هراز: گاه از برخی مقدسین غیر حوزوی و غیر عالم شاهد واکنشهای غیر اصولی و تند در مواجه با این هنر میباشیم./ هنر از روحی جهان وطنی برخودار است. بیشک این هنر فاخر و متعالی همان هنر موسیقی است که زبان مشترک و بین المللی همه اقوام بشری میتواند باشد/ اهالی فرهنگ برای تحقق جهاد فرهنگی نیازمند فرهنگ جهادی هستند.
مازند شورا: ماه گذشته شاهد لغو اجرای کنسرتهایی در مازندران از جمله لغو کنسرت احسان خواجهامیری در شهرستان نور همچنین لغو اجرای گروه همنوازان شیدا به سرپرستی محمدرضا لطفی در بابلسر بودهایم لذا پیرامون جایگاه موسیقی در فرهنگ و دین اسلام، چالشها و راهکارهای موسیقی بومی و … با کارشناس فرهنگ و تمدن اسلامی به گفتگو نشستیم.
هنر موسیقی در گذار سنّت و مدرنیته
غلامرضا رمضانی پور اظهار داشت: یکی از عناصر هندسی دخیل در عرصه فرهنگ و هنر که گاه مباحث چالش برانگیزی را نیز در حوزه مدیریت فرهنگ و ارشاد ایجاد مینماید هنر متعالی موسیقی میباشد. شاید برخی گمان کنند که چالشهای فراروی هنر موسیقی معاصر تنها از سوی سنت گرایان مطرح شده است، اما موسیقی در دو دهه اخیر در فرهنگ ایران فراز و نشیبهای بسیاری را پشت سر گذاشته است و گاه به سمت و سویی دامن کشیده است که حتی واکنشها و حساسیتهای علمی و تخصصی بزرگان و اساتید موسیقی ایران زمین را به همراه داشته است.
واکنش غیر اصولی مقدسین غیر حوزوی
مؤلف سند راهبردی هندسه فرهنگی مازندران مبتنی بر دکترینِ دانش بنیانِ تدبیر و امید افزود: گرچه موسیقی در عرصه اعتلای نمایشهای آئینی چون تعزیه و شبیه خوانی تاثیرات شگرفی را هم ایفاء نموده است، اما همچنان مباحثی پیرامون تعیین حدود مرز غنا با هنر موسیقی در محافل علمی در بین نواندیشان دینی حوزه مطرح میباشد. اگرچه رویکرد حوزههای علمیه بدین مقوله مانند ورود به همه موضوعات مستحدثه کاملا عالمانه و دانش بنیان است اما گاه از برخی مقدسین غیر حوزوی و غیر عالم شاهد واکنشهای غیر اصولی و تند در مواجه با این هنر میباشیم.
حوزههای علمیه پیشگامان تمدن سازی تشیع
مدرس و مشاور علمی و پژوهشی حوزههای علمیه افزود: حوزههای علمیّه که مسئولیت زایش و تولید فکر نوین دینی و تقویت قدرت نرمافزاری نظام اسلامی را بر عهده دارند، بایست در عرصه علم موسیقی به سوالات جدید این حوزه پاسخ در خور شایسته بدهند. چنانچه رهبری انقلاب در نشستهای متعدد با اهالی موسیقی و اصحاب شعر افقهای جدیدتری را فراروی آنان قرار میدهند. لذا حوزههای علمیه به عنوان کانونهای تمدن سازی در طول تاریخ تشیّع، میتوانند با پدیدههای نوین جهانی در عرصه موسیقی تعاملی دوسویه، دانش بنیان، نقّادانه، تاثیر گذار و تعالی بخش و نه منفعل و ایستا داشته باشند.
وی ادامه داد: رویکرد حوزههای علمیّه و علمای اسلام در طول تاریخ به مقوله هنر موسیقی از نوع تعاملی ارتقاء بخش، تعالی دهنده، دانش بنیان و علم محور بوده است. چنانچه با تالیف کتبی چون «موسیقی کبیر» و چندین رساله دیگر از علامه فارابی، «فن موسیقی شفاء» و «کتاب النجاة» از بوعلی سینا، «جامع الالحان» اثر عبدالقادر غیبی مراغهای و نیز کهنترین نت نویسی فارسی و عربی درکتاب «الادوار» اثر صفی الدین عبدالمومن ارمومی (619ق) در همیشهی تاریخِ علم و هنر از ابتذال و تنزّل علم موسیقی جلوگیری نموده گرچه این علمای اصیل برآمده از حوزههای علمیّه در راه حفظ قداست علم موسیقی و اصالت این هنر مورد آماج تهمتها و سیل بیمهریهای کوته بینان و ابتذال گرایان نیز قرار گرفتهاند.
موسیقی درمانی قرآنی
مدیر پژوهشکده احیای مورایث اهل بیت (ع) ادامه داد: قرآن به عنوان کاملترین و مترقیترین نسخه شفاء بخش و آزادی بخش جوامع بشری در مواطن کثیره انسانها را دعوت به تلاوت قرآن توام با تدبُّر، تعقّل، تفکّر و تامّل مینماید. اما در آیه 4 سوره مزّمل با رویکرد جدیدی به تلاوت قرآن دعوت مینماید و میفرماید:« وَ رَتِّلِ القُرآنَ تَرتیلا» یعنی ای پیامبر در سحرها قرآن را به صورت ترتیل و با لحن آهنگین و موسیقایی تلاوت کن. لذا بوعلی سینا تلاوت آهنگین قرآن را در سحرها از دستورات خداوند به پیامبرش بر میشمارد و در تبیین و تفسیر آیه میگوید: در بخش حافظه مغز انسانها سلولهایی موجود است که تقویت و زنده نگه داشتن این سلولها ارتباط مستقیم با موسیقی قرآنی دارد.
موسیقی زبان مشترک همه ملتها
عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور بیان داشت: موسیقی و شعر میبایست موجبات عروج و تعالی جامعه را بسوی کمالات عالی انسانی فراهم آورد و محقق کننده جامعه مدنی فاضله باشد. به تعبیر حضرت امام(ره) هنر عبارتست از دمیدن روح تعهد در بشر. و چون از منظر امام راحل عظیم الشان ماموریت هنر دمیدن روح تعالی در جوامع بشری و خطاب آن همه ابناء بشری فارغ از هر مذهب، ملیّت، زبان، نژاد و سرزمین جغرافیایی خاص است، لذا هنر این خصیصه را دارد که بتواند همه مرزهای جغرافیایی، اعتقادی، قومی، نژادی و زبانی را درنوردیده و همه بشریت را با زبان مشترک خویش مورد خطاب تعالی بخش خویش قرار دهد یعنی از منظر امام(ره) هنر از روحی جهان وطنی برخودار است. بیشک این هنر فاخر و متعالی همان هنر موسیقی است که زبان مشترک و بین المللی همه اقوام بشری میتواند باشد. و نقش مهمی را در همزیستی مسالمت آمیز و صلح جهانی ایفاء نماید. لذا نظام اسلامی با دعوت از اساتید برجسته موسیقی ایران زمین میبایست به یک سند راهبردی دانش بنیان وفاق آمیز و امید آور در عرصه موسیقی ایرانی اسلامی با ماموریت و افقِ «جهانی سازی توحیدی فرهنگ» دست یابد. موسیقی فاخر یک فرصت کم هزینه و قدرت نرم برای نظام اسلامی جهت تغییر مناسبات ظالمانه نظام بین الملل و به چالش کشاندن هژمونی لیبرالیسم غربی میباشد. به شرط آنکه متولیان امر فرهنگ از تیز هوشی لازم جهت ادراک قدرت خارق العاده موسیقی برخوردار باشند.
تبیین جایگاه رفیع شعر و موسیقی مازندران
مشاور بنیاد فرهنگی خاتم الاوصیاء (عج) اظهار داشت: زبان و گویش محلّی مازندرانی (طبری، پهلوی یا فارسی دری) از چنان غنای لغوی برخوردار است که تنها زبان عربی فصیح را میتوان تالی تلو و عِدل آن دانست. در فرهنگ عمید و دُرَرُ الفوائد(ج2،ص10) اثر علامه محمدتقی آملی(ره) از پیامبر(ص) منقولست:« زَبانٌ اَهلَ الجَنَّه عَرَبیٌ اَو فارسیٌ دَری(طبری): اهل بهشت به زبان عربی یا فارسی دری سخن گویند» و این فارسی دری هم خانواده همان زبان اصیل مازندرانی است که البته در سیر گذر زمان بسیاری از لغات و واژههای اصیل آن دچار فراموشی و تغییر شده است. شعر و موسیقی مازندرانی یکی از خورده فرهنگهای بومی اصیل، با قدمت و با صلابت ادبی ایران زمین است که گوشهها و مقامهای موسیقی آن ریشه در جوهره اصیل فرهنگ اسلامی ایرانی داشته و درون مایه آن از غنایی آسمانی، توحیدی، عرفانی و عاشقانه برخوردار است. عشق زمینی در شعر و موسیقی اصیل مازندرانی ظهور و تجلی عشقی آسمانی و الهی میباشد. امیری خوانی، نجما خوانی، طالبا، کتولی و…. در این بین اشعار حضرت عارف واصل، شیخُ العَجَم، امیر پازواری(ره) گوشههایی از تجلّی معارف عمیق عرفان قرآنی و روایات است.
استخراج و طرح مفاهیم عمیق عرفانی، حکمی، اخلاقی، سیاسی، جامعه شناختی و انسان شناسی موجود در ابیات تبری و موسیقی مازندرانی چون طالبا، نجما، کتولی و امیری و رفع مظلومیت از چهره مهجور شعر و موسیقی مازندرانی و عرضه آن در قالبی که نسل جوان مازندران بیش از پیش بدین عنصر ماهوی فرهنگ خویش تفاخر نماید؛ نیازمند برگزاری دهها سمینار و همایش علمی و تخصصی و عرضه برآیند این محصولاتِ دانش بنیان به مدارس و دانشگاههای مازندران به صورت کتب و واحدهای درسی میباشد. ما راهی جز تجهیز علمی خویش در برابر جنگ نرمِ امواج امپریالیسم رسانهای نداریم و تقابل تاثیرگذار و تعامل جریان ساز در عصر جنگ نرم، صرف مبالغ هنگفتی در عرصه فرهنگ از جمله عرصه موسیقی را میطلبد. سرمایههای فرهنگی شعر و موسیقی این مرز و بوم چون نیما یوشیج، پدر شعر معاصر ایران، آن قدر ارزشمند و بین المللیاند که با تلاش علمی و کار رسانهای حرفهای قادر به ایمن سازی ذائقه نسل نوظهور و جوان مازندران در عصر تبادل و تهاجم فرهنگها خواهیم بود.
ضرورت تشکیل شورای راهبردی توسعه موسیقی و شعر مازندران
عضو انجمن تئاتر و هنرهای نمایشی استان افزود: عدم حضور فعال و موثر نخبگان شعر و موسیقی مازندران در سیاست گذاریهای فرهنگی استان از یکسو و نبود عزم جدی در متولیان امر فرهنگ و هنر که سالیانی این هنر را بصورت روزمرگی، فلّهای، تفننی و گاه تا سطح ابتذال تنزل و سقوط داده اند از کلیدیترین چالشهای فرا روی سه دهه اخیر هنر موسیقی مازندران است. راه کار برون رفت از وضعیت منفعل و خمودگی هنر موسیقی استان و تعالی و رشد موسیقی فاخر و اصیل مازندران و تبدیل آن به یک جریان هنری تاثیر گذار و فرهنگ ساز در عرصه موسیقی ملّی، تشکیل «شورای راهبردی توسعه موسیقی و شعر مازندران» با قدرت و مسئولیت تام، مرکب از اساتید فرهیخته و متفطن در فن، و تنظیم سند و چشم اندازی دانش بنیان توسط اعضای «شورای راهبردی موسیقی استان» و التزام به حرکت بر اساس این نقشه راه از سوی همه دستگاه های دخیل استانی همچون رسانه صدا و سیمای استان، فرهنگ و ارشاد اسلامی و … که داعیه ورود بدین عرصه را دارند. تا اساتید موسیقی اهل دانش و علم در عرصه موسیقی و شعر مازندران قدر نبینند و در صدر ننشینند موسیقی مازندران به جایگاه شایسته و بایسته خویش دست نخواهد یافت. مدیران فرهنگی در دکترین دولت تدبیر و امید بیاد داشته باشند که جناب دکتر روحانی براساس اندیشه های جهان وطنی امام راحل، عزمی راسخ در ایجاد یک رنسانس فرهنگی بزرگ در جهان اسلام را دارند. تا بنا به فرموده استاندار جهادی مازندران، دکتر فلاح، برای جبران عقب افتادگیها، اهالی فرهنگ برای تحقق جهاد فرهنگی نیازمند فرهنگ جهادی هستند. و این بخشی از دکترین تدبیر و امید در حوزه فرهنگ است.
پس بیا تا گل برافشانیم ومی در ساغر اندازیم / فلک را سقف بگشائیم و طرحی نو دراندازیم .