هراز نیوز :برای مردم قائمشهر نساجی یک خاطره خوش است که بوی اشتغال و امید به زندگی داشت اما سال‌ها است که رنگ خاکستری بر امیدهای مردم پاشیده شده است.

 

 

  مازندران دنیایی از زیبایی و طراوت را دارد اما در میان این همه زیبایی، اشتغال دغدغه اصلی این سامان به شمار می‌رود.

مردمی که همه زیباییش را می‌ستایند زخمی کهنه از بیکاری و بسته شدن کارخانه‌هایش دارند که هنوز مرهمی برای آن یافت نشده است.

سال‌های زیادی است نساجی را با تجمع کارگران می‌شناسیم، ما آدم‌های خوشبینی هستیم که تصور می‌کنیم بهار نساجی‌های مازندران در راه است.

پس از سال‌ها هنوز بوی تجمع تنها خبری است که از این واحدها به گوش می‌رسد.

مشام قائمشهری‌ها و شاید همه مازندرانی دیگر به اینها عادت کرده است اما چاره‌ای به جز گذران زندگی نیست.

کارگران و خانواده‌هایشان شاید دیگر دست از اعتراض کشیده‌اند چون دیگر مهم نیست 13 ماه حقوق نگرفته باشند، یا 17 ماه یا 24 ماه.

زمان می‌گذرد و برای گذران زندگی در این وانفسای گرانی دیگر تجمعی نمی‌ماند تا بخواهی از آن به حقوقت برسی.

امیدبخش‌ترین مصوبه

وقتی زمزمه سفر چهارم هیئت دولت به گوش رسید ناخودآگاه به یاد بزرگ‌ترین و امیدبخش‌ترین مصوبه هیئت دولت در سال‌های اخیر در مازندران افتادم، آری نساجی و همین یک واژه در سال 84 در ورزشگاه شهید وطنی قائمشهر کافی بود تا پلاکاردهای کارگران نساجی تکانی بخورد و صدای فریاد مردم بلندتر شود.

وعده احیای نساجی‌های مازندران یادم هست که قائمشهری‌ها را امیدوار کرد، بوی امید در شهر پیچید و شهر به رنگ دیگری در آمد.

حالا هشت سال از آن روزها می‌گذرد سفری دیگر در راه است اما نساجی قائمشهر همچنان خاکستری است، بخش‌هایی بزرگ از ساختمان‌ها فروریخته، بخش‌هایی فروخته شده، بخشی دیگر بدون استفاده مانده و ساختمانی دیگر نیمه کاره رها شده است.

یادمان هست که یک نماینده با وعده احیای نساجی مازندران رای آورد، میان دولت و مجلس بحث شد که وعده احیا مال دولت و نماینده مجلس قائمشهر گفت؛ من پیگیر هستم.

آیت‌الله علی معلمی امام جمعه قائمشهر شاید کمتر خطبه‌ای از نماز جمعه‌هایش نباشد که به ماجرای نساجی‌های مازندران اختصاص نداشته باشد و بالاخره وعده احیای نساجی مازندران برای هر کس هر نفعی داشت برای مردم و کارگرانش چیزی نداشت.

نساجی و جدال‌های بی پایان و تکراری

در سال‌های نخست این مصوبه نخستین مشکل، کارگرانی بودند که در آن زمان بیش از یک سال بود حقوق دریافت نکرده بودند؛ کار راحت بود کارگران را بازنشسته و یا بازخرید کردند.

باز هم تجمع شد، کارگران این بار گفتند ما کار می‌خواستیم نه خانه‌نشینی اگر به بازنشستگی بود که ما از کار باز نشسته بودیم.

تقریبا یک سالی جدال بر سر بازنشسته کردن کارگران طول کشید، کارگران نساجی گونی‌بافی و شماره یک به بهانه بازنشستگی به نساجی شماره سه و یا همان نساجی مازندران در جاده نظامی قائمشهر کوچانده شدند.

هنوز سه ماهی از رفتنشان نگذشته بود که باز هم سنگ صبور این کارگران شدیم که به داد ما برسید در این کارخانه مانند کودک سر راهی و اضافی هستیم.

تبعیض در این واحد بیداد می‌کرد و کارگران تازه وارد نه کاری داشتند و نه مسئولیتی و این بهانه‌ای شد برای بحث بازنشستگی.

فرماندار، نماینده مجلس و مدیران وقت صنایع گفتند برای آغاز احیای نساجی باید تعداد کارگران کمتر باشد تا هزینه اضافی تحمیل نشود و چون کارخانه در دوره استمهال بدهی‌ها و مهلت بازسازی و نوسازی به سر می‌برد و تولید ندارد وجود کارگران هزینه و بار مالی اضافی است.

کارگران رفتند اما وعده احیای نساجی، بار دیگر بهانه استخدام‌ها شد؛ با وجود بازنشستگی تعدادی از کارگران قدیمی، افراد جدیدی هم در مجموعه مازندران و هم در نساجی شماره دو استخدام و به کارگیری شدند و ماندیم دم خروس را باور کنیم یا قسم حضرت عباس را.

نزدیک به دو سال نیز این نیروها مشغول به کار شدند حتما تولیدی وجود داشت و صرفه اقتصادی داشتند که این نیروها به کارگیری شدند.

نساجی غصه کارگران

به نظرم یکی از کارگران راست می‌گفت که عده‌ای می‌خواهند کارگران قدیمی را برکنار کنند و کسانی را با رابطه وارد این واحدها کنند اما روزگار بر این پاشنه نیز نچرخید؛ نیروهای تازه وارد نیز یکی یکی به بهانه‌های مختلف از کار بیکار شدند و دلیل آمدن و رفتنشان مشخص نشد.

بدون اغراض اگر مدیران پروازی و بی‌مسئولیتی متولیان نساجی مازندران در به چالش کشیدن فعالیت این مجموعه موثر بود؛ مدیران و مسئولان و نمایندگان مجلسی که مصوبه دولت برای خود شوهای تبلیغاتی به راه انداختند نیز در بازی با عواطف و نیازهای مردم نیز کم مقصر نبودند.

زمین‌ها و اموال کارخانجات نساجی گوشت قربانی در میان مسئولان بوده و هست؛ نمایندگان مجلس و مدیران وقت بخشی را بدون سروصدا به سایپا شمال واگذار کردند و داغ مردم قائمشهر هر روز با دیدن خودروهای اسقاطی و نو در زمین‌های نساجی تازه‌تر شد.

بخشی از زمین‌ها بی سروصدا تفکیک شد؛ حتی چوب‌آلات، سربندی‌ها و نیز آجرهای نساجی‌های قائمشهر به ویژه در مجموعه گونی‌بافی را فروختند و آنها را به تلی از خاک تبدیل کردند.

نساجی صرفه اقتصادی نداشت که چوب حراج بر دستگاه‌هایی زدند که سال‌ها برای وارد کردنشان ارز خرج شده بود اما همین دستگاه‌ها سر از اصفهان و تبریز و شهرک‌های صنعتی اطراف قائمشهر درآورد و به خوبی کار کرد و پارچه تولید کرد.

به خیر ترک‌ها هم امید نیست

 دلمان برای مردمی می‌سوزد که امید در دل و پارچه نوشته در دست در تابستان و زمستان بر دروازه‌های استانداری و فرمانداری ایستادند و نساجی نساجی کردند.

نماینده تازه نفس هم که آمد رویای نساجی را بیشتر پروراند؛ پای ترک‌ها را به قائمشهر باز کرد و شوهای تبلیغاتی بازارشان گرم‌تر شد.

هزاران هکتار زمین و میلیون‌ها دلار دستگاه ریسندگی و بافندگی حالا فقط یک پشتوانه داشت به نام مصوبه هیئت دولت و همین بهانه خوبی بود تا نگذارند که شفاف‌سازی شود که هولوس بولداک کیست که برای آمدنش به قائمشهر جشن گرفتند.

مردان ترک که پایشان به نساجی‌ها باز شد؛ کارگران خسته نساجی باز هم باورشان نشد، سخنانی که هیچ گاه نتوانستیم منتشر کنیم و به عنوان درد و دل کارگران خسته در ذهنمان نقش بسته امروز را پیش‌بینی می‌کرد.

کارگر و مهندس از ترکیه به قائمشهر آمد، ساخت و سازها کمی خود را نشان داد اما هیچ گاه تمام نشد و حالا چهار سال نمایندگی مجلس برخی‌ها به پایان خود نزدیک می‌شد که بحث‌ها بالا گرفت.

دولتی‌ها گفتند؛ نمایندگان مجلس ورود پیدا نکنند مصوبه دولت است و بهره‌برداری انتخاباتی می‌شود و نمایندگان افتادند به جان هم، یکی می‌گفت من همه کاره‌ام و دیگری می‌گفت همه‌اش دروغ است.

سال 88 بود که نماینده مجلس وقت قائمشهر وعده حضور رئیس جمهور ترکیه را در قائمشهر داد.

عزت‌الله اکبری در ضیافت افطار کارگران کارخانجات نساجی مازندران با حضور سرمایه‌گذار ترک گفته بود:‌ هولوس بولداک( سرمایه‌گذار) قول داده است که عبدالله گل رئیس جمهور ترکیه در مراسم ویژه افتتاحیه حضور خواهد داشت.

عضو کمیسیون صنایع مجلس شورای اسلامی نیز تصریح کرد:‌ در قبال این قول آقای بولداک قول حضور دکتر احمدی نژاد رئیس جمهوری ایران را نیز بنده به ایشان دادم تا یک مراسم ویژه در قائمشهر داشته باشیم  و این هم گذشت، گل که به مازندران نیامد هیچ بولداک نیز پشت سرش را نگاه نکرد.

این روزها که از کنار نساجی‌های واقع در قائمشهر می‌گذرم سعی می‌کنم کمتر نگاهم به دیوارهای آن بیفتد، یاد روزهایی می‌افتم که به همراه حداقل سه وزیر صنایع معادن، نمایندگان مجلس، چندین استاندار و چندین فرماندار شاید سالی شش تا هفت بار از این نساجی‌ها بازدید می‌کردیم و هر روز به مردم امید می‌دادیم احیای نساجی مازندران در راه است.

نساجی مال مردم است

بارها گفتیم احیای نساجی مازندران نه دولتی شود و نه مجلسی؛ دولت به اعتبارات قطره‌چکانی‌اش امیدی نیست و مجلسی‌ها به برو و بیاهای امروز و فردایشان.

نزدیک انتخابات مجلس که شد، کامیون‌ها در شهر گرداندند، کسی نتوانست درب خودروها را باز کند که آیا دستگاه‌های ریسندگی و بافندگی است یا یک برنامه تبلیغاتی.

نساجی شده بود گوشت قربانی، بعدها گفتند درون کامیون‌ها منبع آب بوده است که برای ساخت‌وساز وارد شده‌اند.

راننده‌ها ترک زبان بودند و خودروها به درون کارخانه رفتند اما پارچه‌ای از آن خارج نشد و دست کارگری به کار بند نشد.

اقبال نماینده‌ها پایدار نماند، برنامه‌های تبلیغاتی، گردهمایی‌های شورانگیز و مجالس نام‌نویسی از متقاضیان کار دلیلی نشد بر اینکه مردمی که سال‌ها رویای نساجی را داشتند آن را باور کرده و دوباره به آن رای دهند.

وقتی نمایندگان مجلسی که از جنس یک ملت دست هم را نمی‌گیرند و بدتر از همه همدیگر را به ناراستی متهم می‌کنند به نظر نمی‌رسید در میان ملت جایی داشته باشند.

حالا غصه نساجی چندین برابر شده بود؛ دو سال بود که ال‌سی خارجی به دلیل تحریم‌ها بازگشایی نشده بود و توان ورود دستگاه‌ها و اعتبارات ساخت و ساز مهیا نشد و حالا هم خبری از رای‌آوری نماینده‌ها نبود.

تب تبلیغاتی فروکش کرد اما رنج نساجی همچنان باقی ماند.

فروش بی سر و صدای اموال نساجی

و امروز پس از هشت سال وعده احیا، نوبخت نماینده کارگران نساجی مازندران اردیبهشت امسال در دیدار با استاندار مازندران گفته است: از سوی سرمایه‌گذار جدید شرکت هیچ برنامه‌ای برای مطالبات کارگران و چگونگی پرداخت آن ارائه نشده است.

وی بیان داشت: که در کنار این بی‌توجهی‌ها به دنبال مراجعات مکرر ما برای رفع این مشکل نیز تاکنون جواب قانع کننده و قابل ملاحظه‌ای دریافت ننموده‌ایم.

نوبخت اضافه کرد: از مسئولان استان انتظار داریم که با توجه به شرایط تورم و بی‌ارزش شدن ریال، نسبت به پرداخت مطالبات کارگران و بازنشستگان به صورت جدی وارد عمل شوند.

نماینده کارگران و بازنشستگان نساجی مازندران گفت: سرمایه‌گذاران از آوردن نقدینگی متناسب با تعهدات امتناع می‌کنند و با فروش املاک و محصولات تولیدی به هزینه جاری می‌پردازند و اصلا توجهی به معوقات کارگران ندارند.

وی مشکلات مالی کارگران نساجی با توجه به تورم فزاینده و گرانی‌های افسارگسیخته را نگران کننده دانست و افزود: درخواست ادامه حمایت‌های استاندار محترم را داریم تا در وضعیت نا‌مناسب مالی گره‌ای از کار کارگران نساجی باز شود.

این فعال جامعه کارگری در ادامه با بیان اینکه بسیاری از ضایعات کارخانه به بیرون منتقل شده و از سرنوشت آنها و وضعیت مالی آنها اطلاعات خاصی در دست نیست گفت: هیچ برنامه خاصی در این مورد وجود ندارد و ما ضمن تقدیر از حمایت شما در جهت جلوگیری از خروج بی‌رویه ضایعات از شرکت خواستار رسیدگی به این مسئله هستیم.

نوبخت همچنین خواستار تشکیل کمیته‌ای سه جانبه با حضور مدیریت شرکت، دولت و نمایندگان کارگران شد و ابراز داشته: امیدواریم در قالب این گفت‌وگوی سه جانبه بتوانیم با مدیریت منابع مالی و رایزنی‌های مداوم به وضعیت فعلی سروسامانی بدهیم.

وی افزود: درخواست ما این است که ارائه هرگونه تسهیلات، به خصوص تسهیلات ارزی و بازگشایی ال سی برای سرمایه‌گذار منوط به اجرای تعهدات او در قبال کارگران، مخصوصا در مورد حقوق‌ها باشد.

این نماینده کارگری بیان داشت: اگر بازگشاییی ال ـ سی و تعویق در سرمایه‌گذاری سرمایه‌گذار ایجاد شود شرکت به بحرانی دیگر دچار خواهد شد که این خواست هیچکس نیست.

نوبخت اضافه کرد: خواست ما این است که کمیته‌ای که در سال گذشته جهت نظارت بر امر احیا تشکیل شد، مجددا تشکیل شود تا با دقت و هم اندیشی کار‌ها را به سرانجام برسانیم.

در پایان وی با اشاره به تلاش‌های فرماندار قائمشهر در جهت حل مشکلات فی بین بانک و شرکت، آنها را ناکافی دانست و گفت: متاسفانه ما همچنان بابت برخی از اقساط به بانک بدهکاریم، لذا خواستار مساعدت مسئولین تا حل کامل این مشکل هستیم.

 دردی مشترک درمانی نامعلوم

از سوی دیگر هر روزه اخبار رنگارنگی از ماجرای احیای نساجی مازندران منتشر می‌شود، طاهایی استاندار مازندران که دو سال پیش پایان سال 90 را تولد دوباره نساجی مازندران نامیده بود، آذرماه سال گذشته درد و رنج واقعی نساجی را بیان کرده است.

وی با ابراز تاسف از برخی دخالت‌های غیر اصولی در امور نساجی مازندران، عنوان داشت: دخالت‌های غیر اصولی در امور نساجی در گذشته منجر به آن شد تا حرکت اجرایی در راه‌اندازی و توسعه این واحد به کندی بینجامد.

نماینده دولت در استان با بیان اینکه تصمیمات مدیران وقت استان در زمینه احیای کارخانه نساجی مازندران با حسن نیت کامل بوده است، خاطرنشان کرد: باید با تصمیمات سنجیده و عملی در راستای تلاش رییس جمهور و دولت برای احیا تولید در این واحد گام برداشت.

استاندار مازندران با اشاره به اینکه روند تحقق مطالبات نساجی مازندران باید به گونه‌ای باشد که به سرمایه ثابت و روند احیا کارخانه آسیبی وارد نشود، تصریح کرد: فروش ماشین‌آلات به هیچ وجه خدمت به احیا کارخانه نساجی مازندران نیست.

طاهایی تاکید کرد: رویکردهای حمایتی در روند احیا نساجی ملحوظ نظر قرار گیرد.

وی با بیان اینکه مهم‌ترین چالش پیش روی شرکت نساجی مازندران، تعیین تکلیف سرمایه‌گذار خارجی پروژه است، اظهار داشت: این موضوع در صلاحیت مدیران سطوح ملی است و البته استان پیگیری‌های لازم را انجام خواهد داد.

باز هم صبر…

هشت سال پیش که درباره نساجی می‌نوشتیم سخن از مدیران بومی بود که دارای منافعی در نساجی هستند و زمین‌ها و اموال آن را به تاراج بردند و نظارتی بر آنها نبود و امروز گریبانگیر مدیران خارجی هستیم که فرش قرمز برایشان پهن کردیم.

فرماندار قائمشهر وعده افتتاح احیای نساجی‌های مازندران را تا پایان دولت دهم می‌دهد اما به نظر می‌رسد گوش رسانه‌ها و مردم دیگر تاب شنیدن وعده را ندارد.

در حالی که هنوز بی‌قانونی‌های گذشته در نساجی موج می‌زند، هنوز افرادی هستند که با وجود اینکه بیمه نساجی هستند پایشان را در نساجی نگذاشته‌اند، در حالی که مطالبات کارگران به ماه سی‌ام خود نزدیک می‌شود نیروهای جدید برای این واحدها استخدام می‌شود امیدی به این احیا نباشد.

نساجی و دوستدارانش سال‌ها است که رنجور و خسته‌اند، پایان دولت دهم نزدیک شد و سفر چهارم آغاز اما هنوز خبری روبان‌ها قرمز برای نساجی مازندران نیست.

 ============

  الناز پاک‌نیا / فارس

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *