مهدی طاهرخانی: باخت به ملوان غیرمنتظره‌ترین اتفاق ممکن برای اعضای هیات‌مدیره پرسپولیس بود. آنها که انتظار این شکست را نداشتند حالا بر سر یک دو راهی بزرگ مانده‌اند؛ حفظ درخشان یا تعویض او. البته تعویض، مشکلاتی را در پی خواهد داشت و مهم‌تر از همه یکی از اعضای هیات‌مدیره پیشنهاد بازگشت دایی را مطرح کرده است. اگر حمیدرضا سیاسی در زندان نبود بدون تردید با این نتایج، حمید درخشان پس از شکست از ملوان اخراج می‌شد. رئیس سابق هیات‌مدیره پرسپولیس که با اخراج ناگهانی علی دایی نشان داد، هیچ واهمه‌ای از تغییرات ندارد، چند ماهی می‌شود در بند است و همین موضوع عملا هیات‌مدیره پرسپولیس را از قدرت سابق ساقط کرده است. سیاسی علاوه بر اینکه رئیس هیات‌مدیره بود، از وضعیت مالی  بسیار خوبی بهره می‌برد و بسادگی قادر بود با دادن پول درخشان یک مربی دیگر را استخدام کند (ولو این گزینه خارجی بود) او با پرداخت پول علی دایی به صورت تمام و کمال برای نخستین‌بار در طول تاریخ کاری را کرد که دایی پس از اخراج حتی یک کلمه مصاحبه اعتراض‌آمیز هم علیه سیاسی انجام نداد. با توجه به نوع اخراج زننده دایی و همچنین قرارداد 3 ساله او که مبلغش نجومی بود، همه تصور می‌کردند یک پرونده قطور علیه پرسپولیس به جریان خواهد افتاد اما سیاسی در عین ناباوری به گفته یکی از نزدیکان باشگاه، حدود 2میلیارد تومان نقد به دایی داد و همین موجب شد، سرمربی سابق پرسپولیس فتیله اعتراض را پایین بکشد اما حالا حمید درخشان با وجود 5 شکست متوالی، از دست دادن جام حذفی و سقوط پرسپولیس به خانه دهم، کماکان سرمربی سرخپوشان است. علت هم کاملا مشخص است؛ سیاسی نیست، پول وجود ندارد، وزارت ورزش از اعضای فعلی هیات‌مدیره خواسته روی گزینه تغییر فکر نکنند و شاید مهم‌تر از همه هیچ مربی بزرگ داخلی حاضر نیست این تیم زخمی را قبول کند. پیشینه تغییرات در تیم‌های لیگ برتری کشورمان نشان داده است هر گاه 2 مربی نتیجه نگرفتند سومین مربی هم جز شکست‌های متوالی هیچ کاری نتوانسته است انجام دهد. از این رو بعید است مربی بزرگی حاضر شود جانشین درخشان شود بویژه که پرسپولیس روزهای بسیار سخت‌تری را در آسیا پیش رو دارد اما یکی از اعضای هیات‌مدیره قرمزها پس از شکست مقابل ملوان یک پیشنهاد عجیب را با یکی از دوستان نزدیک خبرنگارش در میان گذاشت. این فرد عنوان کرد اگر علی دایی که خودش این تیم را بسته است، حاضر شود به پرسپولیس بازگردد آنها حاضرند وی را طی یک انتقال تاریخی بازگردانند! این عضو هیات‌مدیره مدعی شده است چون دایی مبلغ قرارداد این فصلش را گرفته است دیگر برای ادامه کار مبلغی را نمی‌گیرد و شاید این تعویض موجب شود دست‌کم پرسپولیس در آسیا نتایج آبرومندانه‌ای را بگیرد. بازیکنان همگی از دایی حساب می‌برند و همانند زمان مدیریت فعلی درخشان هیچ بازیکنی جرات به وجود آوردن حاشیه را در این تیم نخواهد داشت. هنوز این پیشنهاد رسمی نشده است و مشخص نیست آیا دایی حاضر به قبولش است یا نه. از سویی مربی سابق پرسپولیس مواضع نسبتا تندی را علیه وزارت ورزش و جوانان اتخاذ کرد و شاید اصلا وزارتخانه اجازه این بازگشت را ندهد. احتمال ناکامی پرسپولیس در دیدار این هفته مقابل پدیده در مشهد هم وجود دارد و شاید این آخرین روز مربیگری درخشان روی صندلی‌ای باشد که یک عمر آرزوی بازگشت روی آن را داشت. باید  منتظر ماند و دید پروژه هیات‌مدیره قرمزها برای عبور از بحران چیست. تغییرات درصورت اجازه وزارت ورزش تقریبا حتمی است اما چه کسی جانشین درخشان می‌شود بزرگ‌ترین سوال بی‌پاسخ این معادله چند مجهولی خواهد بود.
روزهای سیاه برای مرد همیشه مدعی
حمید درخشان که قصد داشت به کی‌روش بفهماند باخت به عراق حتی در ضربات پنالتی در خور فوتبال ایران نیست در مصاحبه‌ای معنادار عنوان کرد: باختن به تیمی که مربی‌اش را تازه انتخاب کرده، به خدا زشت است اما حالا حمید درخشان با احتساب جام‌حذفی 5 بازی متوالی را می‌بازد. به همه هم می‌بازد. به تیم قعرنشین، به تیم ضعیف و متوسط. شاید این تقاص سنگینی برای طعنه درخشان به کی‌روش باشد؛ تیم او حتی از روی نقطه پنالتی نمی‌تواند به گلر آماتوری گل بزند که تازه یک دقیقه است در تمام عمرش لباس دروازه‌بانی پوشیده است!
این پرسپولیس است؛ محصول نیمه‌جان علی دایی که درخشان عوض شوک به روحش، زهر به جسمش تزریق کرد و حالا آنها روزهای به غایت عجیبی را پشت سر می‌گذارند. وعده اصلاح تیم پس از تعطیلات 50 روزه بود اما این تعطیلات از راه رسید و تمام شد و پرسپولیس دو باخت متوالی را صید کرد. اینکه مدیرعامل تیم در زندان است، اینکه باشگاه به اندازه کافی پول ندارد، اینکه آنها نتوانستند در نیم‌فصل بازیکنان بزرگی را صید کنند تنها و تنها بهانه است. مگر استقلال، سپاهان و فولاد در تعطیلات چند بازیکن بزرگ و ممتازی را جذب کردند؟  حمید درخشان مشکل تیم را بدنسازی تشخیص داد و حالا خروجی فشاری که او برای روی فرم آوردن بدن‌ها آورد مصدومیت‌های پر تعدادی است که سریال‌وار هر بار گریبان یک بازیکن را می‌گیرد. مصدومیت تنها به واسطه بدشانسی سراغ یک تیم نمی‌آید. وقتی یک مجموعه در کمتر از 6 ماه سه بار بدنسازی فشرده را پشت سر می‌گذارد قطعا احتمال مصدوم شدن بازیکنانش 2 برابر تیم‌های دیگر است. پرسپولیس بازی نخست پس از اتمام تعطیلات را به ذوب‌آهن واگذار کرد و حمید درخشان همه تقصیرات را گردن چند بازیکن جوان تیمش انداخت که چرا نتوانستند از موقعیت‌های به‌وجود آمده بهره ببرند. اما باخت به ملوان آن هم در دقایقی که این تیم رسما دروازه‌بانی درون دروازه نداشت، نشان داد بازیکنان تیم درخشان قادر به زدن ضربه درون چارچوب نیستند.  پرسپولیس باخت و بعد از این هم قطعا می‌بازد و این باخت‌ها همگی عللی بزرگ‌تر و جدی‌تر از شانس و بدشانسی دارد. باید از سرمربی تیم پرسید چگونه در اولین بازی که یک بازیکن خارجی را بازی می‌دهی او می‌شود زننده همه ضربات ایستگاهی و حتی ضربه پنالتی؟
اگر پرسپولیس تنها یک بزرگ‌تر، یک کاپیتان واقعی درون زمین داشت بدون شک گابریل از گرد راه نرسیده احساس نمی‌کرد سوپرمن این تیم است. بازیکنی که نمی‌تواند دروازه یک گلر آماتور را باز کند قطعا باید دلالان قوی‌ای داشته باشد که اینگونه سهل و آسان به ترکیب پرسپولیس برسد.
حمید درخشان بازنده این بازی بزرگ(حضور در پرسپولیس) بود. اینکه تا کی باقی می‌ماند و تا کی می‌بازد اصلا اهمیتی ندارد، چرا که جانشین او آنقدر بهانه دارد که می‌تواند با جواز تا انتهای لیگ ببازد و بگوید این تیم، تیم من نیست. پس همان بهتر که کاپیتان این کشتی توفان زده همین حمید درخشان باقی بماند و تا انتهای لیگ و در هر بازی حیا کن رها‌کن را به گوش جان بخرد؛ همانطور که پیش از این اخراج دایی اشتباه بود و او باید می‌ماند و خودش سیاه‌روزی‌های آن تیم بستن نا متوازن را می‌دید.
درخشان نسخه‌اش را تجویز کرد و ثمره‌اش را دید؛ از دست نیلسون که بهترین خرید خارجی تاریخ پرسپولیس بود به‌راحتی، راحت شد تا جا برای تادئو و گابریل باز کند. نیلسون رفت تا حالا پس از هر اشتباه مکانی و دریافت گل، هواداران خیال‌شان راحت باشد سیستم منسوخ چرخی را دیگر نمی‌بینند. درخشان نسخه شفابخشش مبنی بر انجام بدنسازی فشرده را تجویز کرد و حالا هر هفته چند مصدوم را به جان می‌خرد تا متوجه شود آنطورها هم که خودش تصور می‌کرد حقش بازگشت به پرسپولیس نبود.
لیگ چهاردهم همان چند ماه قبل برای قرمزها به پایان رسید و هوادارانش اینک محکومانی هستند که از روی سکو گریخته و تنها مجبور‌ند لابد در عصر یک روز تعطیل به مدت 90 دقیقه چهره این محبوب صورت اسید پاشیده را از پای گیرنده‌های خود تحمل کنند. شاید گام بعدی خاموش کردن گیرنده‌ها باشد. تنها اصلاحی که کارگر می‌افتد شاید همین باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *