در سیر تکوین و معماری تمدن غرب و انتقال پیدا کردن سبک زندگی بشر از سنت(ترادیسیون) به تجدد(مدرنیسم)، موجی از تغییرات گسترده در تمام شئونات فردی و اجتماعی ایجاد شد که در هر یک از آن ها معایب و مزایای گسترده ای برای انسان مدرن به وجود آمد. یکی از مقولاتی که مدرنیته در ذات خود با آن عجین است سایبرنتیک شدن زندگی انسان ها است، بشر در دو قرن گذشته تلاش های فراوانی در راستای راحت طلبی و آسایش هر بیشتر انجام داده و تا به امروز نیز به موفقیت های زیادی دست پیدا کرده است اما هر یک از این پدیده های جدید موجب شده تا بسیاری از مسائل دستخوش تغییرات فراوان شود، برای نمونه میتوان از سیستم های ارتباطی نام برد که هر کدام جدای از تمامی مزایایشان، معایب فراوانی نظیر نداشتن امنیت فردی و اجتماعی را رقم زده اند.
برای آسیب شناسی این پدیده میتوان موارد متعدد و بی شماری را تحت بررسی قرار داد اما یکی از مواردی که در نسل فعلی و به خصوص نسل آینده از ضریب نفوذ بالاتری برخوردار است موضوع نوشتار در فضای سایبر میباشد. از این حیث میتوان با بررسی تطبیقی، دوران قلم نویسی و تایپ نویسی را مورد مطالعه قرار داد و با بررسی جوانب، شیفت نوشتاری مکتوب به تایپ کردن در فضای سایبرنتیکی و مزایا و معایب انسان سایبورگ شده را مورد کاوش قرار داد.
بدون شک سایبرنتیک شدن زندگی انسان مدرن توسط کامپیوتر نهفته درون هر وسیله هوشمندی، امروز به یکی از بدیهی ترین شئونات زندگی هر انسانی تبدیل شده است اما موضوعی که بیش از هر چیز دیگر، انسان متجدد را به اسارت خود در آورده عجین شدن با فضای سایبرنتیکی و دستخوشِ تغییر قرار گرفتن بسیاری از معادلات جامعه شناختی میباشد.
واژه سایبر از لغت یونانی Kybernetes به معنی سکاندار یا راهنما مشتق شده است. این اصطلاح برای اولین بار توسط نوربرت وینر( Norbert Wiener) با چاپ کتاب “سایبرنتیک و کنترل در ارتباط بین حیوان و ماشین” در سال 1948 به کار برده شد.
با گذشت نزدیک به چهل سال، فرد دیگری به نام ویلیام گیبسون (William Gibson) نویسنده داستان علمی تخیلی در کتاب نورومنسر( Neuromancer ) برای نخستین بار واژه ” فضای سایبر(Cyberspace) را در سال 1984 به کار برد.
نوربرت وینر ویلیام گیبسون
اگر بخواهیم فضای سایبر را به شکلی جامع و مانع تعریف کنیم می توان آن را مجموعه ای از وابستگی های انسان به انواع و اقسام سیستم های ارتباطی و کامپیوتری دانست. انسان سایبرنتیک علی رغم آنکه بسیای از محدودیت های فیزیکی و زمانی در برابرش وجود ندارد اما محدودیت هایی بعضا عجیب و غیر قابل کنترلی برایش ایجاد میشود و به این ترتیب، در معرض آسیب های گوناگونی قرار میگیرد. گسترش اینترنت و تکنولوژیک تر شدن زندگی هر روز درصد سایبرنتیک شدن انسان را افزایش میدهد به نحوی که امروز واژه سایبر به شکلی کاملا بسط پیدا کرده در زندگی جاری مردم وارد شده است و میتوان آن را در انواع ترکیبات نظیر فضای سایبر(Cyberspace)، شهروند سایبر(Cybercitizen)، پول سایبر(Cybercash)، فرهنگ سایبر(Cyberculture)، راهنمایی فضای سایبر (CyberCoach)، تجارت سایبر (Cyberbussiness)، کانال سایبر (Cyberchannel) مشاهده کرد.
همین امر موجب شده است مدرن با ضریب نفوذ متفاوت در معرض جدایی از بسیاری گزاره ها قرار گیرد، یکی از ارکانی که تاثیر فراوانی از سایبورگ شدن انسان گرفته نوشتن و خطاطی میباشد.
بر اساس تصاویر حکاکی شده بر روی قطعات سفال و ظروف گلی و تکه های سنگ که در مصر، اسپانیا و خاور نزدیک پیدا شده اند، قدمت خطاطی هفت هزار سال تعیین شده است.
برای چند هزار سال هیچ گاه وسیله ای جز ابزارآلات مخصوص، برای نوشتن و انتقال پیام وجود نداشت، دراین باره میتوان دوران پیشاتاریخ(Prehistory) یا دوران ماقبل پیدایش انسان را در نظر گرفت، که انتقال پیام با حکاکی بر روی سنگ ها صورت میگرفت و بعد از آن دوران با اختراع دیگر ابزار نوشتاری روند انتقال تجربه ها و مفاهیم ابعاد دیگری را به خود گرفت.
عرصه نوشتار با شکل گیری انقلاب صنعتی در قرن 18 میلادی و به وجود آمدن مکانیک نیوتونی در قرن 19 به عنوان شاخه ای از رشته فیزیک، دچار تغییرات بسیار زیادی شد. شاید بتوان اولین گام در به وجود آمدن زندگی مدرن را رشته مکانیک دانست چرا که بسط یافتن این رشته و اختراعات گسترده مکانیکی در روش نوشتن انسان ها تاثیر داشت. با ورود دستگاه های ماشین تحریر آرام آرام جای نوشتن بر روی کاغذ، با تایپ نویسی و فشار دادن کلید های تعبیه شده عوض شد و اولین گام برای آغاز دوره جدید برداشته شد.
ماشین تحریر
ماشین چاپ گوتنبرگ – آغازگر انقلاب صنعتی
به دلیل ضریب نفوذ پایین ماشین تحریر و عدم دسترسی همگان به آن، هیچ گاه این دستگاه نتوانست جای قلم و کاغذ را در میان مردم بگیرد، به واقع حذف شدن کامل کاغذ و قلم با قدمت چند هزار ساله به سادگی روی نخواهد داد، هر چند به وقوع پیوستن آن نیز دور از انتظار نیست و این اتفاق در کشور های غربی به مراتب زودتر از دیگر کشور های جهان رخ خواهد داد، اما اتفاقی که موجب شد مردم جهان با درصد های متفاوت از نوشتن و خطاطی دور شوند، تلفیق سیستم های مختلف در یکدیگر بود که با ورود سیستم سایبرنتیکی این امر تسریع شد.
گسترش زندگی سایبرنتیکی و وابستگی انسان ها به کامپیوتر ها موجب شد سیستم های مکانیکی، بیولوژیکی و ارگانیکی تحت الشعاع قرار بگیرند. چرا که هر کدام از آن ها تحت تاثیر سیستم سایبر قرار گرفته و بین سیستم سایبر و سه سیستم دیگر همپوشانی رخ داده است. تلفیق این سیستم ها با یکدیگر سیستم بیوسایبورگ را به وجود آورده است، سیستمی که انسان قرار گرفته در آن، از جزئیترین تا کلیترین کار های روزمره خود را با ابزار آلات هوشمند انجام میدهد.
از این حیث، تلفیق سه سیستم کارآمد از دو قرن گذشته تا به امروز و از جهتی دیگر به وجود آمدن سیستم سایبری و عجین شدن آن ها با یکدیگر، قدرتی مضاعف برای به وجود آوردن فضایی جدید به نام سیستم بیوسایبورگ را مهیا کرد.
انسان سایبورگ شده در این فضا چاره ای جز تن دادن به زندگی جدید را ندارد و با آمیخته شدن با انواع وسائل هوشمند حتی در سیستم های مدیریتی نظیر اداره ها، کارخانه جات، مراکز آموزشی و بسیاری از موارد دیگر، عادی ترین کار ها نظیر نوشتن و یا ثبت اطلاعات اولیه خود را توسط کامپیوتر ها انجام میدهد.
ضریب سایبورگ شدن انسان ایرانی با انسان غربی متفاوت است، به دلیل فراگیرتر بودن زیرساخت های مخابراتی ارتباطی در کشور های غربی، مردمی سایبورگ تر شده نسبت به انسان ایرانی وجود دارد.
در کشور های ژاپن و کره نیز که تکنولوژی در سطح بالاتری قرار دارد زندگی مردم نیز تاثیر زیادی از این سیستم جدید به خود گرفته است به نحوی که بسیاری از مدارس ژاپنی حتی در سرویس های رفت و آمدشان برای دانش آموزان فضای سایبرنتیکی را مهیا کرده اند.
در کشور ایران به عنوان جامعه آماری مد نظر علی رغم آنکه درصد زندگی سایبورگ شده کمتر است اما با این حال انسان ایرانی با سرعت رشد بالایی در حال سایبورگ تر شدن میباشد به نحوی که طبق برآورد های صورت گرفته تا افق سال 1404 حداقل هر انسان ایرانی نزدیک به 50 درصد وابستگی سایبری دارد، که در این باره موضوع نوشتن تافته جدا بافته محسوب نمیشود. مقوله خطاطی و نوشتن که به نوعی با فرهنگ و تمدن جامعه مرجع هر انسانی در آمیخته است، در دوران قرار گرفته در سیستم بیوسایبورگ دچار تحولاتی اساسی شده است.
هنر خطاطی و خوش نویسی در فرهنگ ایرانی و اسلامی از قدمتی طولانی برخوردار است. خوش نویسی نیز از شاخص ترین هنر-های ایرانی اسلامی می باشد به نحوی که بعد از ورود اسلام به ایران نگارش کلمات به خط خوش و به صورت هنرمندانه در جهان اسلام، بهعهده ایرانیان بودهاست. همین علاقه ایرانیان به هنر خطاطی بود که موجب شد خط نستعلیق به عنوان «عروس خطوط اسلامی» متولد شود، خطی که حامل روح و فرهنگ ایرانی می باشد و توانسته است با لمس حس زیبا شناختی ایرانیان خود را به نسل های آینده معرفی کند.
اما در قرن جدید این هنر اسلامی ایرانی در حال به محاق رفتن است. هر چند در ایران اسلامی آموزش هنر نستعلیق نویسی در بسیاری مدارس پابرجاست اما نمیتوان از پدیده بیوسایبورگ و تحت تاثیر قرارگرفتن انسان ها از این سیستم گذشت. امروز نوجوان ایرانی به خوبی می داند که می تواند به جای وقت گذاشت برای یاد گیری نستعلیق نویسی تنها با استفاده از فونت های کامپیوتریِ نستعلیق و فشار دادن دکمه های صفحه کیبورد متن خود را بدون کمترین اشکال و باسرعتی بالا بر صفحه مجازی بنشاند.
سرعت به وقوع پیوستن این موضوع و بی تفاوتی شدید نسل امروز به خطاطی و نوشتن را اگر نتوان ایراد اساسی در نظام تربیتی دانست، حدقل می توان آن را نوعی نابودی برای یکی از هنر های اسلامی ایرانی دانست که به مرور زمان و با آمیختگی بیشتر انسان ایرانی با وسائل سایبری دیگر جایی در میان مردم نخواهد داشت و در آینده از خط زیبای نستعلیق تنها جسد بی روح تایپ شده باقی خواهد ماند.
اما اگر با یک گام عقب نشینی از خوش نویسی به خوب نویسی سطح توقعمان را فروکاست کنیم باز هم نسل امروز و آینده ایرانی با مشکلات عدیده ای مواجه خواهد بود. بد خطی شدید که پست ترین سطح نوشتن و خطاطی محسوب می شود به نوعی اپیدمی در جامعه ایرانی تبدیل شده است، و روند تسخیر انسان ایرانی توسط سیستم بیوسایبورگ حتی از دست نویسی ساده در سال های آتی جلوگیری خواهد کرد و وقوع این اتفاق به دلیل سرعت رشد دنیای سایبورگ شده اجتناب ناپذیر است.
برای اثبات این مقوله نیاز به صبر برای رسیدن آینده نیست چرا که در حال حاضر بسیاری از جوانان با استفاده از نسل جدید کامپیوتر های همراه تحت عنوان تبلت ها یا موبایل های هوشمند بسیاری از یادداشت های خود را تنها با لمس صفحه یادداشت می کنند، حال با توجه به آنکه سیستم های نام برده به آرامی در دستان هر یک از مردم قرار خواهد گرفت، چگونه می توان از گستردگی و پیچیده تر شدن سیستم های جدید در بیست سال آینده صرف نظر کرد و بلاشک باید منتظر کم رنگ شدن هر بیشتر کاغذ و قلم بود.
امروزه هیچ جوان ایرانی را نمی توان پیدا کرد که برای ارسال نامه دست به کاغذ و قلم شود، انجام دادن این عمل در دیدگاه دیگران نوعی حماقت تلقی می شود چرا که به سادگی میتواند با ارسال پیامک و یا پست الکترونیکی پیام خود را به مخاطب برساند. جوان و نوجوان ایرانی به سادگی می تواند تنها با فشردن کلید های صفحه کلید کامپیوتر و یا موبایل، پیام خود را ارسال کند، نگارش تمامی پروژه ها و مقالات دانشجویی و غیر دانشجویی بدون نیاز به برداشتن خودکار و یا مداد تنها با استفاده از صفحات مجازی در نرم افزار مایکروسافت آفیس و با استفاده از کیبورد صورت می گیرد. به واقع مداد باریک و کوچک، امروز جای خود را با کیبورد مسطح عوض کرده هر چند که این نوع صفحه کلید نیز به پایان عمر خود نزدیک شده است.
با تمام نکات ذکر شده نسل دهه60 و یا 70 دوران قلم به دست گرفتن را بیشتر تجربه کرده اند و علی رغم تمام کاستی هایی که در دست خط آنها یافت میشود در نسبت با نسل دهه 80 به مراتب قلم بیشتری بر کاغذ زده اند.
در حال حاضر در بسیاری از مدارس دولتی و بالاخص غیر انتفاعی تهران و شهرستان ها استفاده از لپتاپ و دیگر سیستم های کامپیوتری به موضوعی بدیهی تبدیل شده است. دانش آموز از اولین سال تحصیلی خود با استفاده کاربردی از کامپیوتر دوره آموزشی خود را طی می کند، هر چند نوشتن در کنار سیستم آموزشی نوین که خود بخشی از فضای بیوسایبورگ شده، مورد کاربرد است اما به هیچ وجه قابل مقیاس با گذشته نمی باشد.
حال اگر در راستای سایبرنتیک شدن جامعه ایرانی مسئولان کلان کشور از این امر استقبال کنند سرعت به تاریخ پیوستن نوشتن با قلم و کاغذ تسریع خواهد شد، کما اینکه مسئولان آموزش و پرورش از ایجاد مدارس کاملا هوشمند طی ده سال آینده در سرتاسر کشور صحبت می کنند. مدرسهای که جریان تمام امور آن از حضور و غیاب دانشآموزان تا اطلاع رسانی به اولیاء و تکالیفی که دانشآموزان در منزل انجام میدهند به صورت الکترونیکی است. این مسئله طی سه مرحله مقدماتی تحت عنوان «نیمه الکترونیک و الکترونیک» در مرحله دوم «هوشمند مقدماتی» یا «نیمه هوشمند» و در مرحله سوم «هوشمند کامل» روی خواهد داد.
بلاشک این روند بدون وقفه ادامه پیدا خواهد کرد و تنها محدود به تبلت ها و کامپیوتر ها نخواهد شد بلکه در آینده حتی بدون هیچ گونه استفاده از دستان و تنها با حرکت چشم و یا نیروی مغز این موضوع به پیش خواهد رفت امری که هم اکنون سیستم های ابتدایی آن ابداع شده است.
در هر صورت زندگی انسان سایبرنتیک تحت تاثیر از فضای بیوسایبورگ به سرعت در حال تغییر می باشد و مقوله نوشتن و خطاطی در معرض نابودی قرار گرفته است، امری که در صورت عدم اصلاح روند کنونی در 50 سال آینده بدون شک اتفاق خواهد افتاد. از این حیث می طلبد جدای از معظل بد خطی برای نسل آینده با مدیریت صحیح و حفظ حداقل ها نوشتن را به باد فراموشی نسپرده و از هم اکنون برای دیگر نسل های به دنیا نیامده برنامه ریزی صحیح داشت تا شاید برای آیندگان لذت دیدن یک خطاطی زیبا حفظ شود.
صدیقه کاتب