هراز نیوز :نخستین اجرای زنده نمایش حجاب و پوشش اسلامی  به میزبانی آمل  برگزار شد  این گردهمایی با همکاری دفتر امور بانوان و خانواده استانداری و دفتر امور بانوان و خانواده فرمانداری ویژه آمل دنبال شد.

برگزاری نخستین نمایش زنده حجاب و پوشش ایرانی اسلامی در مازندران می توانست  در آینده بستر خوبی را برای استقبال بیشتر بر حجاب برتر ایجاد کرده و با حمایت و تعامل مسئولان استانی در شهرهای مختلف شاهد ارائه مدل‌های گوناگون اسلامی و ایرانی برای بانوان باشیم.

736741

اما نوع نگاه برخی از رسانه ها سبب شد خستگی برگزاری این مراسم بر تن برگزار کنندگان ان بر جای ماند ، به جای اینکه انتشار تصاویر را نا مناسب ببینند اصل موضوع برگزاری این چنین مراسمی را زیر سوال می برند .

شاید اگر توجه بیشتر یکی از عکاسان و رسانه اش در انتشار برخی از این تصاویرکه ناظر  فیوگور های  مدل های زنانه است  می بود و عکس ها   به صورت  عمومی  منتشر نمیشد ، بهانه ای هم دست برخی از رسانه ها نمی ماند .

استقبال پرشور بانوان از نخستین نمایش زنده حجاب و پوشش ایرانی اسلامی در مازندران نشان می دهد که بانوان کشور اسلامی مان به فرهنگ ایرانی و اسلامی خود وفا دارند ولی متاسفانه دغدغه لازم در نزد مسوولان امر وجود نداشته و یا اگر نداشته است برخی تندوری ها سبب شده تا از خیر ورود به چنین فضا هایی بگذرند .

همانطور که در تصاویر  مشخص است ورود آقایان به این برنامه ممنوع بوده و حتی عکاسی هم که این تصاویر را منتشر کرده زن بوده است و مناسب است همین رویه در آینده هم تکرار شود ولی  از انتشار تصاویر در رسانه ها خودداری شود .

خانم جمشیدی و خانم حق شناس و همه دلسوزان فرهنگی خدا قوت

736736

 

7 thoughts on “خانم مدیرکل اگر همه مسوولان دغدغه شما را داشتند وضع فرهنگی ما این نبود !”
  1. تا اونجایی که میدونم عکاس مجوز عکاسی و انتشار داشت…ایرادی به کارش نیست از نظر من…

  2. موافقم، به نظرم اصل برنامه مشکل نداشت و انتشار عکس شاید باعث این مسایل شد ولی..
    نمی خوام به این موضوع دامن بزنم ولی فکر کنم عکاس با اجازه کار کرد!!! وگرنه برا چی اصلا اومد عکس گرفت عکاس یه خبرگزاری معتبر رو حتما دعوت کردند…..بیجاره عکاس که شده مقصر ناکامی ها..
    بفرستینشون جام ملت ها شاید کیروش بتونه با خیال راحت ببازه…

  3. نقطه ی اول پیکان این انتقاد (عدم پخش تصاویر این مراسم و انتشار آن) خود شما هستید. چرا که در مطلب گذشته ی خود از این مراسم، تمامی تصاویر آن را منتشر کرده اید.
    همواره اقدامی نیکوست که در ابتدا یک سوزن به خود بزنیم و بعد یک جوالدوز به دیگران.
    فی امان الله.
    ——————————–
    پاسخ هراز : سلام / جهت اطلاع / از نظر شورای سردبیری عکس ها قابلیت انتشار را داشته است ، براساس دستور مدیر مسوول حذف شده است

  4. با عرض سلام و خدا قوت و تشکر ویژه از دفتر امور بانوان و خانواده استانداری و دفتر امور بانوان و خانواده فرمانداری ویژه آمل، به خاطر برگزاری چنین مراسمی.
    امیدوارم مسئولین دیگر نهادهای مرتبط با فرهنگ مانند اداره ارشاد و … نیز از خواب غفلت بیدار شوند و برای ارتقاء سطح فرهنگی کشور و تغییر نوع پوشش بانوان به چادر (حجاب برتر) برنامه ریزی نمایند که با این کارشان هم رضایت خداوند متعال را جلب می نمایند و هم از بروز برخی ناهنجاریها که دلیل عمده آن نوع پوشش بانوان می باشد جلوگیری خواهند نمود.
    در همین زمینه باید اقدام مشابهی برای تغییر در نوع پوشش آقایان هم انجام شود تا در کوچه و بازار شاهد پوشش های بسیار زشت، جلف و زننده برخی جوانان و حتی آقایان که واقعا باعث شرمندگی مردان با غیرت می باشند نباشیم.
    در مورد نوع پوشش و نحوه حضور بانوان در جامعه احادیث متعددی را شنیده ایم که تنها به یک مورد اشاره می کنم:
    امیرالمومنین علی علیه السلام در وصیت خود به امام حسن مجتبی علیه السلام فرمود:«با پوشش و حجابی که برای همسرانت قرار می‌دهی، چشم آنان را از هوس و حرام بازمی‌داری، چرا که حجاب برای آنها ثبات بیشتری به ارمغان می آورد. از خروج بی‌حساب و بی‌رویه زنان جلوگیری کن، زیرا مفاسدی دارد؛ و اگر می‌توانی، کاری کن که همسرانت غیر از تو را نشناسند و با مردان رفت و آمد نداشته باشند»
    آیا واقعا تمامی مردان ما اینگونه هستند؟ در صورتی که باید اینگونه عمل نمایند و زنان و دختران خود را از چشم های هوس آلود و هیز دور نگه دارند.
    ما ادعا داریم که شیعه حضرت علی و امامان بعد از او هستیم. آیا واقعا بروز اینچنین رفتارهایی از شیعه حضرت امیر سزاوار است؟
    ما با این کارمان باعث رنجش خاطر قطب عالم امکان حضرت بقیةالله الاعظم روحی و ارواحنا لتراب مقدمه الفداء خواهیم شد.
    البته این را عرض کنم اینگونه اقدامات بی تأثیر نیست، ولی در مرحله اول، از درون خانواده باید اقداماتی صورت بگیرد. یعنی وقتی فرزند در سنین کودکی قراد دارد باید بیاموزد حریم مرد و زن را . باید آموزش ببیند که اگر دختر است چه نوع پوششی برای او مناسب است و اگر پسر است چه نوع. و نیز بیاموزد مباحث مربوط به محرم و نامحرم را. باید بداند چه افرادی به او محرم هستند و چه افرادی نامحرم. اگر اینگونه اقدامات و آموزش ها را از سنین کودکی برای فرزندانمان اعمال نماییم، در سنین نوجوانی و جوانی مسیر درست را خودشان پیدا خواهند کرد.
    بحث در این زمینه بسیار زیاد است و نیاز به زمان بشتر.
    اجرکم عندالله
    مهدی@

  5. با عرض سلام به خاطر بهانه جويي رسانه بسيار متاسفم ظاهرا اصل اصلي اين كار را فراموش كرده اند هدف از برگزاري اين نمايش زنده اين بود كه در آنجا لباس هايي نمايش داده شود كه بانوان عزيز به جاي استفاده از مدهاي ناهماهنگ با مليت و مذهب از اين لباس ها استفاده كنند و در مكان هاي عمومي با حجاب كامل اسلامي ديده شوند آيا غير از اين است؟ جالب است حالا نشان دادن چند تا عكس كه اتفاقا نمايش آن بسيار هم به جا و مناسب بود و عكاس عزيز خيلي هم زحمت كشيد و خيلي هم خوب عكاسي كرد و زيبايي اين لباس‌ها را نشان داد ايراد دارد؟ واقعا كمي فكر كنند بعد عناد بورزند. براي همين برنامه چند ساعته چند ماه است كه يك گروه 30 نفره با جان و دل بدون هيچ چشمداشت مالي زحمت كشيدند قطعا هدفاشان ترويج حجابي بود كه ماهيت اصلي ايراني مسلمان بودن را نشان دهد. دوستان كمي تامل كنيد. اگر جناب نصيري علاقمند باشند مي توانم به طور مفصل مقاله اي در اين زمينه تدوين و انتشار دهم. يا علي مدد

  6. سخنان رهبر درباره مد و پیشنهاد طراحی لباس ملی
    وقتی که می‌گویم تهاجم فرهنگى، عده‌اى خیال می‌کنند مراد من این است که مثلاً پسرى موهایش را تا اینجا بلند کند. خیال می‌کنند بنده با موى بلند تا اینجا مخالفم. مسأله تهاجم فرهنگى این نیست. البته بى‌بندوبارى و فساد هم یکى از شاخه‌هاى تهاجم فرهنگى است، اما تهاجم فرهنگى بزرگ‌تر این است که اینها در طول سال‌هاى متمادى، به مغز ایرانى و باور ایرانى تزریق کردند که تو نمى‌توانى، باید دنباله‌رو غرب و اروپا باشى. نمى‌گذارند خودمان را باور کنیم. الان شما اگر در علوم انسانى، در علوم طبیعى، در فیزیک و در ریاضى و غیره یک نظریه علمى داشته باشید، چنانچه برخلاف نظریات رایج و نوشته‌شده دنیا باشد، عده‌اى می‌ایستند و می‌گویند حرف شما در اقتصاد، مخالف با نظریه فلانى است، حرف شما در روانشناسى، مخالف با نظریه فلانى است.
    شاگردى کردن در علم، به معناى تقلید کردن در فرهنگ نیست، این نکته بسیار مهمى است. در زمان قاجاریه اولین بار نشانه‌ها و نمونه‌هاى فرهنگ غربى وارد کشور شد. ایرانى‌هاى اعیان دربارى آن روز ـ که اولین قشرهایى بودند که با اروپایى‌ها ارتباط برقرار کردند ـ نخستین چیزى که یاد گرفتند، دانش نبود، عادات و رفتار و نحوه معاشرت آنها را یاد گرفتند. این خط اشتباه و خطا از همان جا ترسیم شد. عده‌اى فکر می‌کنند چون غربى‌ها از لحاظ علمى بر ما برترى دارند، پس ما باید فرهنگ و عقاید و آداب معاشرت و آداب زندگى و روابط اجتماعى و سیاسى‌مان را از آنها یاد بگیریم، این اشتباه است. اگر استادى در کلاس به شما درس بدهد و خیلى هم استاد خوبى باشد و به او علاقه هم داشته باشید، آیا حتماً باید رنگ لباس خود را همان رنگى انتخاب کنید که او می‌پسندد؟ اگر این استاد، عادت بدى هم داشت، شما باید این عادت بد را از او یاد بگیرید؟
    فرض کنید استاد وسط درس گفتن، دستش را در بینی‌اش می‌کند، شما علم را از او یاد بگیرید، چرا این کار را از او یاد می‌گیرید؟ اروپایى‌ها کارهاى غلط و خطا و رفتارهاى زشت الى ماشاءالله دارند، چرا باید این کارها را از آنها یاد بگیریم؟ آن مرد، مجذوب و مفتون دانش غربى‌ها می‌گفت: ما باید از فرق سر تا نوک پا غربى شویم. چرا؟ ما ایرانى هستیم و باید ایرانى بمانیم. ما مسلمانیم و باید مسلمان باشیم. آنها بیشتر از ما علم دارند، خب، ما می‌رویم علمشان را یاد می‌گیریم، چرا باید عادات و فرهنگ و رفتار و آداب معاشرت آنها را یاد بگیریم، این چه منطق غلطى است؟ چون آنها به دلیلى باید چیزى به نام کراوات دور گردنشان ببندند ـ که البته ما نمى‌گوییم شما چرا کراوات می‌بندید، کراوات مال آنهاست ـ آیا ما هم باید از آنها تقلید کنیم؟ منطق ما براى این کار چیست؟ چرا ما لباس و رفتار و آداب معاشرت و حرف زدن و حتى لهجه آنها را تقلید کنیم؟
    من گاهى می‌بینم در تلویزیون، گزارشگر ما از فلان نقطه دنیا دارد به زبان فارسى گزارش می‌دهد و مطلب مربوط به ایران است، اما زبان فارسى را طورى حرف می‌زند، مثل اینکه یک انگلیسى دارد به زبان فارسى حرف می‌زند! این، ضعف نفس و احساس حقارت است، چرا من باید به خاطر ایرانى بودنم، احساس حقارت کنم؟ من به زبان خودم افتخار می‌کنم، من به فرهنگ خودم افتخار می‌کنم، من به وطن و کشور و گذشته خودم افتخار می‌کنم، چرا باید از آنها تقلید کنم؟ براى تقلید از آنها دلیلى ندارم. علم آنها بیشتر است، خیلى خب، ما علمشان را یاد می‌گیریم و اگر هزینه‌اى هم داشته باشد، می‌پردازیم. اینها هم اتفاقاً یاد گرفته‌اند که علم را باید با پول عوض کرد. امروز بیشترین چیزى که براى غربى‌ها مطرح است، پول است. در اسلام این طور نیست. در اسلام علم شرافت ذاتى دارد. از نظر آنها علم به عنوان قابل تبدیل بودن به پول ارزش دارد. علمى قیمت دارد که بشود با آن، دلار یا پوند به دست آورد. ما از همین حالت آنها استفاده می‌کنیم و علمشان را از آنها می‌خریم، هزینه‌اش را می‌پردازیم، اما از کسى تقلید نمى‌کنیم و نباید هم بکنیم. این حرف من با شما جوانان است. البته گفتن این حرف‌ها آسان است، اما عمل کردنش به این آسانى نیست، دشوارى کار ما این است.
    دستگاه‌هاى مسؤول کشور، دستگاه‌هاى دولتى، دستگاه‌هاى گوناگون، قانونگذاران، دانشگاه‌ها، مدیریت‌هاى علمى و دانشگاهى و پژوهشى کشور، آموزش و پرورش، همه باید سخت تلاش کنند. ما که راه را پیدا کرده‌ایم، ما که می‌دانیم باید این راه را برویم و خود را به این قله بلند برسانیم، باید کار کنیم. البته سخت است، عرق‌ریزى دارد، خستگى دارد، بعضى آدم‌هاى سست‌عهد، وسط راه احساس خستگى می‌کنند و برمى‌گردند، اما اکثریت خواهند رفت. باید این راه را برویم، این کار دشوارى است ـ کار آسانى نیست ـ اما این کار دشوار را می‌توانیم انجام دهیم و به فضل الهى انجام خواهیم داد.
    البته تقلید فرهنگى خطر خیلى بزرگى است، اما این حرف اشتباه نشود با اینکه بنده با مد و تنوع و تحول در روش‌هاى زندگى مخالفم، نخیر، مدگرایى و نوگرایى اگر افراطى نباشد، اگر روى چشم وهم چشمى رقابت‌هاى کودکانه نباشد، عیبى ندارد. لباس و رفتار و آرایش تغییر پیدا می‌کند، مانعى هم ندارد، اما مواظب باشید قبله‌نماى این مدگرایى به سمت اروپا نباشد، این بد است. اگر مدیست‌هاى اروپا و آمریکا در مجلاتى که مدها را مطرح می‌کنند، فلان‌طور لباس را براى مردان یا زنان خودشان ترسیم کردند، آیا ما باید اینجا در همدان یا تهران یا در مشهد آن را تقلید کنیم؟ این بد است. خودتان طراحى کنید و خودتان بسازید.
    بنده زمان ریاست‌جمهورى در شوراى عالى انقلاب فرهنگى قضیه طرح لباس ملى را مطرح کردم و گفتم بیایید یک لباس ملى درست کنیم، بالاخره لباس ملى ما که این کت و شلوار نیست. البته من با کت و شلوار مخالف نیستم، خود من هم گاهى اوقات در ارتفاعات یا جاهاى دیگر ممکن است کاپشن هم بپوشم، ایرادى هم ندارد، اما بالاخره این لباس ملى ما نیست. عرب‌ها لباس ملى خودشان را دارند، هندى‌ها لباس ملى خودشان را دارند، اندونزیایى‌ها لباس ملى خودشان را دارند، کشورهاى گوناگون شرقى لباس‌هاى ملى خودشان را دارند، آفریقایى‌ها لباس‌هاى ملى خودشان را دارند و در مجامع جهانى هر کس لباس ملى خود را دارد، افتخار هم می‌کنند. ما در جایى رییس‌جمهورى را دیدیم که لباس ملى‌اش عبارت بود از دامن! مرد بزرگ، دامن پوشیده بود! پاهاى او هم لخت بود! یک دامن تقریباً تا حدود زانو و هیچ احساس حقارت هم نمى‌کرد. با افتخار تمام در آن جلسه شرکت می‌کرد، می‌آمد و می‌رفت و می‌نشست.
    این، لباس ملى اوست، ایرادى هم ندارد. عرب‌ها با تفاخر، لباس ملى خودشان را می‌پوشند ـ پیراهن بلند و چفیه و عقال ـ و ممکن است به نظر من و شما هیچ منطقى هم نداشته باشد، اما لباس آنهاست و آن را دوست دارند. من و شما که ایرانى هستیم، لباسمان چیست؟ شما نمى‌دانید لباس ما چیست. البته من نمى‌گویم طرح این لباس حتماً باید برگردد به لباس پانصد سال قبل، ابداً. من می‌گویم بنشینید براى خودتان یک لباس طراحى کنید.
    البته الان این را از شما نمى‌خواهم، این را من در شوراى عالى انقلاب فرهنگى مطرح کردم. آن روز ما یک بخش دولتى را مأمور کردیم و گفتیم دنبال این کار بروید. یک کار مقدماتى هم کردند، اما آن را به جایى نرساندند، دوره ریاست جمهورى ما هم تمام شد. من می‌خواهم بگویم اگر شما موى سرتان را می‌خواهید آرایش کنید، اگر می‌خواهید لباس بپوشید، اگر می‌خواهید سبک راه رفتن را تغییر دهید، بکنید، اما خودتان انجام دهید، از دیگران یاد نگیرید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *