ترجمه: بهروز سپیدنامه
ایستاده در پهنای سینا
استوار
این سرود را جاری کن :
«زنده باد ای غزه، مام پایدار»
گام هایت را
همنوا با ردی ساختی
که در کربلا جاری بود
و از سبط شهید
درس ها آموختی
با دستانی تهی از جنگ افزارهای نوین
با یقین
حماسه و ایستادگی
با جهاد
عرفان و اعتقاد
پایداری را سرودی
و هستند مردانی
از خیل فرزندانت
پایداران امیّدوار
که بر پیمان ماندند
و بر آیین
و بر دین.
شیران شرزه ای
که هیبت نگهبانی شان
هراس را
در جان صهیونیست ها ریخت.
زره پوش ها
تکه های آهن گداخته اند
شیلک بی امانشان را
ایمانشان را
شکیبا باش غزۀ عزیز
این همان سحرگاهی است
که قرین پیروزی است
صهیونیست ها
تجاوز و طغیان
و ستم را
به بالاترین حد رسانند
و لبنان
درس سرافکندگی است
سربازانشان را.
وای بر آنان که باز گشتند
و از آن روز بزرگ
عبرت نیاموختند
همانانی
که بر حق کشی
آواره کردن
و شهید ساختن
بنیان خویش نهادند
و فردا می بینم
پایانشان را
و نامی
که بر جریدۀ عالم نخواهد ماند
ای غزۀ عزیز
ترا پاداشی نیکوست
زان پس
که اوباش یهود را
به پایداری
پاسخ خواهی داد
که پیروزی
از آن کسی است
که گرانبهاترین چیز را
جان عزیز را
در راه حق
فدا می کند
ایستاده در پهنای جولان
غزه را بنگر
که پایداری را
بپا داشته
و پرچم های مقاومت را برافراشته