بافت سنتی حاکم بر اصناف مازندران در کنار حفظ روحیه انسجام در بازار با شیوه تعاملی از مزایای این سیستم است اما در زمانی که جهاد اقتصادی سرلوحه امور است، استفاده از شیوه‌های نوین بازاریابی می‌تواند رونقی به بازار دهد.

اصناف و اتحادیه‌ها یکی از بزرگترین تشکل‌های اقتصادی و اجتماعی به شمار می‌روند.

حضور نمایندگان کسبه و بازاریان که به عبارتی تجار کوچک و متوسط محسوب می‌شوند در این قشر موجب می‌شود که این بخش از قدرت اقتصادی و اجتماعی برخوردار باشد و یا به عبارت دیگر در زمان‌هایی که بخشی از بازار از گروه و قشر خاصی حمایت می‌کند و یا خواسته‌اش را به صورت جمعی مطرح می‌کند قدرت این بخش محسوس می‌شود.

اگر چه تشکیل اصناف از قرون وسطی در قالب صنوف کوچک آغاز شده و به عنوان مثال در قرن 11 برای مقابله با حکومت‌های فئودالی به اوج خود رسید اما امروز این اتحادیه‌ها و اصناف در کشورهای اروپایی خود بزرگترین تشکل‌ها را در برگرفته است.

نقش نظارت بر بازار، خود تنظیمی بازار، مقابله با جریا‌ن‌های صدمه ‌زننده به بازار و وظایفی از این دست را بر عهده اتحادیه گذاشته‌اند تا در کنار انسجام بخشیدن به فعالیت‌های بازار بتوانند شرایط اقتصادی بازارهای زیرپوشش خود را نیز برای توسعه اقتصادی مناطق سامان بخشند.

در این میان اصناف در ایران اگر چه سابقه‌ای طولانی دارد و این روزها از مجامع امور صنفی به اتاق اصناف تغییر نام یافته اما هنوز به گونه‌ای ویژه و مدرن نتوانسته است به کارکردهای خود جامه عمل بپوشاند.

نقش اصناف و بازاریان ایران در انقلاب اسلامی و هشت سال دفاع مقدس، در اعیاد و مناسبت‌های مذهبی و دینی در جامعه سنتی ایران بی‌بدیل است اما آنچه امروز اصناف، اتحادیه‌ها و بازاریان به آن نیاز دارند ایجاد روش‌های کارکردی برای توسعه امور است.

در نگاهی کلی به وضعیت اصناف مازندران در شهرهای مختلف مشخص می‌شود روح حاکم بر این مجامع اقتصادی و اجتماعی بافتی سنتی است.

رای‌گیری و انتخاب اعضای مجامع صنفی و اتاق اصناف از گذشته بر مبنای ریش‌سفیدی بوده و بازاریان قدیمی و شناخته شده در شهرها سهم مهمی در به دست آوردن صندلی‌های ریاست اصناف و اتحادیه‌ها دارد.

بافت سنتی و ریش‌سفیدی حاکم بر اصناف در کنار حفظ روحیه انسجام در بازار و رفع مشکلات با شیوه تعامل از مزایای این سیستم است اما در زمانی که جهاد اقتصادی سرلوحه امور است و دنیا به سوی استفاده از شیوه‌های نوین بازاریابی، فروش، اداره امور بازار و کسبه‌ها می‌رود این شیوه بازار را به رونقی آکنده از رکود پیش می‌برد.

به عبارت بهتر بافت سنتی حاکم بر اصناف مازندران که بر گرفته از همان روحیه ایرانی و احترام به بزرگتر است نیازمند تغییری گسترده و یا معتدل در این بخش است.

در نگاهی به وضعیت اصناف در شهرستان‌ها به خوبی مشخص می‌شود که هنوز این اصناف اطلاعات کاملی از اتحادیه‌ها زیرپوشش خود ندارند و در کنار آن اتحادیه‌ها نیز به خوبی از تعداد، مکان و حتی نام واحدهای کسبی هر شهر و منطقه نیز به خوبی فایل جامعی در اختیار نگرفته‌اند.

معایب شیوه سنتی اداره اصناف در مازندران در این بخش رخ نشان می‌دهد که نبود اطلاعات جامع از وضعیت بازار می‌تواند در آشفتگی بازار که این روزها به وفور مشاهده می‌شود، نقش داشته باشد.

لزوم خروج مداخله دولتی از اصناف

دولت‌ها همواره به دنبال در اختیار گرفتن نبض بازار و اقتصاد بوده‌اند و این به معنای در اختیار گرفتن بخشی از قدرت اجتماعی و سیاسی نهفته در بطن جامعه است اما آنچه ضروری به نظر می‌رسد قطع ید مداخله دولتی در اصناف است.

کارکردی که بازار و اصناف دارند باید به دور از سیاست‌ورزی‌های دولتی باشد و به عبارتی امروز که دست دولتی‌های شهرستان‌ها در جیب بازار است باید سامان بخشیده شود.

کارکرد اصناف برای حضور در عرصه‌های اجتماعی از سوی جامعه سنتی بازار به عنوان مثال در اعیاد و مناسبت‌ها به خوبی اجرایی می‌شود اگر دولتی‌ها نخواهند برخی هزینه‌های تحمیلی به این بخش وارد کنند می‌تواند بسیار پرشورتر برگزار شود.

ایجاد نرم‌افزارهای جامع مدیریتی در بازار

اصناف با قدرت مدیریتی به روز و آشنا به فنون جدید بازار بهتر می‌توانند در خود تنظیمی که از وظایف آنان است موفق شوند.

داشتن پرونده‌های الکترونیکی جامع از صنوف و بازاریان، لزوم برگزاری دوره‌های مدیریتی بازار برای اصناف و بازاریان، تدوین برنامه فرهنگی در راستای سیاست‌های کلان فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی کشور و سیستم نظارت بر قیمت‌ها از جمله اموری است که به نظر می‌رسد اصناف برای خروج از این وضعیت به آن نیاز دارند.

نقش اصناف در ورود و خروج به بازار

این روزها ورود و خروج بی‌ضابطه به بازار یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های این بخش به شمار می‌رود.

اشباع شدن برخی از صنوف و مشاغل در بازار وضعیت اقتصادی در این بخش را با رکود مواجه می‌کند و به عبارتی سیستم خود تنظیمی از حالت اصلی خود خارج شده و فواید اقتصادی شاغلان در این بخش نیز از میان می‌رود.

از سوی دیگر زمانی که شغلی در بازار به حد اشباع می‌رسد نظارت بر قیمت‌ها نیز کند شده و نیز بازار با ورشکستگی‌های زیادی همراه می‌شود.

از این رو است که اصناف ‌باید با کنترل صدور پروانه‌های کسب و یا تمدید برخی پروانه‌ها بازار را به حال متعادل بازگردانند تا در کنار ایجاد سود اقتصادی منطقی زمینه‌های کنترل بازار نیز فراهم شود و از هدر رفت سرمایه‌هایی که به دنبال شکست‌ در این مشاغل ایجاد می‌شود نیز جلوگیری شود.

*کمرنگ شدن نقش حمایتی اصناف از بازاریان

یکی از مهم‌ترین انتقادات بازاریان به مجامع صنفی حمایت نکردن این مجامع از کسبه‌ها و بازاریان است.

ارائه تسهیلات به واحدهای کسبی، بیمه کسبه و بازاریان، رایزنی برای کاهش هزینه‌های خدمات شهری با شهرداری‌ها، رایزنی و نظارت برای ایجاد ثبات در قیمت‌ها، رایزنی برای با ثبات شدن قیمت اجاره بهای واحدهای کسبی از جمله خواسته‌هایی است که بازاریان از اصناف انتظار دارند تا به عنوان نقش حمایتی اصناف به آنها پرداخته شود.

فارس،الناز پاک‌نیا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *