سالهاست که ادبیات حمایت از بخش خصوصی ، توانمند سازی بخش خصوصی نقش آفرینی بخش خصوصی ، سپردن اقتصاد کشور به بخش خصوصی ، افزایش 80 درصدی سهم اقتصاد ایران  از دولتی به خصوصی..

 فارغ از گرایشات سیاسی نقد منصفانه دولتهای گذشته بخش خصوصی ایران در دوره گذشته به برکت حضور محمد نهاوندیانتوانسته جایگاه ازدست رفته خودرااز  نموده ودر تصمیم گیری موثر ظاهر گردد هر چند که تحمل این حضوردر دور دوم دولت  گذشته کم رنگ گشته اما اثرات این حضور را در تصویب قانون برنامه پنجم ونقش قانونی اتاق بازرگانی در تدوین قوانین بسیار پررنگ دیده شد . و دستاورد آن قانون توانمند سازی اتاقها و تشکلها از محل دریافت یک در هزار فروش واحد های تولیدی کشور بوده است . بخش خصوصی معترض به پرداخت عوارض متعدد خود دریافت کننده عوارض گشته و  این نگاه قانون گذار به مسله توانمند سازی بخش خصوصی راستو د و بنا گاه در آمد قابل توجهی بسوی اتاقهای بازرگانی استانها واتفاق ایران سرازیر گشت . نگارنده قصد نقد از عملکرد و هزینه های اتاق ایران رادارد زیرا اطلاعت کم رنگی از این مقوله د ر اختیار است اما از آنجایی که از تاق مازندران کامل و مستندات مطلع هستم  میتوان توانمند سازی بخش خصوصی را در این استان پایش نمود. اگر توانمند سازی بدین معنا باشد که اولا ساختار اتاق بازرگانی و تشکلها باز نگری و بهینه سازی گردد

ثانیا، سخت افزارها ی لازم جهت تشکلها مهیا گردد
ثالثا، تحقیق و کارشناسی  در راستای بهبود فاکس و کار صورت پذیرد
رابعا ، در راستا ی دانش پژوه هزینه گردد
و……..
سخت تفکر اشتباهی است زیرا بهترین مسیر هزینه مبالغی که در این شرایط سخت اقتصادی از بخش تولید کشور  دریافت گردید و به حساب اتاق واریز شده صرفا هزینه سفرهای خارجی اعضا هییت نمایندگان میهمانی انچنانی، سفرهای داخلی جهت حضور در اتاق ایران و سرویس دهی به بخشهایی غیر مرتبط  با اقتصاد استان میباشد
براحتی اگر میشود با سفرهای خارجی بی هدف وپر هزینه بخش خصوصی را توانمند نمود بهتر نبود این الگو را به کشور ها دیگر نیز هدیه نمایم .

شوربختانه ما  مالکین موقت بخش خصوصی خود را عالم بر همه موارد دانسته و به این نمی اندیشیم که این قانون فقط برای یک دوره بنی ساله تصویب شده و اگر این امر تمدید نگردد که انشا الله تمدید نگردد تکلیف آیندگان با این معده فراخ چه خواهد بود

2 thoughts on “بخش خصوصی از تصور تا واقعیت”
  1. آقای محترم بخش خصوصی را نمیتوان با جیب خالی و وامهای چند میلیاردی دولتی حرکت داد . تحصیلات تخصصی و توانمد یهای مد یریتی و عشق به خدمت و مردمی بودن که لازمه آن جدیت توام با ملاطفت و درک ارزش تلاشهای کارگری است که موجب حرکت چرخهای کار خانه ها خواهد شد . متاسفانه بعضی ها با وامهایی که به بهانه چرخش تولید در یافت می نمایند برای خود و در دانه های عزیز اقدام به خرید اتومبیل های آتچنانی و ساخت و ساز های بی حساب و کتاب نموده که نهایت کار ورشکستگی و بی کاری هزاران کار گر و گرسنگی صدها خانوار خواهد شد . که : به عمل کار بر آید به سخنرانی نیست ؟!

  2. اگر کارخانه دار بیسوادی که نتوانسته کارخانه را اداره کند و فقط ابزاری برای گرفتن وام بوده، اعلام ورشکستگی کند در اینصورت کارخانه میتواند با مدیریت توانمند و جدیدی راه اندازی شود. ورشکستگی را برای همین تعریف کرده اند نه اینکه با وامهای بیشتر در باتلاق بیشتر فرو روند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *