هرازنیوز : دنياي متمدن‌ هماره به دنبال نجات انسانها از فقر و رنج و بدبختي‌ها و تحصيل رشد و توسعه اقتصادي براي تأمين رفاه عمومي و رهايي انسانها از مضايق و تنگناهاست.

در اين رابطه دانشمندان غربي به جاي تفكرات فلسفي و افلاطوني صرف تئوريهايي براي حل بن‌بست‌هاي مادي زندگي انسانها ارائه كرده‌اند و مكاتبي بوجود آورده‌اند كه تا امروز ممالك راقيه را اداره مي‌كنند و به پيش مي‌برند كه با رقيه‌اي از آن به ممالك كمتر توسعه يافته راه يافته از آن جمله در ايران ازاواخر دوران سلاطین قا جار که سفر هایی به ممالک ارو پایی داشته اندو نیز دوران رضاشاهي با آن دست و پنجه نرم مي‌كردندو شیفته آن شدند و این مكاتب براي سر و سامان دادن به كارهاي سازماني واداره حکومت شکل گرفت معنون به مکاتب مديريتي كلاسيك‌ها و نئوكلاسيك‌هاست.

كلاسيك‌ها كه با نظرات و تئوري‌هاي پدر علم مديريت “فردريك تيلور” از سال 1900 شروع شدبدنبال بهترين راه براي تنظيم روابط كارگر با كارش را تنظيم مي‌كرد. از آنجمله تعيين اختيار و مسئوليت نيروي كار- گزينش علمي نيروي كار- برقراري سيستم تشويق و تنبيه و برقراري رابطه مطلوب بين كارگر و كارفرما بوده است تا آنكه در سال 1931 هنري فايول مكتب مديريت اداري را با ويژگي‌هاي تخصص‌گرايي- تقسيم كار و رعايت سلسله مراتب اداري و رعايت حقوق و مزاياي كاركنان را چون اسلافش فردريك تيلور تنظيم كرده و مضاف بر آن عدالت‌گرايي و امنيت شغلي و تقدّم منافع سازماني بر منافع فرد را بيان داشته‌اند كه برتري مكتب مديريت اداري هنري فايول بر مكتب علمي فردريك تيلور همان توجه به امنيت شغلي و توجه به عدالت و مساوات و تحصيل كار گروهي بوده است كه مي‌بينيم دقيقاً در جوامعي كه در حال گذار از مراحل مدرن صنعتي به پست مدرنيسم و فراصنعتي هستند- جايگاه انسان را از خاطر نبرده‌اند و آنرا مدنظر دارند. اما منتقدين معتقدند هر دو مكتب علمي و اداري به انسانها به عنوان ابزار مكانيكي و تنها عامل اقتصادي نگريسته و رابطه كارگر و كارفرما را به صورت خشك و بي‌روح در آورده است كه در صحت و سقمش بايد تحقيق‌ها كرد.

اما بروكراسي چيست،؟ سومين مكتبي كه از زير مجموعه كلاسيكها ظهور كرد بعد از مكاتب علمي و اداري- مكتب مديريتي بروكراسي است- بروكراسي نخستين بار توسط شخص فرانسوي بنام vincat decornay (ونيست دوكارني) است او واژه بروكراسي را به دو بخش برو Burau به معناي ميز تحرير و دفتر كار و پسوند كراسي Cratic را به معني سالاري كه معادل فارسي آن ديوان‌سالاري و يا حكومت اداري است و يا حكومت مقامات رسمي به كار برده است. نخستين بار واژه بروكراسي به عنوان يك پديده اجتماعي توسط «ماكس وبر» جامعه‌شناس آلماني مورد استفاده واقع شده است او بروكراسي را به دو مقوله: الف- مقامات اداري ب- سازمانهاي بزرگ اداري تقسيم كرد كه در آن مديران قدرت خود را براي نيل به اهداف سازماني به ديگران تحميل مي‌كنند بروكراتها با قبول تمام نظريات مكاتب علمي و اداري فردريك تيلور و هنري فايول از آن جمله تقسيم كار و تخصصي شدن كارها و رعايت سلسله مراتب اداري و تفكيك مالكيت از مديريت سازماني و انجام استخدام ضابطه‌مند و قانون‌گرا و نيز ثبت و ضبط و نگهداري و طبقه‌بندي اطلاعات و دفاتر و انجام انتصابات بر اساس شايستگي‌ها را باور داشته‌اند.

در حاليكه بروكراسي در جوامع پيشرفته موجب توسعه اقتصادي شده ولی در جوامع توسعه نيافته بدليل پياده كردن نادرست آن و يا وجود حكومت‌هاي خودكامه و مستبد در ايران آن روز و افغانستان به جمود فكري و قرطاس‌بازي و بي‌اعتباري و نداشتن پيوند با جوامع محكوم شده است كه هنوز كه هنوز است آنرا به عنوان شيوه نامطلوب ادارات معرفي مي‌كنند و مزه‌هاي تلخ آن هنوز در اذهان و كتب‌هاي اجتماعي موجود است. حال آنكه در جهان امروز بروكراسي را يكي از محبوب‌ترين شيوه‌هاي مديريت كلاسيك مي‌شناسند و سازمانها را بر اساس آن پي‌ريزي مي‌كنند. البته ممكن است بروكراسي جانبدارانه حزبي با قدرت سياسي و اداري خود و تّمّسّك به سازمانهايي كه در نفوذ افكار عمومي اجتماعي‌اند- سازمانها را به مطامع سياسي- اقتصادي خود بدل سازند و از آن به عنوان «نظام غنايم جنگي» خويش بهره گيرند كه امر ناممدوحي است و باعث توقف رشد فكري سياسي- اجتماعي مردم مي‌شود اما با بروكراسي مبتني بر لياقت و شايسته‌سالاري و گسترش آن در جامعه هم عيوب ناشي از عملكرد بوركراتهاي حزبي و طبقاتي و محافظ‌كارانه يكسويه را برداشت و جنبه‌هاي منفي آنرا كه ممكن است به قول تروتسكيهاي شوروي سابق استثمار را باز توليد كنند و يا به گفته دانشمندان بدبين نسبت به بروكراسي همچون مارشال ويمك و ميشل كروزير را كه بروكراسي را موجب كندي كار و سوءاستفاده بروكراتها از مقررات و قوانين به نفع خود و پوشاني دادن اشتباهات است و يا به قول “بالزاك” که بروكراسي را قدرت بي‌مهار تلقي مي‌كرد با توجه به مزاياي بسيار بروكراسي كه اداره سازمان‌ بر اساس منطق عقلايي با رعايت سلسله مراتب اداري و احترام‌بخشي به نيروي كار و آموزش مداوم آنها و كنترل رفتار در سطوح سازماني به صورت افقي و عمودي است. به بروكراسي به عنوان پايگاه مشروع قدرت نگريست.

ما بايد بدانيم اداره سازمانها بر اساس منطق و عقل از ويژگي‌هاي بروكراسي و در جهت منفعت سازماني و جامعه امروزي است. البته “التون مايو” استراليايي كه به عنوان پدر مكتب روابط انساني شهرت دارد براي جبران نقايص احتمالي بروكراسي مكتب نئوكلاسيك‌ها را كه همان كلاسيك اصلاح شده است و با ديدگاه تئوري روابط انساني براي جبران كاستي‌هاي كلاسيك پايه‌گذاري شده است و فحواي آن احترام به احساسات انسانهاست و اينكه با نگاه ابزار و ماشين به نيروي كار ننگريم مكتب نئوكلاسيك‌ها يا ماژيناليسم‌هاراپایه گذاری کردکه در كنار پاداش‌هاي مادي به عواطف و احساسات رواني و قدرت دماغيه و جسمانيه فرد نيز توجه دارد كه مي‌شود گفت آنجا كه بروكراتها سخن از عدالت و مساوات مي‌كنند آنان نيز از توجه به احساسات نيروي كار غافل نبوده‌اند.

اما در ايران كنوني- علي‌رغم توجه به اسلاميّت و اسلام‌گرايي صِرف و توجه به تعهدات ديني و اخلاق‌گرايانه و پرهيز از استثمار و استعمار نيروها كه در مديران عالي كه طرّاحان سياست‌هاي اقتصادي و اجتماعي كشور هستند بسيار متجلّي است و آنان جايگاه انسان را خداگونه و او را اشرف موجودات عالم مي‌دانند و توجه به اصول توحيد و عدل و معاد را در كنار نبوّت و امامت مطرح مي‌فرمايند و عدل‌گرايي را جزء اصول لايتغير دين مي‌شمارند كه افول و تخطّي در آن جايز نيست ولي گاهاً كمتر به مصاديق اجرايي آن توجه كرده و يا مشغله‌هاي جنگ و تضادهاي عميق بين‌المللي با امريكا و اروپا و برخي از كشورهاي متخاصم آنان را از اجراء شدن اين اصول بازداشته و يا اساساً آنرا به منسي برده‌اند اما شاكلة سازمانهاي دولتي و خصوصي ما بر مبناي برخي از نظرات و تئوري‌هاي نيم‌بند علماي كلاسيك و نئوكلاسيكهاست ولي از مديريت اسلامي كه مبتني بر عقل‌گرايي و عدالت‌جويي و تكريم انسانهاست خبري نيست- گزينش‌ نيروهاي انساني نه بر اساس آزمون و شايسته‌سالاري در انتخاب بهينه بلكه بر اساس توصيه‌هاي اين و آن و امر كثيف رانت و پارتي‌بازي و فساد اداري است كه به اشارت فلان مدير عالي و بهمان مدير مياني و يا تعرّض فلان مدير عملياتي انجام مي‌شود و سازمانهاي اداري محيطي خانوادگي براي تطاول بيت‌المال و نون قرض دادنها به مديران شده است و آنرا حياط خلوت اقوام خويش پنداشته‌اند عمق اين فاجعه زماني بر ملا خواهد شد كه اگر نيمچه تحقيقي در سازمانهاي دولتي پايين‌ دستي و شهرداري‌ها در كشور به عمل آيد كه اين قبيل انتصابات و استخدامات نه بر اساس كلاسيكها و نئوكلاسيكهاي مادي محض از خدا بي‌خبر!!؟ بلكه در جامعه اسلامي ايران است كه ادعاهاي حكومت ديني‌اش جهان را پر كرده و چه بسا دوست و دشمن فراوان در منطقه براي ما ايجاد كرده و مي‌رود اسلام را در بوته آزمايش به محك بسپارد و …

امروز مردمي كه به اسلام به عنوان يك مكتب نجات‌بخش عشق مي‌ورزند و به خاطر آن به حكومتش وفا دارند و براي شهادت و ايثار آماده‌اند حتي امروز نمي‌تواند ساده‌ترين مسائل كشور را كه انتخاب و استخدام جوانانش مي‌باشد. و به اصطلاح شايسته‌سالاري كه لقه‌لقه دهان حكمرانان كشورست حل كند كه خدا را از اين همه گزاف‌گويي‌هاي بي‌عمل خنده مي‌گيرد. نهادهاي نظارتي و ارزيابي و كنترل مديريتي كشور و سازمان‌هاي بازرسي هم گاها”ً در خوابند و يا سخن به مصلحت مي‌گويند و آنرا افشاء نمي‌كنند و رابطين نهاد رهبري هم در پي تنظيم خاطرات دوران قبل و بعد از انقلاب خود هستند كه نعوذبالله به مردم فخر بفروشند و صفحاتي از تاريخ معاصر را براي پوز دادن به نوه و نبيره خويش اشغال كنند نه از امنيت شغلي كه يكي از اركان نظام بروكراسي است و نه از احترام به نيروي كار هيچ خبري نيست و ارتقاء شغلي نه بر اساس شايستگي‌ها و به اصطلاح سياسيون امروزي شايسته‌سالاري بل بر اساس توصيه وزير و وكيل و فلان و بهمان مدير اداري كه از قدرت نظام اداري جهت منافع فردي استفاده مي‌كنند مي‌باشد- به طوريكه يكي با تحصيلات عاليه فوق ليسانس در ازل مراتب اداري جاي دارد و آن ديگري با مداركي كه اين روزها به آساني از زمين و آسمان مي‌بارد به راحتي پست‌هاي مديريتي را بدون آنكه هيچ هنر و دانشي در اين باب داشته باشد و يا قدرت ادراكي و رابطه انساني و يا مهارت فني كه اصول مديريت امروزي را تشكيل مي‌دهد برخوردار باشند بي‌جهت طي‌الارض كرده بر كرسي مديريت‌‌هاي عالي می نشيند و احدالهي نيست كه با آن به ستيز و در جهت اصلاح آن باشد از تمام وجوهات اسلاميت تنها جامه سفيد دكمه بسته بر تن دارد و تسبيح هزار دانه بر دست بدون آنكه مدارج اداري را با طمانينه و با شناخت پشت سر گذاشته باشد و هنر و دانشي از مهارت‌هاي فني مديريتي برخوردار باشد به طوريكه مديريت سازمانهاي ما حتي بعضاً بر اعصار و قرون وسطي بر مي‌گردد كه نيروي كار از خود هيچ اراده‌اي ندارد نه از فردايي مطمئن و تضمين شده برخوردار است و نه از امنيت شغلي و نه از حقوق مكفي و… و اين است وضعيت نامطلوب مديريت سازماني در ايران آري مي‌شود آرماني‌ترين نظريه‌ها و تئوري‌هاي امتحان داده شده را صورتش را گرفت و بَزَك كرد و از محتواي خارج نمود امروز بروكراسي در ايران به همت بلند مديران آنچنان دچار چالش شده است كه مطلوب‌ترين شيوه اداره جامعه به بدترين شيوه اداره كشور تبدیل شده است و اين هر چه باشد از بروكراسي نيست اين همان قرطاس‌بازي است كه مديران كلان نعوذبالله آنرا مچاله كرده و از حیزّ انتفاع خارج نموده‌اند به قول ميرفندرسكي:

ديده‌اي خواهم سبب سوراخ كن + تا حجوب را بر كند از بيخ و بن

آري بازگشت به نظام اسلامي اداره سازماني همان بازگشت به تئوري ناب بروكراسي و نظريه‌هاي نئوكلاسيكها با مديريت نخبگان با لياقت و متخصصین جامعه است چه دين با عمل همگراست و هر جا سخن نويي باشد دين آنجاست و سفارش پيامبر ماست كه فرموده‌اند اُطلبوا العلمَ و لو بالسين.

آنگاهست كه مي‌تواند سازمانهاي ما را از حالت لرزان فعلي به سنگرهاي مستحکم و آهنين اداره كشور تبديل كرد كه به قول فردوسي: كه از باد و باران نيابد گزند

عباسعلي صلواتي (دبير)- آمل هرازنیوز

 

5 thoughts on “بروكراسي و جايگاه آن در ايران”
  1. باعرض سلام وادب محضر استاد

    مطالعه مطالب شما یادآور همان روحیه دهه شصت حضرت عالی که هر لحظه بعد تدریس فرصت را غنیمت می شماردید به تفسیر وصیت نامه شهدا وخاطرات آنهابیان می فرمودید یکی از آن خاطرات بیان فرمودید:
    (به گمانم نقل از وصیتنام برادربزرگوارتان بود)
    دراین وصیتنامه آمده بود .که اگر شهید شدم مچ دستهایم را باز نگاه دارید تا منافقان بدانند مابرای مال دنیا نرفته ایم وبه دنیا هرگز چنگ نخواهیم زد
    وچشمهایمان باز بماند وکوردلان ضد امام بدانند که با چشمی باز وبا بصیرت این راه را انتخاب کردیم ……..
    التماس دعا

  2. آقا دبير تكه كلامهاي سركلاست هنوز توي گوشم هست همه مسائل را مي فهميد و در عين حال آرامش داريد و شاد هستيد اين مرتبه و مقام شماست و بزرگي و قدرتي كه در وجودتان داريد انساني كه پستي و كوچكي محيط نمي تواند كوچكش كند از مقاله زيبايتان استفاده كردم

  3. استاد بسیار زیبا و کاربردی بود . راهکار رفع درد جامعه چه زیبا بیان شد .امیدوارم این مطلب را آقای رئیس جمهور و وزرائ ایشان نیز مطالعه کنند تا هر چه زیباتر و سریعتر به سمت توسعه ایران عزیز پیش بروند.کلاس داری زیبایتان در دبیرستان و دانشگاه فراموش نمیشود.

  4. استاد واقعیت موجود جامعه را نوشتید تشکر

  5. با سلام مقاله زیبایی بود / خدارا شکر می کنم که هنوز افرادی وجود دارند که خسته نشده اند و در اینخصوص فعالیت می کنند / موفق باشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *