میگنا – والدینی که فقط یک فرزند دارند، همیشه خود را برای تنها ماندن فرزندشان ملامت میکنند و نمیتوانند خود را راضی کنند که با وجود توجه، عشق و علاقهای که معطوف به فرزندشان میکنند، این تنهایی برای او خوب باشد… .
گرچه روانشناسان اتفاق نظر دارند که تکفرزندی معایب زیادی نسبت به چند فرزندی دارد، اما منکر آن هم نیستند که تکفرزندی مزایایی نیز دارد. چرا که والدین مجبور نیستند محبت و توجه خود را میان چند فرزند تقسیم کنند و تمام توان عاطفی و امکانات مالی خود را معطوف به تنها فرزندشان میکنند، اما مساله اینجاست که رقیب نداشتن در جلب توجه و محبت والدین روی دیگری نیز دارد. یعنی با وجود آن که بشدت اعتماد به نفس فرزند خانواده را تقویت میکند، نسل برآمده از این خانوادهها را به سمت انزوا و تنهایی سوق میدهد.
حال شاید بپرسید که آیا تکفرزندها لزوما منزوی میشوند؟
زهرا کاشانی نسب، کارشناس ارشد مشاوره در گفتوگو با جامجم در پاسخ به این پرسش میگوید: یکی از مهمترین پیامدهای تکفرزندی در بسیاری موارد، کاهش رشد اجتماعی کودک است. در خانوادههای تکفرزند، ضعف در تعاملات اجتماعی با همسالان، به دلیل ارتباط کودک با افراد بالغ دیده میشود. از این رو کودکان تکفرزند، اغلب از برقراری ارتباط با همسالانشان دچار ترس و اضطراب میشوند و گرایش به انزوا و درونگرایی پیدا میکنند.
تقویت ارتباط با همسالان
تکفرزندان کسی را ندارند تا با او رقابت، بازی و دعواهای کودکانه کنند و از آنجا که در خانوادهای رشد میکنند که افراد بالغ در آن حضور دارند و کودک دیگری نیست که بتوانند با او ارتباط برقرار کنند غالبا رفتاری را بروز میدهند که یا به شیوه بزرگسالان است یا همواره خود را کودک فرض میکنند و رفتارهای اجتماعی ضعیفی از خود بروز میدهند.
دکتر زهرا غلامی حیدرآبادی، دکترای روانشناسی نیز به والدینی که فقط یک فرزند دارند، بهرهگیری از روشهایی برای تقویت ارتباط فرزندشان با دیگر همسالان توصیه میکند و میگوید: در چنین شرایطی والدین باید به فرزندانشان بیاموزند که با صراحت و اطمینان، هنگام بروز مشکل و اختلاف با همسالانشان روبهرو شوند و همچنین از حمایتهای افراطی خود بکاهند و اجازه دهند کودک، حس رقابت را تجربه کند و فرصتی برای مدیریت و کنترل این حس داشته باشد. اگر روش تربیتی خانواده به گونهای باشد که فرزند خود را وابسته نگه دارد و اجازه انجام امور مختلف را به او ندهند باعث میشود کودک با اعتماد به نفس کمتری به کارهای خود رسیدگی کند و بیشتر متکی به خانواده باشد، اما اگر رفتار خانواده متناسب باشد و در صورت لزوم مسئولیتهایی به فرزند بدهد، باعث میشود وی بتواند از پس کارهای خود بهتر بربیاید.
کودکانی بهظاهر اجتماعی
تکفرزندها در خیلی از موارد، اجتماعی، مستقل و متکی به نفس به نظر میرسند، اما استقلال عملشان در مواجهه با بزرگسالان خانواده شکل گرفته که معمولا در قبال خواستههای آنان کوتاه آمدهاند. کاشانی نسب از کارشناسانی است که معتقد است، گرچه کودکان تکفرزند اجتماعیتر از دیگر کودکان به نظر میرسند، اما به دلیل احساسات ناپختهای که در آنها شکل میگیرد، احتمال دارد تمایل به برقراری ارتباط با کودکان بزرگتر از خود را داشته باشند و از همسالان خود خجالت بکشند. او برای جلوگیری از این پدیده به والدین توصیه میکند: شرایطی را برای فرزندان مهیا سازید که ارتباط آنها با همسالانشان بیشتر شود تا به بلوغ و عاقلانه شدن احساساتشان منجر شود. فرستادن بچه به مهد کودک نیز میتواند بسیار کمککننده باشد، چراکه مهد کودک و آمادگی مکانی است که در آن کودک میتواند احساسات نابهنجار را در بازی با کودکان هم سن و سال خود تجربه و احساسات خود را عاقلانه کند.
تعدیل انحصارطلبی تکفرزندان
یکی دیگر از مشکلات تکفرزندان توجهطلبی و انحصارطلبی آنهاست. غالبا آنها به سمتی حرکت میکنند که نشان دهند حرف خودشان باید به کرسی بنشیند و چون فرزند دیگری وجود ندارد که بر سر شراکت قدرت با هم رشد کنند و مراوده داشته باشند، حق خود میدانند حرفهایشان مورد پذیرش کامل اطرافیان قرار گیرد و چنانچه خلاف آن اتفاق بیفتد، حتی ممکن است رفتارهای پرخاشگرانه از خود بروز دهند.
دکتر غلامی برای تعدیل حس انحصارطلبی تکفرزندان توصیه میکند: کودک تکفرزند باید در مراودات اجتماعی بیشتری با گروه همسالان خود قرار بگیرد تا از این طریق تعامل را بیاموزد. لازم است کودکان تکفرزند در فعالیتهای اشتراکی از قبیل باشگاه ورزشی، مهدکودک و کلاسهای گروهی نیز شرکت کنند. این دکترای مشاوره تاکید میکند: یکی دیگر از راهکارها این است که خانوادههای تکفرزند با خانوادههایی رفت و آمد کنند که فرزندان هم سن و سال داشته باشند و بتوانند جمعی دوستانه فراهم کنند که خانوادهها براحتی با یکدیگر مراوده داشته باشند.
مشاهده دنیا از پشت عینک بزرگسالی
از آنجا که کودکان تکفرزند در خانوادههایی رشد میکنند که در آنها فقط افراد بالغ وجود دارد آنها نیز از والدین خود تقلید و همچون بزرگسالان رفتار میکنند و زودتر از همسالان غیر تکفرزند، وارد دنیای بالغان میشوند. برخی کودکان تکفرزند، به دلیل زندگی در یک محیط بزرگسال از لحاظ روحی و روانی بسیار سریعتر رشد میکنند و دنیا را از دید بزرگسالان میبینند. به گفته روانشناسان، راهکار موثر برای کاهش این پدیده، فراهم آوردن شرایطی است که کودک در محیط همسالان خود قرار گیرد تا تجربه رفتارهای خاص گروه سنیاش را به دست آورد.
حساسیت والدین افزایش مییابد
اما چرا والدینی که فقط یک فرزند دارند نسبت به تمام امور فرزندشان حساسیت و نگرانی بیشتری بروز میدهند؟ حتی در بسیاری موارد به نظر میرسد حساسیت فراوان والدین درباره رفتار وگفتار فرزندشان او را به رفتار و گفتاری نامطلوب میکشاند و به اصطلاح «لوس» میکند. دکتر غلامی درباره علت بروز این حساسیتها میگوید: خانوادههایی که تکفرزند دارند چون تجربهای از داشتن فرزند نداشتهاند، در قبال هر ناکامی و اتفاقی بسرعت برآشفته میشوند و رفتارهای وسواس گونه و اضطرابزا از خود بروز میدهند و ممکن است براحتی خونسردی خود را از دست بدهند. آنها غالبا حتی در زمینه سلامت جسمانی فرزند خود نیز دیدگاه کمالطلبانه دارند و چون تجربهای ندارند، انتظار دارند همه چیز درست و کامل پیش برود. این حساسیتها تا آنجا پیش میرود که فرزندان این خانوادهها احساس میکنند افراد مهمی هستند و این موضوع ممکن است به مرور زمان، خانواده را فرزند سالار کند.
در مقابل خواستههایش تسلیم نشوید
در بسیاری موارد، والدین تکفرزند، به دلیل حمایت و توجه بیش از حد به فرزندشان، با او مخالفت نمیکنند و همواره تسلیم خواستههای او و مانع از ناراحت شدن وی میشوند؛ این امر باعث میشود او به فردی ضعیف و کم تحمل تبدیل و با روحیه حساس و شکنندهای تربیت شود و در رویارویی با مشکلات از مهارتهای لازم برخوردار نباشد. به همین علت روانشناسان تاکید میکنند اگر والدین اجازه ندهند فرزندشان با احساسات سخت و ناراحتکننده روبهرو شود، آنها قادر نخواهند بود مسئولیت عمل خود را بپذیرند.
والدینی که فقط یک فرزند دارند باید بدانند این که تمام نیازهای فرزندان بلافاصله و در کاملترین شکل مرتفع شود و اینکه آنها هرگز با میزانی از ناکامیهای کوچک روبهرو نشوند، آنها را در محیطی غیرواقعی و خارج از شکل زندگی واقعی پرورش میدهند.
به همین علت دکتر غلامی به خانوادههای تکفرزند هشدار میدهد: خطری که فرزندانتان را تهدید میکند آن است که هنگام بزرگسالی و وقتی که بناچار، از حمایتهای کمتر محیطی بهرهمند میشوند، دچار ناامیدی میشوند و جامعه و محیط بیرونی را برای خود تهدیدکننده و ناکامکننده مییابند که اینها همه ریشه در توجه و حساسیت بیش ازحد شما دارد.