با سلام و احترام فراوان
هراز نیوز محترم و دوست عزيزي که اين نوشته را مطالعه ميکنيد؛ اگر اين نوشته براي شما قابل باور نيست از کساني که در بيمارستان شمال حضور داشته اند بپرسيد، البته طوري بپرسيد که در تصديق اعتبار اين گفته دچار شرم و خجالت نشوند که چه برسرشان آمد!!!! (فقط خواهش مي کنم از خود مسئولان بيمارستان فوق تخصصي شمال آمل، چيزي نپرسيد که فقط و فقط تکذيب مي کنند و طببيعي هم هست)
بنده هم مشتاقانه حاضرم شماره تلفن کساني که در اين اتفاق متضرر شدند را در اختيارتان قرار دهم…
شرح ماجرا…….!
در اواسط مهرماه  گذشته در حالي که بيمارستان هنوز مجوز بهره برداري از دانشگاه علوم پزشکي مازندران و وزارت بهداشت اخذ نکرده بود،  مسئولان بيمارستان دست به انجام عملي سخيف و  بسيار زشت و دور از شان و شرافت انساني زدند….!
در حالي که کشور و جامعه به دليل مشکلات اقتصادي و بيکاري در بحران به  سر مي برد، اين به اصطلاح پزشکان! از اين وضعيت و نياز جوانان به کار  سوء استفاده کرده و بسياري از نيروهاي تحصيل کرده با مدارک ليسانس و فوق ليسانس را وادار به کارهايي دور از شان و شخصيتشان کردند….!
در اواسط مهرماه از سوي مسئولين بيمارستان شمال آمل، با متقاضياني که فرم ثبت نام و درخواست اشتغال را تکميل کرده بودند تماس تلفني برقرار شد، بدين صورت که: “آقا/خانم محترم ، لطفا روزهاي آينده براي عمليات Washing (يا همان شست و شو! تي کشيدن! نظافت سرويس بهداشتي و درو پنجره و ….) به بيمارستان شمال مراجعه کنيد ، اگر مسئولان بميارستان از کار شما راضي بودند وارد مرحله استخدامي خواهيد شد”!!!
که البته تنها اصطلاح Washing  در اين مکالمه به کار برده شد! تا شايد به بکار گيري يک کلمه انگليسي کمي از وقاحت جمله و درخواستشان بکاهند….
خيلي از اين عزيزان حتي باورشان نمي شد که منظور از عمليات Washing ، همان شست و شو! طي کشيدن! نظافت سرويس بهداشتي و… هست.
فرداي آن روز بيش از 90 نفر از جوانان تحصيل کرده شهرستان آمل و شهرهاي اطراف با خوشحالي از اينکه توانستند مشغول به کار شوند! وارد بيمارستان شدند که با صحنهء بسيار زننده و ناراحت کننده مواجه گشتند؛ مسئولان بيمارستان اين عزيزان را که داراي مدارک بالاي تحصيلي بودند، به گروه هاي چند نفره تقسيم کردند و با دادن لوازم نظافت آنها را وادار به شست و شو و طي کشيدن و…. کردند.
در اين ميان تعدادي فرياد اعتراضشان بلند شد، که مسئولان بيمارستان در جواب گفتند: اين شرط ورود شما به بيمارستان است، اگر قبول نداريد مي توانند تشريف ببريد….
در آن يک ماه جو سنگيني حاکم بود، جواناني که با هزار اميد آرزو مدارج بالاي تحصيلي را طي کرده بودند حالا بخاطر مشکلات کاري و مالي ، توسط عدده اي که از انسانيت بدور بودند مورد تحقير ، سوءاستفاده و استثمار قرار گرفتند….
مطمئنم مي توانيد درد و رنج جواني که بخاطر بي کاري و مشکلات مالي حاضر شده به چنين کارهايي دست بزند را تصور کنيد…. چه اشک ها که نريختند و چه ناله ها که بر نياوردند…
دختران جواني بودند با مدارک تحصيلي بالا که مجبور شده بودند لوازم و اجناس سنگين بلند کنند!!!!
عزيزاني بودند که به دليل استفاده از اسيد در هنگام شست و شو دچار مشکل تنفسي شده بودند و به هزينهء خودشان در مراکز درماني ديگر درمان شدند!!!!!
نکتهء جالب اينجاست که همين به اصطلاح قشر پزشک و بالاي!! جامعه، مقرر کرده بودند که کليه کساني که براي شست و شو مي آيند راس ساعت کاري وارد و خارج شوند…. تا لحظه اي هم  اين نيروي کار رايگان و بدون قرارداد را از دست ندهند!!!!
(توجه داشته باشد که هيچ قراردادي امضا نکردند و طي کشيدن شزط ورودشان بود!!)
با توجه به وعده اي که داده بودند؛ همه در اين تصور بودند که بعد از سپري کردن مرحله شست وشو و طي کشي، وارد مرحله استخدامي مي شوند، به همين خاطر چندين نفر که کارهاي ثابت داشتند از کارشان استعفا دادند تا بتوانند راس ساعت در بيمارستان شمال آمل حضور پيدا کنند….
نمي دانم خوانندگان اين مطلب چه برداشتي از اين عمل و تصميم شنيع مسئولان بيمارستان دارند…
اما آنطور که ديده و شنيده شده، تنها قصدشان خورد کردن غرور اين جوانان عزيز بوده تا بعدها با کمترين مبلغ و با بدترين شرايط هم تن به کار در اين بيمارستان کذايي دهند…..
قصه دراز آمد و خستهء تان کردم…. اما بخوانيد حرکت زشت و زنندهء مسئولان بيمارستان را بعد از يک ماه شست و شو و تي کشيدن در هفتم آبان ماه گذشته، مديرعامل  بيمارستان تمامي اين عزيزان و فرزندان تحصيل کردهء شهر آمل را در سالن کنفرانس گردهم آورد و گفت:”تمامي افرادي که با بيمارستان قرارداد همکاري امضا نکرده اند از همين حالا مرخصند…” . حالا حتما مي توانيد حيرت و بهت اين عزيزان را که يک ماه به سخت ترين و تحقيزآميزترين کارها تن داده بودند تصور کنيد…. آنهايي که از کار قبلي استعفا داده بودند و حالا دستشان از اينجا هم کوتاه شده بود و از خرج زندگي در اين روزگار سخت و گراني هاي کمرشکن  عاجز ماندند..!!
چه اشک ها که از ديدگان جاري نشد و چه آه ها که از دل برنيامد….
و حالا که اين وقايع را برايتان شرح مي دهم، سيزدهم آذر است و بيش از يک ماه از آن استثمار و بيگاري کشيدن و اخراج دست جمعي و بي جيره و مواجب گذشته است!!! و نه امروز و نه فردا و نه ماه هاي بعد هيچ خبري از اين فرزندان عزيز و شريف و بي دفاع آملي نخواهند گرفت…
حالا خودتان قضاوت کنيد…

607 thoughts on “آنچه در بيمارستان فوق تخصصي شمال (آمل) گذشت”
  1. فال گوش 3, در آذر ۲۷م, ۱۳۹۲ ۱۰:۰۳ ب.ظ وضیعت:
    برای این بیمارستان میگن تا حالا بیش از ۳۲۵ میلیارد تومان سرمایه گذاری شده و کارهای مثبت هم انصافا انجام شده مثل سی اس اس دی(بخش استریل مرکزی تجهیزات پزشکی که به قلب بیمارستان معروفه) که برای اولین بار تو کشور اجرا شده و یا پی تی اس بیمارستان که از المان اومده و دستکاه های دی دی ار رادیولوزی و ماموگرافی از ایتالیا وام ار ای ۱٫۵ تسلا از امریکا و دستگاه تو لید اکسیزن از ایتالیا اسانسور هیوندای کره جنوبی .از اون طرف بار بونجول هم دلت بخاد فراوون.خوب هیئت مدیره ای که حقوق نمیگیره یه جوری باید زندگیش بچرخه!!!!امری طبیعی
    ۵۰ میلیارد بالا کشیده هیئت مدیره میشه ۱۲ درصد بالا سری (نقی نقی نقی حساس نشو)
    ارسال پاسخ
    این امارها وهزینه های تکان دهنده نشانه روشن از ضعف مدیریت است.

  2. میگن بانک ملی هم با مدیران شرکت هم دسته و تا حالا کلی نیروی سفارشی از بابل و ساری و تهران از فامیلا شو تو بیمارستان مشغول کرده.

  3. جمعی از دانشگاهیان, در آذر ۲۹م, ۱۳۹۲ ۱۲:۲۴ ق.ظ وضیعت:
    از مدیرمسئول خبرگزاری هراز به جهت این اطلاع رسانی متشکریم….
    مردم حق دارند که از اتفاقات دوروبرشان مطلع باشند.
    و شما این رسالت را به درستی و شایسته انجام دادید. سپاس.

    اگر قرار باشد رسانه مصلحت اندیشانه برخورد کند دیگر وای به حال جامعه….. جسارت و خط شکنی در نام رسانه نهفته است….
    جمعی از دانشگاهیان
    با سلام همه شهرهارو برق میگیره شهر مارو چراغ موشی!!!!!!!!
    هرکه بگندد نمکش می زنند وای که بگندد نمک!!!!!!!!!!
    دست مریزاد اساتید

  4. لطفی دوستت داریم
    ولی یه سوال/
    چرا در جایی که مدیرانش …. صفتند مخوای باز بشه و یک عده جوونای مردم مثل تو بدبخت بشن؟مگه عقده ای شدی؟

  5. جناب نصیری ممنون از زحمات بی دریقتان
    از اینکه در نشر واقعیات هیچ واهمه ای ندارید از شما سپاسگذاریم و از خداوند منان کسب توفیقات الهی را برایتان مسالت داریم.

    امیدواریم این کوته فکرهایی که در این بیمارستان شما رو تهدید کردند هم کمی با تدبر در اعمال و رفتارشان بیاندیشند.
    همیشه واقعیت برای کسانیکه تحمل شنیدنش را ندارند سخت است و چون اگر انسانهای دوراندیشی بودند این همه دل دیگران را نمی رنجاندن که امروز به این رسوایی دچار گردند.

  6. دوستان اتفاقا چون ما دنبال پزشک خوب و بیمارستان خوب هستیم اینهمه انتقاد میکنیم….. وقتی کار غلط انجام بشه انتقاد پش بندش میاد و اگر خوب انجام بشه تعریف و تمجید از راه میرسه…..
    نه به تجهیزات کاری داریم و نه به دید مردم شهر نسبت به پزشکان…..
    ولی این کارشان نادرست بود و باید عذرخواهی میکردند که نکردند.
    خانم فاطمه، شما هم خودتان را از مجموعه واشینگ معرفی میکنی، احتمالا با عنایت پروردگار وارد مجموعه شدی و کارمندی، و داری از مجموعه حمایت میکنی… حرفی نیست، همیشه کارمند از شرکتش حمایت میکند اما اگر به خاطرات قبل و به آن جوانان رجوع کنید می بینید که خیلی ناراحت بودند و اذیت شدند که این ناراحتی با بدقولی(عدم استخدام) و اخراج دسته جمعی شدت پیدا کرد……
    حالا همه فکر میکنند از آنها سوء استفاده شده؛ خب حق دارند چون تقریبا 2 ماه از آن قضیه گذشته و کسی سزاغشان را نگرفته!!!!
    این مسائل موجب بروز مشکل و کدورت میشود و مردم را ناراحت و بدبین میکند…….
    همه انتقادها بی ادبی و فحش نیست، بعضی واقعیت است. باید پذیزفت…..
    ضزبه ای که از تکرار اشتباه وارد میشود صدها برابر ضربه ایست که از پذیرفتن انتقاد حاصل میشود….
    مدیران محترم ؛ از این جوانان بخاطر این کار ناشایست ویا هرچه که اسمش را میگذارند!! عذرخواهی کنند و جبران نمایند….. آنگاه لبخند بر روی لبان همه خواهد نشست…..
    والاسلام

  7. در شهری که فرهنگ برهنگی بسیار خوب رعایت میشه
    صد البته فرهنگ بردگی هم باید رعایت بشه
    توقعی نیست از شهری که پذیرای اداب و رسوم ایرانی نیست
    پرتوکول خارجی یعنی همین …
    چند تا دکتر که کاره ای نیستند چند تا نماینده که کاره ای نیستند
    چند تا وزیر که کاره ای نیستند یک رییس جمهور که کاره ای نیست

    ما اسیر یک ها و چند های این فرهنگ هستیم
    یاحق

  8. بعد از خواندن این مطلب ، شرح حال آقای لطفی را هم خواندم و ناراحتیم بیشتر شد.
    این رفتار با مردم اصلا پسندیده نیست.
    شماهم در این شهر قصد فعالیت دارید اگر توقع دارید مردم با شما همکار یکنند باید متقابلا به مردم احترام بگذارید نه اینکه با جوانان مردم بازی کنید و تحقیرشان کنید ویا حتی مانند این عزیز با آینده اش بازی کنید.

  9. با سلام به هراز نیوزیهای عزیز
    من یکی از کسانی بودم که برای استخدام تو این بیمارستان ثبت نام کرده بودم و برای مصاحبه و پس از اون در تمیز کردن و آماده سازی بیمارستان برای شروع فعالیت حضور داشتم.
    اگر از حق نگذریم، در تماسی که با بنده گرفته شده بود تاکید شده بود که فعلا برای این کار باید بریم و پس از اون هم اعلام شد که به دلیل آماده نبودن مجوز شروع فعالیت بیمارستان به تاخیر افتاده و پس از شروع فعالیت با ما تماس گرفته میشه.
    مسلما فرآیند دریافت مجوز برای شروع بکار یک پروسه ی زمانبره و نمیشه گفت بیمارستان مارو سر کار گذاشته.
    هنوز که بیمارستان با تمام ظرفیتش شروع به فعالیت نکرده که بگیم دوستان و آشناهاشونو گرفتن و ما سر کار بودیم.
    به نظرم این حرفها تنها در صورتی می تونست جدی گرفته بشه که بیمارستان کارشو کاملا شروع کرده بود اما افرادی که نشون داده بودن که تعریفشون از کار، نشستن و *حکمرانی کردن* پشت یه میز و گرفتن پول الکی نیست توی بخش های تخصصی مربوط به خودشون مشغول به کار نشده بودن.
    من هنوز به کادر مدیریت این بیمارستان اعتماد دارم.
    شما هم اگه کارفرمای یک شرکت خصوصی بودین انتظار داشتین که کارمنداتون در انجام وظایفشون خیلی خودشون رو بالا ندونن و غرور بیش از حد نداشته باشن.
    اگر من و بقیه دوستان تو این بیمارستان مشغول به کار بشیم فکر نمی کنم اینکه در تمیز کردن محل کار آیندمون و ایجاد یک محیط سالم برای خودمون کمک کردیم، اتفاق شاقی بوده باشه.
    زیاد هم نباید یک طرفه به قاضی بریم و همچنین نباید برای قضاوت کردن عجله کنیم.
    با آرزوی کامیابی

  10. در پاسخ به آقای ناشناس باید بگوییم
    همانطور که پزشکان از اقشار تحصیل کرده هستند و قابل احترامند، این عزیزانی که در این اتفاق مورد کم لطفی و برخورد ناشایست قرار گرفتند از همین تحصیل کرده ها هستند. آن مثلی هم که بکار بردید بیشتر در این اتفاق و آنهایی که دستور چنین کاری را صادر کردند مصداق دارد.
    یکی از نشانه های علم و فرهنگ پذیرفتن اشتباه و سعی در جبران آن است نه اصرار به درست بودن کاری که ذاتا و دراصل خطاست.
    موفق باشید و انتقادپذیر

  11. در جواب به اون کسی میگویم که من را نا محترم خطاب کرد ببخشید باید بیام احترام را از شما که مایه ننگ امل و املی شدیم یاد بگیریم.که به دست وپای تمام فک و فامیل و کارمندایی که هنوز استخدام نشدن افتادید که تو سایت هراز نیوز از اقای مدیر و بیمارستان خوب تعرف کنید اسمتان هم بنویسید تا در پروندهتان درج شود تا استخدام شوید. من چکاربه سایت بیمارستان دارم. انشاالله به موضوع رسیدگی شه ما که از خدامون. بببینیم رو سیاهی برای کی میمونه. چوب خدا صدا نداره. شما واقعا مسلمانید تا کی دروغ وریا از خشم خدا نمی ترسید.

  12. خیلی جالب و عجیب است
    عزیزانی که خود را مدافع و همکار و سهامدار و … می نامند، همه شهر و مردم را زیر باد انتقاد میگیرند که مردم آینچنین و آنچنان اند!!!!!
    حق باشماست! همه نمیفهمند و فقط شما می فهمید….
    متاسفم

  13. کار پرداز قبلی, در آذر ۲۹م, ۱۳۹۲ ۱:۵۱ ب.ظ وضیعت:
    روزبه عزیز از جنابعالی و همشهریان عزیز که با افشاگری های دلسوزانه تان در راستای منافع مردم و نظام این بنگاه اقتصادی سوداگر در لباس درمان رو زود شناسائی کرده اید تشکر می کنم
    در همین راستا مسولین دانشگاه تصمیم گرفتند از صدور مجوز خودداری کنند و همانطورکه دوستان تو کامنت ها بیان کردند چوب خدا صدا ندارد و اینا باید تاوان عملکرد زشتشون بدهند چون که این مدت دل خیلی هارو درد اوردند /
    تا بسته شدن بیمارستان و بیکار شدن اون ۲۰۰ کارمند پاچه خوار راهی نمونده.
    ارسال پاسخ
    ما هم دعا می کنیم که هرچه زودتر در اونجا بسته شه تا بیشتر از این مایه سر شکستگی ما املی ها نشه ومرهمی باشه بر زخم انهائیکه سالیان سال تو اون خراب شده زحمت کشیدند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *