مديريت شهري شامل يك سلسله سياستگذاري ها، برنامه ريزي ها و اقداماتي است كه به طور هماهنگ توسط شوراها، شهرداريها، نهادهاي قانون گذار ، بخش خصوصي و مردم با محوریت شهرداري و با هماهنگي شوراهاي اسلامي شهرها صورت مي پذيرد تا بتواند مشكلات ناشي از شهرنشيني را كاهش داده و شهرها را به چشم انداز ترسيم شده آنها برسانند تامنجر به توسعه پايدار و ارتقاي كيفيت زندگي شهروندان شوند. در اين ميان بحث و بررسي در مورد جايگاه شورای اسلامي شهرها به عنوان يكي از عناصر مهم سیستم مدیریت شهری و يكي از جلوه هاي عدم تمركز اداري و محلي نیازمند ارائه تصویری از مفهوم و مشخصات عمده سیستم کلان مدیریت شهری و عملکرد مورد انتظار از آن مي باشد، در ابتدا لازم است مشخص شودکه از کلیت سیستم مدیریت شهری چه‌عملکردهایی انتظار می‌رود تا بتوان در این چارچوب ومتناسب با اقتضائات ناشی از آن، جایگاه، نقش وعملکردهای شورای شهر را تعیین نمود. با وجود تنوع مفهومی مدیریت شهری که‌ریشه در نوع نگرش‌های موجود به این موضوع دارد، می‌توان تأکید بر «جامعیت و فراگیری سیستم مدیریت‌شهری» را به‌عنوان فصل مشترک، در رویکردهای جدید استنتاج و معرفی کرد، در نگاهي ديگر مدیریت شهری باید تمام سیستم شهری اعم از فضای‌کالبدی و عملکردی را تحت پوشش قرار دهد. لذا اين سيستم به جهت ماهيت متنوع و چند عملكردي ، بايد به نحوي طراحي و اجرا شود كه تمام عناصر و وظايف امور اجرايي ، برنامه ريزي و سياستهاي كلان را مورد توجه قرار داده و با توجه به توسعه اقتصادي، تحولات اجتماعي، پيشرفت هاي تكنولوژيك و حتي افزايش مشكلات شهري ( در بعضي موارد) بتواند در توسعه و گسترش شهرها موثر باشند.
در واقع شوراهاي شهر با نقشهاي اجتماعي و اصلي خود يعني مديريتي ، هماهنگي، نظارتي و به عنوان هدایت کننده اصلی فعالیت های شهری به منظور تحقق مدیریت واحد شهری مي توانند با توجه به سياستهاي كلان تدوين شده و تصويب بسیاری از قوانین، آیین نامه هاو ضوابط شهري… و با انتخاب شهردار حدود اختیارات شهرداری را به عنوان مهمترين ارگان مسئول مشخص نموده و براجرای صحیح و کامل مصوبات که بر عهده شهرداری مي باشد نظارت داشته باشند.
نهايتا بررسي مشكلات و موانع موجود در عرصه هاي مختلف شهري از طرف شوراها كه به عنوان سيستم مديريتي (تاحدودي) و نظارت بر كارآمد بودن امور اجرايي (شهرداريها) مي توانند زمينه هاي توسعه شهري را به لحاظ ساختار فيزيكي و غير فيزيكي شهرها هموار سازند. لذا شوراي اسلامي شهر یک نهاد منتخب مدنی است که می تواند مشکلات و توقعات مردم را به مدیریت اجرایی منتقل كرده و با تاثیر گذاری در برنامه ریزیها و سیاست گذاری ها به گونه ای حرکت کند که طرح هایی که در پایان ابلاغ می شود ، مطابق با خواسته ها و تصمیم مردم باشد به ديگر سخن شوراها و شهرداريها به عنوان دوبازوي نظارتي و اجرايي نظام مديريت شهري، نقش موثر و اساسي در روند اداره شهرها دارند كه بدون ترديد كارآمدترين ابزار براي مديريت شهري در راستاي نهادينه شدن مشاركت مردم در ساختار تصميم گيري محلي و نقطه عطفی برای مدیریت مشارکتی در كشور محسوب مي شوند.
اميد است شوراها براساس نقش قانونی و مردمی که دارند و با توجه به شرح وظایف و تدوين سياستگذاريها و ترسيم چشم اندازها بتوانند منشا تحولات اساسی و مهمي در راستاي توسعه پايدار شهرها باشند.