هو

تقدیم به روح پر فتوح عزیز از دست رفته جناب حاج آقا رضا ولائی

خواجه شهر پر کشید جام صبوح به سرکشید
رند مقیم کوی عشق جلوه نمود و در کشید

گوشه نشین شهر بود یگانه مرد دهر بود
خواجه ابو سعید ما این همه یک نظر کشید

ولائی حسن حسن فدائی سرو چمن
دور ز قیل و قال تن جرقه بر شرر کشید

فنای در فنای هو کشیده سر ردای هو
کلام او کلام هو ستاره و قمر کشید

با همه و بی همگان چله نشین نکته دان
ظریف گوی و خوش بیان درخت و بوم و بر کشید

سکوت در سکوت بود ثبوت در ثبوت بود
نگاه او قنوت بود نشانه بر گهر کشید

کریم بود و مهربان صبور بود و اهل جان
پناه و یار بی کسان زلال و بی خبر کشید

غریب در دیار خود نهاده غم کنار خود
شکفته در بهار خود جدا و سر به سر کشید

پرده نشین بیدلان شهپر ملک انس و جان
به دست او جام جهان هزار کر و فر کشید

رضایتش رضای حق عبادتش برای حق
صدای او صدای حق این همه از سحر کشید

– ۲۵/۴/۹۳سعید معادی

سعید معادی

7 thoughts on “شعر در وصف جناب حاج آقا رضا ولائی”
  1. سلام علیکم…لطفا زندگی نامه حاج آقا رضا ولائی رضوان الله علیه را در سایت خود منتشر فرمایید..من هر چه در اینترنت گشتم یک بیوگرافی از ایشان نیافتم و البته آن چه دیدم تعریف از سیر وسلوک وتقرب ایشان به درگاه حضرت حق بود

  2. با سلام
    مطلب در دو کلمه است
    تعظیم امر خالق
    شفقت با خلق

  3. طیب الله – خداحاج آقا معادی را رحمت کند که در زمان خودش برایمان ناشناخته بود (مانند خیلی از بزرگان ) حقا که ازسلاله همان بزرگ مردی

  4. چه زیبا سرودهای خداوند شمارا باایشان محشور فرماید انشااله

  5. بسیار زیبا و دلنشن بود
    احسنت بر جناب معادی عزیز

  6. آن درخت وجود و این ثمره وجود این دومین باری است که با نثر و نظم جناب سعید معادی اشنا شدم یکبار در او صاف ملکوتی بسیجی شهید حاج اسماعیلی و این بار در رسای حاج ولایی رحمت الله علیه .
    باید اذعان کرد که آثار منظوم و منثورش همه متاثر از ادبیات غنی حضرت علامه است که هر دو بزرگوار هم معادی بزرگ و هم حاج ولایی که خدا هر دو بزرگوار را رحمت کناد هر دو به اتفاق آقای اویسی شهردار و فر ماندار اسبق که روزگاری را به عنوان معاون سیاسی استانداری مازندران فعالیت می کر ده اند عصر ها به ویژه ماه مبارک رمضان در منزل حضرت علامه حسن زاده تلمذ می کر ده اند و یا در مسجد سبزه میدان بساط عیش ودر س وبحث پهن بود و از ساغر و جام وجود حضرت علامه چه شرابا”طهورا می نوشیدندو بدان روزگاری با نشاط داشتند و ما نیز گاها”افتخار داشته ایم در این کلاسها البته در مرتبه پایین تر ش در دروس معرفت النفس در حلقه ارادتمندان جای گیریم و از خر من وجود حضرت آقا ریزه خواری کنیم و ترنگلی به خوریم آری خداوند آن بزرگواران را مشمول عنایات خود کند و حضرت علامه را عمر بی پایان دهاد و ثمره جناب حاج آقا معادی آقا سعید را نیز زنده و پو یا بدارد آمین یا ربالعلمین

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *