هراز نیوز :سرویس سیاسی – با توجه به اینکه مدت زمان زیادی به انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری نمانده است از ماههای گذشته سفرهای تبلیغاتی کاندیداها به استانها و شهرهای مختلف کشور آغاز شده است.
همه کاندیداها و نامزدهای ثبتنام شده چه آنهایی که برای رقابت با دیگر سیاسیون عزمی مصمم دارند و چه آنهایی که این روزها از گود رقابت خود را کنار کشیدهاند برای معرفی خود و برنامههایشان دل به دریای خروشان ملت زدند.
آنهایی که در ابتدای دو دولت گذشته آمدند تا بیبندوباریهای اقتصادی کشور را برچینند و با منطق نوین خود برآن شدند تا با شعار کاهش فقر، کاهش سطح طبقاتی جامعه و مبارزه با نظام سرمایهداری خود را با عنوان کریمه خدمتگذار مردم معرفی کنند این روزها سیاستهای متفاوت خود را با رویی حدید به مردم نمایان کردند.
مسئولان ارشد کشور و دولتیهایی که همیشه اعلام میکنند تبلیغات در هر انتخاباتی باید در مدت زمان قانونی اعلام شده صورت گیرد، استفاده از اموال بیتالمال مسلمین برای معرفی چهرهها ممنوع است، کارمندان دولت حق تبلیغات و جبههگیری علیه کسی را ندارند خود این روزها به جای آن که الگوی مناسبی برای مردم باشند با هزینههای هنگفت به فکر اشاعه خود یا اطرافیانشان بوده و دست به بیقانونی میزنند.
یکی از چهرههای خبرساز دوره یازدهم انتخابات ریاست جمهوری که در سطح کلان مملکتی از چندین ماه قبل آغاز سال جدید با شعار نو خود در بین مردم به فکر تغییر و ایجاد فضایی جدید است رحیم مشائی مردم شمالی هیئت دولت است که در دولت نهم و دهم عناوین بسیار زیادی را از آن خود کرده تا برای دور یازدهم انتخابات رئیس قوه مجریه چیزی کم نداشته باشد که با نظر شورای محترم نگهبان نشان عدم صلاحیت خورد.
البته دور چهارم سفرهای ریاست جمهوری که از ماههای گذشته به صورت شتابزدهای کار خود را آغاز کرده و با اعزام رئیس جمهور، هیئت دولت و وزرا به صورت یک یا دو روزه به شهرهای مختلف کشور دنبال میشود جای بحث و گفتوگوی مفصلی دارد.
آنچه مسلم است تبلیغات زودهنگام چهره منتخب دولت در انتخابات پیش رو بود که از ماهها قبل آغاز سال جدید با شعار بهار میآید سعی در جذب افکار عمومی داشته و این شعار قبل آنکه کسی به فکر آن باشد بارها از زبان رئیس جمهور و برخی از دولتیها شنیده شد.
* هزینه هنگفت بیتالمال برای چهره خاص دولت
“بهاری” نام مجلهای 65 صفحهای با صاحب امتیازی نهاد ریاست جمهوری که در دولت چهارم سفر رئیس جمهور و هیئت دولت به استانها و شهرها زودتر از همگان به فرمانداری و بخشداریها پرواز کرده است.
مجلهای رنگی که در شماره نخست خود در روز دوشنبه 16 اردیبهشت 92 با عنوان “جشن بزرگ برای حماسهای بزرگ و ماندگار” شامل بخشهای متنوعی از جمله بهار بیکران، بهار حماسه سیاسی ایرانیان، بهاریه، بهار دوران، بهار هنرمندان و بخشهای مختلفی است و جالبتر از آن پس از صحبتهای مقام معظم رهبری و رئیس جمهور حرفهای رحیم مشائی در نشست مشترک هیئت دولت و استانداران را چاپ کرده است.
این مجله در حالی از سوی دولت با هزینههای هنگفت بیتالمال به چاپ میرسد که کشورمان از هر سو با تهدیدات ناشی از تحریمهای اجانب و استکبارگران دست و پنجه نرم میکند و در زمانی که بسیاری از روزنامهها و نشریات موثر، پرمحتوا و اثرگذار کشور که نقش کلیدی در آگاهسازی اذهان عمومی دارند به دلیل قیمت سرسامآور کاغذ و عدم ورود نمونههای مرغوب و باکیفیت آن رو به سوی ورشکستگی میروند دولتیها بیبندوباری زیادی را در دستور کار قرار داد.
همچنین در این نشریه به هر نوعی سعی شده تا از نام و آوازه اکثر چهرههای نام آشنا و مشهور سیاسی، هنری، ورزشی و آواز و موسیقی کشور به سود برخی افراد بهره ببرده شود تا پیروزی حداکثر در انتخابات آینده را شامل شود.
از دیگر نکات جالب توجه این نشریه تبلیغات جشنواره وبلاگنویسی بهار، نخستین جشنواره شعر بهار و نخستین جشنواره عکس بهار است که در همه آنها واژه خاص مورد نظر دولت خودنمایی میکند.
این ولخرجیهای دولت به همین جا بسنده نمیشود بلکه در شماره دوم این مجله تبلیغاتی مسئولان پا را فراتر گذاشته و در عکس روی صفحه “بهاری” چاپ شنبه 28 اردیبهشت که دوباره با صاحب امتیازی نهاد ریاست جمهوری منتشر شده چهره حاشیهساز دولت با درج خبری با تیتر “اسفند پشت به زمستان دارد و رو به بهار” که برگرفته از صحبتهای مشائی در نخستین جشنواره شعر بهار بوده کار خود را از سر میگیرد.
در این شماره نیز عناونهای متعددی نظیر بهاریدلان آسمانی مرتبت، اسوه دولت و دولت اسوه، اسلامگرایی طالبانی یا مکتب ایرانی، موسیقی در سال 92 به کجا میرود، بهار عبادت، اعطای نشان فرهنگی شهر وایمار آلمان به مشائی و ظهور اقتصادی دیگر برجستهتر از دیگر عناوین است.
این دو نسخه نشریه حاصل تلاش دولتیهایی بود که در دور چهارم سفر هدفهای متفاوتی را پیگیری میکنند، هدفهایی که به گفته خودشان جز پیگیری مصوبات سفرهای گذشته، پیگیری مشکلات مردمی و پرس و جو از پروژههای ناتمام استانها است.
ولی بیشتر کارشناسان حوزه سیاست دیدگاههای متفاوتی دارند، برخی از آنها این سفرها را تبلیغات چهره خاص دولت برای انتخابات آینده میدانستند، برخی میگویند این سفرها توجیه چندانی ندارد زیرا در عمر چند ماهه دولت نه میتوان برای پروژههای نیمهتمام معجزه کرد و نه فکر اساسی برای آن اندیشید به همین خاطر بود که در این سفرها برخی از نمایندگان دولت حضور در خانه ملت و شرکت در تصمیمات کلان کشوری را مهمتر از سفر وزرا و رئیس جمهور ارزیابی کردند.
باید یادآور شد دولتی که از ابتدا با شعار محرومیتزدایی، کاهش فقر و جلوگیری از اسراف وارد کار شده خود نباید در اقداماتی افراطی صرفهجویی را فراموش کند.
البته مسئولان ارشد دولت حتما میدانند که مردم شمال کشورمان سال گذشته با سیل ویرانکنندهای روبرو شدند، خانه، کاشانه و زندگی خود را از دست دادند.
همچنین هموطنان زیادی نیز در زلزله و زمینلرزه آذربایجان شرقی، بوشهر و خراسان علاوه بر از دست دادن عزیزان خود هنوز در کانکسها و چادر به سر میبرند و نیازمند مساعدت مسئولان در گرمای تابستان و سرمای زمستان هستند.
در پایان باید گفت مسئولان اجرایی کشور بیایند در روزهای پایانی عمر دولت دهم بتوانند کارنامهای ماندگار که علاوه بر رضایت خداوند رضایت خلق خدا را نیز به همراه دارد را از خود برجای گذارند و تنها خدمت را سرلوحه کار قرار دهند.
پر رو تر از این حرفان الان جمع شدن تو ستاد جلیلی
این دولت از کجا آمد؟ چه کسی گفت نظر من به نظر احمدی نژاد نزدیکتر است؟ چه کسی گفت این دولت گفتمان انقلاب را زنده کرد؟ سهم حامیان پیدا و پنهان این دولت از اوضاع امروز چیست؟ در این انتخابات قرعه به نام کی افتاده؟ کسی میتونه به این سوالات جواب بده؟
حرفی نیست آقای نصیری شما هم حزب الله طرفدار اصولگرا ضد هاشمی پس جه گله ای داری؟
آقا از همه دولت ها دفاع کرد وقتی همه به احمد نژاد حمله کردند آقا گفت بین هاشمی و احمدی نژاد نظر من به احمدی نژاد نزدیکتراست