در برنامه این هفته زاویه :مناظره تلویزیونی لطف الله آجودانی و دکتر موسی حقانی

واقعا به نظر شما آجودانی از رضاخان دفاع کرد؟فقط به خاطر اینکه گفت:”من نکات مثبت و منفی رضاخان را باهم میبینم”؟

با درود؛ برنامه ی یاد شده را دیدم و از هر دو بزرگوار از برای روشنگری هایشان سپاسگزارم. اما می خواستم بگویم آرمان آقای حقانی را هرگز و هرگز درست نمی دانم که باید نامهایی چون آخوندزاده را تنها و تنها با سیاهی به آیندگان شناساند تا مبادا آنها به سراغ نگاشته های او رفته و گمراه شوند. آیا براستی نام این را دانش تاریخ باید گذاشت؟ چه کسی است که آشکار می کند راه چیست و گمراهی چه؟ آیا خواسته های درونی ما پایه ی شناخت راه و درستی است؟ آیا این بدرستی گونه ای از خودکامگی نمی باشد؟ و آیا اگر اینجا سخن از دین در میان است این اندیشه بازتابی از خداپرستی خواهیم بود یا خودپرستی؟ باید پذیرفت که بسیاری از روشنفکران دگراندیش در پیشبرد آرمانهای مشروطه گامی بزرگ برداشته اند که شاید رهیافت اندیشه یشان به پسند بسیاری نباشد، اما به هر روی این سخنی است راستین. مگر آنکه به گفته ی دکتر آجودانی ما نیز بپنداریم که پزشکیم و دیگران بیمار و این تنها ما هستیم که از راز درمان آگاهیم و از برای درمان بخشی از راستی را بزداییم. و یا گمان کنیم سرگذشت چندین هزارساله ی مردمان تنها داستانی پوچ است و امروز که زمان ما فرارسیده است سرشت گیتی نیز روندی دیگر برگزیده و زین پس می توان دروغ گفت و یا بخشی از راستی را به سود کسی یا کسانی پنهان نمود بگونه ای که آب از آب تکان نخورد، هیچ پیامدی برای آیندگان نداشته باشد و تا جهان برپاست کسی از این نکته آگاه نشود. آقای حقانی مردیست بزرگ، وارسته و خوش برخورد اما این آرمان ایشان در نگارش تاریخ بیشتر به آرمان های گروه های پان ایسم، گروهی از امریکاییان و اروپاییان و یحودیان صهیونیست می ماند. من این را نه از روی خواست که فرآیندی ناخواسته می دانم زیرا تا آنجا که من می شناسم منش بلند ایشان گواه این نکته می باشد. امیدوارم ایشان در نگاه های خویش بازبینی های ژرفتری انجام دهند تا دانش فراوان ایشان برای مردم سرزمینمان سود آورتر باشد. با آرزوی پیروزی. بدرود.

سلام.با توجه به این که ما مسلمانیم و ملاک ما آرمان های اسلامی میباشد اصل مناظره بسیار خوب و افکار آقای حقانی صحیح و بدون نقص است وامثال آخوندزاده و رضا شاه اگر هم کار مثبتی به ظاهر انجام داده اند جهت خدمت به آرمان های ملت اسلامی نبوده و نیست و ملاکی برای مثبت بودن جهت فکری امثال آنها نمیباشد.

دوستان گرامي آقاي لقمان، آيا شما براستي باور داريد كه هر كار خوبي اگر با نيت ها و خواسته هاي اسلامي همراه نباشد كار نيكي نخواهد بود؟ آيا اين خود نشانه اي از خودپرستي نيست كه آريوبرزن آن را بازگو نموده است؟ پس “فمن يعمل مثقال ذره خير يره” چه مي شود؟ خدا خود پاداش هر كار نيكي را بدون هيچگونه شرط و پي اي مي بخشد، اما آدمها نمي بخشند؟ آيا هرگز انديشيده ايد اگر سخنان شما درست باشد ديگر هيچ مسيحي و زرتشتي و يهودي اي نيكوكار نخواهد بود چون نيتي اسلامي در پس كردار او نبوده است؟ اي كاش دينداري ما ما را با ديگر مردمان مهربان تر مي كرد، چيزي كه گمان كنم هدف اصلي هر ديني باشد … چنين باد.

به نظرمن لطف الله آجدانی همه رو ناکاوت میکنه

حضرت علی (ع) میفرمایند همیشه از حق دفاع کن هر چند در اقلیت باشید.
استاد آجودانی مرحبا بر تو.

آقای لقمان یک بار دیگه چیزی رو که نوشتی بخون احتمالا اشتباهی پیش اومده!
این تعصبات بی پایه ما مسلمونا کی تموم میشه؟ کی می تونیم به خودمون بگیم انسان؟ که هدف دین اسلام هم جز این نیست…

به نظرم چیزی که می تواند پایه و اساس قضاوت ما در مورد یک شخصیت تاریخی شود تاثیر گذارترین کار اون شخص است. مثلا حر آن آزاده ای که جونشو در راه امام حسین داد تمام عمرش رو به یزید و معاویه خدمت کرد اما در آخرین روز زندگیش کاری کرد که کل گذشتش رو پوشاند و تاریخ از اون به بزرگی یاد می کنه. بالعکس کسانی بودند در تاریخ که به واسطه ی فساد بزرگی که پایه ریز آن بودن خداوند تمام اعمال خوبی که داشتند حبط میکنه و از بین می بره به نظر شما امسال رضاخان ، خاتمی و.. که پایه ریز بی عفتی و بی حجابی در جامعه بودند، بر فرض هم که کار خوبی داشته باشند، آیا این کار خوب در مقایسه با تاثیر گذاری اعمال بدشون قابل مقایسه است. من فکر میکنم اون کسانی که به خداوند عالم علاقه داشته باشند همه چیز رو با معیار قرآن می سنجد اونایی که مطالعه داشته باشند می فهمند آقای حقانی حق رو میگه اما چون در نظامی قرار داریم که اکثرا فکر میکنند که کسی که حرف از اسلام میزنه و حکومت پهلوی رو به خاطر به حرمتی ها و انحرافاتی که به دستورات اسلام داشته میکوبه حتما از بالا دستیا داره چیزی بهش می ماسه متاسفانه حرفای این جور افراد تاثیر پذیری کمتری در بین عوام داره. لیکن اگر امام زمان راضی باشد برای اینگونه انسانها کافیست.