آن گاه و آن جایی که شرافت قلم را به رذالت دروغ آلوده می کنیم،وصداقت قلم را به دنائت دروغ می فروشیم و انصاف رسانه ای را زیر پای هرزه درآیی و تهمت و تخریب قربانی می کنیم و خود و شرافت قلم رادر بازار روسپی گری رسانه ای به حراج می گزاریم و برای رسیدن به سهم خواهی های نامشروع و حقد و حقارت خود در ناکامی از باج بگیری ،به کام هم خوابگی با هرزه زبانی و هرزه نویسی دل خوش کرده و تن می دهیم، فراموش کرده ایم که آن چه از این روسپی گری رسانه ای متولد می شود، در نزد رسانه های پاک و صاحبان قلم های شریف و صاحبان اخلاق و انصاف به پشیزی نمی ارزد وکالای دروغ و توهین و تهمت و تخریب در بازار انصاف و اخلاق خریداری ندارد. پس حراج زدن شرافت رسانه ای و خودفروشی قلم چرا و به چند؟
در یادداشتی مشترک از چند رسانه زنجیره ای – شمال نیوز،شمال فردا،گردش آنلاین – با اشاره به جلسه تودیع و معارفه مدیرکل روابط عمومی استانداری مازندران، یکی از “پشت درهای بسته و اظهارات قابل تامل آقای مشاور”و دیگری از ” کشف جدید آقای مشاور ، رعایت ظرافت ها مهم تر از ولایت مداری” و یکی نیز از”مشاور رسانه ای استاندار مازندران : بهتر است همه از روابط عمومی استانداری بروند”خبر دادند.و در این یادداشت به نقل از لطف الله آجدانی – مشاور فرهنگی و رسانه ای استاندار محترم مازندران -چنین آورده اند: “آجدانی با تاکید بر لزوم همسو بودن روابط عمومی استانداری با سیاست های دولت تصریح کرد: این همسویی در روابط عمومی استانداری دیده نمی شود… این درست نیست که ما تحت عنوان ولایت مداری بسیاری از ظرافت ها و مهارت ها را نادیده بگیریم …این سخنان و انتقادهای تند مشاور رسانه ای استاندار با عکس العمل برخی از کارشناسان روابط عمومی استانداری مواجه شد تا جایی که یکی از پرسنل روابط عمومی استانداری خطاب به آجدانی گفت : بهتر بود به جای این همه انتقاد و زیر سوال بردن زحمات عوامل روابط عمومی استانداری ، در یک جمله می فرمودید همراه با معافی – مدیر کل سابق روابط عمومی – همه کارمندان روابط عمومی نیز تغییر کنند. در این هنگام بود که آجدانی خطاب به یونسی – معاون سیاسی و امنیتی استاندار – گفت که لازم است تا همین کار صورت گیرد و نیروهای جدید جایگزین افراد فعلی شوند.”
اما به راستی ماجرا چیست؟آجدانی چه گفته است که ناخرسندی و عصبانیت یادداشت نویس یا یادداشت نویسان و منتشر کنندگان آن را برانگیخته است و زبان و قلم به شیون و ناله و زاری گشودند که گویی با سخنان آجدانی زمین به آسمان رفته است و آسمان به زمین آمده است و جهانی خراب شده است.
نخست باید از نویسنده یا نویسندگان آن یادداشت و منتشرکنندگانشان پرسید که منبع و مستند اخبارشان از جلسه تودیع و معارفه مدیرکل روابط عمومی استانداری که به تصریح خود آن یادداشت “در پشت درهای بسته ” برگزار شده بود چیست و کیست؟آیا نویسندگان و کارگردانان و بازیگران این سناریو در مکان جلسه ای که حضور نداشتند به شیوه ای غیر قانونی از دستگاه شنود و استراق سمع بهره گرفتند؟آیا روح محترمشان در جلسه حضور داشتند ؟آیا صاحب کرامت طی الارض هستند و ما خبر نداریم؟به نظر می رسد هیچ یک از سه تصور احتمالی در این باره مصداق نداشته باشد. قطعا اخبار این جلسه را باید مخبری از حاضرین خبر رسانی کرده باشد – یا شفاهی یا با ضبط صدا -.در اینجا چند نکته را باید یادآوری کرد : چرا و با اجازه چه مقام مسوولی یکی از اعضای حاضر در جلسه که از کارمندان روابط عمومی بوده اقدام به چنین کاری کرده است؟قطعا مدیر کل محترم روابط عمومی استانداری باید نسبت به شناسایی مخبر ،علل و انگیزه های او از این اقدام پی گیری و رفتار سازمانی مناسبی را اتخاذ نماید.دو دیگر آن که کاش مخبر خبر خواه در نقل شفاهی خبر یا به استناد فایل صوتی مذاکرات جلسه ،شرافت و اخلاق امانتداری و راستگویی را حرمت می نهادند و به سانسور و تحریف و دروغ روی نمی آوردند تا دروغگو چون پرده افتد سیه روی نشود.
چه،آجدانی به شهادت حاضران راستگو و به استناد فایل صوتی در سخنان خود با تاکید بر اینکه چند انتقادی که بر عملکرد روابط عمومی استانداری دارد نافی زحمات و خدمات مدیر کل سابق و همکاران وی در روابط عمومی نیست،مستند به مواردی موجود در پایگاه خبری استانداری ، انتقاداتی را به چند ضعف حرفه ای طرح که از سوی معاونت محترم سیاسی و امنیتی استاندار نیز تایید و تصدیق شد. و همان گونه که سوی آجدانی و معاونت سیاسی و امنیتی استاندار نیز تاکید شد انتظار می رفت آقای مدیر کل سابق و یکی از همکارانش – فقط یکی از همکارانش – بر احساسات خود غلبه می کردند و آستانه ظرفیت نقد پذیری خود را بالا می بردند و اندیشه را با اندیشه پاسخ می گفتند نه آن که بر آشوبند یکی از آنها – فقط یکی – خشمگینانه ردای تهدید بپوشد که چون علاقه و انگیزه ای برای ادامه کار در روابط عمومی ندارد درخواست جابه جایی کند. وانگهی آجدانی در جواب او چیزی نگفت جز آن که خطاب به معاون سیاسی و امنیتی استاندار تصریح کرد:اگر آن کارمند عزیز واقعا به این نتیجه رسیده است که علاقه و توانایی ادامه همکاری با روابط عمومی و مدیر کل جدید را ندارد و مایل به جابه جایی هستند پیشنهاد می شود با توجه به این که کارمندان روابط عمومی باید برای همکاری از علاقه و آمادگی کامل برخوردار باشند، چنانچه مشارالیه واقعا به این نتیجه رسیده است که علاقه و انگیزه ای برای ادامه همکاری ندارد و خواهان جا به جایی هستند، نسبت به جابه جایی شان اقدام گردد. لذا باید پرسید هدف از تحریف سخنان آجدانی و نسبت دروغ تغییر همه کارمندان روابط عمومی با چه انگیزه و هدفی طرح شده است؟ دیگر آن که آجدانی اقدام و گفتارمدیر کل سابق روابط عمومی به هزینه کردن از نام مقام معظم رهبری برای خود در ایجاد این شائبه که تغییرش برای ولایتمداری وی است، دوستانه به وی یادآوری کرد که تغییرش بنا به ضرورت همسویی کامل روابط عمومی استانداری با سیاست ها و گفتمان دولت تدبیر و امید و نیز برخی ضعف ها در عملکرد وی است و لذا نباید با هزینه کردن از نام مقام معظم رهبری برای منافع شخصی ظرافت ها و مهارت ها را نادیده بگیریم.و این سخن ناظر به برخی ناهمسویی های مدیرکل سابق روابط عمومی استانداری با دولت تدبیر و امید و تاکید چند باره او به این که همچنان خود را مرهون بر سر سفره عدالت نشستن رییس جمهور سابق آقای احمدی نژاد می داند بوده، تا دانسته آید نباید از مقام معظم رهبری که فصل الخطاب هستند جلوتر حرکت کرد و از ضرورت تقویت و همگامی با دولت تدبیر و امید که مورد حمایت مقام معظم رهبری نیز هستند بازماند.
به راستی این همه هیاهوی بسیار بر سر هیچ و کوبیدن بر طبل تو خالی و استفاده از حنای بی رنگ دروغ و تحریف و تخریب از چه انگیزه و هدفی ریشه گرفته است؟ آیا نویسندگان و کارگردانان و بازیگران این گونه سناریوهای زنگ زده و تاریخ مصرف گذشته برآنند تا با نشانه رفتن مشاورفرهنگی و رسانه ای استاندار مازندران تغییرات مطلوبی در فضای مدیریت رسانه ای و فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران ایجاد کنند؟ اگر چنین باشد پس نباید برای رسیدن به تغییرات مطلوب تن به روش های نامطلوب دروغ و تخریب روی آورد. اما اگر انگیزه و هدف این گروه اندک و معلوم الحال رسانه ای که به کاسب کاری شهرت فراوان دارند برآنند تا با اقداماتی جاهلانه و کودکانه از این دست ، از آجدانی و آجدانی ها باج بستانند ، راه را به اشتباه می روند و نیز اگر سودای جلوگیری از تغییرات در عرصه فرهنگی مازندران را در سر می پروانند، سودای خامی است که کوبیدن بر در بسته است. دولت تدبیر و امید آمده است تا با تغییرات مطلوب ، جامعه ی فرهنگی و اهالی رسانه هاو فرهنگ و هنر، امید به تنفس در هوای سالم تر و آزادترو آزادی ها و امنیت های قانونی و مدنی را تجربه کنند.
جناب مستطاب اقای آجودانی ظاهرا”جنابعالی مشاور استانداری هستی که دولت اش سخن از شفافیت و تدبیر و امید می کند اماّ حضرتعالی قلم را به هرزهگری و فحش و بد بیراه گرفته ای که نه مخاطبش معلوم است و نی شفافیت اش ظاهرا شما تنها 1/16مملکت داری را هم سپری نکردی آیا اینهمه داد و بیداد و فحش وفاحشه گری قلم و انتصاب به رو سپی گری زود نیست شاید به قول جناب رفسنجانی در رو زنامه ارمان این از “نجابت شماهاست که همه توهین را نثار مخاطبن مجهولی ننمو ده ای که هیچ نشان ازمرام شفافیت شما ها نیست ما شما را به عنوان معلم می شناسیم ومعلمین معمولا”ازاده اند و برای حطام دنیا هیچگاه خود را به این و آن نمی فرو شند آیا نه چنین است !؟
سخن حق تیز است و گاه زهرآلود. برای شیاطین قلم که شرافت قلم را آلوده میکنن این نوشته لازم بود.
متاسفم برای کسی که نام فرهنگی را به یدک می کشد…از این زشت تر نبود بنویسید جناب معلم
آقای مشاور فرهنگی، دانش آموخته تاریخ، حتی تمام روایت های چلسه تودیع و معارفه مدیرکل روابط عمومی کذب محض باشد و شما ناشایست تر از این منتصب می داشتند ، آیا رفتار واکنشی شما مولد امید و موید تدبیر است؟
برادر عزیز مراقب آندیشه، احساس، زبان و قلم خود باشیم ، که بدآموزی های آجتماعی و اثرات سوء رفتار در حوزه عمومی بسیار مخرب و خارچ از حد تصور من و شما است.
پس کمی تامل و تحمل لازم است.
هر چی فحش بود که به خودت دادی برادر من! از این بی حیایی شما واقعا شرمساریم….
برابر اخرین خبرها مشاورفرهنگی متن زیر را با مقاله فوق تعویض نمود :
با احترام به همه عزیزان مطبوعاتی بدینوسیله سخنانی که از سوی اینجانب در جلسه معارفه روابط عمومی از سوی بعضی نشریات در استان نقل شده است را تکذیب نموده وهمگان را به
رعایت انصاف و اخلاق دعوت مینمایم
به عنوان يه آملي واقعا خجالت كشيدم/
اين چه حرف هايي بود زدي روح ا…
زشت نيست.؟؟؟؟