به گزارش هرازنیوز به نقل از تسنیم، در حمله اشرار مسلح به یک پاسگاه مرزى جمهورى اسلامى ایران در منطقه گزبستان سراوان، ۱۴ سرباز نیروى انتظامى به شهادت رسیدند. در تحلیل این عملیات تروریستى نباید آن‏را یک حرکت کور و بدون پشتوانه خارجى قلمداد کرد بلکه این عملیات را باید در قالب یک پکیج امنیتى ارزیابى کرد که با هدف ناامن‏سازى محیط امنیت ملى جمهورى اسلامى ایران طراحى و اجرا شده است. آمریکا، رژیم صهیونیستى و دشمنان منطقه‏اى جمهورى اسلامى ایران براى برهم‏زدن امنیت، وحدت و آرامش ملت ایران، پروژه‏هاى متعددى را تدارک دیده‏اند تا پتانسیل انقلاب اسلامى معطوف درگیرى‏هاى داخلى شود. استکبار جهانى براى مهار قدرت نرم ایران اسلامى طرح گستردن سفره بحران در مناطق مختلف کشورمان را دارد که پادزهر این پروژه را رهبر معظم انقلاب با طرح «استحکام ساختار درونى نظام» داده‏اند.

رهبر معظم انقلاب یکى از مهم‏ترین شاخصه ‏هاى تحکیم ساختاردرونى نظام را در اتحاد ملى برشمرده‏اند که این نقطه قوت نظام در فتنه سال ۸۸ مورد هجمه واقع شد و گسست‏ها و انشقاق‏هایى را در ملت به‏وجود آورد. انتخابات ۹۲ ریاست جمهورى آبى بر آتش فتنه‏انگیز اختلاف و دو قطبى شدن فضاى جامعه بود و این وحدت شکل‏گرفته در درون نظام سخت مورد رشک و حسادت دشمنان شده است. بنابراین براى هدف قرار دادن این نقطه قوت نظام سعى در ناامن‏سازى و برهم‏زدن امنیت و آرامش مردم با پروژه‏هاى مختلفى دارند که حادثه سراوان قطعه‏اى از پازل ناامن‏سازى و پهن‏کردن سفره بحران در کشور است.

عملیات تروریستى سراوان که روز جمعه سوم آبان در محدوده پاسگاه ۱۶۷ گزبستان به‏وقوع پیوست، منجر به شهادت ۱۴ تن از سربازان نیروى انتظامى شد.گروه موسوم به «جیش العدل» که خود را «ارتش عدالت و برابرى» معرفى مى‏کند، مسؤولیت به شهادت رساندن مرزبانان نیروى انتظامى ایران را بر عهده گرفت.بر اساس گزارش‏هاى دریافتى، در این عملیات، اشرار مسلح با استفاده از تیربارهاى سنگین، آر.پى.جى و توپ‏هاى ۱۰۶، پاسگاه مرزى را در ساعت ۹ شب مورد حمله قرار دادند.سرکردگى این جریان را نیز فردى شرور، وهابى و معاند به نام عبدالرحیم ملازاده ساکن شهرستان راسک برعهده داشت که بعد از دستگیرى برادر شرورش عبدالرحیم ملازاده به اتهام مشارکت در شهادت مولوى جنگى زهى به پاکستان متوارى شده است.جیش العدل که در گذشته نیز مسؤولیت حمله به هنگ مرزى سراوان را در کارنامه‏اش داشته است این‏بار نیز با همکارى نیروهاى اطلاعاتى آمریکایى و صهیونیزم اقدام به خرابکارى در منطقه نمود.

ردپای سرویس های اطلاعاتی آمریکا

این در حالى است که تا پیش از این نیز حمایت‏هاى مالى و لجستیکى آمریکایى‏ها از گروهک‏هاى تروریستى مشابه، مسبوق به سابقه است.گروهک جندالله به‏سرکردگى عبدالمالک ریگى از بدو تأسیس تا روز دستگیرى توسط سربازان گمنام امام زمان(عج) تحت حمایت‏هاى آمریکا در پاکستان قرار داشت و به پشتوانه اطلاعات ماهواره‏اى و اطلاعاتى که آمریکا از طریق کشور پاکستان به آنان منتقل مى‏کرد توانستند اقدام به ناامن‏کردن منطقه شرقى کشور کنند.تصاویر حضور عبدالمالک در پایگاه نظامى آمریکایى‏ها که بارها از صدا و سیما نیز پخش شد، مؤید این موضوع بوده است.

نادیده‏ گرفتن شرارت‏هاى ایالات متحده آمریکا توسط برخى‏ها در داخل، در حق مردم کشور که ترور و ناامنى تنها گوشه‏اى از آن است باعث تأسف است، سردمداران کشور آمریکا با اثبات فعالیت‏هایشان بر علیه کشور اقدام به عذرخواهى نیز نمى‏کنند تا به استناد به آن بتوان افکار عمومى را براى ایجاد مذاکره آماده نمود.

تحرکات اخیر سلفى‏ها در منطقه غرب آسیا «خاورمیانه» مشخصاً در کشور سوریه با اهداف تأمین خواسته‏هاى رژیم صهوینیستى صورت پذیرفته است، و مرزهاى کشور به‏دلیل حضور وهابى‏ها از حساسیت‏هاى خاصى برخوردار است.

لذا مسؤولان نظام باید نسبت به رصد این تحرکات حساسیت‏هاى بیشترى لحاظ کنند تا آتش فتنه‏هاى مذهبى دامن کشور را نگیرد.

همکارى با منافقین‏

جیش العدل و پیوند با منافقین و آمریکا توسط جریانى منشعب‏شده از گروهک عبدالمالک ریگى به رهبرى فردى به نام «عبدالرحیم ملازاده» با نام مستعار «صلاح الدین فاروقى» شکل گرفته است.شواهد متعددى گویاى این نکته است که چارت سازمانى این گروه با مشاوره برخى از اعضاى سازمان منافقین بسته شده و منظور از این اقدام تشکیل گروهى تشکیلاتى‏تر و مدون‏تر از گروه ریگى بوده که میزان خطا و آسیب‏پذیرى آن کمتر باشد.

علت سرمایه‏ گذارى آمریکا روى گروهک‏هاى جدید تروریستى‏

علت سرمایه‏ گذارى بیشتر سرویس اطلاعاتى آمریکا و موساد و برخى کشورهاى عربى مرتجع منطقه به این جریان منشعب‏شده از گروهک ریگى به دلایل ذیل بوده است:

الف: این جریان به این دلیل انتخاب شد که برخى چهره‏هاى تأثیرگذار این گروه حتى در زمان ریگى نیز ارتباط بیشترى با سرویس‏هاى اطلاعاتى آمریکا در افغانستان و پاکستان داشته‏اند.

هم‏چنین صلاح الدین فاروقى رهبر جیش العدل از نزدیکان یکى از گردانندگان شبکه‏هاى ماهواره‏اى فارسى مى‏باشد که ارتباط علنى با برخى سرویس‏هاى اطلاعاتى کشورهاى عربى دارد.

ب: ظرفیت‏هاى اطلاعاتى، جمع‏آورى خبر و شناسایى اعضاى آن به نسبت دیگر گروه‏هاى منشعب‏شده از گروهک جندالله بالاتر بود.

آنچه در اینجا مى‏توان در لفافه به آن اشاره کرد این است که برخى از چهره‏هاى رهبرى‏کننده این گروه از نزدیکان جریاناتى در سیستان و بلوچستان هستند که رصد اطلاعاتى آن‏ها مى‏تواند منجر به کسب اخبار مهمى از جنوب شرق و حتى برخى مسائل کشورى بشود.

ج: چشم‏اندازى که براى این گروه توسط سرویس‏ها اطلاعاتى انتخاب شده بود این بود که فردى رهبرى این گروه جدید را برعهده بگیرد که ظرفیت تبدیل‏شدن به ریگى دوم را داشته باشد.

این پروسه از چند هفته قبل به مرحله نهایى خود نزدیک شد و پس از مدت‏ها، رهبر جیش العدل تصویر خود را رسانه‏اى کرد در حالى که پیش از این تنها نامى مستعار از وى منتشر شده بود.

شباهت‏هاى جیش العدل و منافقین این گروه چند ماه بعد از چنددستگى گروهک ریگى بلافاصله با تقویت سرویس‏هاى منطقه‏اى و با هدایت آمریکا و نظارت موساد دست به تشکیل یک چارت سازمانى منسجم مى‏زند. این چارت شباهت‏هاى جالبى با روش‏هاى اداره سازمان منافقین دارد. در اساسنامه این گروه، افراد همانند سازمان منافقین همه خانواده خود را حتى باید فداى سازمان جیش العدل و رهبر آن بکنند.

در بخش دیگرى از اساسنامه این گروه نیز تأکید شده است که هر عضو سازمان باید تمامى دستورات رهبر گروه را بدون چون و چرا اجرا و تمام و به نوعى هستى‏اش را فداى اهداف سازمان بکند.

بخشى دیگرى نیز از این اساسنامه اشاره مى‏کند که تمامى اعضا باید اخبار خود را تنها به رهبر گروه و یا مسؤول بالادست خود بدهند در غیر این صورت مجازات مى ‏شوند!

رهبر گروه جیش العدل مانند رجوى در سازمان منافقین عنوان کرده که اعضا تنها براداران و خواهران همدیگر مى‏توانند باشند! و تصمیم‏گیرى درباره افرادى که از دستورات رهبر و سازمان جیش العدل سرپیچى مى‏کنند با یک دادگاه داخلى در درون این گروهک مى‏باشد که حکم صادره آن بلافاصله باید اجرا بشود.

از دیگر شباهت‏هاى این گروه با سازمان منافقین این مى‏باشد که ذیل جایگاه رهبرى، شوراى مرکزى وجود دارد که توسط صلاح الدین فاروقى انتخاب شده و تمامى اعضاى دیگر، عضو عادى و معمولى محسوب مى‏شوند. رهبر گروه هر زمان که بخواهد مى‏تواند اعضاى شوراى مرکزى را تغییر بدهد.

شباهت سازمانى این گروه با گروه ریگى و منافقین در خلاصه‏شدن دیکتاتورى فرد اداره‏کننده آن مى‏باشد و سخنگو توسط رئیس انتخاب مى‏شود. در حال حاضر سخنگوى این گروه فردى با نام مستعار مجید محمدى مى ‏باشد.

هم‏چنین سه گروه نظامى براى سه منطقه در جنوب شرق توسط این گروه پیش‏بینى شده است. تمامى این گروه‏ها در اطراف خط مرزى ایران و پاکستان فعالیت مى‏کنند تا بلافاصله پس از عملیات به خاک پاکستان بگریزند.

گروه نظامى با نام عبدالملک ملازاده در محدوده شهرستان سرباز و راسک و گروه نظامى شیخ ضیایى در محدوده سراوان و گروه مولوى نعمت الله توحیدى در محدوده میرجاوه و زاهدان فعالیت مى‏ کنند.

گروه نعمت الله در اولین عملیات‏هاى خود یکى از اصلى‏ترین اعضاى خود را به نام زبیر اسماعیل زهى را از دست داد و تاکنون موفقیت امنیتى خاصى کسب نکرده است.

بار اصلى عملیات‏هاى جیش العدل بر عهده گروه عبدالملک و شیخ ضیایى در مناطق سراوان و سرباز مى‏باشد که راه‏هاى گریز و صعب العبور مرزى دارد.

این دو گروه به‏صورت چریکى و با استفاده از روش کمین و هم‏چنین استفاده از بمب‏هاى ریموت‏دار، کنترلى و مین‏هاى جاده‏اى مورد استفاده قرار گرفته است.

این گروه یک شاخه اطلاعاتى با نام زبیر اسماعیل زهى راه‏اندازى کرد که عمده مأموریت آن شناسایى چهره‏هاى اهل سنت همراه نظام و ترور آن بوده و در طرف مقابل حمایت از علماى وهابى و وابسته سرویس‏هاى اطلاعاتى است.

نکته قابل تامل و بررسى این است که گروهک جیش العدل تاکنون عملیات موفق انتحارى نداشته است.

بى ‏ثباتى از درون مهم‏ترین راهبرد

نگاهى به اهداف رسماً اعلامى این گروه نشان مى‏دهد که چند مأموریت ویژه براى این گروه توسط سرویس اطلاعاتى آمریکا در نظر گرفته شده است.

این گروه علاوه بر آن‏که در اساسنامه خود یکى از اهداف راهبردى‏اش را براندازى جمهورى اسلامى بیان کرده در کنار آن اهداف تاکتیکى خود را به‏هم‏زدن ثبات درون ایران و شکستن هژمونى ایران در شرایط فعلى منطقه عنوان کرده است.

در بیانیه فرمانده این گروه پس از انتخابات ریاست جمهورى به ثبات ایران پس از این انتخابات اشاره و به لزوم ضربه به این مسأله تأکید شده است.

فرمانده این گروه در همان بیانیه از بابت بالارفتن بى‏سابقه اعتماد به نظام پس از حوادث سال ۸۸ ابراز نگرانى کرده بود.

وى در آن بیانیه تلویحاً اشاره مى‏کند که براى مؤثرترشدن پروژه انزواى ایران توسط قدرت‏هاى بین‏اللملى نیازمند یک مکمل داخلى – بى‏ثباتى از درون – مى ‏باشد.

از درون بیانیه‏هاى این گروه تروریتسى به‏خوبى نمایان مى‏شود که شکستن هژمونى ایران به‏خاطر ثباتش در منطقه از اهداف ناامنى‏هاى این گروه مى‏ باشد.

از سوى دیگر صلاح‏الدین در یکى دیگر از بیانیه‏ هایش به‏صراحت به این نکته اشاره مى‏کند که اگر ایران را بتوانند از درون مشغول بکنند جمهورى اسلامى در سیاست خارجه دچار مشکل خواهد شد.

جیش‏ العدل و سوریه‏

به‏ همین‏ دلیل یک پاى ثابت بیانیه ‏هاى جیش العدل اشاره به مسأله سوریه و نقش ایران در آن مى‏باشد.

جیش العدل مسأله سوریه را یک جنگ میان شیعه و سنى تبلیغ مى‏کند که تنها راه حفظ اهل سنت در منطقه مقابله با ایران مى‏باشد.

بیانیه‏هاى جیش العدل حاکیست که این گروه تحرکات ضدامنیتى خود را به‏منظور فشار به ایران براى تعدیل در مواضعش در سوریه انجام مى‏دهد به‏گونه‏اى‏که در بیانیه پس از حادثه تروریستى سروان نیز به این موضوع اشاره شده است.

در بیانیه اخیر این گروه، یکى از دلایل عملیات تروریستى سراوان، واکنش به ایفاى نقش ایران در پرونده سوریه عنوان شده است.

این موضوع با توجه به نزدیکى کنفرانس ژنو۲ و احساس به نیاز حضور ایران در این کنفرانس، قابل تأمل مى ‏باشد.

علائمى نشان مى‏دهد که برخى سرویس‏هاى منطقه‏اى و فرامنطقه‏اى تلاش مى‏کنند که ناکامى‏هاى خود در سوریه را این‏گونه در جنوب شرق جبران کنند و هزینه حمایت ایران از محور مقاومت و نظام سوریه را بالا ببرنند.

برخى اخبار نیز نشان مى‏دهد که این گروه تلاش کرده از طریق پاکستان پل تسهیل‏کننده براى فرستادن مجاهد به سوریه بشود.

حمایت‏هاى مالى آمریکا

بودجه ۳۰۰ میلیون دلارى براى طراحى و اجراى اقدامات خرابکارانه علیه ایران مورد حمایت دو حزب در کنگره قرار مى‏گیرد و طى تصویب آن به شرایط نامناسب اقتصادى آمریکا هم توجهى نمى‏‌شود.

این بودجه‏ها همواره براى طیفى وسیع از عملیات‏هاى خرابکارانه و تروریستى در جغرافیاى جمهورى اسلامى مورد استفاده قرار گرفته است.

حمله هوایى نظامى در طبس تا جنگ نفت‏کش‏ها در خلیج فارس، حمایت تسلیحاتى و سیاسى از رژیم بعث عراق در جریان جنگ تحمیلى ۸ ساله، حمایت از جریان تروریسم ضد ایرانى از مجاهدین خلق تا طالبان و گروهک‏هاى جندالله و پژاک، تلاش گسترده براى ایجاد جنگ‏هاى قومى و فرقه‏اى در کردستان، گلستان، آذربایجان، خوزستان و سیستان، استفاده ابزارى از نهادها و مجامع بین‏المللى مانند آژانس بین‏المللى انرژى اتمى، سازمان ملل و شوراى حقوق بشرى و ترور دانشمندان هسته‏اى و… نمونه‏هایى از این دست اقدامات تروریستى آمریکا علیه ایران بوده است.

مهر تأیید دیگرى بر غیر قابل‏اعتماد بودن آمریکایى‏ ها

هرچند کارنامه دشمنى دشمنان جمهورى اسلامى ایران پر است از عملیات‏هاى خرابکارانه و تروریستى بر علیه ملت ایران اما در شرایط فعلى که از یک‏سو آمریکایى‏ها خواهان مذاکره با نظام جمهورى اسلامى ایران هستند و ادعاى صداقت در این راه را نیز دارند، و از سوى دیگر عده‏اى از ذوق‏زدگان داخلى از این رابطه احتمالى مسرور هستند، عملیات ترویستى سراوان مى‏تواند مهر تأیید دیگرى باشد به سخنان گهربار مقام معظم رهبرى که فرمودند ما همچنان به غربى‏ها و دشمنان دیرینه جمهورى اسلامى ایران، بى‏اعتماد هستیم.

از این‏رو از دولتمردان و تیم مذاکره‏کننده انتظار مى‏رود تا زمان روشن‏شدن موضع آمریکایى‏ها و اعلام برائت آن‏ها نسبت به چنین اقدامات تروریستى، هیچ چراغ سبزى به گروه ۱+۵ نشان نداده و همچنان با پافشارى و یادآورى جنایات فجیع آمریکا به‏دنبال استیفاى حق ملت ایران باشند و در این‏راه از هیچ اقدامى عقب‏نشینى نکنند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *