اتحادیه اروپا از سال 1988 جایزه “ساخاروف برای آزادی اندیشه” را برای اهداء به دگراندیشان، اپوزیسیون و فعالان حقوقبشری کشورهای عمدتا غیرهمسو با غرب در نظر گرفت. جایزهای که از سال 2010 با جایزه نقدی 50 هزار یورویی نیز همراه شد و سال گذشته به نسرین ستوده و جعفر پناهی از مخالفان نظام ایران تعلق گرفت. دو چهرهای که پس از انتخابات سال 88 بازداشت شده و جزو محکومان قضائی کشور بودند.
استعمار نوین در پوشش جوایز فرهنگی و بشردوستانه
پیشرفت کشورهای غربی و فلسفه قدرتمند شدن آنها چپاول و استعمار بوده است تا بواسطه منابع داخلی، بنابراین تداوم این پیشرفت و قدرت مستلزم تداوم خوی استعمارگری این کشورهاست. اما در دنیای مدرن امروز، سبک استعمار کهن دیگر قابل پذیرش نیست و نوع جدیدی از سیطره بر کشورهای دیگر را میطلبد.
کشورهای غربی در دوره جدید در داخل کشورهای هدف خود نیاز به دوستانی دارند تا با حمایت سیستم تبلیغاتی غرب، این چهرهها را در کشورهای مقصد خود ارتقاء دهند و به نمادها و اسطورههایی برای افکار عمومی تبدیل کنند و منابع مالی را نیز به نحوی در اختیار آنها قرار دهند. یکی از این اتفاقات، اهدای جایزههای بینالمللی در حوزههای فرهنگی، حقوق بشر و سیاسی و حتی حوزههای ورزشی است که کشورهایی مانند آمریکا، انگلیس، فرانسه و اخیرا اتحادیه اروپا نیز بخوبی از این روش استفاده میکنند. این روش چند ویژگی دارد:
ویژگی اول خوراک مناسب تبلیغاتی این اقدامات است که در پوشش اتفاقات فرهنگی، حقوق بشری و … به آن پرداخته میشود و حُسن دوم آن، مسیری انحرافی برای انتقال پول و حمایت از جریانهای مورد نظر است. بطور مثال اگر سازمانهای آمریکای نظیر بنیاد ملی دموکراسی NED که موسسین و مدیران آن صراحتا اعلام کردند که پوششی برای فعالیتهای سازمان سیا در جهان هستند، به شخصی کمک مالی کنند، قطعا آن فرد در کشور مقصد تحت تعقیب قرار خواهد گرفت، اما در قالب این جوایز فرهنگی، حقوق بشری و … مبالغ کلانی برای پیشبرد برنامهها به این افراد پرداخت میشود و کسی هم معترض آن نخواهد شد. در واقع یکی از اهداف این جوایز، انتقال کمکهای مالی برای ادامه اعتراضات در کشورهای مستقل و همزمان پوشش رسانهای آن برای تبدیل آن فرد به نماد مبارزاتی است.
یکی از روشها، بهرهگیری از ناآگاهی جوامع غربی نسبت به واقعیات کشورهای مستقل و اوضاع داخلی آنهاست که با سیاهنمایی و تبلیغات یکسویه، فضای افکار عمومی نیز آماده می شود. به عنوان مثال حجاب در کشورهای اسلامی به عنوان محدودیت و نقض آزادی و حقوق زنان منعکس میشود و بر طبق آن، نماد ساخته شده از سوی این کشورها نیز در اولین حرکت، در شرایطی قرار میگیرند که مجبور به کنار زدن حجاب میشود.
ساخاروف که بود؟
آندره ساخاروف دانشمند هستهای شوروی سابق بود که بعدها بدلیل تلاشهایش در دستیابی شوروی به سلاح هستهای و اختراع بمب هیدروژنی به پدر سلاح هستهای شوروی مشهور شد. ساخاروف پس از بمباران اتمی هیروشیما و ناگازاکی توسط آمریکا، از طرف شوروی مسؤول کمیته مطالعه و تحقیقات در این رابطه شد که بدلیل ابتکارات بینظیرش، این تحقیقات منجر به تولید بمب هیدروژنی در سال 1952 میلادی شد.
نشریه تایم ساخاروف را اسطوره قرن 20 معرفی میکند
اما پس از گذشت چند سال و در اواخر دهه 50 میلادی، ساخاروف که بمبی 200 برابر مخربتر از بمب اتمی برای شوروی ساخته بود، ناگهان به یکی از مخالفان این کشور تبدیل شد و اعلام کرد که نسبت به تبعات اخلاقی و سیاسی تحقیقاتش که به کشف بمب هیدروژنی انجامیده، نگران شده است. از دهه 60 میلادی ساخاروف به یک فعال سیاسی مخالف اشاعه سلاحهای هستهای و سیاستهای شوروی تبدیل شد.
اوج فعالیتهای سیاسی ساخاروف در سال 1967 بود که برنامه دفاع ضد موشکهای بالستیک به مسئلهای کلیدی در روابط آمریکا و شوروی تبدیل شده بود. وی در نامهای محرمانه به رهبران شوروی از آنها خواست به آمریکاییها اعتماد کنند و پیشنهاد آنها برای مقابله مشترک با گسترش برنامه دفاع ضد موشکهای بالستیک را بپذیرند، چرا که این مسابقه تسلیحاتی در نهایت به جنگ هستهای منجر خواهد شد. وی همچنین خواستار انتشار بخشی از استدلالهای خود درباره خطر این برنامه در روزنامهها شد که هر دو درخواست وی با مخالفت دولت وقت شوروی مواجه شد.
مسیر فعالیتهای این دانشمند روس ناگهان سمت و سوی دیگری به خود گرفت و ساز مخالف او با شوروی و تمایل و هماهنگی او با آمریکا تشدید شد. ساخاروف از آن زمان به بعد بسیار تلاش کرد تا دولت شوروی را به صلح و سازش با آمریکا ترغیب و مجاب کند و مقالات بسیاری را بر ضد سیاستهای این کشور و خطرات جنگ سرد موجود میان دو ابر قدرت آن دوران نوشت تا در نهایت در سال 1968 و پس از انتشار یکی از مقالاتش در نیویورکتایمز، ساخاروف از تحقیقات مرتبط با مسائل نظامی منع شد.
در سال 1970 ساخاروف برای فشار بیشتر به شوروی، کمیته حقوق بشری را با مشارکت دو نفر دیگر راهاندازی کرد و در همین کمیته نیز با یکی از فعالان حقوق بشر ازدواج کرد.
ساخاروف، سازنده بمبهای هیدروژنی شوروی در سال 1975 برنده جایزه صلح نوبل نیز شد
جایزه ساخاروف به چه کسانی اهداء میشود؟
جایزه ساخاروف به افراد و شخصیتهایی تعلق میگیرد که نماینده لیبرال دموکراسی غرب و ارزش های تعریف شده آن باشند. هدف دیگر این جایزه به رسمیت شناختن مخالفان حکومتهایی است که با اتحادیه اروپا و غرب و دموکراسی های ساخته و پرداخته آن ها همجهت نیستند. نکته جالب توجه این است که جایزه ساخاروف تا کنون به هیچیک از افراد و شخصیت های کشورهای عضو اتحادیه اروپا یا فعالان کشورهای دیکتاتور منطقه مانند عربستان، بحرین یا قطر اعطا نشده است. همچنین تا کنون هیچ منتقد آمریکایی سیاستهای جنگطلبانه دولت آمریکا نیز نامزد دریافت این جایزه نشده است. حتی ادوارد اسنودن نیز که نامزد دریافت این جایزه شده بود، به دلیل افشاگری هایش بر ضد غرب و پناهنده شدن در روسیه، از دریافت این جایزه باز ماند.
لیست افراد و نهادهایی که تا کنون جایزه ساخاروف به آنها تعلق گرفته است
نگاهی به ترکیب دریافتکنندگان جایزه ساخاروف نشان میدهد که بسته به زمان اهدای جایزه، این اقدام در راستای دنبالکردن سیاستهای برخی کشورهای قدرتمند اتحادیه اروپا بوده است. به عنوان مثال در زمان تنش بین چین و غرب جایزه ساخاروف به معترض چینی اهدا میشود و چین نیز تهدید به قطع روابط خود با برخی از کشورهای این اتحادیه میکند که در نهایت با عقب نشینی اروپاییها همراه می شود.
در مورد ایران نیز، همزمان با تغییر سیاستخارجی ایران به سمت تعامل بیشتر با کشورهای جهان، پارلمان اروپا بطور ضمنی اهدای این جایزه به مخالفان حکومت را به عنوان پیش شرطی برای ورود به تعاملات بیشتر با ایران تبدیل میکند و پیش از هرگونه مذاکره با مقامات ایرانی در تهران، مراسم اهدای جایزه ساخاروف را برگزار میکنند.
اعطای جایزه ساخاروف به عامل سیا در چین
یکی از نمونهها، اعطای این جایزه در سال 2008 به یک معترض چینی است که بعدها مشخص شد این فرد مرتبط با عوامل سیا بوده است. «هو یا» – Hu Jia – فعال حقوق بشر چینی است که به دلیل آنچه فعالیتهای وی در حوزه سلامت مبتلایان به ایدز و نقض حقوق بشر در چین خوانده میشد، در حالی جایزه ساخاروف به وی اختصاص یافت که وی در زندان در حال گذراندن دوران محکومیت خود بود.
“هو یا” معترض چینی که بدلیل دریافت کمک مالی از سازمانهای وابسته به سیا محکوم شد
بنیاد ملی دموکراسی آمریکا (National Endowment for Democracy ) از جمله مؤسسات وابسته به کمکهای مالی سازمان اطلاعات مرکزی آمریکاست که مبالغی را به این معترض چینی برای ادامه فعالیتهایش بر ضد دولت چین پرداخت کرد و به همین دلیل وی از سوی دولت چین به حبس محکوم شده بود.
تقدیر از حامی نسلکشی مسلمانان میانمار با جایزه ساخاروف
نام «آنگ سان سوچی» یادآور نسل کشی مسلمانان میانمار در راستای اجرای طرح فراگیر دموکراسی آمریکاییست که در این کشور به اجرا گذاشته شده است و تا کنون دهها هزار مسلمان مظلوم این کشور کشته و صدها هزار نفر دیگر نیز بیخانمان شدهاند. خانم سوچی مسلمانان میانمار را شهروندان این کشور نمیداند و چند سالی است با همکاری دولت این کشور تلاش میکنند تا با اجرای برنامه یکپارچه سازی نژادی میانمار، آنها را به کشورهای همسایه برانند.
اهدای جایزه ساخاروف به “آنگ سان سو چی”
پارلمان اروپا در سال 1990 جایزه ساخاروف را به پاس مبارزات آنگ سان سوچی به وی اختصاص داد و 23 سال بعد در سال 2013 سو چی با حضور در پارلمان اروپا این جایزه را دریافت کرد. رئیس پارلمان اروپا خانم سو چی را “سمبل بزرگ دموکراسی و آزادی” نامید که اروپا برای حضورش در پارلمان لحظه شماری میکرد.
جایزه ساخاروف پاداش نماینده جداییطلب پارلمان ترکیه
“لیلا زانا” از جمله کردهای ترکیه است که در سال 1991 توانست از استان دیاربکر به پارلمان این کشور راه یابد. به محض ورود به پارلمان، فعالیتهای تجزیهطلبانه وی و زمزمههایش برای تشکیل دو دولت کردی و ترکی آغاز شد که بسیار مورد انتقاد سایر نمایندگان پارلمان این کشور قرار گرفت. لیلا زانا همچنین حزب دموکراسی را نیز بنا نمود که از سوی دولت به دلیل فعالیتهای تجزیهطلبانه ممنوعالفعالیت و در نهایت وی به 15 سال حبس محکوم شد.
“لیلا زانا” نماینده تجزیهطلب پارلمان ترکیه نیز جایزه ساخاروف را دریافت کرده است
زانا در سال 2007 مجددا فعالیتهای خود را آغاز کرد و طرح تشکیل ایالتهای فدرال ترکیه را داد که کردستان نیز یکی از این ایالتها بود. وی در سال 2008 به جرم سخنرانی تحریکآمیز برای کردها، به دو سال حبس محکوم شد. در اواخر همان سال دادگاه عالی ترکیه بار دیگر زانا را به 10 سال حبس محکوم کرد که البته هیچگاه اجرا نشد. زانا در سال 2011 بار دیگر موفق شد به پارلمان ترکیه راه پیدا کند.
پارلمان اروپا در سال 1990 جایزه ساخاروف را به این نماینده کرد پارلمان ترکیه اختصاص داد اما وی سال 2004 موفق به دریافت آن شد.
این دو پس از مورد عفو قرار گرفتن بسیاری از زندانیان امنیتی، بصورت مشروط آزاد شده یا به مرخصی آمده بودند که هیئت پارلمانی اروپا نیز با استفاده از این فرصت و سفر به ایران پس از شش سال، در بدو ورود به ایران، جایزه ساخاروف را به پاس مخالفتهای این دو با نظام ایران، به ستوده و پناهی اهدا کردند.
استفاده انتخاباتی هیئت پارلمانی از اعطای جایزه به محکومان امنیتی در ایران
با نگاهی به سوابق اعضای هیئت پارلمانی اروپا که به ایران سفر کردهاند میبینیم که این افراد سوابق رسمی و روشن در فعالیت بر ضد منافع ایران داشتهاند که اگر برخی ذوقزدگیها در داخل نبود و سوابق این افراد به خوبی بررسی میشد، شاهد این اتفاقات نبودیم. حتی بسیاری از احزاب پارلمان اروپا که به احزاب راست معروف هستند، با سفر این هیئت بدلیل مواضعشان نسبت به ایران مخالفت کرده بودند و بسیاری از آنها که قرار بود در این سفر حضور داشته باشند، در اعتراض به ترکیب هیئت، انصراف دادند.
اعطای این جایزه درست در زمانی صورت گرفته است که به انتخابات پارلمان اروپا نزدیک می شویم و با اهدای این جایزه به مخالفان حکومت ایران آن هم با حضور در تهران، احزاب و گروههایی که از سفر این هیئت به ایران حمایت کردهاند میتوانند نظر لابیهای قدرت و ثروت را که عموما شامل لابیهای صهیونیستی در اروپا میشود، برای کمک مالی و سیاسی در انتخابات جلب کنند. همه آنچه گفته شد و مجموعه این اتفاقات، لزوم هشیاری بیشتر مسؤولان کشور برای بستن راه سوء استفاده از فضای باز ایجاد شده در سیاست خارجی کشور را در شرایطی گوشزد میکند که هیئتهای پارلمانی و سیاسی کشورهای اروپایی یکی پس از دیگری برای حضور در تهران اعلام آمادگی کردهاند.