آفت ابریشم باف ناجور حاصل سالها سوء مدیریت در نحوه انتخاب و کاشت درختان غیربوی، تغییر غیر مجار کاربری جنگل‌ها، تخریب جنگل، قطع بی‌رویه درختان و ده‌ها عامل مخرب دیگر است و اینک علاوه بر تغییر رویه گذشته باید از اقداماتی که زمینه‌ساز طغیان آفت است، خودداری کرد.

 مازند شورا: در چند دهه اخیر، ایجاد جوامع دست‌کاشت کاج‌های وارداتی و نیز توسعه کاشت گونه‌های خارجی صنوبر در جلگه و ساحل، موجب فعالیت دایم آفت خطرناک پروانه ابریشم‌باف ناجُور در مناطق جلگه‌ای شمال شده است.

علت این رویداد، در درجه اول مربوط به اقدامات افراطی گذشته، به ویژه رعایت نکردن شرط سازگاری گونه‌های غیربومی و حساسیت آنها نسبت به ابریشم‌باف ناجور که آفت بومی منطقه است و به طور دائم در جنگل‌های شمال زندگی می‌کند است. به طور کلی، اغلبِ آفات جنگل‌های شمال، جانورانی از رده حشرات و عنکبوتیان هستند که برخی از آنان نظیر پروانه ابریشم‌باف ناجور می‌تواند 500 نوع گیاه را آلوده کند و جنگل را به صورت یک‌دست از بین ببرد.

آفت ابریشم باف ناجور معروف به پروانه كولی در سال 1380 در محوطه جنگلی دانشكده منابع طبیعی دانشگاه تربیت مدرس (مجاور پارک جنگلی نور) كه بخشی از باقیمانده جنگل‌های جلگه‌ای شمال كشور می‌باشد طغیان نمود.

علت نامگذاری آفت به ابریشم باف ناجور

به دلیل اینکه لاروها هنگام تغذیه و تغییر میزبان در هنگام پیش شفیرگی و شفیرگی تار مختصر و ناجوری می‌تنند به خاطر اینکه حشرات نر و ماده به واسطه اختلاف کاملاً مشخص ظاهری و همچنین رنگ و نقش بال‌ها از یکدیگر متمایز هستند به این آفت پروانه ابریشم‌باف ناجور گفته می‌شود

زیست شناسی

ظهور حشرات کامل این آفت بستگی به شرایط آب و هوایی و ارتفاع منطقه از سطح دریا دارد و در جنگل‌های مازندران معمولا این ظهور در فصل گرم تابستان روی می‌دهد

پروانه ماده به علت سنگینی بدن قادر به پروازهای طولانی نیست و در اطراف محل خروج از شفیرگی غعالیت دارد و به وسیله خزیدن بر روی زمین از درختی به درخت دیگر تغییر مکان می‌دهد. برخلاف پروانه ماده، اما نرها توانایی پرواز خوبی دارند. پروانه نر بیشتر در ساعت‌های گرم روز اقدام به پرواز می‌کند و گرایش آن به سمت نور زیاد است لذا می‌توان آنها را در شب شکار کرد.

شب پره‌های نر به وسیله فرومون جنسی ماده که از انتهای شکم آن در فضا پخش می‌شود جنس مخالف خود را شناسایی کرده و اقدام به جفت گیری می‌نماید. از آنجا که این فرومون جنسی از فاصله زیاد خاصیت جلب کنندگی دارد و موجب جلب پروانه‌های نر این آفت می‌شود محققان آمریکایی با تولید فرومون جنسی ماده به روش مصنوعی اقدام به مبارزه با این آفت نموده‌اند و محصول خود را با نام تجاری Disparlure روانه بازار نمودند.

محل تخم‌ریزی این آفت نیز در 2 متر اول تنه درخت می‌باشد. این آفت معمولا درخت انجیلی را به خاطر صاف بودن پوست تنه برای تخم‌ریزی بر می‌گزیند و در مازندران تخم‌ریزی این حشره بر روی تنه درختان بلوط، انجیلی، ممرز، آزاد و تسکا بیشتر از سایر درختان مشاهد شده است. تخیم‌ریزی در جهت‌های جنوبی و آفتاب‌گیر درختان و در مدت 3 تا 8 روز و در دسته‌های زیادی که هرکدام حامل 100 تا 1000 تخم می‌باشد صورت می‌پذیرد. رشد جنین و مراحل مختلف آن نیز پس از 20 تا 30 روز به پایان می‌رسد.

میزبان‌ها

این آفت در موقع تغذیه، درختان و درختچه‌های به خصوصی را نسبت به سایر گونه‌ها ترجیح می‌دهد. از پهن‌برگان به ترتیب: بلوط، راش، انجیلی، توس، صنوبر، بید، افرا، نارون، و توسکا ر می‌توان نام برد. در بین سوزنی برگان، تازه بودن سوزن‌ها در موقع انتخاب و تغذیه مهم است و نقش عمده‌ای دارد. و در درختان میوه؛ گلابی و سیب بیشتر از سایر درختان مورد تغذیه آفت قرار می گیرند. اما علاوه بر گونه‌های اشاره شده این آفت در هنگام طغیان اکثر رستنی‌ها را مورد تغذیه قرار می‌دهد.

نحوه خسارت

مرحله خسارت زایی این آفت مربوط به لاروهای آن است و لاروها از برگ درختان میزبان تغذیه نموده و آنها را عاری از برگ می نماید به طوری که تصور می شود درخت خزان نموده و خشکیده است.

اگر درختان در اوایل فصل رویش به این آفت مبتلا شوند قادرند با رشد تدریجی به ترمیم خود بپردازند و برگ‌های جدید به وجود آورند و اگر درختان در اواسط فصل رویش آلوده گردند قادر به ترمیم خود نخواهند بود و خسارت شدیدتر است.

سوزنی برگان به مراتب بیشتر از پهن برگان خسارت می بینند و طی همان فصل رویش قادر به ترمیم خود نخواهند بود. این آفت معمولا جنگل های خالص بلوط و یا مخلوط بلوط را به سایر جنگل‌ها ترجیح می‌دهد و معمولا گونه های نورپسند را بیشتر از سایه پسندها مورد حمله قرار می‌دهد. و در صورتی که خسارت آفت چندین سال ادامه یابد منجر به مرگ درخت و یا ابتلای آن به انواع بیماری‌ها خواهد شد و سپس شاهد گسترش آفات چوب خوار و پوست خوار خواهیم بود.

میزان خسارات اقتصادی

از آنجایی که آفت ابریشم باف ناجور معمولا از گونه‌های دختاری تغذیه می کند که ارزش اقتصادی بالایی دارند توجه به خسارات اقتصادی این آفت نیز ضروری و حائز اهمیت می‌باشد. لذا نتایج حاصله از آماربرداری نشان می‌دهد که گونه‌های درختی شمشاد، گردو، لیلکی، توت، انجیر و اکالیپتوس اصولا مورد تغذیه لاروها قرار نگرفته و هیچ گونه آسیبی روی برگ‌های آنها مشاهده نشده است. از طرفی پایه‌های گونه‌های درختی آلوچه، انجیلی، بلوط و ممرز نسبت به سایر گونه‌های درختی (اوجا، افرا، لرگ، سفید پلت و توسکا) بیشترین میزان خسارت را محتمل شدند به طوری که غالب پایه‌های درختی این گونه‌ها (بیش از 80 درصد پایه‌ها) به طور کامل پوشش برگی خود را از دست دادند.

گونه‌های گیاهی از نظر خوشخوراکی برای لاروهای آفت ابریشم باف ناجور در چهار گروه ذیل تقسیم بندی شدند

گروه اول: گونه‌هایی که دارای درجه اقتصادی بالا می‌باشند و بسیار مورد علاقه لاروهای این آفت بوده و لاروهای آفت برای تغذیه، این گونه‌ها را بر سایر گونه‌های درختی ترجیح می‌دهند.

گروه دوم: گونه‌هایی که مورد تغذیه لاروهای این آفت قرار می‌گیرند ولی از نظر ترجیح میزبانی نسبت به گونه‌های گروه اول در درجه پایینتری قرار دارند لذا نسبت به گونه‌های درختی گروه اول کمتر آسیب می‌بینند. گونه هایی که دارای درجه اقتصادی متوسط هستند.

گروه سوم: گونه‌هایی که در صورت کمبود مواد غذایی (زمانی که گونه‌های درختی مورد علاقه در منطقه تغذیه شدند) مورد تغذیه قرار می‌گیرند. گونه‌هایی که دارای درجه اقتصادی پایین می‌باشند.

گروه چهارم: گونه‌هایی که اصلا مورد تغذیه لاروهای این آفت قرار نمی‌گیرند. گونه‌هایی که فاقد درجه اقتصادی می‌باشند یا دارای درجه اقتصادی صفر می‌باشند. لاروهای آفت ابریشم باف ناجور در ابتدای دوره طغیانی فقط از گونه‌های درختی که اهمیت اقتصادی بالایی دارند تغذیه نموده اما در اواسط و اواخر دوره پس از اینکه گونه‌های درختی مورد علاقه تغذیه شدند به سایر گونه های درختی (گونه‌های درختی گروه دوم و سوم) حمله‌ور میشوند. به همین دلیل لاروهای جوان این آفت عموما بر روی گونه‌های درختی که درجه اقتصادی بالایی دارند قابل مشاهده است اما لاروهای مسنتر را می‌توان بر روی گونه‌های درختی که درجه اقتصادی آنها پایین است مشاهده کرد.

خسارت آفت حشرات بیشتر از خسارت آتش‌سوزی است

همچنین محمدحسین جزیره‌ای کارشناس منابع طبیعی کشور پیرامون میزان خسارات این آفت می‌گوید: برخی از محققان برآورد کرده‌اند که خسارت ناشی از آفت حشرات از خسارت آتش‌سوزی در جنگل بیشتر است. به گفته وی درخت جنگلی در هیچ یک از مراحل زندگی خود از حمله آفات در امان نیست، حتی دانه نیز در هنگامی که بر درخت مادری جای دارد بر اثر هجوم حشره ممکن است از بین برود. 

جزیره‌ای اظهار ‌می‌دارد: پس از جوانه زدن، درختان حاصل در سرتاسر دوران زندگی خود در معرض حمله انواع آفات و حشرات که هر نوع از آنها متناسب با اندازه و شرایط زیست درخت است قرار می‌گیرند. و این حشرات هستند که اغلب، ورود قارچ‌ها را به درختان امکان‌پذیر می‌کنند. به این صورت که یا خود حامل هاگ یا جُلینه (mycelium) قارچ به داخل درخت هستند و یا با ایجاد سوراخ در درخت، راه را برای ورود آنها می‌گشایند.

همچنین بعضی از حشرات، مانند برگ‌خواران، فقط برای به دست آوردن خوراک به درختان جنگلی حمله می‌کنند و بعضی هم مانند چوب‌خواران علاوه بر غذا، از درخت به صورت محل زادآوری استفاده می‌کنند.

لذا جنگل را نمی‌توان به طور کامل عاری از آفت کرد ولی مشکل زمانی پیدا می‌شود که آفت طغیان کند و تعداد آنها بسیار زیاد شود.

به گفته این جنگل‌شناس، آفات نیز مانند درختان جنگلی به شرایط آب و هوایی خاصی نیازمندند تا بتوانند زنده بمانند و به صورت بهینه نشو و نما کنند؛ بنابراین شرایط جوی باعث محدودیت گسترش آفات می‌شود. لذا برای هر آفت، از نظر دمایی نیز محدودیت‌هایی وجود دارد که در خارج از آن حدود، عمر حشره کوتاه و یا دچار مرگ می‌شود.

جنگل شناس برجسته و چهرۀ ماندگار سال 1384 معتقد است به طور کلی در مناطق گرم و کم ارتفاع نسبت به مناطق سرد و مرتفع گونه‌های بیشتری از آفات و حشرات یافت می‌شود.

عوامل ازدیاد جمعیت و طغیان

عوامل غیر زنده مانند خشکی، گرما و نور در افزایش این آفت نقش بارزی ایفا می‌کنند. خشک سالی باعث کاهش آب در ترکیب شیمیایی برگ‌ها شده و به موازات این کاهش، میزان درصد قند که مورد استفاده مستقیم لاروها می‌باشد، بالا می‌رود و در نتیجه لاروها از مواد مغذی بیشتری برخوردار می‌شوند. علاوه بر عامل خشکی، گرما و نور یا ترکیب این سه عامل موجب می‌گردد که بازه زمانی تولید مثل این حشره کوتاه تر گردد و در اثر این کوتاهی خطرات ناشی از شکارگرها، عوامل بیماری زا و … در دوره رشد این حشره کاهش یابد و نهایتا حشرات زیادتری تولید شوند.

در مورد افزایش جمعیت ابریشم باف ناجور در سال‌های اخیر لازم است اشاره شود که در اثر تخریب جنگل و تبدیل عرصه‌های جنگلی به زمین‌های زراعی، باغی، واحدهای مسکونی و سایر کاربری‌های غیرمجاز موجب گردیده نقاطی از جنگل که به واسطه تاریک بودن و شرایط دمایی، نشو و نمای آفت ابریشم باف ناجور در حداقل میزان خود بوده است با باز شدن فضا، روشن شدن جنگل و ورود نور، کاهش رطوبت و تغییر دمایی شرایط مناسبی برای تکثیر این آفت در جنگل‌های تخریب شده و تغییر کاربری داده شده فراهم گردد.

وجود جنگل‌های مصنوعی عامل طغیان آفت

از سوی برخی صاحب‌نظران می‌گویند: یکی از عوامل طغیان آفت در جنگل‌های شمال وجود جنگل‌های مصنوعی در بعضی از مناطق شمال کشور است. هم اکنون این جنگل‌های مصنوعی واقع در قسمت‌های جلگه‌ای و دشت تا سواحل دریای خزر، به صورت کانون آفت در آمده است. 

رییس اداره منابع طبیعی شهرستان چالوس می‌گوید: چون طغیان آفت در جنگل امری است که گاهی پیش می‌آید نه همیشه، در اعتبارات سالانه، ردیف بودجه‌ای برایش در نظر گرفته نمی‌شود.

مهرداد خزایی پول می‌افزاید: در صورت بروز آفت و ایجاد مشکل، مجبوریم از اعتبارات استانی استفاده کنیم تا بتوانیم جلو خسارات آفت را بگیریم.

وی درباره امکانات و تجهیزات موجود برای مبارزه با آفات اظهار می‌دارد: تجهیزات زیادی برای این کار نداریم و از آب‌پاش اطفای حریق برای سم‌پاشی‌های موضعی استفاده می‌کنیم.  همچنین در اداره ما کارشناس مخصوصی برای کنترل آفات وجود ندارد و در صورت نیاز، از کارشناس اداره کل منابع طبیعی غرب مازندران دعوت می‌کنیم تا از منطقه بازدید کند.

رییس اداره منابع طبیعی شهرستان چالوس اضافه می‌کند: در طغیان اخیر آفت ابریشم‌باف ناجور در جنگل‌های کُجُور نیز از کارشناس اداره کل دعوت شد تا از جنگل‌های خوشِل کُجُور و دیگر مناطق آلوده بازدید کند. به گفته خزایی پول، اداره منابع طبیعی شهرستان چالوس در زمینه نیروی انسانی کمبودی ندارد و در صورت نیاز می‌تواند نیروی لازم را برای مبارزه با آفات تامین کند.

بهترین کار برای بهداشت جنگل، پیش‌گیری است

برخی کارشناسان نیز معتقدند: نمی‌توان بیماری‌ها و آفات جنگل را نادیده گرفت و بهترین کار برای بهداشت جنگل، پیش‌گیری است. از جمله اقدامات پیش‌گیرانه این است که کاشت هرگونه گیاهی باید متناسب با وضع آن منطقه باشد و واردات بذر و نهال باید به خوبی کنترل و قرنطینه گیاهان جدی گرفته شود.

همچنین تَک کِشتی بودن جنگل از عوامل آسیب‌پذیر کردن آن در برابر آفات است و باید جنگل به صورت آمیخته، یعنی از گونه‌های گیاهی مختلف تشکیل شود. به گفته این کارشناسان، یکی از راه‌های مبارزه با آفات، حمایت از دشمنان طبیعی آن آفت است. برای مثال از شکار پرندگان جنگل که از آفات تغذیه می‌کنند جلوگیری کنیم و برای آنها آشیانه بسازیم.

چراکه اگر آفت، سطح وسیعی را در بر بگیرد، برنامه‌های تهیه شده برای جنگل‌شناسی و جنگل‌داری و همچنین استحصال چوب، مختل می‌شود.

انسان، عامل مشکلات ناشی از بروز آفات و بیماری‌ها در جنگل

یزدانفر آهنگران مسوول گیاه‌پزشکی اداره کل منابع طبیعی غرب مازندران نیز معتقد است: بین عوامل مختلف موجود در جنگل روابط بسیار پیچیده و منظمی برقرار است که مداخله در آن و حذف حتی یک عامل کم ارزش، سبب ایجاد تغییراتی در کل اکوسیستم می‌شود. 

وی تأکید می‌کند: مشکلات ناشی از بروز آفات و بیماری‌ها در جنگل زمانی شروع می‌شود که انسان در آن وارد می‌شود و با اقداماتی همچون برداشت بیش از حد و حذف گونه‌های بومی و باز کردن فضای جنگل و کاشت گونه‌های غیربومی، تعادل را برهم می‌زند.

لذا  عوامل مخرب در جنگل، به دو دسته عوامل غیر زنده نظیر وضع نامساعد جوی و به هم خوردن عناصر خاک و عوامل زنده تقسیم می‌شوند.

این کارشناس ارشد گیاه‌پزشکی درباره عوامل زنده‌ای که در آسیب رساندن به جنگل موثرند، تصریح ‌می‌کند: این عوامل، همان آفات و بیماری‌ها هستند که گونه‌های فراوانی از جانواران، ویروس‌ها، باکتری‌ها، گیاهان انگلی و نیمه انگلی را شامل می‌شوند.

از موارد خسارت‌زایی عوامل غیر زنده می‌توان به خشکیدگی درختان کاج اِلْدار در مرزن‌آباد چالوس اشاره کرد که بر اثر نامساعد بودن خاک برای این درخت به وجود آمد. همچنین در برخی تابستان‌ها نیز بر اثر کمبود باران و گرمای شدید، درختان و درختچه‌های زیادی در جنگل‌های شمال، دچار خشکیدگی و خزان زودرس می‌شوند.

آهنگران در تعریف گیاه بیمار نیز می‌گوید: گیاه سالم، فعالیت‌های مختلفی همچون تقسیم سلولی و تشکیل بافت، فتوسنتز، جذب و انتقال آب و مواد غذایی انجام می‌دهد و هر عامل زنده یا غیر زنده‌ای که در این فعالیت‌ها، ایجاد اختلال کند، باعث می‌شود به آن گیاه، بیمار گفته شود.

وی با بیان این‌که اگر عامل بیماری، موجود زنده باشد به آن، بیماری‌زا یا پاتوژن (pathogene) می‌گویند، ادامه ‌داد: هر گونه پدیده فیزیولوژیکی غیر طبیعی و مضر که بر اثر مجاورت و تحریک مداوم یک عامل بیماری‌زا در گیاه ایجاد می‌شود، بیماری نام دارد.

این کارشناس گیاه‌پزشکی می‌افزاید: آفت نیز شامل آن دسته از موجودات جانوری است که به طریقی به اندام‌های گیاهی آسیب می‌رسانند و اغلب شامل حشرات و کنه‌ها و جوندگان و نرم‌تنان هستند.

آفات بر حسب رفتار و محیط زندگی و نوع ماده غذایی مورد نیاز و شکل خارجی اندام‌های تغذیه‌کننده (قطعات دهانی) از اندام‌های مختلف گیاهی تغذیه می‌کنند و منجر به ایجاد خسارت می‌شوند.

به گفته وی، برگ‌خواران، ریشه‌خواران، چوب‌خواران، پوست‌خواران، بذرخواران، جوانه‌خواران، گُل‌خواران، میوه‌خواران، ساقه‌خواران، طوقه‌خواران، سَرشاخه‌خواران، شیره‌خواران، مهم‌ترین گروه‌های آفت‌زا در جنگل‌های شمال هستند.

مسوول گیاه پزشکی اداره کل منابع طبیعی غرب مازندران ادامه می‌دهد: به طور کلی تمام اندام‌های گیاهی از انتهایی‌ترین قسمت شاخه‌ها و جوانه‌ها تا ابتدایی‌ترین قسمت‌های گیاه یعنی ریشه‌های موجود در خاک، مورد حمله و تغذیه این عوامل خسارت‌زا قرار می‌گیرد.

آهنگران یادآور ‌می‌شود: علاوه برخسارت‌های مزبور که به طور مستقیم به اندام‌های گیاهی وارد می‌گردد، گاهی خسارات ناشی از آنها به ‌صورت غیر مستقیم ظاهر می‌شود. وی خاطرنشان می‌کند: ایجاد گال بر روی اندام‌های گیاهی (زنبورهای گال‌زا)، ایجاد پیچیدگی در برگ‌ها و اندام‌های گیاهی (شَته‌ها)، دگرشکلی اندام‌های گیاهی، ترشح عَسَلَک و تجمع گرد و غبار و دوده بر روی برگ‌ها و اندام‌ها (شته‌ها و شپشک‌ها) و انتقال بعضی از عوامل بیماری‌زا از جمله خسارات غیر مستقیم ‌است.

این کارشناس ارشد گیاه‌پزشکی تاکید می‌کند: آفات و بیماری‌های جنگلی هیچ گاه به صورت دایم نمود پیدا نمی‌کند بلکه به نحو دوره‌ای، آن هم دوره‌های کوتاه مدت ظاهر می‌شود و سپس فروکش می‌کند. آهنگران درباره دلیل این ‌امر توضیح می‌دهد: اکوسیستم جنگلی در مقایسه با اکوسیستم زراعی و باغی، پایدارتر و مقاوم‌تر است و تا حدی می‌تواند از خود محافظت کند.

به گفته وی، پروانه برگ‌خوار زمستانه خال‌دار، پروانه برگ‌خوار زمستانه راش، پروانه جوانه‌خوار بلوط، پروانه جوانه‌خوار کاج و پروانه‌های ابریشم باف ناجور، تخمْ انگشتری، دُم طلایی، برگ‌خوار بلوط، برگ‌خوار داغْداغان، چوب‌خوار فرعی، جوانه‌خوار و برگ‌خوار سفید آمریکایی از آفات مهم سال‌های اخیر در جنگل‌های شمال هستند.

معاون قائم مقام دفتر حفاظت و حمایت سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری درباره نحوه شناسایی آفت‌ها تصریح می‌کند: ما آفت‌های سابقه‌دار جنگل‌های شمال را می‌شناسیم و می‌دانیم کانون‌هایشان کجاست و در بازدیدهایی که از جنگل می‌شود، از راه‌های مختلف در باره این آفات کسب اطلاع می‌کنیم.

مسوول گیاه‌پزشکی اداره‌ کل منابع طبیعی غرب مازندران می‌گوید: امکانات و تجهیزات ما در حد متوسط است ولی از نظر نیروی متخصص، به دلیل محدودیت‌های استخدامی، کمبود شدیدی داریم.

وی درباره ارتباط با مراکز دانشگاهی و تحقیقاتی بیان داشت: با آنها ارتباط داریم ولی مساله این است که این مراکز، بیشتر به دنبال موضوعات خودشان هستند و کمتر پیش می‌آید که به سفارش ما کارهای تحقیقاتی انجام دهند. آهنگران ادامه ‌داد: بر خلاف زمین‌های کشاورزی و باغ‌ها، در جنگل برای مبارزه با آفات نمی‌توان از سم‌پاشی به نحو گسترده استفاده کرد زیرا به محیط زیست آسیب می‌رسد.

کارشناس ارشد گیاه‌پزشکی اداره ‌کل منابع طبیعی غرب مازندران خاطرنشان ‌کرد: در جنگل‌های شمال از روش‌هایی همچون تله‌های فرومونی، جمع‌آوری و نابود کردن لاروها و مبارزه زیستی استفاده می‌شود.

وی در مورد روش تله‌های فرومونی توضیح می‌دهد: در این شیوه دستگاه‌هایی که بوی جنس ماده آفت‌ را منتشر می‌کند در جنگل کار گذاشته می‌شود که جنس نر آفت را به خود جذب می‌کند و در قسمت چسبنده این دستگاه، گرفتار و در جفت‌یابی و جفت‌گیری اختلال ایجاد می‌شود.

آهنگران گفت: گاهی اوقات شفیره‌های آفت را با دست جمع می‌کنیم تا جمعیت آنها در نسل‌های بعدی کاهش یابد؛ یا این که تخم‌های آفت را در مراکز تجمعشان، با حرارت آتش، از بین می‌بریم. به گفته وی، هرس شاخه‌های آلوده به توده‌های لارو و تخم‌های آفت نیز از روش‌های کنترلی مرسوم در اراضی جنگلی و مرتعی شمال کشور است.

امکان مقابله به شیوه سم پاشی وجود ندارد

معاون محیط طبیعی حفاظت محیط زیست مازندران می‌گوید: بحث کرم‌های برگ خوار از معضلات تمام جنگل‌های دنیا محسوب می‌شود در شرایط اقلیمی خاص تکثیر شده و به صورت آفت خود را نشان می‌دهد.

وی با بیان اینکه آفت کرم‌های برگ خوار در تمام جنگل‌های دنیا مشاهده شده است گفت: با توجه به شرایط اقلیمی در فصل تابستان تولیدمثل این آفت بیشتر انجام شده که این موضوع سبب می‌شود انفجار جمعیت خود را بیشتر نشان داده و به یکباره تبدیل به آفت شود.

معاون محیط طبیعی حفاظت محیط زیست مازندران ادامه داد: کرم‌های برگ خوار چرخه پیچیده ای دارند و به لارو، پیله و سپس به پروانه تبدیل می شوند.

مقدس تصریح کرد: آفت کرم برگ خوار در سال‌های اول نمی‌توانند به درخت آسیب برسانند و درخت مقاومت کرده و از ذخایر خود استفاده می‌کند در حالی که در درازمدت و به صورت متوالی این آفت سبب خشک شدن درخت خواهد شد.

وی در خصوص مقابله با آفت کرم علف خوار اظهارداشت: برای مقابله با این آفت در عرصه‌های جنگلی و طبیعی به دلیل وجود پرندگان و گونه‌های جانوری در جنگل‌ها با مشکل مواجه هستیم و شیوه سم پاشی مرگ و میر جانوران را به دنبال دارد.

معاون محیط طبیعی حفاظت محیط زیست مازندران افزود: سم پاشی در عرصه‌های جنگلی که تولید چوب در آن مطرح باشد هیچ گونه مشکلی وجود ندارد.

مقدس با اشاره به استفاده از آفت کش بیولوژیک نوعی باکتری اسپورزا خاک زی در ساری گفت: این آفت کش توسط مرکز تحقیقات علوم کشاورزی و منابع طبیعی مازندران معرفی شده و برای اولین بار در جنگل‌های دشت ناز توسط حفاظت محیط زیست مازندران و جنگل‌های سمسکنده توسط اداره کل منابع طبیعی استان امتحان شده است.

وی خاطرنشان کرد: این آفت کش بیولوژیک روی آفت کرم برگ خوار تاثیر می گذارد و سبب بیماری آن می‌شود.

معاون محیط طبیعی حفاظت محیط زیست مازندران یادآور شد: مبارزه بیولوژیک با آفت کرم برگ خوار در ابتدای سال جاری انجام شده است.

عدم هماهنگی دستگاه‌ها، مشکل اساسی کنترل مناسب آفت است

کارشناس گیاه پزشکی اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری مازندران نیز معتقد است: باید اقدامات ویژه‌ای به منظور شناسایی کانون‌های آلوده و نیز پیش‌گیری از گسترش آفت صورت پذیرد.

امین وطن‌دوست می‌گوید: با توجه به اینکه نسل اول آفت جمعیت پایین‌تری دارد انجام کنترل مکانیکی با حذف شاخه‌های آلوده به تخم می‌تواند نسبت به کاهش جمعیت آفت اقدام کرد که در این زمینه به ویژه ساکنان عرصه‌ها و باغداران به خوبی می‌توانند کمک کنند تا بخش اعظمی از کانون‌های آلوده تحت کنترل درآید.

این مسئول تاکید می‌کند: کمبود نیروی انسانی و وسیله نقلیه، ترکیبات شیمیایی مناسب و عدم هماهنگی فی‌مابین بخش‌های ذیربط از جمله شهرداری‌ها، اداره راه و ترابری، جهادکشاورزی و سایر دستگاه‌های مربوطه به عنوان مشکلات اساسی کنترل مناسب آفت مطرح است.

وی بر جمع‌آوری و از بین بردن لانه‌های توری تاکید می‌کند و می‌گوید: از آنجائی که لاروهای آفت تا سن پنجم لاروی به صورت دسته جمعی و در داخل لانه‌های توری فعالیت می‌کنند بنابراین جمع‌آوری و از بین بردن لانه‌های لاروی مخصوصاً در نسل اول و جمعیت این آفت را در نسل دوم کاهش می‌دهد. این روش در باغ‌های میوه و توت‌ستان‌ها و فضای سبز حاشیه شهرها که امکان دسترسی به لانه‌های لاروی آفت میسر است مفید بوده اما در عرصه‌های جنگلی مثمر ثمر نیست.

کارشناس گیاه پزشکی اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری مازندران جمع‌آوری و از بین بردن شفیره‌های آفت و مبارزه شیمیایی را از دیگر راه‌های کنترل آفت نام می‌برد. و خبر می‌دهد: با توجه به وسعت دامنه میزبانی و 636میزبان روی انواع درختان، درختچه‌ها و بوته‌ها، دامنه فعالیت خود را در چند سال اخیر گسترش داده و علاوه بر آلوده کردن عرصه‌های جنگلی نوار ساحلی، مزارع و درختان حواشی جنگل‌ها و پارک‌ها، درختکاری حاشیه جاده‌ها و داخل شهرها را نیز مورد هجوم قرار داده و خساراتی را وارد ساخته است.

کارشناس گیاه پزشکی اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری مازندران می‌گوید: در حال حاضر این آفت در نوار ساحلی روستای میرود بابلسر تا نور، بعضی از نقاط جنگلی چمستان و در اراضی کشاورزی و باغات قسمت شمالی جاده اصلی قائمشهر تا آمل روی انواع درختان به ویژه توت، توسکا، چنار، صنوبر، ون و بید فعالیت دارد با توجه به اینکه این آفت به طور پراکنده خساراتی را به عرصه‌ها وارد کرد.

آفت ابریشم باف ناجور، حاصل سال‌ها سوء مدیریت

و در نهایت اینکه آفت ابریشم باف ناجور حاصل سالها سوء مدیریت در نحوه انتخاب و کاشت درختان غیربوی، تغییر غیر مجار کاربری جنگل‌ها، تخریب جنگل، قطع بی‌رویه درختان و ده‌ها عامل مخرب دیگر است و اینک علاوه بر تغییر رویه گذشته باید از اقداماتی که زمینه‌ساز طغیان آفت است، خودداری کرد. قطع گسترده بلوط و تنها ماندن شبْ خُسب یا ورود گسترده سوزنی‌برگان غیر بومی که به آفات جنگل‌های شمال مقاوم نیستند. همچنین چون پشتوانه هر کار عملی باید تحقیقی علمی باشد، رابطه مراکز پژوهشی و دانشگاهی با مراکز اجرایی نیازمند تحکیم بیشتر است.

لذا یکی از ضروریات مصونیت جنگل از آفات، بهره‌مندی از نیروهای متخصص می‌باشد که نسبت به هرگونه تغییر غیرمنتظره در جنگل حساس بوده و آن را گزارش نمایند. چراکه کمبود نیروی متخصص در بخش‌های اجرایی، شناسایی و مبارزه با آفات جنگل را مشکل می‌کند. در زمینه شناخت آفات و بیماری‌ها در جنگل‌های شمال، افراد بسیار معدودی اطلاعات کافی و به روز دارند و پژوهشگرانی که خواهان تحقیقات کاربردی باشند، اغلب به دلیل دشواری‌های فراوان، ترجیح می‌دهند درمحدوده‌ای کوچک، نظیر نهالستان کار کنند که تفاوت زیادی با جنگل دارد.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *