این آموزگار برای رساندن صدایش به گوش این تیم با صدای بلند فریاد می زند: “اگر در عربستان صحبت کنی، پس از 5 دقیقه تو را به زندان خواهند افکند” و هنگامی که خبرنگار بی بی سی از او پرسید: برسر تو چه خواهد آمد؟ با لبخندی بر لب جواب داد: “به زندان خواهم رفت، اگرچه در حال حاضر نیز عملا در زندان هستم”.

گروه بین‌الملل مشرق– سال گذشته میلادی در “روز خشم” که قرار بود، مردم معترض عربستان علیه رژیم سعودی تظاهرات کنند، همراهان تیم خبری شبکه ” بی بی سی” که از ماموران حکومت سعودی بودند، این تیم را به مرکز ریاض، پایتخت عربستان هدایت کردند تا برای برنامه “آنچه گفته نمی شود” خبر و تصویر و فیلم تهیه کنند و برای این منظور نیروهای پلیس رژیم سعودی اقدام به بستن خیابان های اصلی پایتخت کردند، در حالی که باور داشتند، کسی برای تظاهرات تجمع نخواهد کرد.

نمی‌ دانم می‌توانید، صحنه ای را تصور کنید که “خالد الجهنی”، آموزگار عربستانی و پدر پنج فرزند به تیم خبری بی بی سی نزدیک شد و گفت: «خاندان حاکم مالک و صاحب ما نیست. ما حق داریم، نظر خود را بیان کنیم”. در آن لحظه همراهان تیم خبری بی بی سی به سرعت اطراف گروه را می گیرند تا الجهنی نتواند، بیش از این با تیم خبری بی بی سی گفت و گو کند. اما این آموزگار عربستانی برای رساندن صدایش به گوش این تیم با صدای بلند فریاد می زند: “اگر در عربستان صحبت کنی، پس از 5 دقیقه تو را به زندان خواهند افکند” و هنگامی که خبرنگار بی بی سی از او پرسید: برسر تو چه خواهد آمد؟ با لبخندی بر لب جواب داد: “به زندان خواهم رفت، اگرچه در حال حاضر نیز عملا در زندان هستم”.

الجهنی عملا همان روز بازداشت شد و از مارس سال گذشته میلادی تاکنون در زندان های رژیم سعودی به سر می برد و در 22 فوریه در دادگاهی بسته حاضر و محاکمه شد، بی آنکه کسی از حکم دادگاه درباره وی خبردار شده باشد. الجهنی بی پرده و رک و راست سخن می ‌گفت و تنها شهروند عربستانی نبود که اینگونه عقاید خود را بیان می کرد و اینگونه به زندان می افتاد و اینگونه محاکمه می شد و دادگاه علیه وی حکم صادر می کرد.


 خالد الجهنی

حاکمان سعودی بر این باور بودند که عربستانی ها تظاهرات نخواهند کرد؟ از دید آنها اکثر عربستانی ها در رفاه و آسایش هستند و دستگاه های امنیتی هم به شدت فعال. این موجب می شود تا «بهار عربی» هیچ گاه وارد کشور عربستان نشود. اما آنها در اشتباه بودند. عربستانی ها تظاهرات کردند. آنها بیش از به دو سال است که تظاهرات می کنند و تعداد آنها هر روز در حال افزایش است و هیچ نشانه ای دال بر اینکه آنها قصد دارند، به تظاهرات و اعتراض های خود پایان دهند، دیده نمی شود.

این تقریبا به حادثی شبه روز مره در کشور عربستان سعودی و به ویژه در منطقه “الشرقیه” این کشور تبدیل شده است که اکثر شیعیان این کشور را دربر دارد و 90 درصد ذخایر نفت عربستان سعودی در آنجا قرار دارد.

از اکتبر 2011 تاکنون 7 شهروند عربستانی در این مناطق به قتل رسیده اند. وزارت کشور عربستان سعودی مدعی است که تمام مرگ های فوق الذکر در نتیجه مبادله آتش بین تظاهرا کنندگان و نیروهای پلیس روی داده است، اما تمام فیلم ها و تصاویر منتشره در پایگاه های انیترنتی مختلف نشان می دهد که تظاهر کنندگان عربستانی در معرض حمله و شلیک قرار گرفته اند و هیچ نشانه ای وجود ندارد که نشان دهد، آنها سلاح در اختیار داشته یا دارند.

با این حال در این فیلم ها می توان میزان خشم و غضب مردم از رژیم حاکم را دریافت. در یکی از این فیلم ها که 10 فوریه سال گذشته میلادی گرفته شده بود، یکی از جوانان عربستانی مشاهده می شود که تصویر شاهزاده “نایف بن عبد العزیز” که در آن زمان ولی عهد رژیم سعودی و وارث تاج و تخت آل سعود به شمار می‌ آمد را در برابر دیدگان نیروهای امنیتی و زره‌ پوش ها و تانک های رژیم سعودی پاره می کند. بی تردید این خشمی غیر طبیعی است و این تنها این جوان عربستانی نبود که ولی عهد وقت عربستان را به چالش می کشید، بلکه مردمان بسیاری بودند که همین احساس را نسبت به شاهزاده نایف داشتند. دلیل این مدعا حضور ده ها هزار تظاهر کننده در مراسم تشییع پیکر شهید “زهیر آل سعید” (21 ساله) بود که در فوریه همان سال به دست نیروهای امنیتی رژیم سعودی به شهادت رسید. تمام شرکت کنندگان در مراسم تشییع پیکر آل سعید شعار «نه شیعه، نه سنی، وحدت اسلامی” را سر می دادند. آنها همچنین شعار می دادند که نه از نایف و نه از هیچ یک از اعضای خاندان حکومتی سعودی بیم و واهمه ندارند و تاکید می کردند “در مملکت ظالمین جایی برای رفاه و آسایش آنها نیست .. و اینکه “ای خاندان سعودی صدای ما را بشنوید، ما تا سرحد مرگ هم تسلیم شما نخواهیم شد..”.

زهیر آل سعید

تاکنون و از زمان شاهزاده نایف هر آنچه از سوی خاندان سعودی حاکم بر عربستان در مقابل این اعتراض ها مشاهده شده، تهدید و سرکوب بوده است. در همان زمان و در 20 فوریه 2012 سخنگوی وقت وزارت خارجه رژیم سعودی معترضین عربستانی را “تروریست های جدید” و تظاهرات آنها را “تروریسم جدید” نامید که از خارج تحریک می شوند و وزارت کشور سعودی و دستگاه های امنیتی و اطلاعاتی با مشت آهنین پاسخ آنها را خواهد داد.

“توبی جونز”، کارشناس امور عربستان سعودی در دانشگاه “راجرز” می گوید که این اظهارات و این تهدیدات خط مشی و سیاست رژیم سعودی در اداره کشور است.

وی می افزاید: چه شاهزاده نایف در زمان حیات خویش و چه شاهزاده های کنونی همه افرادی تندرو و افراط گرا هستند که به استفاده از زور و خشونت و سرکوب طایفه ای به ویژه علیه شیعیان این کشور ایمان و باور دارند.


توبی جونز

جونز همچنین می گوید: عبد الله بن عبد العزیز، پادشاه کنونی عربستان سعودی گفت و گو با شیعیان را می‌ پذیرد، اما چه سود که این پادشاه 89 ساله بیمار و فرتوت است و جدای از بیماری و فرتوتی به شدت درگیر تعیین جانشینی برای خویش است.

“القطیف” منطقه ای ساحلی در شرق کشور عربستان سعودی است که کانون اعتراض های مردمی در این کشور را تشکیل می دهد. 95 درصد ساکنان القطیف را شیعیان تشکیل می دهند تا این منطقه علاوه بر اینکه کانون اعتراض های مردمی در عربستان سعودی باشد،‌ کانون تمرکز شیعیان عربستان نیز به شمار آید. القطیف با خودرو تنها یک ساعت با بحرین فاصله دارد.

ساکنان القطیف بیش از آنکه با ساکنان دیگر شهرهای عربستان وجوه اشتراک داشته باشند، به مردم بحرین خود را نزدیک می بینند و با آنها وجوه اشتراک دارند. “محمد” (28 ساله) از اهالی القطیف می گوید: مردم بحرین تا حدود زیادی شبیه ما هستند، خانواده های آنها مثل خانواده های ما هستند و لهجه آنها نیز مثل لهجه ماست.

پس از اشغال بحرین توسط نظامیان سعودی در مارس سال گذشته ساکنان القطیف جهت اعلام همبستگی با مردم بحرین تظاهرات کردند. هنگامی که نظامیان سعودی وارد بحرین شدند، به گفته محمد، نشانه های پیروزی و موفقیت را می شد، در چهره های نظامیان سعودی خواند. مردم بحرین از این اقدام بسیار خشمگین بودند. همانطور که مردم القطیف نیز در حمایت مردم بحرین و محکومیت اقدام نظامیان سعودی تظاهرات کردند و خواستار خروج از بحرین شدند.

“انتفاضه” القطیف الهام گرفته از انقلاب بحرین است، تنها خواسته ها و مطالبات با یکدیگر تفاوت دارد. جوامع شیعی در عربستان سعودی با تبعیض بسیار گسترده و خواری و ذلت آشکار و عیان مواجه است. آنها از تدریس اعتقادات و باورهای خود در مدارس ممنوع هستند. همانطور که از ادای شعائر و آداب و رسوم اعتقادی خود در اماکن عمومی منع شده اند و نمی توانند، مناصب و پست های ارشد و بلند پایه را در موسسات ودستگاه های حکومتی و رسمی و قضایی احراز کنند.

تبعیض علیه شیعیان در عربستان سعودی از مفتی های اهل سنت وهابی تغذیه می شود که دارای نفوذ بسیار در عربستان سعودی هستند. وهابیت آیین رسمی عربستان سعودی است که باید آن را در برابر آیین تشییع قرار دارد و به همین دلیل آیینی تندرو، افراطی، جانبدارانه و خصمانه به ویژه علیه شیعیان به شمار می آید.

مفتی‌ های وهابی شیعیان را به لامذهبی و عدم پرستش ذات باری تعالی متهم می کنند و در این راستا فتواهایی در ممنوعیت آمیزش و اختلاط با آنها صادر کردند. به اعتقاد “محمد” آنها برخی مواقع بسیار احمقانه عمل می کنند و سخنان مزخرفی بر زبان می آورند، به عنوان مثال به طرفدارانشان می گویند یا فتوا می دهند که با شیعیان غذا نخورید. آنها در غذایتان آب دهانشان را می اندازند یا ادار می کنند. این فتواها بسیار مضحک و خنده آور است.

این هفته یک نویسنده طرفدار حکومت که در یکی از روزنامه ها قلم می زند، در یکی از روزنامه های محلی نوشت که اگر نتوان شیعیان را در روستای القطیف متوقف کرد و در “العوامیه” به تظاهرات آنها پایان داد، باید فنا و نابود شوند.

افزون بر حملات شدید و خصمانه‌ای که شیعیان در معرض آن قرار دارند، آیین وهابیت اعتراض به حکومت و حاکمان را “بدعت” می داند و این تا حدود زیادی نشان می دهد که چرا مفتی های وهابی از حمایت های بی وقفه رژیم سعودی برخوردار می شوند.

“وليد سليس”، فعال حقوق بشر در منطقه القطیف می گوید: این سخنان و فتواها، سخنان و فتواهایی نفرت انگیز است که بیانگر و منعکس کننده اقدامات نیروهای امنیتی و ضد شورش سعودی است که شهروندان عربستانی در القطیف به قتل رساندند.

سلیس تاکید می کند: هنگامی که نیروهای حکومتی سعودی به مردم در القطیف حمله می کنند و یورش می برند، مثل این است که جهاد می کنند”. “آنها می گویند، ما (شیعیان) کافر هستیم. به نظر شما این مردم از کجا این اعتقادات را به دست آورده اند. بالطبع از مفتی های سلفی”.

تمام آنچه گذشت، سوال دیگری را مطرح می کند، اینکه چرا این انتفاضه و انقلاب تاکنون لگد مال نشده است؟

“توفيق السيف”، تحلیلگر سياسی عربستانی در میان مردم القطيف بسیار معروف است. هنگامی که خبرنگاران بتوانند پای به شهر القطیف بگذارند، بی تردید توفیق السیف را باید در میان آنها ببینی.


توفيق السيف

توفيق السيف می گوید: ” من می دانم که در آنجا شماری از مردم کشته شدند”، “در آنجا علاوه بر اینکه مردم به قتل می رسند، بسیاری نیز بازداشت می شوند”.

“توبی جونز” می گوید: همین که چند کیلومتری به سمت القطیف با خودرو برانی، پاسخ بسیاری از سوال هایت را پیدا می کنی. آنجا در واقع تجمعی از کارخانه های پتروشیمی را می بینی که همه جا پراکنده شده اند. تقریبا نفت تمام سراسر عربستان سعودی از آنجا عبور می کند. شبکه ای از لوله های قطور نفت که همه جای منطقه را فرا گرفته است.

همچنین می افزاید: این منطقه در معرض خطر حملات تروریستی قرار دارد، چون تمام لوله های نفت این منطقه از روی زمین عبور کرده و در معرض دید است.

“توبی جونز” تاکید می کند: اگر این لوله ها از کار بیافتند، وضعیت اسفبار و فاجعه آمیزی سراسر کشور عربستان را فرا خواهد گرفت و این مشکل نه تنها دامنگیر عربستان سعودی که دامنگیر صنایع نفتی جهان خواهد شد.

مقر و پایگاه اصلی بزرگترین شرکت نفتی جهان که در عربستان سعودی فعالیت می کند، یعنی “آرامکو” در 25 کیلومترس شهر “ظهران” قرار دارد.

محمد می گوید: بسیاری از مردم القطیف در بخش نفت و پتروشیمی و بالطبع شرکت نفتی آرامکو عربستان سعودی مشغول به کار هستند.

او بر این باور است که جنون قدرت نزد حکومت سعودی درباره نفت مهمترین عامل بازدارنده در سرکوب قاطع تظاهر کنندگان است.

محمد می افزاید: به نظر من مهمترین منبع قدرت نزد تظاهر کنندگان منطقه القطیف نفت است. اگر این اعتراض ها در منطقه شیعی دیگر اتفاق می افتاد که فاقد منابع نفتی بود، بی تردید مقاومت و ایستادگی آنها هم شدیدتر از آنچه در القطیف می بینیم، سرکوب می شد و هم مردم آن منطقه،‌ مانند مردم القطیف ایستادگی و مقاومت نمی‌ کردند و چه بسا مقاومت آنها ظرف چند روز متزلزل و تضعیف می شد.

وی تاکید می کند که تشدید تنش در القطیف بی تردید بر نفت عربستان سعودی تاثیر می گذارد و اولین بازتاب آن را باید در قیمت های جهانی نفت ملاحظه کرد که از سقف مشخص شده برای آن بسیار بالاتر خواهد رفت.

جونز می گوید: با وجودی که مردم القطیف سال هاست در معرض سرکوب و بازداشت های خودسرانه و تبعیض طایفه ای و مذهبی قرار دارند،‌ با این حال هیچ گاه به تاسیسات و مراکز نفتی موجود در این منطقه آسیب نرساندند.

وی می افزاید: با اینکه شیعیان عربستان سعودی از جمله گروه ها و اقشار اجتماعی هستند که هیچ گاه از ثروت نفت کشور خود و درآمدهای هنگفت و کلان آن استفاده نکرده اند، اما هیچ گاه این موضوع را حربه ای برای توجیه حملات خود علیه تاسیسات نفتی منطقه نکرده اند، با اینکه تاسیسات به راحتی در معرض حمله و هجوم قرار دارند و آنها به راحتی می توانند، به آن دست یابند.

القطیف دارای تاریخی طولانی در فعالیت های سیاسی است. در دهه پنجاه و شصت قرن بیست هیئت های عربی از انحای مختلف منطقه راهی منطقه الشرقیه شدند تا از جهش نفتی این منطقه استفاده کنند. این روزها مصادف با زمامداری “جمال عبد الناصر” در مصر و انقلاب “بعثی ها” در سوریه و عراق و به طور کلی جنبش های عربی و سوسیالیستی در جهان عرب بود. هنگامی که مهاجران از این کشورها راهی القطیف شدند، این افکار و اندیشه های انقلابی را هم به خود به این منطقه آوردند.

محمد می گوید: از آن زمان تاکنون القطیف به آگاهی و بیداری سیاسی اش معروف است. آنها تنها مردمی در عربستان سعودی هستند که وقتی اتفاقی در منطقه رخ می دهد، نسبت به آن واکنش نشان می دهد و تظاهرات می کنند. آنها در سال 2001 میلادی در حمایت از انتفاضه دوم فلسطینی ها به خیابان ها ریخته و تظاهرات کردند، همچنین در سال 2006 علیه اشغال جنوب لبنان توسط رژیم صهیونیستی و در سال 2008 علیه تجاوز رژیم صهیونیستی به نوار غزه علیه این رژیم تظاهرات کردند.

محمد در ادامه می افزاید: مردم اینجا به طور معمول دست بسته نمی نشینند، همان طور که به ذلت و خواری نیز رضایت نمی دهند. القطیف از جهت دیگر نیز منطقه ای غیر عادی و غیر معمول در عربستان به شمار می آید. محمد در این ارتباط می گوید: بسیاری از عربستانی ها زنان و دختران خود را از کار در جامعه باز می دارند. اما زنان القطیف را همه جا می توانی ببینی. آنها همه جا کار می کنند، در بانک ها، اداره جات، شرکت های نفتی، همه جا.

محمد می گوید: در کشوری که یک سوم جمعیت این کشور را کارگران خارجی تشکیل می دهند، القطیف از جمله مناطق نادر عربستان سعودی است که نسبت حضور کارگران خارجی در آنها از سایر مناطق و استان های عربستان سعودی کمتر است و نسبت کارگران خارجی در القطیف تنها 12 درصد جمعیت این استان را تشکیل می دهد. برخلاف خانواده های دیگر استان ها که حتی برای انجام کارهای ساده منزل و رانندگی و نظافت از کارگران خارجی استفاده می کنند و آنها را به خدمت می گیرند، مردم القطیف انجام این کارها را برای خود ننگ و عار نمی‌ دانند.

وی می افزاید: این موضوع موجب می شود، جامعه القطیف تفاوت بسیاری با دیگر مناطق عربستان سعودی داشته باشد. اما این بدین معنا نیست که آنها درباره همه چیز اتفاق نظر دارند، بلکه با یک دیگر اختلاف نظرهایی هم دارند، اما درباره اختلاف نظرهایشان با یک دیگر بحث و گفت و گو می کنند، از جمله این موضوعات تظاهرات است. اوضاع در اینجا آنگونه نیست که برخی تصور می کنند، به این معنی که همه خواهان تظاهرات نیستند، اما دلایل خود را در این خصوص ارائه می دهند تا در این‌ باره اجماع و توافقی صورت گیرد.

محمد می گوید: من به صراحت باید بگویم که من جزو کسانی بودم که در ابتدا با تظاهرات مخالفت می کردم، اما هم اکنون تصور می کنم، باید صدای خود را به گوش مسئولان رساند و این موجب شده تا من در این امر با موافقان تظاهرات همراه شوم.

مدتی پس از تظاهرات و راهپیمایی هایی که منطقه را فراگرفت، نیروهای امنیتی به شکلی گسترده وارد منطقه شدند و در نقاط مختلف استان نقاط ایست و بازرسی ایجاد کنند. این موضوعی واقعا آزار دهند است. بسیاری از مردم در ابتدا از اعتراض ها و عدم دستیابی به نتیجه علیه رژیم ناامید شده بودند. اما از زمانی که جوانان منطقه توسط نیروهای امنیتی به قتل رسیدند،‌ بسیاری از آنها بار دیگر وارد عرصه شدند و بر روند حوادث جاری در منطقه تاثیر قابل توجه بگذارند.

رهبر غیر رسمی طایفه شیعیان را شیخ “حسن الصفار” می دانند که در اکثر خطبه های نماز جمعه خود به آل سعود حمله می کند و نفاق و دو رویی سیاسی حاکمان سعودی در انتقاد از سیاست نظام سوریه در آنچه آن را کشتار مردمان خویش توصیف می کنند، در حالی که از کشتار تظاهر کنندگان القطیف چشم پوشی می کنند، انتقاد و آن را محکوم می کند.


حسن الصفار

توفیق سیف می گوید: طی بیش از 20 سال گذشته شیخ حسن صفار تلاش بسیار کرد تا شکاف موجود بین حکومت و جامعه شیعیان عربستان را از بین ببرد. به همین دلیل در این راستا با بسیاری از مسئولان حکومتی سعودی از جمله پادشاه این کشور دیدار و گفت و گو و تلاش کرد، راه حلی برای تبعیض های طایفه ای به ویژه تبعیض علیه شیعیان بیابد، اما به نظر می رسد که تمام تلاش های وی با ناکامی و شکست همراه شد.

این موضوعی است که جونز نیز آن را مورد تاکید قرار می دهد و می گوید: اگر حکومت سیاست های خود را در سرکوب مردم القطیف ادامه دهد و مشکلات مردم این منطقه را نادیده بگیرد، باید در انتظار تشدید بحران و تنش در این منطقه بود. در واقع نادیده گرفتن مشکلات القطیف مشکل این منطقه را حل نخواهد کرد.

وی همچنین نسبت به ادامه تظاهرات در این مناطق و سرایت آن به مناطق دیگر عربستان هشدار داد، چراکه مردمان بسیاری در عربستان سعودی از وضعیت خود ناراضی هستند و ادامه این اعتراض ‌ها بی تردید مناطق دیگر را به دست زدن به مشابه چنین اعتراض‌ هایی تشویق می کند.

جونز تاکید می کند که به آینده اوضاع در عربستان سعودی و هرگونه گفت و گو و مذاکره جدی بین حکومت سعودی با معارضان خوش بین نیست، چون تبعیض طایفه ای و مذهبی در عربستان سعودی در بالاترین سطوح آن همچنان دنبال می شود و مردم عربستان بیش از آنکه به آینده خود خوش بین باشند، به روزهای تیره‌ تر و تاریک تر می اندیشند و این آینده عربستان سعودی را در تاریکی مطلق خواهد برد و این موجب می شود تا مردم القطیف در آینده گزینه ای جز روی آوردن به اقدامات شدیدتر و خشونت بارتر استفاده کنند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *