11 thoughts on “عکس / مشکلت این است که درد آشنایی !”
به یاد پدرانمان که درون آبهای ابدی خفته اند و برای آنانی که با امیدی بی پایان این بار را بر دوش گرفته اند.
غم تو طعم بهشت دارد!!!
زیرا بهشت را به یاد می آوری که چون کشتی به سوی دریای بیکران رفته است اینک از بهشت تو امواجی باقی مانده اند… اینک غم تو چون دریایی است…
چه غم انگیز است با دستهای برهنه توده های عظیم نادانی و شقاوت را جا به جا کردن!!
چه غم انگیز است در کوره راهی رفتن که تنها صدای آشنا فریاد درد و خشم آفریدگان است
چه غم انگیز است باریدن برف بر شاخه های لخت نگریستن و به دنبال خیال تا دور ترین شبهای سرد تا ساکت ترین خانه های تنهایی و دردناک ترین نا امیدی رفتن کاشکی ما نیز چون آمزیدگان از آرامش لایزال ابدیت سهمی داشتیم هرکس به بازی خویش مشغول است ولی ما مدتهاست جهان و مردمش را به شوخی نگرفته ایم
کاش همه می فهمیدند چون برگی به جهان آویخته ایم….
خانواده های شاهد و ایثارگر نور چشم همه ی ما هستند .
قال رسول الله اني بعثت لاتمم مكارم الخلاق من دوباري كه به فرمانداري رفتم ب…. نمي دانم ولي به درد جامعه دانشگاهي نميخورد هيچ تعاملي با آنها ندارد
این آقا درد آشناست؟ چی میگی هراز نیوز!! کجای کاری….
سلام نمیدانم چرا هر بار از شهدا مطلب می گذارید و بی انصافی عده ایی را می بینم دلم میگیرد و درد های کهنه مان سر باز می کنند…
. . . هر روز را چون باری بر دوش می کشم و نمی آسایم لحظه ای از اندیشیدن به مرگ . . . تو آرامیده ای در زمزمه ی شاخسارهای بهشت ولی ما هر روزمان را با هراس زندگی می کنیم
چون شقه گوسفندان عید شده ایم!!!
ما را از شکمهای گرسنه ودستهای خون آلود چاره ایی نیست…!!! چراغ های بیهوده ایی برای ما روشن کرده اند که اشباح ما را مهیب تر می سازد!!! با این وجود…. هنوز همشما مثل لبخندی هستید و چون کلامی که نا آمدگان خواهند گفت.
شاید از یاد رفته باشید ولی بر باد نرفته اید
هراز نیوز متشکریم ولی بعضیهاذاتا باارزشهامشکل دارندنه بااقای رسولی …
تا شقایق هست زندگی باید کرد
خواهرم! در یادها ترانه ایی است از وطنم. من اکنون اعتراف خواهم کرد از جهان خود چیزی بر نمی گیرم جز خاک خاکی که بهایش را پدران و پسران بسیاری با خون پاکشان داده اند…..
رسولی نه در تحصیلات و تخصص و نه در سابقه و کارنامه و نه در رفتار و منش و نه در جایگاه مردمی و نه در توانایی در حد و اندازه ی یک فرماندار نیست. شهر را با سپردن به امثال رسولی از اینی که هست عقب مانده تر نکنیم. آمل مردان بزرگی دارد که در انزوای خود خاک میخورند.
در مازندران تخریب چهره هابه یک امر عادی تبدیل گشته به نظرمیرسدمردان بزرگ همچنان باید خون دل بخورند . نباید تاسف خورد //
باسلام باتوجه به شناخت دودهه باآقاي رسولي دارم ايشان ممكن است توانايي اداره بخشداري تازه تاسيس راداشته باشدواميدوارم آقايان بي جهت باآبرو وحيثيت شهرستان علم پرور بازي نكنندو…..
به یاد پدرانمان که درون آبهای ابدی خفته اند و برای آنانی که با امیدی بی پایان این بار را بر دوش گرفته اند.
غم تو طعم بهشت دارد!!!
زیرا بهشت را به یاد می آوری
که چون کشتی به سوی دریای بیکران رفته است
اینک از بهشت تو امواجی باقی مانده اند…
اینک غم تو چون دریایی است…
چه غم انگیز است
با دستهای برهنه
توده های عظیم نادانی و شقاوت را
جا به جا کردن!!
چه غم انگیز است
در کوره راهی رفتن
که تنها صدای آشنا
فریاد درد و خشم آفریدگان است
چه غم انگیز است
باریدن برف
بر شاخه های لخت
نگریستن
و به دنبال خیال
تا دور ترین شبهای سرد
تا ساکت ترین خانه های
تنهایی
و دردناک ترین نا امیدی رفتن
کاشکی ما نیز
چون آمزیدگان
از آرامش لایزال
ابدیت سهمی داشتیم
هرکس به بازی خویش مشغول است
ولی ما مدتهاست
جهان و مردمش را به شوخی نگرفته ایم
کاش همه می فهمیدند
چون برگی به جهان آویخته ایم….
خانواده های شاهد و ایثارگر نور چشم همه ی ما هستند .
قال رسول الله اني بعثت لاتمم مكارم الخلاق
من دوباري كه به فرمانداري رفتم ب…. نمي دانم ولي به درد جامعه دانشگاهي نميخورد هيچ تعاملي با آنها ندارد
این آقا درد آشناست؟
چی میگی هراز نیوز!!
کجای کاری….
سلام
نمیدانم چرا هر بار از شهدا مطلب می گذارید و بی انصافی عده ایی را می بینم دلم میگیرد و درد های کهنه مان سر باز می کنند…
.
.
.
هر روز را چون باری بر دوش می کشم
و نمی آسایم لحظه ای از اندیشیدن به مرگ
.
.
.
تو آرامیده ای
در زمزمه ی شاخسارهای بهشت
ولی ما هر روزمان را با هراس زندگی می کنیم
چون شقه گوسفندان عید شده ایم!!!
ما را از شکمهای گرسنه ودستهای خون آلود چاره ایی نیست…!!!
چراغ های بیهوده ایی برای ما روشن کرده اند
که اشباح ما را مهیب تر می سازد!!!
با این وجود….
هنوز همشما مثل لبخندی هستید
و چون کلامی که
نا آمدگان خواهند گفت.
شاید از یاد رفته باشید ولی بر باد نرفته اید
هراز نیوز متشکریم ولی بعضیهاذاتا باارزشهامشکل دارندنه بااقای رسولی …
تا شقایق هست زندگی باید کرد
خواهرم!
در یادها ترانه ایی است
از وطنم.
من اکنون اعتراف خواهم کرد
از جهان خود چیزی بر نمی گیرم
جز خاک
خاکی که بهایش را پدران و پسران بسیاری با خون پاکشان
داده اند…..
رسولی نه در تحصیلات و تخصص و نه در سابقه و کارنامه و نه در رفتار و منش و نه در جایگاه مردمی و نه در توانایی در حد و اندازه ی یک فرماندار نیست. شهر را با سپردن به امثال رسولی از اینی که هست عقب مانده تر نکنیم. آمل مردان بزرگی دارد که در انزوای خود خاک میخورند.
در مازندران تخریب چهره هابه یک امر عادی تبدیل گشته به نظرمیرسدمردان بزرگ همچنان باید خون دل بخورند . نباید تاسف خورد //
باسلام باتوجه به شناخت دودهه باآقاي رسولي دارم ايشان ممكن است توانايي اداره بخشداري تازه تاسيس راداشته باشدواميدوارم آقايان بي جهت باآبرو وحيثيت شهرستان علم پرور بازي نكنندو…..