من کیم عبد گنهکار، الهی العفو/ من کیم بنده‌ی سربار، الهی العفو

به گزارش هراز، رجا، اشعار مناجات با خدا حاج منصور ارضی در مسجد ارک به شرح زیر است:

من کیم عبد گنهکار، الهی العفو
من کیم بنده‌ی سربار، الهی العفو
منم آن کس که نمک خورد و نمکدان بشکست
نه که یک بار، چه بسیار، الهی العفو
نَفْس من ول‌کن من نیست، خدایا چه کنم
خسته از این همه آزار، الهی العفو
با گناهی که ز من سر زده، بین من و تو
چیده شد این همه دیوار، الهی العفو
من زمین خورده‌ام و آمده‌ام توبه کنم
با چنین وضع اسفبار، الهی العفو
بزنی یا نزنی مال توام، جانِ علی
پس بیا رحم کن این بار، الهی العفو
چیزی از سوختن من که نصیبت نشود
پس نجاتم بده از نار، الهی العفو
مهربانی کن و این‌بار مرا نیز ببخش
ذوالکرم، حضرت غفار، الهی العفو
زیر چتر کرمت آمده‌ام رب کریم
با علی حیدر کرار، الهی العفو
ای خدای علی و فاطمه، ای رحمت محض
می‌زنم در همه جا جار، الهی العفو
ذکر من بعد سلامی به حسین‌بن‌علی
می‌شود لحظه‌ی افطار، الهی العفو

اشعار روضه حضرت زهرا سلام الله علیها:

آتش و دود چه غوغا می‌کرد
مادرم فاطمه آوا می‌کرد
پشت در یاری بابا می‌کرد
پدرم داشت تماشا می‌کرد
حسنین و من و کلثوم یک‌جا
بزدیم ناله ز دل وا اماه

قیامتم چو به دیوان حشر پیش آرند
میان آن همه تشویش در تو می‌نگرم

زهرای تو که هست، به مردم نیاز نیست
وقتی که آب هست، تیمم نیاز نیست
حرفی نزن گلوی تو را می‌کِشد طناب
وقتی اشاره هست، تکلم نیاز نیست
خاکستر علی شده‌ام چند مدتی‌ست‌‌
بال و پر مرا که به هیزم نیاز نیست
دستم به پای ضربه‌ی اول خودش شکست
با این حساب ضربه‌ی دوم نیاز نیست
کو دست تو علی که بگیرم ببوسمش
دست تو را به بیعت مردم نیاز نیست
حتی اشاره بار مرا می‌زند زمین
این بار شیشه را به تهاجم نیاز نیست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *