آقای هاشمی اکنون باید به ملت ایران ضمانتهایی واگذار کند که بتوان باور کرد او به مکانیسمهای قانونی برگزاری انتخابات، اعلام نتایج و بررسی اعتراضات احتمالی پایبند خواهد ماند.
![خبرگزاری فارس: آقای هاشمی! نتیجه را میپذیرید؟ خبرگزاری فارس: آقای هاشمی! نتیجه را میپذیرید؟](https://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1392/02/11/13920211000187_PhotoA.jpg)
به گزارش سرویس فضای مجازی خبرگزاری فارس، مهدی محمدی، کارشناس مسائل سیاسی امروز سه شنبه 24/02/92 طی یادداشتی در روزنامه وطن امروز نوشت: تعداد سوالهایی که آقای هاشمی باید به آنها جواب دهد، سر به چند هزار میزند. فهرست کردن این سوالات هم پرزحمت است و هم نالازم؛ چرا که ظاهرا آقای هاشمی به صحنه نیامده که به سوالی جواب بدهد. وی حتی به سوالهای خود هم جواب نداده است. با این حال یک سوال هست که آقای هاشمی و کل جبهه فتنه نمیتوانند آن را بیپاسخ بگذارند. این سوالی است که سرنوشت انتخاباتی هاشمی و هر کس دیگری را که اراده حضور در مبارزه انتخاباتی را دارد روشن خواهد کرد. این سوال را البته ما اختراع نکردهایم. در واقع کل مساله اختراع خود آقای هاشمی است. ما فقط یکی از مواریث ایشان را بیرون کشیدهایم و میخواهیم آن را جلوی چشم ملت بگذاریم.
آن سوال این است: آقای هاشمی! فرض کنیم انتخابات را باختید؛ نتیجه را میپذیرید؟
سادهترین جوابی که میتوان از قول آقای هاشمی به این سوال داد این است: نه! به چه دلیل ما باید فکر کنیم آقای هاشمی جواب متفاوتی خواهد داد؟ سال 84 آقای هاشمی انتخابات را باخت اما نتیجه را نپذیرفت؛ آن هم انتخاباتی که نه اصولگرایان بلکه دولت محمد خاتمی و در واقع مریدان خود آقای هاشمی آن را برگزار کرده بودند. هاشمی در سال 84 مفهومی به نام رای سازماندهی شده را اختراع کرد و تا آخر پای آن ایستاد.
سال 88 هم هاشمی نتیجه انتخابات را نپذیرفت. فتنه 88 و ادعای تقلب در آن به یک معنا نسخه تکاملیافته همان ایده رای سازمانیافته بود. تقریبا همه سران جبهه اصلاحات میدانستند انتخابات را باختهاند و اساسا در انتخاباتی که آن را عملا معلمها و امنای مساجد برگزار میکنند کسی اگر بخواهد هم نمیتواند تقلب کند. منتها باز هم هاشمی نتیجه را نپذیرفت. نه فقط نپذیرفت بلکه میرحسین موسوی را هم در این باره که توهماتش عین حقیقت است به جمعبندی رساند و آن همه فجایع را روی دست ملت گذاشت.
این سابقه آقای هاشمی است. در کجای این سابقه کوچکترین تضمینی است که بر مبنای آن بتوان به هاشمی اعتماد کرد که نتیجه انتخابات را خواهد پذیرفت و اگر هم اعتراضی داشت آن را از مجاری قانونی پیگیری خواهد کرد. چرا نباید فکر کنیم هاشمی دوباره دبه درمیآورد، بخشی از سرمایه رای خود را به سرمایه آشوب تبدیل میکند و فرزندان و اطرافیانش هم تا میتوانند و با استفاده از هر ظرفیتی که دارند در این آتش خواهند دمید. خارجیها هم – به عنوان یکی از مدافعان اصلی آقای هاشمی- از همین حالا شروع کردهاند. سخنگوی فارسی زبان وزارت خارجه آمریکا دیروز روی صفحه فیس بوکش عکسی از هاشمی منتشر کرده و کنار آن نوشته میزان رای ملت است! جلوتر که برویم لابد کمکهای مالی و اطلاعاتی و سیاسی هم از راه خواهد رسید. به لحاظ سیاسی هم منطقی نیست که هاشمی باخت را بپذیرد. وی در 80 سالگی بهرغم اینکه میداند درون نظام هیچ موافقتی با حضور او در این صحنه نبوده پا به میدان گذاشته است. آیا فردی که این حجم از ریسک را میپذیرد آماده است وقتی انتخابات را باخت، بگوید تشکر میکنم، رقابت خوبی بود و خداحافظ! باور کردن چنین امری سادهدلی محض است و ما البته این مقدار ساده نیستیم. آقای هاشمی اکنون باید به ملت ایران ضمانتهایی واگذار کند که بتوان باور کرد او به مکانیسمهای قانونی برگزاری انتخابات، اعلام نتایج و بررسی اعتراضات احتمالی پایبند خواهد ماند. این ضمانتها باید همین حالا و قبل از اتمام بررسی صلاحیتها از سوی شورای نگهبان ارائه شود. پس از آن هر چه گفته شود حرف است و حرف هم که میدانید باد هواست.
این نوع سوال ها و أخذ تامین کردن ها نوعی عقاب پیش از عمل هست بنظرم.. در واقع پاسخ مثبت و یا منفی به هر یک از این سوالات هاشمی رو با چالشی مواجه خواهد کرد و عموما طرح چنین سوالاتی هدفی جز تخریب این مهره ی کلیدی در انقلاب و یاور امام خمینی و نظام ندارد..
حکم این را دارد که ما از دانشجویمان بدوا بپرسیم چه تضمینی می دهد که در امتحان تقلب نکند.. اساس این تضمین خواستن نوعی ایراد اتهام است و هاشمی زیرک تر از این حرفهاست که بخواهد به این سوالات پاسخ گوید و یا اصلن وقعی به اینها نهد..
——————
از طرف دیگر اینطور نبشتارهای شبهه بر انگیز را از دو جهت میتوان تحلیل کرد
1- : هاشمی یا متخلف بوده است یا نبوده است.. اگر متخلف بوده تشخیص صلاحیت با مرجع قانونی اون یعنی شورای نگهبان است و در صورت احراز تخلف صلاحیت نخواهد گرفت پس لزومی برای پاسخگویی و دادن ضمانتها به هر کس که قلم به دست میگیرد و برای خود کلمه می بافد ندارد.
2- در صورتی که شورای محترم نگهبان تشخیص داد ایشان صلاحیت لازم را دارد هیچ ماده ی قانون اساسی و حتی قوانین و آیین نامه ای أخذ تعهد و ضمانت را شرط نکرده است.. پس بهتر است نویسنده ی محترم با صعه ی صدر از دخول در امر شورای محترم نگهبان خودداری ورزد . کار را به کاردانها بسپرد.
مطلب خطاب به دیدگاهها فوق – یا یادداشت فوق را خوب نخواندید و یا به صرف حمایت از هاشمی خوب خوانید و بدون توجه به درخواست یادداشت تعمداً آنچه در ذهن دارید نوشتید.
برادر دو دور قبل ما با سعه صدر منتظر نظر شورای نگهبان بودیم و تمکین نمودیم این آقای هاشمی بود که سعه صدر نداشت و انتخابات را رد کرد ؟ قبلا کاردانها کار را انجام دادند اما هاشمی نپذیرفت؟
خلاصه مطلب هاشمی دو بار به رای شورای نگهبان تمکین نکرد از کجا معلوم دفعه سوم چنین مساله ای را تکرار نکند؟