اگر قرار باشد از بعد آسيب شناسي به نظام خانواده كنوني نگاهي داشته باشيم بايد گفت تغييرات نظام خانوادگي امروز به روابط ميان اعضاي خانواده هم كشيده شده است و به نوعي مكانيسم روابط اعضاي خانواده و مهم تر از آن ارتباط زوجين را كه قرار است در پس شكل گيري صحيح آن، شادي و رضايت از زندگي را به ارمغان آورد، تحت تاثير قرار مي دهد.
در حقيقت اختلال در روابط ميان زوجين در صورت برطرف نشدن، به مرور زمان شكل و شمايل طلاق عاطفي به خود مي گيرد و باعث مي شود نظام ارتباطي آن ها دچار اغتشاش شود و همين موضوع عاملي باشد براي اين كه از جوانب مختلف، نوعي احساس بدبيني، نارضايتي و اشباع نشدن نيازها به وجود آيد.
بايد خاطرنشان كرد هرچه روزها و دوره هاي زندگي سپري مي شود، اگر زوجين هنر مديريت زمان و رسوم آن در زندگي را نياموزند و به اين ترتيب سستي را به لايه لايه آن وارد كنند، به مختل شدن روابط شان كمك كرده اند كه متوجه كل نظام خانواده خواهد شد در اين مواقع نمي توان نوك پيكان تقصير را به سوي فردي خاص از اعضاي خانواده گرفت چرا كه تمام اعضاي خانواده به گونه اي مقصر هستند.
اما متاسفانه معمولاً زنان در مواجهه با چنين شرايطي، استراتژي خاصي را در پيش مي گيرند كه انجام جلسات مشاوره، گواه اين واقعيت است.
از آنجا كه گاهي اوقات برخي زنان موقعيت و جايگاه خود را ضعيف تر از همسر يا فرد مقابلشان تصور مي كنند، در رويارويي با اين شرايط دچار نوعي خود زني و خود تخريبي مي شوند و حتي اگر سهم زيادي در بروز مشكل پيش آمده نداشته باشند، توپ را به زمين خودشان مي اندازند و با به گردن گرفتن اين مشكل، بر اين باور هستند كه به حل شدن سريع تر مشكل كمك مي كنند غافل از اين كه نمي دانند با به كارگيري اين استراتژي، مشكلي حل نخواهد شد.
از طرفي ديگر، كليشه هاي جنسيتي نيز بر اين استراتژي ها و افكار دامن مي زنند. به عنوان نمونه، اعتقاد برخي زنان بر اين است كه مرد بودن يعني خشن بودن و به دنبال همين كليشه ها و رسوب هاي ذهني با وجود مقصر نبودن، حاضر به پذيرش اشتباه و تقصيركار بودن هستند و به نام از خودگذشتگي سعي در هموار كردن مشكلات دارند در حالي كه اين ايثار اشتباه، آن ها را وارد ورطه اي خواهد كرد كه نه تنها به مشكل اختلال ارتباطي كمك نمي كند بلكه به تعبيري شرايط را بغرنج تر مي سازد. در اين مواقع، زنان مرتب در حال از دست دادن سنگرهاي خود هستند و آنچه را كه بايد كم كم مورد استفاده قرار مي دادند تا براي هميشه جزو دارايي هايشان باشد براي هميشه از دست مي دهند.
بنابراين به زنان توصيه مي شود نه با كليشه هاي جنسيتي بلكه با همه جانبه نگري و آگاهي و انديشه، آن ميزان از تقصيري كه حق شان است را به گردن بگيرند تا با اين كار به بهبود روابط خانواده كمك كنند.
آسيب شناس اجتماعي، تحليلگر حوزه زنان و عضو هيات علمي دانشگاه
ننه ام با تمام سختی های مالی و بداخلاقی بابا مون ساخت! چی میگی عباسی جان! عوام پسند بنویس!
سلام استاد خسته نباشید یاد دانشگاه قائمشهر بخیر