حجت‌الاسلام والمسلمين جعفر شجوني عضو جامعه روحانيت مبارز در جلسه هفتگي انصارحزب‌الله : ما باور نمي‌کرديم ولي ديديم که يک بسيجي ۱۷ ساله هدف دارد و عقلش بيشتر مي‌رسد و متوجه موضوع است، ولي او با اين همه کبکبه و کله‌گندگي نمي‌فهمد

اين چنين آدمهايي همچون بعضي از خواص بي‌بصيرت حالا مي‌خواهند با آمريکا رابطه داشته باشيم. آمريکايي که در وال‌استريت خودش گير کرده، اينکه آخوندي پيدا شود و بگويد با آمريکا مي‌خواهيم رابطه برقرار کنيم، عين حماقت است. بايد به او گفت تو مرگ بر آمريکا نگو! چرا فضولي ما را مي‌کني؟ ما از تو که تقليد نمي‌کنيم. تو که امام و رهبر ما نيستي. لابد فردا هم مي‌گويي شب خواب امام را ديدم که ايشان به من فرمود غني‌سازي متوقف شود!

امام که اگر بود دهنت را خرد مي‌کرد.مگر حضرت امام نفرمود که رابطه ما با آمريکا رابطه گرگ و ميش است؟ پس چوپان عاقل بايد گله را به جايي ببرد که هم آب دارد و علف و هم گرگ ندارد. چوپان احمق آن کسي است که گوسفندانش را به جايي مي‌برد که آب و علف ندارد تازه گرگ هم دارد!

ما باور نمي‌کرديم ولي ديديم که يک بسيجي ۱۷ ساله هدف دارد و عقلش بيشتر مي‌رسد و متوجه موضوع است، ولي او با اين همه کبکبه و کله‌گندگي نمي‌فهمد(!) و روز قيامت به جهنم مي‌رود. يا مثلا احمق آن کسي است که سطح جرم منافقين و سران فتنه را پايين مي‌آورد و مي‌گويد اينها را آزاد کنيد و الا براي نظام ضرر دارد!
من خودم از افرادي بودم که معتقدند رافت اسلامي چرا بايد در مورد اينها اجرا شود؟ بنده که عمدا اين شيشه را شکسته‌ام بايد خسارت آن را پرداخت کنم. با اين وصف چگونه مي شود اين تعابير را تفسير کرد؟!

به جعفر برمکي گفتند که مردي هست که خيلي خوب قلم مي‌تراشد. گفت: او را معرفي کنيد. وقتي او را ديد ده قلم خام به او داد تا بتراشد. او هم هر ده قلم را تراشيد و بعد جعفر آنها را امتحان کرد و خيلي خوب نوشت. جعفر در عوض اين کار يک گوني پول به اين قلم‌تراش داد که ۱۰ هزار درهم ارزش داشت.

مي‌گويند اين آدم گوني را به کول گرفت و حرکت کرد هنوز کمي نرفته بود که ياد روايتي از پيامبر(ص)‌افتاد که فرموده بود «ان اعوان الظلمه يوم‌القيامه في‌سرادق في‌النّار حتي يحکم‌الله بين العباد من لاق لهم دوات او براء لهم قلما» روز قيامت کمک کنندگان به ستمگران در کنار جهنم زنداني هستند تا اينکه خداوند از حساب و کتاب ديگران فارغ بشود و بعد به حساب آنها برسد، حتي اگر کسي ليقه در دوات ظالم انداخت و يا قلمي براي او تراشيد. لذا برگشت و دوباره پيش جعفر برمکي رفت و به او گفت: من از اين هم بهتر بلدم قلم بتراشم.

قلم‌ها را براي او آوردند. او هم نوک قلم‌ها را خرد کرد و فرار کرد و ليکن گوشه ميدان او را دستگير کردند و از او بازخواست کردند که چرا قلم‌ها را شکسته است. او گفت: من ياد گفته‌اي از پيامبر(ص) افتادم. آخر براي تراشيدن ۱۰ تا قلم اين قدر پول زيادي است و من لياقت آن را ندارم.شب خواب امام را دیدیم که با توقف غنی سازی موافق بود

One thought on “شب خواب امام را دیدیم که با توقف غنی سازی موافق بود / امام اگبر بود دهنتان را خورد می کرد”
  1. ا------اا۰ا-ا ااااااااااااااایییییییییییییررررررررررررراااااااااااااننننننننننیییییییییییییی۰ گفت:

    هراز نیوز :پس چرا تا دیروز لینک سایت هاشمی رفسنجانی تو صفحه اصلیت بود اما امروز بر علیه او جناح گرفتی؟؟؟بی خود نیست میگن سیاست کثیفه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *