمی رسد . اما یک لحظه ای انگار زینب (س) ناامید شد . دارد برمی گردد . آن لحظه ای که فرمود اخی الی . خواهرم صبر کن . خواهرم زینب (س) همه ی آن نشانه هایی که دادی من هستم . راوی می گوید دیدم که زینب (س) برگشته . تا آن لحظه ای که لب ها را گذاشت روی رگ های بریده ی حسین (ع) …
خطبه دوم :
اوصیکم عبادالله و نفسی بتقوی الله . در این خطبه نیز در محضر شریف همه ی شما مهمان عزیز و خوب خدا . در این میعادگاه پرشور و شعور نماز جمعه درابتدا خودم و همه ی شما عزیزان را به تقوای الهی توصیه می کنم . چون که حقیقتاً مسیر و فضای معطر و مهر و محبت خدا و در محضر خدا و خدایی بودن است و موجب عاقبت به خیری ما می شود و هم موجب می شود ما حیات دنیای مان را و هم قبر و قیامت مان را مدینه ی فاضله کنیم .
مناسبت هایی متعددی در پیش رو است . و مسائل سیاسی که امروز یکی از معضلات جهانی شده بداخلاقی هست . ان شاءالله به اقتضای وقت پیام سالی که از سوی ولی امرمان ، رهبر عزیزمان از زبان گوهربار این شخصیت جهانی ایجاد شده که امروز دعوت جامعه ی جهانی به همین بحث هم دلی و هم زبانی می تواند جامعه ی اسلامی را به یک جامعه ی توأم با صفا و صمیمیت نه با قتل و غارت دعوت کند . یکی از حلقه های مفقوده ی امروز اسلام این است که وحدت در بین اسلام و مسلمین نیست . ولی امرمان حضرت امام خامنه ای همه ساله با عنایت به مسائل راهبردی و کلیدی ای که در جامعه وجود دارد آن نقطه ی عظیمتی که برای فرهنگ سازی و تمرکر بخشی جامعه و بسیج نیروها برای حل مسائل و چالش ها با نگاه پدرانه ی خودشان تدبیر می کند و مطابق با مشکلات جامعه نامی را برای آن سال انتخاب می کنند . پیام این عزیز الهی به عنوان هم دلی و هم زبانی دولت و ملت هم دارای ماهیت سیاسی اجتماعی است که تحقق آن می تواند باعث بسیاری از مشکلات را برطرف کند . می تواند زمینه ساز همکاری و مشارکت ملی برای چالش هایی که وجود دارد باشد . چالش هایی متعددی وجود دارد . لذا نتیجتاً این عزیز الهی با توجه به اقتدار ملی ای که در جامعه ایران عزیز مان وجود دارد و نگاه زیبایی که این دیده بان بیدار و مدبر انقلاب اسلامی یا رصد و برآوردی که از وضعیت دقیقی شرایط سیاسی و اجتماعی و مواجه منطقی با آن چالش هایی که وجود اشت و فرصت سازی این امور آمدند با عنایت به عزت و اقتدار امسال را مزین به هم دلی و هم زبانی ملت و دولت قرار دادند و لذا فرصت مناسبی است هم ملت شریف ایران که همیشه ثابت کردند که با نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران هستند و خواهند بود هم دولتی که شعارش دولت تدبیر و امید است . باید با تدبیر خودشان این نهال مبارک امید را در قلب ها و جان ها ایجاد کند . لذا نیاز هست به هم دلی و هم زبانی دو سویه . توصیه بنده در این جا به دولت محترم با توجه به این که ما در روستاهای متعدد دو بخش دابو دشت و دشت سر هستیم . برای بستر مناسبی که نماینده های ارشد دولت در این دو بخش که الحمدلله خوب هم درخشیدند بخشداران محترم و مسئولین ادارات و نهادها که خودشان را وقف خدمت به مردم کردند بیش تر باید از سوی مسئولین در رأس به روستاها باشد . سبد حمایتی دولت به تولیدات داخلی می تواند بستر هم دلی و هم زبانی را ایجاد کند . سبد حمایتی به کشاورزان عزیزی که پیغمبر (ص) دست پینه بسته ی آن کشاورز عزیز و زحمت کش را می بوسد . فقط در حد حرف نباشد . همایش نباشد بلکه در عمل هم ان شاءالله با تدبیری که ریاست محترم جمهور و وزرای محترم و مسئولین خدومی که دارند با این نیت انجام می دهند ان شاءالله به این نتیجه برسیم .
اما فرمایشاتی که ولی امر مسلمین در محضر معلمان عزیز و بزرگوار و زحمت کش در دیدار هزاران نفر از معلمان بیان کردند تبیین جایگاه بی بدیل آموزرش و پرورش را . نقش بسیار مهم و تأثیرگذار معلم در نسلی با ایمان ، دانا و روشن بین که ما مبانی تربیتی ای که در ابتدای خطبه عرض کردیم و هنوز ادامه دارد هم معلمان خانه و خانواده در آن نقش به سزا دارند و هم معلمانی که به آموزش و پروش منتسب هستند . اگر می خواهیم اعتماد به نفس ایجاد شود و اگر می خواهیم نشاط و امید در نهال کاشته شده ی روی فرزندان مان محقق شود برای رسیدن به این انسجام و برای رسیدن به سبک سند تحول بنیادین در آموزش و پروش نیاز هست که عزیزان بیایند منشور علمی و سخنان گهربار ولی امر مسلمین را در این امر به کار بگیرند . و هم به مسئولین اقتصادی توصیه کرد . من واقعاً انتظار دارم از مسئولین محترم . هفته ی گذشته عرض کردم . انتظار این از روشن فکران و مسئولین محترم نداریم که در تریبون اعلام کنند که چه اشکالی دارد که معلم تحسن کند . چرا باید بستر تحسن را برای معلم ایجاد کنیم ؟ بیاییم سبد حمایتی را برای معلمان و همه ی اقشار ایجاد کنیم تا امروز نیاییم در اخبار ببینیم که شهرهای متعدد معلمین ما چون قرار است فضای صبر و استقامت را ، نهال ایمان و صلابت و اقتدار را در وجود فرزندان مان ایجاد کنیم . فرزند ببیند معلمش دارد تحسن می کند ایشان در چه مسیر تربیتی ای قرار می گیرد .
و دیگر از فرمایشات ایشان با اشاره به تهدیدات اخیر مقامات رسمی آمریکا که هم زمان با مذاکرات دارد انجام می گیرد . نمی دانم آنها کی می خواهند سر عقل بیایند ؟ چرا سر عقل نمی آیند ؟ چرا متوجه نیستید ؟ یک بام و دو هوا که نمی شود . شما از یک طرف می گویید که ما مذاکره را انجام می دهیم و مسائل دیگر و وقتی که به دولت های استکبار جهانی صهیونیسم و انگلیس و فرانسه و عربستان در کنار هم قرار می گیرد ، اسرائیل در کنار هم قرار می گیرند خط و نشانی انجام می دهند که به خیال خامشان تهدید می کنند  که رهبر عظیم الشأن مان فرموده اند که ما مذاکراتی که زیر شبح تهدید باشد قبول نداریم . ما خودمان را ثابت کرده ایم . ما با اقتدارمان ، با ایمان مان هشت سال جنگ را پشت سر گذاشتیم . دو سال جنگ داخلی را پشت سر گذاشتیم . ما با ایمان واقعی و خدایی بودن مان تحریم های مان را به فضل خداوند متعال پشت سر خواهیم گذاشت . و عزیزان مذاکره کننده مان هم باید دقت کنند . ببینید درست در ایامی که خون پاک مردم مسلمان یمن دارد ریخته می شود . درست در همین ایام دادن پیام تبریک به وزیر امرو خارجه عربستان معنایی ندارد . نمی توانیم تصویر زیبایی از این پیام از وزیر محترم امور خارجه نسبت به مسائلی که هست ایجاد شود . عربستانی که در نقش کارگردانی از دستورات استکبار جهانی و در نقش برادر خواندگی صهیونیسم جهانی آمده در مقابل برادران دینی خود قد علم نموده و شمشیر ظلم بر دست با با تجهیزات مدرن بامهای خانه ها و موسسات را بر سر خانواده های مردم یمن آورا می کند و درست در زمانی که قلب عالم اسلام و مسلمین گرفته ، فرزند کوچک و کودکی در زیر تلی از آوار جان شریفش را از دست داده آن وقت جان کری برود در نیویورگ در اتاقی که متعلق به وزیر امر خارجه هست آن وقت سایت ها و رسانه ها اعلام کنند وزیر امور خارجه ی آمریکا  پای خودش را به کشور ایران گذاشته آمده چه کار کند . کدام غلط کاری های خودش را جبران کند . امروز دولت آمریکا پیرو آن چه را که ولی امر مسلمین ما فرموده بدترین و منفورترین دولت در جهان است . از یک طرف می آید دم از مذاکره می زند . مذاکراتی که صرفاً در مسیر هسته ای است و قطعاً آنچه را که ما مدنظرمان هست در حمایت از همه ی اسلام و مسلمین و مسائل دیگر کوتاه نمی آییم . خطوط قرمزمان را داریم آنچه را که رهبر مان فرموده . لذا به مسئولین محترمی که در مذاکره قرار گرفتند توصیه می کنم قطعاً متوجه این حرکات ناجوان مردانه ی مسئولین غرب باشند . متوجه باشند که آنها قطعاً حیثیت و شأنیت نظام اسلام را زیر سؤال بردند . و دیدیم عربستان این جرثمه ی ظلم که متأسفانه خودشان را خادمین حرمین شرفین می دانند و ثابت کردند که خادم شیطان هستند و در اختیار شیاطین روزگار قرار گرفتند. امروز آمدند از جانها گذشتند صرفاً به خاطر امیال باطنی شان . امروز ملک عبدالله قطعاً آن خونی که در یمن در مدارس و خانه ها آوارها را بر سرشان خراب کردند به فضل خداوند متعال بازخورد این اعمال غیرانسانی شان را خواهند دید . و وعده ی خداوند متعال نزدیک است . که نصرت با مردم مسلمان جهان است . مردمی که امروز کلمه ی لا اله الا الله را بر سر زبان ها جاری می کنند نمی توانید یک بام و دو هوا باشد و قطعاً هم بدانید که اگر دست شان بر بیاید و آن جامعه ی اسلام و مسلمین اعتراض شان را نبینند دو بیت شریف را هم تخریب خواهند کرد . زیرا در عمل دارند افکار پیغمبر (ص) را تخریب می کنند . آن منظومه ی فکری پیغمببر (ص) که خلق عظیم است را تخریب کردند .
مسئولان جامعه جهانی کجا هستند تا چشم خود را باز کنند تا جسم و جان فرزندان عزیز اسلام را در یمن در زیر تلی از خاک ببینند و چرا لب به سخن باز نمی کنند و این جنایات جنگی غیر انسانی را محکوم نمی کنند و عربستان را به عنوان جنایتکار جنگی معرفی نمی کنند و ایشان را مورد محاکمه قرار نمی دهند نه تنها این کار انجام نمی گیرد بلکه علنا از سوی استکبار جهانی مورد حمایت قرار می گیرند و البته این سکوت جوامع بین المللی در مورد جنایات جنگی عربستان بر علیه مردم مظلوم و بی دفاع یمن پذیرفتنی نیست و لذا بنده از این تریبون مقدس از آنها می خواهم تا بیایند برای دفاع از حقوق این مردم و زنان پیر و جوان خرد و کلان وارد عمل شده و دست وهابیت را در این قتل و غارت کم و کوتاه بکنند گرچند به فضل خداوند متعال وعده و نصرت الهی نزدیک بوده و وهابیت خبیث با این نهالی که کاشته اند به خاک ضلالت کشیده خواهند شد و هر کشوری که آنها را حمایت می کنند این اتش ظلم دامنگیرشان خواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *