نظر حسین جوادی در خصوص عملکرد اصولگرایان در انتخابات

هراز نیوز :فقط چند ساعت به انتخابات بزرگ یازدهمین دوره ریاست جمهوری اسلامی ایران باقی مانده است و این درحالی است که بسیاری از دلسوزان نظام در لایه های تشکیک و تردید به سر می برند و اینکه بالاخره جناح نزدیک تر به مصالح نظام چه می خواهند بکنند .
اصولگرایی ، اصلاح طلبی ، شایدهم اصولگرای اصلاح طلب !! واژه هایی که برای بعضی ها فقط سکوی پرتاب شده است
شاید بعضی ها این بازی ها را در می آورند ودر تظاهر جبهه بندی میکنند از صدر اسلام هم این سد بندی ها وجود داشت و این بعضا رطب خوردن های مانعین خوردن رطب و اینکه بالاخره تا کجا می شود پای حرف ها ایستاد و کجا وا داد ؟
آمدن هاشمی وثبت نام او در عین اینکه بعید بود که شورای نگهبان احراز صلاحیت وی را اعلام کند نقشه ای کاملا حرفه ای وسنجیده بود که اطرافیان شیخ اصلاحات به خوبی آن را پیاده کردند حسن بزرگ این کار برای آنان و پیروزی اول آنها دراین بود که گرچه هاشمی رد صلاحیت شد اما از دل افراد احراز صلاحیت شده نمایندگان هاشمی که قطعا به دستوروی به اجماع می رسیدند بیرون آمدند وگام اول جا نمایی اصلاح طلبان به درستی برداشته شد اذهان متوجه ونگران چگونگی برخورد با رد صلاحیت هاشمی شد که روحانی و عارف دراین فضا هرکاری خواستند کردند وهرچه خواستند گفتند حتی عارف لو داد بعد از چند سال تحریم و ممنوعیت و محدودیت این فضا در اختیار ما قرار گرفت .
بهر صورت وقتی فکرها مشغول تبعات رد صلاحیت شدن هاشمی بود دو تن از نمایندگان اصلاحات (خصوصا روحانی ) زیر ساختهایی را برای پس گرفتن دولت ، طراحی و اجرا می کردند با گذشت زمان همانطور که انتظار می رفت شد و اجماع در اصلاح طلبان صورت گرفت خیلی ها که از بیرون و داخل انتخابات را تحریم کرده بودند رای دادن را ننگ می دانستند ظرف مدت کوتاهی حضور در پای صندوق رای را از نان شب هم واجب تر وفرضیه ای لامتارکه دانستند و بر دیگران نیز تکلیف کردند .

از این طرف اما در جبهه اصولگرایان که به ظاهر، چند چهره وفادار به این جریان خود نمایی می کردندما موریت ها فرق می کرد نمی دانم شاید از اول هم اصلاح طلبانی برای ایجاد تردید و تشکیک لباس اصولگرایی به تن کرده بودند و پوستین اصولگرایی خیلی ها را به اشتباه انداخته بود چه اینکه یکی از همین اصولگرایان که همیشه خود را معتدل و میانه رو معرفی کرده است علنا اعلام کرد چند سال پیش به دستور هاشمی از حضور در انتخابات صرف نظر کرده است بعید نیست امروز به دستور شیخ اصلاحات اینقدر در حضورش در عرصه انتخابات و ایستادگی در مقابل گفتمان مقاومت راسخ است !؟ معیاراصولگرایی چیست که امروز ما باید کسی که جز ساکتین فتنه ۸۸ بوده ا ست را جزو اصولگرا بدانیم و برخی ها هم فریب شعار اصولگرایی ا ش را بخورند ؟
معیار و میزان اصولگرایی چیست که فردی هرچقدر در توان دارد در تخریب دولت همت می گمارد و آنقدر در سیاه نمایی اوضاع اجرایی جلو می رود و افراط می کند که حتی از اصلاح طلبان هم در این امر پیشی می گیرد ومردم را باز هم با شعار اصولگرایی منحرف می کند ؟ ستاد همین شخص از هر جریانی برای تخریب گفتمان مقاومت کم نگذاشته ونمی گذارد سوال اینجاست اگر آقایان خود را اصول گرا می دانند واین قدر آزادی عمل در تخریب فردی مثل جلیلی می دهند یک دهم این مقدار در تخریب اصلاح طلبان اجازه عمل داده شده است؟! البته من هیچ تخریبی را مقبول نمی دانم نه از این طرف ونه ازآن جانب اما وقتی مشی عده ای تخریب است سهم اصلاح طلبان از این تخریب چقدر است؟! این می شود که امروز در جریان اصلاح طلبان فردی که قطعا بیش از ۳۵ درصد آرا راهم ندارد در مقابل جریان اصولگرا که بیش از ۶۰ درصد آرا رادارند احساس پیروزی و یکه تازی می کند و مسبب این امر هم آقایان هستند که با تخریب و ایجاد تردید و عدم توافق بر سر اصول این بستر را فراهم آورده اند .
بنده اعتقاد دارم این جریان مدیریت شد و خیلی عالی هم مدیریت شد و سربازان اصلاح طلبان در سپاه اصولگرایان خیلی راحت اوامر شیخ اصلاحات را بر اوامر رهبر معظم انقلاب لازم الاطاعه تر می دانند .
اگر در جریان انتخابات ۸۸ فتنه گران با سر وصدا و جنجالهای خیابانی نتوانستند به هدف خود برسند ، امروز به همت و با دست خود به اصطلاح اصولگرایان با پنبه دارند سر می برند و عده ای هم می شوند مجری طرح آقایان و باز هم خود را اصولگرا می دانند. بهر تقدیر سیستم انگلیسی اختلاف بیانداز و حکومت کن عالی اجراشد و ما دچار کثرت بجای وحدت شدیم در حالیکه به نیروهای مقابل با دست آقایانی که امید رهبری به آنهاست خود را مشاور رهبری می دانند و یا اصول گرای مطیع امر رهبری وحدت عین کثرت را هدیه کردند .