سرویس سیاست خارجی ـ در حالی که در هفته گذشته، طرح اتهام آمریکا به ایران، مبنی بر دست داشتن یک ایرانی در طرح ترور سفیر عربستان در رسانههای داخلی و خارجی با واکنشهای بسیاری روبهرو شد و برخی از کارشناسان خارجی میز، این اتهام را سناریویی ناشیانه برای مقابله با ایران در عرصه بینالمللی و همچنین منطقهای دانستند، با وجود این، تأکید کارشناسان بر دروغ و غیر واقعی بودن آن، چیزی از اهمیت این مسأله از آن حیث که این اتهام به مسألهای برای سیاست خارجی کشور تبدیل شده، نمیکاهد.
به گزارش «تابناک»، هرچند نخستین واکنش در برابر اتهامهای جعلی و واهی، انکار و آشکار کردن اهداف اتهامزنندگان است، این تکذیب و انکار، تنها راه ممکن و لزوما بهترین شیوه نیست، بلکه نخستین اقدام ضروری و زمینهای برای اقدامات بعدی در حل مسأله است.
بنا بر این گزارش، فعال کردن همه ظرفیت دیپلماسی کشور ـ که به ویژه پس از انقلاب به وجود آمده است ـ و همچنین هماهنگ کردن مواضع افراد مقامات گوناگون در این زمینه، از اهم کارهایی است که باید انجام شود.
در روزهای گذشته، در حالی که وزیر خارجه و سخنگوی این وزارتخانه، خواستار دستیابی کنسولی به متهم ایرانی شده بودند تا تحقیقاتی را درباره این ادعای نادرست انجام دهند، رئیسجمهور در مصاحبه با الجزیره، این درخواست و علاقه ایران برای انجام تحقیقات در این زمینه را کلا رد کرده و اکنون این گونه در محافل جهانی القا شده است که گویی، مسئولان ایرانی در این زمینه متناقض رفتار میکنند! در حالی که اتفاقا باید عکس این مسأله رخ دهد؛ یعنی مسئولان و مقامات ایران، باید با هدف انسجام و قوت دربرخورد با این مسأله غیر واقعی، اما مهم، خط مشی مشخص و یکدستی را طراحی و پیگیری کنند.
افزون بر این، در همین هفته گذشته، هنگامی که وزارت خارجه ایران، ضمن احضار سفیر سوئیس، خواستار دسترسی کنسولی به متهم ایرانی شد، با واکنش وزیر خارجه سوئیس روبهرو گشت.
وی در این باره گفته بود که ما در ایران نماینده آمریکا هستیم و سخنان آمریکاییها را به ایران منتقل میکنیم؛ بنابراین، اگر ایران درخواستی از آمریکا دارد، آن را از حافظ منافع این کشور در آمریکا (پاکستان) بخواهد.
این گزارش میافزاید، این مسألهای است که مقامات وزارت خارجه، باید به یاد داشته باشند تا در اقدامات بعدی هم نقش محوری به سفارت سوئیس در ایران ندهند و اگر نسبت به توانایی پاکستان به عنوان حافظ منافع ایران در آمریکا تردید دارند، میتوانند تغییراتی پدید آورند، ولی به هر حال، این سفارت پاکستان در آمریکاست که نماینده ایران است، نه سفارت سوئیس.
مواردی اینچنین در رویارویی با اتهامی غیر واقعی اما مهم همچون اتهام اخیر، نباید تکرار شود، بلکه هوشمندی و انسجام، جداسازی مسئولیتها و وظایف و همچنین پیگیری و مسئولیتشناسی در برابر سخنانی که از زبان هر که که از جانب ایران گفته میشود، از جمله ضروریات برای دفع اتهام و حل مسأله است.
افزون بر این، سفارتخانهها و نمایندگی ایران در بیرون از کشور نیز لازم است، این موضوع را موضوع فعالیت خود بدانند و در هر کشوری که هستند، فعالیتها، رایزنی و نشستهای گستردهای را برای روشن کردن این اتهام برگزار کنند.
باید گفت، هنگامی که موضوعی با هجمهای چنین گسترده، منافع ملی ایران را تحت تأثیر قرار میدهد، ساده گماشتن و از کنار آن گذر کردن از سوی سفرا و نمایندگیهای ایران در خارج از کشور، کوتاهی نابخشودنی است.