شمال امروزنوشت : كارمندی كه خانوادهاش در تهران است،میگوید: «هر هفته پنجشنبه غروب به تهران میروم و جمعه غروب به شهر محل كارم برمیگردم. در ماه بالای 100 هزار تومان هزینه ایابوذهاب میدهم. چارهای دیگری هم ندارم و به اجبار باید این شرایط را تحمل كنم.»
یکی از کارمندانی که با اجرای این طرح مجبور شد، خانه و کاشانهاش را در تهران رها کند و به یکی از استانهای مجاور تهران برود، به خبرنگار قانون میگوید: «الان چند سال است که با مشکلات زیادی مواجه هستم. واقعاً زجر میکشم. به اجبار آمدیم چون گفتند یا استعفا دهید یا از تهران بروید.»
فروردین سال قبل بود که طرح انتقال کارکنان دولت از تهران پس از مدتها مطرح شدن در رسانهها صورتی جدی به خود گرفت و برخی سازمانهای دولتی به خارج از تهران منتقل شدند. هرچند گزارش قانون نشان میدهد که انتقال کارکنان برخی شرکتهای صنعتی، چراغ خاموش و در سکوت خبری از سال ۸۶ شروع شده است. انتقالی پردردسر در قالب طرحی که هدف از آن به گفته رییسجمهور خالی کردن تهران برای جلوگیری از بحران بود: «تهران دیگر جا ندارد و استان تهران در معرض آسیبهای سنگینی است. اگر خدای نکرده در تهران اتفاقی بیفتد، چطور میشود آن را جمع کرد؟ باید به فکر بود. باید تهران را خالی کرد.»
لطفالله فروزنده، معاون توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیسجمهور از همان روزها ماموریت یافت تا خروج ۲۰۰ هزار کارمند همراه با خانوادههایشان از پایتخت پرازدحام کشور را مدیریت کند، اما یک سال بعد فروزنده اعلام کرد که تنها ۲۰ هزار کارمند از تهران منتقل شدهاند. یعنی یک دهم عددی که خود فروزنده اعلام کرده بود و یک دویست و پنجاهم، پنج میلیون کارمندی که احمدینژاد گفته بود از تهران باید بروند. البته بعدها گفته شد که «رئیس جمهوری رقم پنج میلیون را برای زلزله گفتهاند.»
حتی مشوقهای دولت هم نتوانسته بود کارمندان را به دل کندن از تهران و دودودُمش ترغیب کند. دولت برای تشویق کارمندان به خروج از تهران آییننامه «اعطای تسهیلات به کارکنان دستگاههای اجرایی متقاضی انتقال از شهر تهران» را به تصویب رساند. طبق این آییننامه قرار بود کارمندانی که داوطلب میشوند ( و یا داوطلبشان میکنند!) از تهران خارج شوند از بسته تشویقی دولت، مثل افزایش حقوق، هدیه انتقال معادل یک ماه حقوق و مزایا، افزایش حقوق تا ۵۰ درصد و معافیت از محدودیتهای قانون مدیریت خدمات کشوری، دریافت تسهیلات بانکی بدون سپردهگذاری و بدون نوبت، هدیه ازدواج معادل یک ماه حقوق و مزایا و استفاده از امکانات ورزشی سازمان تربیتبدنی بهطور رایگان بهرهمند شوند.
یکی دیگر از کارمندان انتقالی درباره این مزایا وعده داده شده میگوید: «هیچگونه تسهیلاتی به ما نداند. خوابگاهی به ما دادند که مثل زندان است و گفتند اینجا بخوابید. خانه و زمین هم هیچ.»
وی به خبرنگار قانون میگوید: «در اینجا به جای اینکه به قولشان عمل کنند و مزایای ما را بالا ببرند، حتی برخی از مزایایی که در تهران داشتیم را هم کم کردند.»
بسیاری از این کارمندان به دلیل آنکه دولت به وعدهاش درباره دادن خانه یا زمین در شهرستانها عمل نکرده، خانوادهاشان را در تهران باقی گذاشتهاند و هر هفته در حال رفتوآمد به تهران هستند. به قول یکی از این کارمندان دولت نه تنها «مدیران پروازی» را در محل کار خودشان ساکن نکرد که با این طرح «کارمند جادهای» هم به وجود آورد.
یکی از این کارمندان میگوید با اطمینان به وعدههای دولت، خانوادهاش را همراه خود از تهران خارج کرد، اما پس از چند ماه متوجه شد که از وعدهها خبری نیست و مجبور شده است خانوادهاش را دوباره به تهران برگرداند.
کارمند دیگری که خانوادهاش در تهران است، اما خودش به شهرستان منتقل شده میگوید: «هر هفته پنجشنبه غروب به تهران میروم و جمعه غروب به شهر محل کارم برمیگردم. در ماه بالای ۱۰۰ هزار تومان هزینه ایابوذهاب میدهم. چارهای دیگری هم ندارم و به اجبار باید این شرایط را تحمل کنم.»
البته فروزنده با گذشت بیش از یکسال از تصویب آییننامه اعطای تسهیلات به کارکنان انتقالی و وعدههای دولتی، مردادماه و در مصاحبه با همشهری، در توجیه برآورده نشدن انتظارات کارمندان انتقالی، توقعات این کارمندان را غیرمنطقی و غیرقابلاجرا دانسته است.
چند ماه قبل خبرهایی مبنی بر توقف اجرای طرح خروج کارمندان از تهران به گوش رسید که معاون رییسجمهور دوباره در مقام دفاع از آن برآمد، با این تفاوت که دیگر از آمار ۵میلیون نفر و یا ۲۰۰ هزار، سخنی به میان نیاورد و سطح توقعات دولت را از این طرح به شکل عجیبی کاهش داد و گفت: «اصلاً قبول ندارم که طرح شکست خورده است. حتی اگر یک نفر هم از تهران برود، دستاورد بزرگی است.»
مهدی کلهر مشاور سابق احمدینژاد در سال ۸۹ و درست چند روز قبل از آنکه از سمت مشاورت خود خداحافظی کند، در اظهارنظری خلاف عقیده فروزنده گفته بود که طرح خروج کارمندان از تهران «قطعاً طرح ناموفقی است.»
دو ماه پیش هم خبر رسید کارمندان پژوهشکده میراث فرهنگی که سال گذشته به شیراز منتقل شدهاند، قرار است که به تهران برگردند تا منتقدان انتقال کارکنان از تهران برگ دیگری برای تأیید ادعای خود درباره موفق نبودن این طرح پیدا کنند.
کارمند یکی از شرکتهای بزرگ صنعتی کشور که درست دو سال مانده به بازنشستگیاش به اجبار تهران را ترک کرده، میگوید: «من به خاطر بازنشستگی حاضر شدم تهران را ترک کنم، اما هنوز مرا بازنشسته نکردهاند… خانوادهام تا چندماه به دلیل رفتن من دلتنگ بودند و فرزندانم گریه میکردند…»
طرحی که قرار بود تهران را خلوت کند، تنها برخی خانوادهها را از آرامش تهی کرده است و هزینهای به کارمندانی تحمیل کرده که مجبورند آخر هر هفته جادههای منتهی به تهران را طی کنند تا برای یک روز در کنار خانوادهشان باشند.