هـراز: امسال به آمدن بهار از آن جهت دلخوشیم که دوباره محبت یاس هجده ساله پیامبر رحمت را در دلهای بی قرارمان زنده می کند؛ در سایه اهل بیت علیه السلام ایامی پر برکت و سالی سرشار از اقتدار را برای کشور عزیزمان و شما سروران عزیز آرزو دارم.

 

 

یا مقلب القلوب و الابصار
یا مدبر اللیل و النهار
یا محول الحول و الاحوال
حول حالنا الی احسن الحال

 

می خواهم با توضیح مختصری، موضوع “حول حالنا الی احسن الحال” را برای درک بهتر خود ترسیم کنم:

بهار، تابستان، پاییز و زمستان، چهار فصلی است که هر یک زمان خاصی را به خود اختصاص داده است و جالب توجه است که این دوره چهار فصل در امور مختلف دیده می شود!

 

یک شبانه روز شامل چهار دوره زمانی است:

از اذان صبح تا ساعت 10 صبح؛ بهارِ روز است.

از ساعت 10 صبح تا ساعت 2-3 بعد از ظهر؛ تابستان است.

از ساعت 2 بعد از ظهر تا اذان مغرب، پاییز است.

و از اذان مغرب تا اذان صبح؛ زمستان است.

 

در طول عمر انسانها هم این چهار دوره دیده می شود:

نوزادی تا جوانی بهار عمر است.

نوجوانی تا جوانی کامل، تابستان است.

از جوانی تا میانسالی پاییز است.

و از میانسالی تا بازنشستگی و پیری، زمستان عمر است.

 

اخلاق و رفتار انسانها هم در سنین مختلف به دلیل بدست آوردن دانش ها و اطلاعات تازه، دائما در حال تغییر است. در برخی از خانواده ها شاهد هستیم پس از ابتدای تشکیل خانواده – که می تواند همان بهار زندگی باشد – با گذشت زمان و سپری شدن دوره ها و حالت های مختلف روحی و رفتاری، کج خلقی ها، بی علاقه گی ها و اضطراب ها با بداخلاقی های طرفین بُروز پیدا می کند و در نهایت منجر به جدایی ها می شود. یعنی بهار و تابستان و پاییز زندگی مشترک سپری می شود و زمستان آن از راه می رسد!

 

اخلاق دینی با مبنای خداشناسی که برای زندگی بهتر انسانها تدوین شده است نیز از این قاعده جدا نیست و دوره های فصلی در آن به مراتب قابل لمس تر از موارد اشاره شده است:

ابتدای خداشناسی بهار دینداریست؛

اوج خداشناسی تابستان آن است؛

غفلت از خداوند پاییز؛

و حضیض غفلت همان زمستان دینداری انسان است.

 

لطافت سحرگاهان، لوح و فطرت پاک دوران نوجوانی، صمیمیت و یک رنگی روزهای نخست زندگی و

لحظه ی باشکوه نیاز و آغاز دینداری، شاید کلیدواژه ها و رمز تحقق “حول حالنا” باشند.

 

آدمی پیر که شد حرص جوان می گردد

خواب در وقت سحرگاه گران می گردد

 

بنابراین در سنین پیری هم اگر روح و روانمان جوان بماند و توفیق سحرخیزی و نماز صبح عاشقانه نصیبمان شود، حالمان بِه می شود و مصداق ” حول حالنا الی احسن الحال ” خواهیم شد.

2 thoughts on “دوباره بهار”
  1. ایشان هم از همان آملی هایی هستند که آمل از حضورشان بی بهره مانده است.

  2. باز امده دوباره بهار/ دیداربا لاله تبدار/برخیزو شکوفه برار/دیگر نباشد جای قرار/……. بهارها وخزان ها میایندو میروند و انچه گاهی میماند افسوس کارهایی است که میتوانستیم بکنیم اما نکردیم اینکه انسان باشیم اینکه انسانی که قابل انسانیت باشید باشیم نه برگفته دیگران بلکه بااعمال خود ودر مقابل وجدان خود سربلند باشیم. ایا تا کنون به اعمال خود در سال قبل فکر کرده اید؟ چقدر حافظ منافع مردم وبرای خدمت به دیگران از خود مایه گذاشته اید؟ وچقدر درفکر حفظ و توسعه درامد خود بوده اید؟ محبت تنها کالاییست که ارایه ان هزینه ندارد چقدر از ان را تاکنون به دیگران هدیه داده اید؟ این شما واین وجدان شما .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *