شباهت یک اقدام مرحوم علی کردان و شیخ رجبعلی خیاط

به یهانه سومین سالگرد مرحوم علی کردان

مدتی قبل شرح حالی از مرحوم شیخ رجبعلی خیاط شنیدم و تشابهی از آن درشرح حال مرحوم کردان احساس کردم چرا که مرحوم رجبعلی خیاط در زمان حیاتش یک مستأجر داشت و زمانی که مستأجرش صاحب فرزند شد عوض اینکه اجاره را بالا ببرد پائین آورد که باعث تعجب مستأجرش شد و دلیلش را هم بالارفتن هزینه های مستأجرش رعلام کرد. درست همین داستان برای من هم اتفاق افتاد ولی صاحب خانه ام مرحوم حاج علی کردان بود به همین خاطر توجه شما را به خاطره ای این خصوص جلب میکنم:

سال 78 ازدواج کردم با حقوق اندکی داشتم دنبال یک منزل اجاره ای ساده و ارزان می گشتم که شخصی ما را به حاج خانم اسلامی ( مادرخانم مرحوم کردان) معرفی کرد به اتفاق همسرم برای دیدن این منزل که در بازار روز امام زاده یحیی بود رفتیم پسرش حاج حمید اسلامی منزل مورد نظر را به ما نشان داد دوتا اتاق و یک آشپزخانه یک در یک با مبلغ اجاره بدون پول پیش 15 هزار تومان, شرایط خانه بسیار ساده بود بناچار قبول کردیم چون برای اول زندگی و درآمد کم من مناسب بود و تازه برای زندگی سخت هم عادت داشتیم فارغ از اینکه الان کسی این شرایط را قبول نمی کندولی همسرم بنده خدا حرفی نداشت و این شرایط سخت را قبول کرد گذشته بر آن این منزل شرایط دیگری هم داشت از جمله اینکه حاج حمید(برادر خاتم مرحوم کردان) قرار بود برای یک سفر خارجی بمنظور کار برود وحاج خانم هم آنموقع در آنجا حضور نداشت و ما موظف شدیم بنوعی محافظت از منزل و خانواده اش را هم عهده دار باشیم چون خانواده ایشان هم در همان حیاط سکونت داشتند.

چند سال بعد مرحوم کردان یک منزل کوچکی در امام زاده یحیی ساخت و بعد از آن با توافق مادر زنش آن منزل را با منزل مادر زنش ( همان منزل ما)عوض کردند و در واقع صاحب خانه ما مرحوم کردان شد البته من کمتر خدمت ایشان رسیدم ولی صحبتهائی که برای من از ایشان آوردنداین بود که ایشان اولین کاری که کردند اجاره ما را از 15 هزار تومان به 10 هزار تومان کاهش دادند و توجیه شان هم این بود که این مبلغ اجاره برای مستأجری مثل ما زیاد است و شاید از بابت تولد فرزندم بود و تازه بخشی از منزل هم نیاز به تعمیرات داشت که با توجه به اینکه اصلا” ارزش تعمیر نداشت ایشان هزینه تعمیرات را متقبل شدند و جالب اینکه پس از چند سال بعد از سکونت ما با توجه به اینکه من مبلغی وام فراهم کرده بودم تا منزل بهتری را اجاره کنم ولی ایشان بمن گفتند که همین جا باش و اجاره کمتری بده و پولت را در بانک مسکن پس انداز کن و با صاحب خانه شدن از اینجا برو به هر حال این هم خاطره ای بود که از مرحوم کردان داشتم.

محمد علی صنیعی