پس از آنکه محمود احمدی نژاد در جریان یک گفتگوی تلویزیونی و در واکنش به فشارهای اخیر علیه دولت اعلام کرد که در برخورد با حلقه انحرافی یا هر چه بر آن نام می نهند، خط قرمزی به نام کابینه وجود دارد، کمتر کسی تصورش را می کرد که این خط قرمز صورت عینی و واقعی به خود بگیرد.
دیپلماسی ایرانی نوشت : می گویند خط و نشان احمدی نژاد در مورد خطوط قرمزی که تعیین کرده، جواب داده است. او پس از اینکه با اصولگرایان بالانشین وارد جدل شد و بواسطه آنچه حمایت از حلقه اطرافیان یا جریان انحرافی نامیده می شود، زیر فشار قرار گرفت، در دو سه نوبت اظهارنظرها و خطابه هایی را در اینجا و آنجا طرح کرد که بحث برانگیز شد و سروصدای مجلسی ها و سایر اصولگراهای منتقد دولت را درآورد.

می گویند همان سرنوشتی که سیدمحمدخاتمی در دوره دوم ریاست جمهوری اش از سر گذراند و زیر فشارهای مختلف به رئیس دولتی خنثی و کم اثر تبدیل شد و همین موضوع به ریزش طرفداران و سربرآوردن منتقدان پرشمارش انجامید، حالا در مورد احمدی نژاد به شکلی دیگر تکرار شده و این بار اهرم هایی متفاوت برای در تنگنا قرار دادن او مورد استفاده قرار گرفته اند.

اما به نظر می رسد احمدی نژاد فکر چنین روزهایی را کرده بود. او پس از تجربه ای که در تعیین مشاوران ویژه و نمایندگانش در امور دیپلماتیک از سر گذراند، در زمینه های دیگر نیز به نوعی تمرکزگرایی در نهاد ریاست جمهوری دست زد و هیات هایی متشکل از معتمدان و نزدیکانش را در امور فرهنگی و سیاسی و اقتصادی همچون یک دولت سایه تشکیل و ترتیب داد تا در روز مبادا به کار گرفته شوند.

گویی امروز روز مباداست. خبرهای غیررسمی که هر از گاه در مورد فعالیت های انتخاباتی از جانب نزدیکان احمدی نژاد شنیده می شود، اگرچه قطعیت ندارند ولی از نگرانی رقیبان اصولگرای او در وجود و ساماندهی چنین تشکیلاتی نزد ریاست جمهوری حکایت دارد. می گویند همین نگرانی ها به اضافه در اختیار داشتن امکانات مالی و دستمایه ای چون سفرهای استانی، سبب شده است تا فشارهایی گاه به گاه را بر وی وارد بیاورند تا شرایط ایده آل و نظم فکری اطرافیان احمدی نژاد را مختل کرده و مجال ظهور و بروز به آنها ندهند.

یکی از ابزارهای در اختیار اصولگرایان منتقد دولت برای کاستن از قدرت و تاثیرگذاری دولتی ها، مجلس شورای اسلامی بوده که توانسته اند طی ماه های اختلاف با او، به خوبی از این پایگاه برای آنچه مهار احمدی نژاد خوانده می شود، بهره ببرند. البته گفته می شود قرار نیست فشارها بر او و مجموعه دولت به استعفا یا سقوط دولت منجر شود چرا که این فشارها صرفا برای کنترل امور است.

در همین اثنا برخی نمایندگان مجلس طرح سوال از احمدی نژاد را پیش کشیدند که این موضوع پس از ظهور ماجرای اختلاس سه هزار میلیاردی به شدت از سوی چند نماینده و در راس آنها علی مطهری پیگیری شد. مطهری که این روزها مستقل از دیگر نمایندگان پیش می رود و به صدایی متفاوت از صداهای همسان مجلس تبدیل شده است، فروخوابیدن موضوع طرح سوال را نشانه مصلحت اندیشی نمایندگان و مسئولیت گریزی آنها می داند و بنابراین در اعتراض به لاپوشانی این قضیه، اقدام به استعفا کرده است.

استعفای او که با درج نامه ها و مصاحبه های اعتراضی اش همراه شد، بار دیگر موضوع طرح سوال از رئیس جمهور را به پیش کشاند ولی سرانجام اعلام شد که تعدادی از نمایندگان که پای آن نامه را امضا کرده بودند، امضاهای خود را به دلایلی پس گرفته و بنابراین آن را از موضوعیت انداخته و از دستور کار خارج کرده اند.

پیشتر اعلام شده بود که 100 امضا برای طرح سوال از محمود احمدی نژاد جمع شده است اما به دنبال پس گرفتن امضا از سوی تعدادی از نمایندگان، تعداد امضاها به زیر 75 امضا کاهش پیدا کرد و بنابراین طرح سوال از رئیس جمهور منتفی شد.

علی مطهری در واکنش به این اتفاق گفته که نمایندگانی که امضایشان را پس گرفته اند، تحت فشار این کار را انجام داده اند. او گفته: هیئت رئیسه مجلس به جای ارجاع سئوال به کمیسیون های مربوطه، به دنبال پس گرفتن امضاها بود و اگر در همان روز ارائه سئوال به هیئت رئیسه که 5 تیرماه بود، سئوال به کمیسیون های تخصصی ارجاع داده می شد، این اتفاقات نمی افتاد.

وی همچنین در تشریح این حرکت نمایندگان گفته است: متاسفانه معاون پارلمانی رئیس جمهور و معاونان پارلمانی وزیران از یک طرف و برخی اعضای هیئت رئیسه مجلس از طرف دیگر مانند دو تیغه یک قیچی به نمایندگان فشار وارد کردند تا امضای خود را پس بگیرند. به هرحال نماینده هم یک انسان است و ممکن است وقتی از چند طرف تحت فشار قرار می گیرد و به او گفته می شود فلان پروژه عمرانی حوزه انتخابیه ات متوقف می شود، عقب نشینی کند. چون تعهداتی نسبت به موکلین خود دارد. باید از این دو گروهی که مانع طرح سئوال می شوند پرسید که چرا این قدر از تحقق سئوال از رئیس جمهور می ترسند؟

اما از سوی دیگر مفسران سیاسی معتقدند که اگر عزم و اراده ای جدی برای تقابل با احمدی نژاد وجود داشت، هیچ فشاری از جانب دولت ثمربخش نبود و او و اطرافیانش به راحتی در میان همان دو تیغه قیچی قرار می گرفتند. با این وصف به نظر می رسد، خط و نشانی که احمدی نژاد خونسردانه مطرح کرد و کابینه اش را خط قرمز خواند، به قوت خود باقی است و رویارویی با دولت قرار نیست بطور جدی و عمیق کش پیدا کند و کار را به بحرانی عمیق بکشاند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *