هرا زنیوز – روح اله محمد زاده اندواری – قصاص به عنوان یکی از مجازاتهایی است که مقنن در تقسیم بندی های بعمل آمده از انواع مجازات، در قانون مجازات اسلامی ودر ماده 12 بدان اشاره کرده است در واقع مجازاتی که جانی بدان محکوم می شود وباید با جنایت وی برابر باشد که این جنایت می تواند منجر به قتل شود یا منجر به جراحت در فرد مجنی علیه گردد.اما همیشه قصاص در حق جانی اجرا نمی گردد چراکه مواردی در قانون پیش بینی شده است که بنا به شرایط خاصی قصاص ساقط می گردد.
اما اینکه قصاص در چه مواردی ساقط می گردد ویا اینکه منشا سقوط قصاص چیست؟باید اذعان داشت که موارد سقوط قصاص یا ناشی از محكوم عليه است و يا اين كه با منتفي شدن از سوي اولياي دم صورت مي گيرد.
مجازات قتل عمدی اصالتا” قصاص است اما همیشه اینطور نیست ،یعنی صرف ارتکاب قتل عمد موجب قصاص نیست بلکه شرایط دیگری هم لازم است،که اگر این شرایط نباشد قصاص ممکن نیست. مواردی از قتل عمدی که قاتل قصاص نمی شود را میتوان به 3 دسته تقسیم کرد:
الف ) – قتل هایی که مشمول علل موجهه هستند.
ب)- قتل هایی که در آنها موارد سقوط قصاص وجوددارد.
ج)قتل های عمدکه موجب قصاص نیست.
قتل هایی که مشمول علل موجهه هستند:
1- قتل عمدی شخص مهدور الدّم که موضوع ماده 226 ق. م. ا است.
فلسفه حمایت قانونگذار در تدوین قوانین مربوط به قصاص در قتل عمدحمایت از فرد مقتولی است که خونش مباح ومحترم می باشدو در واقع مستحق کشتن نباشداما در صورتیكه مقتول دشنام دهنده به پیامبر و ائمه معصومین باشد یا مرتد فطری باشد و یا محارب و یا به جهت ارتكاب زنا و لواط مستحق قتل باشد، قتل چنین شخصی باعث قصاص نمیشود چون جان او محترم و محفوظ نیست ودر واقع مستحق کشتن می باشد.ودر اینگونه موارد فردقاتل قصاص نمی شود به شرطی که مهدورالدم بودن فرد مقتول راثابت بکند.
2- قتل عمدی که در مقام دفاع مشروع ارتکاب می یابدوموضوع ماده 61، ق. م . ا می باشد.
نکته ای که حائز اهمیت این است که هرگونه مقاومتی را نمی توان دفاع مشروع دانست ودر مقابل فردمضروب یامقتول به آن استنادکردبلکه توسل به دفاع مشروع وفق ماده 61 قانون مجازات اسلامی منوط به حصول شرایط ذیل می باشداز طرفی قانونگذار در این ماده دفاع از دیگری را هم با حصول شرایطی مجاز دانسته وجنبه قانونی به آن داده است.
ماده61ق.م.اسلامی در این خصوص مقرر می داردکه:هرکس در مقام دفاع از نفس یا عرض ویا ناموس ویا مال خود یا دیگری و یا آزادی تن خود یا دیگری در برابر هرگونه تجاوز فعلی و یا خطر قریب الوقوع عملی انجام دهد که جرم باشد در صورت اجتماع شرایط زیر قابل تعقیب و مجازات نخواهد بود.
تبصره: وقتی دفاع از نفس یا ناموس و یا عرض و یا مال و یا آزادی تن دیگری جایز است که او ناتوان از دفاع بوده و نیاز به کمک داشته باشد.
1- توسل به قوای دولتی بدون فوت وقت عملا ممکن نباشد و یا مداخله ی قوای مذکور دررفع تجاوز و خطر موثر واقع نشود.
2- دفاع با تجاوز و خطر متناسب باشد.
3- عمل ارتکابی بش از حد لازم نباشد.
3- قتل عمدی مرد اجنبی كه با همسر فردی در حال زنا باشندوموضوع ماده 630، ( ق. م. ا) می باشد.که این ماده هم منتفی شدن شدن قصاص در قتل موضوع این ماده را منوط به شرایط خاصی کرده است این ماده مقرر می دارد که: هرگاه مرد همسر خود را در حال زنا با مرد اجنبی مشاهده کند و علم به تمکین زن داشته باشد می توان در همان حال آنان را به قتل برساند در صورتی که زن مکره باشد فقط می تواند مردن به قتل برساند حکم ضرب و جرح در این مورد مانند قتل است .
باعنایت به مفاد ماده فوق می توان دریافت که:
اولا”:این حق تنها برای شوهرزن اختصاص داده شده است.ثانیا”:مردهمسر خودبا مرد اجنبی رادر حال زنا باهم مشاهده کندوصرف شنیدن خبر کافی نیست.ثالثا”:مرد(قاتل)بایدآنان را درهمان حال زنا به قتل برساندواگر بعداز فراغت از زنا به قتل برساندقتل،قتل موجب قصاص خواهد بود.رابعا”:مرد علم به تمکین زن خودداشته باشددر واقع علم داشته باشدکه همسرش با رضایت به این کار تن داده است.
4– قتل عمدی در اجرای امر آمر قانونی موضوع ماده 56 ق. م. ا، که وفق این ماده اعمالی که برای انها مجازات مقرر شده است در موارد زیر جرم محسوب نمی شود:
1- در صورتی که ارتکاب عمل به امر آمر قانونی بوده و خلاف شرع هم نباشد.
2- در صورتی که ارتکاب عمل برای اجرای قانون اهم لازم باشد .که وفق بندهای این ماده یکی از اعمال ارتکابی می تواند قتل باشدکه در صورت رعایت مفاد این ماده قصاص منتفی خواهدبود.
قتل هایی که در آنها موارد سقوط قصاص وجوددارد.
دسته ی دوم قتل هایی است که در آن موارد سقوط قصاص مانند فوت قاتل یا گذشت ولی دم، وجود دارد.در این حالت جانی مجرم محسوب می شود ولی به دلیل وجود یکی از علل سقوط قصاص ، وی قصاص نخواهد شدکه در ذیل هر یک از این موارد راتوضیح خواهیم داد:
موارد سقوط قصاص :
1 – گذشت ولی دم (ماده 257 ق م ا و ماده 208)
قتل عمد موجب قصاص است لکن با رضایت ولی دم و قاتل به مقدار دیه کامله یا به کمتر یا زیاد تر از آن تبدیل میشود.
عفو اولياي دم از موارد منتفي شدن قصاص است كه در آيه ۱۷۸ سوره بقره نیزآمده است. در اين سوره پس از بيان حكم قصاص بلافاصله اولياي دم به عفو توصيه شده اند اين عفو با معافيتي كه به عفو عمومي از سوي قانونگذار و به صورت قانون اجرا مي شود و همچنين با عفو خصوصي كه از سوي شخص اول مملكت به محكومان اعطا مي شود، متفاوت است. در اينجا قصاص ساقط و مجازات و يا ديه جايگزين آن نمي شود.
2 – مطالبه ديه:
ولي دم مي تواند به ميزاني كه خودش تعيين مي كند، در ازاي گذشت از خون فرزندش ديه طلب كند. اين مبلغ میتواند بيشتر يا كمتر از ديه كامل فرد مسلمان باشد. با دريافت ديه قصاص از محكوم ساقط مي شود. (ماده ۲۵۷ ق.م. )
طبق ماده ۲۶۶ قانون مجازات اسلامي، دخالت مدعي العموم و اظهارنظر در بعضي موارد نيز مي تواند موجب ساقط شدن حكم قصاص شود.واین در صورتی است که مجنی علیه ولی نداشته باشد و یا شناخته نشود و یا به او دسترسی نباشد که در این صورت ولی دم او ولی امر مسلمین است و رئیس قوه قضایه با استیذان از ولی امر و تفویض اختیار به دادستان های مربوطه نسبت به تعقیب مجرم و تقاضای قصاص یا دیه حسب مورد اقدام می نماید.
2. گذشت مقتول ( ماده 268 ق م ا)
چنانچه مجنی علیه قبل از مرگ جانی را از قصاص نفس عفو نماید حق قصاص ساقط می شود و اولیا دم نمی توانند پس از مرگ او مطالبه قصاص نمایند .
3. فوت قاتل (ماده ۲۵۹ ق.م.ا )
هرگاه كسي كه مرتكب قتل شده و از سوي قاضي دادگاه به قصاص محكوم شود، قبل از اجراي حكم فوت كند پرداخت ديه و قصاص از سوي او ساقط مي شود. با فوت محكوم عليه نمي توان از اموال اومطالبه ديه كرد.
4- فرارقاتل ( ماده 260 ق م ا)
هرگاه کسی که مرتکب به قتل عمد شده است فرار کند و تا هنگام مردن به او دسترسی نباشد پس از مرگ قصاص تبدیل به دیه می شود که باید از مال قاتل پرداخت گردد چنان چه مالی نداشته باشد از اموال نزدیک ترین خویشان او به نحو الاقرب فالاقرب پرداخت می شود و چنان چه نزدیکانی نداشته باشد یا آنها تمکین نداشته باشند دیه از بیت المال پرداخت می گردد.
5- عفو حاکم بند 11 ماده 110 قانون اساسی
6– تعارض دو شهادت (ماده 236 و 238 )
درصورت تعارض دو شهادت، قصاص ساقط مىشود.
1)اگر کسی به قتل عمدی شخصی اقرار کند و پس از آن دیگری به به قتل عمدی همان مقتول اقرار نماید در صورتی که اولی از اقرارش برگردد قصاص یا دیه از هر دو ساقط می شود و دیه از بیت المال پرداخت می شود و این در حالی است که قاضی احتمال عقلایی ندهد که قضیه توطئه آمیز است. (ماده 236 ق م ا )
سقوط قصاص به دليل عدم معلوميّت مورد، آن است كه ناشى از تعارض دو شهادت مىباشد و كشتن يـكى از دو نفر و يا هـر دوى آنها ممكن نيست و تهـجّم بر دماء محـسوب مىشود. با وجـود علم به اين كه يـكى از مـشهود عـليهم بـرئ الذّمـه بـوده و كـشتن او حـرام است، به مـنظور اجـتناب از اين حرام بايد از گرفتن حق اجتناب كنيم تا مقدمه اجتناب از حرام فراهم آيد، نه اين كه بـراى گـرفتن حق، هر دو را بـكشيم تا مطمئن شويم كه حـق اعـمال شده است.
بنابراين، نه هر دو را مىتوان كشت و نه يكى را، چون ترجيح بلا مرجّح لازم مىآيد. بنابراين راهى جـز سقـوط قصاص وجـود ندارد، به خصوص اگر قصاص را در سقوط به شبهه مانند حدّ بدانيم، اما ثبوت ديه بر هر دو، به دليل عدم بطلان خون مسلمان از يك طرف و تساوى هر دو در قيام بيّنه عليه آنها مىباشد و در صورتى كه شهادت بر قتل عمد يا شبه عمد باشد، ديه بر دو نفرى كه شـهادت عـلیه آنها داده شده است، تقسيم مىشود و اگر شهادت بر قتل خطا باشد، ديه بين عاقله آن دو تقسيم مىگردد.
2) هرگاه یکی از دو شاهد عادل گواهی دهد که متهم اقرار به قتل عمدی نموده و دیگری گواهی دهد که متهم اقرار به قتل کرد و به قید عمد گواهی ندهد اصل قتل ثابت میشود و متهم مکلف است نوع قتل را بیان کند اگر اقرار به عمد نمود قصاص می شود و چنانجه منکر قتل عمد باشد و قسم یاد کند قصاص از او ساقط است . ( ماده 238 )
قتلهای عمدی که موجب قصاص نیست
این موارد مربوط به حالتی است که قانونگذار به علت وجود برخی ویژگی ها در قاتل یا مقتول،مرتکب قتل عمد را مستوجب قصاص نمی داند و از ابتدا با واکنشی متفاوت از قصاص با او مواجه می شود.لذا این موارد را باید از سقوط قصاص متمایز دانست.
مواردی كه قتل عمدی متحقق شده ولی موجب قصاص نفس نیست:
1- قاتل پدر یا جدّ پدری مقتول باشد ( ماده 220 ق. م. ا )
قانونگذار در ماده 220 ق.م.ا. می گوید:” پدر یا جد پدری که فرزند خود را بکشد قصاص نمی شود و به پرداخت دیه قتل به ورثه ی مقتول و تعزیر محکوم خواهد شد “
2– قاتل دیوانه یا نابالغ باشد ( ماده 221. ق . م . ا )
:« هر گاه ديوانه يا نابالغي عمدا كسي را بكشد خطا محسوب و قصاص نميشود بلكه بايد عاقلهي آنها ديهي قتل خطا را به ورثه مقتول بدهند . »
3- مقتول دیوانه باشد ( ماده 222 ق . م . ا )
هرگاه عاقل دیوانه ای را بکشد قصاص نمی شود بلکه باید دیه ی قتل را به ورثه مقتول بدهد.
4- قاتل مست بوده و بكلی مسلوب الاختیار شده و قبلاً برای چنین كاری خود را مست نكرده باشد ( ماده 224. ق . م . ا )
5 – هر گاه کسی در حال خواب یا بیهوشی شخصی را بکشد قصاص نمیشود فقط به دیه قتل به ورثه مقتول محکوم می شود . ( ماده 225 ق.م .ا)
6– قاتل به اعتقاد مهدورالدم بودن یا استحقاق قصاص عمداً دیگری را كشته باشد تبصره 2 ماده 295.
به موجب ماده 226 ق.م.ا قتل نفس در صورتي موجب قصاص است كه مقتول شرعاً مستحق كشتن نباشد و اگر مستحق قتل باشد، قاتل بايد استحقاق قتل او را بر طبق موازين در دادگاه اثبات كند.و طبق تبصره 2 ماده 295ق.م.ا در صورتي كه كسي شخصي را به اعتقاد قصاص يا به اعتقاد مهدور الدم بودن بكشد و اين امر بر دادگاه ثابت شود و بعداً معلوم گردد كه مجنيعليه مورد قصاص يا مهدورالدم نبوده است، قتل به منزله خطاي شبه عمد است و اگر قاتل ادعاي خود را در مورد مهدورالدم بودن مقتول به اثبات برساند قصاص و ديه از او ساقط است.
7 – قاتل مسلمان و مقتول غیر مسلمان باشد .ماده 207ق.م.ا
به نظرمی رسد با توجه به مجموعه بحث های ارائه شده در این مقاله باز هم جای کار در مجموع قوانین مربوط به قتل و قصاص وجود دارد.
حکم پسری که پدرش رو عمدا و بعد از تهدید به قتل بکشد چیه؟ حتی اگه اولیای دم رضایت بدهند؟
خانم های محترم که ادعای مسلمانی تان گوش فلک را کر کرده
و سفره ابوالفضل تان هر هفته به راه است
اینها قوانین اسلام است
وقتی ادعای اسلام دارید و در کشوری مسلمان زندگی می کنید باید به همه جنبه هایش احترام بگذارید
و هر جایی که مطابق میل تان نبود گردن کشی نکنید
نمی شود که هم خر را خواست و هم خرما را! عجب …
ما مسلمان هستیم.ودزکشور اسلامی زندگی میکنیم پس بنا براین باید اسلامی بیندیشیم وقتی میگیم کشوراسلامی پس همه چیز واضع روشن است وقانون کشور اسلامی بر اساس معیارهای اسلامی تنظیم شده بنابراین افرادمسلمان تابع ان کشور حق نظرویاتثبیت دارند.این یکی راباکسانی که می فرماینداقلیت اکثریت فرقی ندارند موافقم…
مرد ممکنه چند زن داشته باشه حتی صیغه هیچ عیبی هم نداره ولی زن فقط یک شوهر میتواند داشته باشد همینه که حکمش قتله ولی به این راحتی هم نیس که زود شما رو بکشن فکر اینجاشم کردن
اگر شخصی عمدا کسی را به قتل برساند ولی کتمان حقیقت نماید و بگوید من این کار را نکرده ام در حالی که شاهد عینی دارد و می گوید او این کار را کرده تکلیف چیست؟؟
اگرمردی جز شوهر زنی رابکشد وادعای خودراثابت کندمهدوالدم باشد براساس اومیباشد۲ماده ۲۹۵ قانون مجازات اسلامی ایران کتاب ۴دیات شامل حال اومیباشدیانه فقط شوهر
اگر یکی ازبستگان شوهرقتل زنی راانجام دهدومدرک رااثبات کند براساس مهدورالدم بودن زن آیا نبصره۲۹۵قانون مجازات اسلامی کتاب ۴دیات شامل حال او میباشد یانه فقط خودشوهر
با سلام،میخواستم بپرسم مجازات قتلی که برای دفاع از خود انجام داده شده باشه چیه؟حبس یا قصاص.. لطفا کمکم کنید مورد حیاتی هست
مجازات پسری که پدرش رو به عمد بکشه چیه؟ اگه بقیه اعضای خانواده شکایتی نداشته باشند چی میشه؟
خواهشا جواب بدین
سلام خواهشا زود جواب بدین مجازات پسری که پدرش رو به عمد بکشه چیه؟اگر اعضای خانواده مثل مادر قاتل و برادر شاکی نباشن اون موقع چی میشه؟
ممنون از مطالب مفیدتون، پیشنهاد میکنم لینک زیر را در مورد قصاص ملاحظه نمایید.
https://goo.gl/8ycW7x
ممنون از مطالب مفیدتون، پیشنهاد میکنم به لینک زیر هم مراجعه کنید درمورد قتل عمد مطالب مفیدی داره
https://goo.gl/nDmzxb
سلام درسته که جامعه ی ما اسلامی هست ولی خیلی از قوانینش بر اساس اسلام نیست
حق باشماست این سوال منم هست